Ooma
پرسش (1403/03/23):

خانم ها عزیز یه راهنمایی منو میکنید

چند روز پیش دیدم که دخترم با دختر همسایه که یه سال از دخترم بزرگتره توی اتاق دارن بازی میکنن که شلوار دخترم آورده پایین داره مثلا آمپول میزنه من خیالم راحت بود که صداشونم نمیومد یه لحظه دیدم شلوار دخترم آورده پایین بعد گفتم این چه بازیه با عصبانیت دخترم گفت کون بازی گفتم کون بازی چیه دیگه .دختر همسایمون دکتر بازی خیلی دوست داره .یه بار به همسایم گفتم گفت ما لباسمون میاریم پایین که دخترم ما رو آمپول بزنه .گفتم من اصلا دوست ندارم دخترم بیاد خونه شما بازی کنه نمیزارم .دختر اونم میاد خونمون هدفش اینه با اسباب بازی دخترم بازی کنه وگرنه زرت زرت دخترم نمیزاره وسایلاشو برداره میگه من دارم میرم خونمون خلاصه که امروز دیدم دخترم توی اتاق شلوارشو آورده پایین داره دست میزنه به خودش به باسنش ترسیدم نمیدونم چیکار کنم .خیلی هم دوست دارم تز این خونه بلند شم .ولی شرایطشو ندارم .اون دختره هم همش میاد میره حیات یه حیات کوچک داریم که دخترم ماشین داره بازی میکنه اونم ۳ چرخه داره بازی میکنه اصلا دخترم تا میفهمه اون حیاته میدوه میره بیرون .هرچند باهم سازشم ندارن ولی باز همون جوری دوست داره بازی کنه .یه داداش دبیرستانی هم داره دختر همسایمون

نمیدونم چه کار کنم که دیگه زیاد نبینمشون .دخترم نره باهاش بازی کنه .دخترم تمام حرف های زشت اون یاد میگیره .همه کارهای اونو میکنه .حتی مثل اون یخواد صحبت کنه دیوانه میشیم
اونم همش حیات یا کوچه وله .هیچ جوره حرف حالیش نمیشه
تنها راهش اینه شما خودت مواظب دخترت باشی تنها نزاریش هیچ وقت.
میخاد بره حیاط بازی کنه باهاش باشی اینده بچه ها تو همین دوران شکل میگیره خیلی باید مو اظب بود
تنها راهش اینه نزاری باهاش بازی کنه
اونا که ازلحاظ جنسی چیزی نمیدونن راستش
همش کنجکاوی کودکانس
ولی شما حتما حتما مواظبش باش که این‌کنجکاوی ها اخرش چیز خوبی نداره
چهارچشمی هم‌مواظب باش🙏
بار دیگه ببینم چه طور رفتار کنم
باور نمیکنی چقدر دخترم ودعوا کردم چقدر منتش گردم چقدر به شوهرم گفتم بیا خونه رو عوض کنیم نمیشه که نمیشه
این دختره خودش این کارو از کجا یاد گرفته
نمیدونم
انقدر فکرم درگیرش شده به نظرتون به شوهرم بگم قضیه رو
الان دوباره .اولین بیخالی طی کردم انگار هیچی ندیدم صداش کردم با ترس گفت بله اومد پیشمو گفتم بیا بازی کنیم .
ولی امروز که دیدم دخترمو گفت چی شده مامان جان میخاره میخوای بریم حموم .به مامان بگو گفت دارم بازی میکنم
گفتم اینجوری بازی خوب نیست .دخترم انقدر با ادبه هیچکس نمیزاشت اونو ببینه .حتی مامانم میکفت با من بیا بریم دستشویی میکفت نه فقط مامانم
؟
میترسم دخترمو دعوا کنه بدتر کنه
منو شوهرمم هرگز جوری نبودیم که دخترم ببینه
عزیزم اگه میشه تایم هایی که می‌دونی دختر همسایه بیرونه دخترت رو ببر پارک نزدیکی یا ببرش خرید یا خونه کسی برو
تو خونه هم براش وقت بزار باهاش بازی کن
یه سری بازی های جدید که جذبش کنه و شما هم همراهیش کنی
دختر همسایه هم اومد خونتون بگو ما داریم میریم بیرون برو خونتون
وقتی میره تو حیاط خودتم برو بشین تو حیاط
الهی بگردم کون بازی😂
من بودم نمیزاشتم بیاد پیش دخترم یعنی چی این بازیا خوب به مامانش بگو یعنی چی دکتر بازی این بازیا چیه شما خودت دخترت ادب کن
به من میگه برو .منم میرم
بعد چند دقیقه میگه دوستم بیاد خونه .بازی کنیم
کارشونم اینه یا از رو تخت بپرن یا تاب بشینه .یا بدو بدو یا اینکه برن اتاق دکتر بازی
اصلا دعوا نکنید فقط بگید بازیه خوبی نیست
بعدم بهش نقاط خشوصی رو اموزش باید بدید که اجازه نده کسی دست بزنه یا اگه زد زود به شما بگه
گفتم بلده بود .ولی خب
تو اتاق تنهاشون نذار.حیاطم میرن باهاش برو
اگر بفهمه شما عصبانی شدید بیشتر میره سمتش.دوستانه باشید نذارید بترسه
بعدم بگید اگه خواست دوستت این بازی رو کنه زود بیا به من بگو تا بریم باهم پارک یاهرحا دوس داره
اولین کار قطع رابطس
دومین کار اینه وقتی دیدی شلوارشو داده پایین صداش من بگو بیا لواشک بخوریم مثلا
بعد اگه پیش مشاور کودک نمیتونی بری حتما کتاب یافایل های صوتی تربیت جنسی کودکان
از این بسته تربیت جنسیابخر خودت اگاه میشی ک چجوری دخترتو قانع کنی و متوجه اشتباهش کنی...
از این کتابای اندام خصوصی مراقبت از بدن واسه کودکان هست بخر
به همسرتم بگو دخترهمسایه آمپول بازی یادش داده ک شلوارشو بکشه پایین و فلان منم باهاشون میخوام قطع رابطه کنم
شوهرم سر اینکه نره اونجا خیلی داد بیداد کرد حتی یه بار با همسایمون بحثش شد .الان که دخترم بزرگ شده زورمون بهش نمیرسه میشینه یکساعت گریه میکنه
پارسال کوچیکتر بود راحت تر بودیم الان دیگه از اب گل در اومده میره میاد قبلا اجازه میگرفت الان اصلا حرف گوش نمیده لجباز شده .انقدر دوست دارم بلند شم از این خونه ولی شرایطش رو ندارم 😣😣😣
یعنی اون بچه شده عزرائیل من
الان که دارم فکر میکنم یه بارم دخترم بهم گفت که دوستم میگه شلوارتو بیار پایین 😡😡😡
یادم نبود اینو جدی نگرفتم
یعنی قبلا دخترت تنها میرفت خونه ی اونا میموند پیشش
اگه میرفت که پیش زمینه رو از قبل یادش داده،، و مادر اون بچه هم انگار مثل شما حساس نیست و به بازی بچه ها توجه نمیکنه.
چون یه پسر بزرگ داره و تربیتشون هم انگاری درست نیست. دیگه نذار به هیچ وجه بچت پیششون بره. و سعی کن با، بازی و سرگرمی از زیر زبون دخترت بکشی بگو چ بازیایی گفته انجام بدی، که بفهمی تا چ حد و چ حرفایی یادش داده. بعد توضیح بده که کار بدی هستن و منو و بابا خیلی ناراحتیم
هر سری از دخترم پرسیدم گفت دکتر بازی
خانما دعا کنید یه خونه برام جور بشه از اینجا برم
دیگه خیلی حساس شدم به ای قضعیه به شوهرم گفتم خیلی عصبانی شد گفت میرم دنبال خونه
ببین گفتنش خوب نیس
ولی اون برادر بزرگ داره اونم تو سن بلوغ
خطرناک فقط همینو بدون خیلی خطرناک
وقتی دختر همسایه میاد خودت سرگرمشون کن همبازیشون شو نزار تنها بازی کنن منم بچه همسایمون پسره ۸سالشه هر شب میاد خونمون خودم باهاشون بازی میکنم اصلا به هیچ وجه حتی یه ثانیه چشم ازشون بر نمیدارم چون اون بزرگتر و چشم و گوشش بازتر خداروشکر پسر با ادبیه ولی من احتیاط میکنم چون دخترت هم سن دختر منه نیاز به همبازی دارن
بچها بازی حرکتی خیلی دوست دارن بالشت بچین نوبتی بپرن بیان مثلا پازل درست کنن با نقاشی شن بازی خمیربازی اینا سرگرمشون کن
اسباب بازی وسایل پزشکی بگیر خودت هم دکتر بازی کن باهاشون اینجوری بهشون روش صحیح این بازی رو میتونی یادشون بدی
حتما این کارو میکنم .ولی خوب نمیتونم همش باهشون باشم .بعد اونا به من پیگن برو .احساس راحتی ندارن با من .من باشم حرفم نمیزنن .دختر هم هر چی میخواد بکنه اول به دختر من میگه دخترمم میاد به من میگه .تازه خرابکاریم میکنه خودش کرده دیدم با چشمم میگه من نکردم انقدر ییشوره میگه دختر من کرده
چند سری دعواش کردم گه حیات نیاد مامانشم اصلا اهمیت نمیده
بچه اش بمیره یانه مهم نیست یه مدتم شوهره زنه خیانت کرده بود .رفته بود خونه باباش دوباره برگشت باباش گفته بود من چی دارم که تو اومدی برگرد سر خونه ات
یک ماه نبود ارامش داشتم
مجبوری بکشونیشون سمت خودت بازیایی که دوست دارن انجام بده..همسایه دیگمون بچهاش همین مدلین و مامان بیخیال دارن ولی من بازی با اونا هم از بچم دریغ نمیکنم کامل حواسم هست که کار یا حرف زشتی نزنن
حالا همبازیای دختر هم همه پسرن حتی یه دختر دور و اطرافش نیست همش میگفتم کاش حداقل یکیشون دختر میداشت نگو دختر و پسر فرق نمیکنه در هر صورت باید مواظب بچه بود
دقیقا زندگیشون مثل همسایه دیگمونه میفهمم چی میگی
عزیزم شاید کلا با نظر من مخالف باشی اما نظر من اینه که فرار از مشکلات راه حل خوبی نیست. از کجا معلوم جابجا بشی گیر همسایه بدتر نیفتی؟ حالا اصلا رفتی یجای خوب، چار روز دیگه توی مهد، توی پارک، توی مدرسه اتفاق مشابه افتاد، انوقت چی؟ بازم میخوای مدرسشو عوض کنی یا خونه تو عوض کنی؟
مهمترین کاری که میتونی بکنی اینه که دعواش نکنی، حساسش نکنی، نذاری به هیچ وجه بچه ت بره خونه اونا، اگر دختر همسایه اومد با روی خوش و با ناز توی حیاط با نظارت خودت بازی کنن

وقتی توی حیاطن و تو هم بهشون خط فکری بدی که آفرین فلان بازی رو بکنید تا منم براتون میوه بیارم، لواشک بیارم، آلاسکا بیارم و مدام بهشون سر بزنی که دکتر بازی نمیکنن دیگه... بعد از مدتی هم از سرشون میفته

عزیزم بچه ی همسایه که غول نیست. در بدترین حالتِ ممکن یه بچه ی بی تربیته. اسمش روشه بچه ست. یعنی همچنان قابل کنترله. یه کم از حالت درموندگی خارج شو و کنترل اوضاع رو بگیر دست خودت، الان اینطور که تعریف میکنی کنترل اعصاب تو و بازیِ بچه ت، دستِ بچه همسایه تونه!
یواشکی در خونه رو قفل کن و وانمود کن نمیدونی کلید کجاست و مثلا باهم بگردین تاپیدا بشه . بعد باهم بازی کنید . بازی که دوست داره که بدونه با شما بهش خوش میگذره. حتی میشه دکتر بازی کنید آمپول بزنید بدون اینکه لختش کنید
و میتونی از یه مشاور چه حضوری و چه آنلاین کمک بگیری و به بچه ت تربیت جنسی رو مقتضی سنش نشون بدی
اونوقت دورش هر تعداد آدم جور و واجور باشه، باز خیالت راحت تره که دخترت آموزشای لازمو دیده و گنگ و گیج نیست
ببین جامعه پر از این داستاناس ، البته که اگر از اون خونه برید خوبه ولی عایا تضمینی هست که اگر بچه ات بره مهد کودک اونجا بچه ای باهاش آمپول بازی نکنه ؟ یا تو خونه جدید دوست جدیدش اینکارو نکنه ؟ از تمام جامعه نمیشه فرار کرد ، سعی کن انرژیشو تخلیه کنی ، حواسشو پرت کنی ، پارک برید ، مهد کودک ببرش ، بازیای جدید یاد بگیره و دوستای جدید پیدا کنه ، اگرم خواست با دختر همسایه بازی کنه بگو فقط تو حیاط با نظارت خودت میوه و خوراکی ببر یه صندلی بزار خودت بشین کنارشون
و سعی کن خیلی غیر مستقیم دوباره آموزش جنسی بدی به بچه ات ، گاهی کنجکاوی جنسی به آموزش غلبه میکنه و این اجتناب ناپذیره
افرین نظرت عالی بود😘
stk: |~|11|~|110_col
ب نظر من ک ب مامانش بگو و در جریان بزارش و با هم دیگه برنامه بریزین ک بچه هاتون وقی دارن بازی میکنن حتی بیرون یکی تون مراقبش باشه
بعد اینکه وقی هم بهش بگی اونم مسلما کمتر میزاره بچش بیاد بیرونو کنترلش میکنع
خودتم تا میتونی با چیزای دیگه بچتو سرگرم کن
زنگ زدم به مشاور.گفت میتونی خونتو عوض کن ولی اگه نشد زیاد نزار با بچه بازی کنه یا بازی میکنه جلو خودت یا خودتم بشین باهشون بازی کن .حیاتم میرن تو هم برو یه گوشه بشین یه کاری بکن مشغول باش یزار اونا بازی کنن .بعد مهمترین چیز این بود که به دخترم آموزش بدم فقط فقط همین من به دخترم گفتم یاد دادم .ولی نمیدونم حرف اون بچه رو گوش میکنه هر چی که باشه قلید میکنه ازش .چون حرفش گوش نکنه بچه میگه من دارم میرم خونمون دیگه باهات بازی نمیکنم دختر منم میمیره این حرفو میشنوه
چون همسن و سال میخواد
بیشتر ببر خونه بازی یا پارک اگه میتونی هرروز ببر پارک
یا کلاس مادر و کودک ببر، مهد کودک بذار
بچه ها عاشق بازی با همسن هستن