Ooma
پرسش (1403/02/29):

شرح زایمان من🌱 طبیعی یا سزارین؟

سلام بچها
منم بلخره اومدم از هردوزایمانی ک داشتم تعریف کنم
زایمان اولم بی تجربه بودم و گول اطرافیان خوردم ک میگفتن طبیعی خیلی بهتره زود سر پا میشی و.. ساعتها درد کشیدم به کنار تا مدتها درگیر بخیه و درداش بودم گذشت و یادم رفت😅 وقتی دوباره باردار شدم ب خودم میگفتم چطور اون دردا رو یادت رفت و باز گفتی بچه میخام؟🤦‍♀️ و بازم حرفای اطرافیان ک تو ی بار طبیعی زایمان کردی بازم میتونی و راحتتره و .. تا ماه ششم بارداریم اصلا بهش فکر نکردم تااینکه یه سینه درد بدی اومد سراغم ک خیلی ضعیفم کرد میگفتم دیگه توان هیچ دردی رو ندارم توی خودم نمیدیدم ک بتونم حتی ی بار زور بزنم واسه زایمان جون نداشتم
دیگه از ماه ششم گفتم‌من دیگه نمیخام طبیعی زایمان کنم و شوهرم و خونوادمم قبول کردن
۱۰ اردیبهشت راهی اهواز شدیم واسه عمل
هیج تصوری از اتاق عمل نداشتم وقتی داشتن امادم میکردن خیلی ترسیده بودم
ولی مدام خودمو اروم میکردم تک تک مراحل و اینجا از بچها شنیده بودم اول ک دکتر بیهوشی اومد گفت بیهوشی میخای یا بی حسی کفتم بی حسی و گفت تا میتونی بدنتو شل بگیر واقعا اون امپولی بی حسی هیچ دردی نداشت ب نسبت امپولای عضلانی ک میزنیم حتی..
دراز کشیدم حس میکردم از کمر ب پایین آب داغ داره وارد بدنم میشه دکتر گفت من اینجام تا لحظه ک تو اجازه ندی عملو شروع نمیکنیم میگفتم دارم حس میکنم ک دستات رو شکممه گفت اره حس میکنی و دردت نمیگیره همینجوری ک باهام حرف زدن شاید ۳ دیقه طول نکشید صدای بچمو شنیدم اصلا باورم نمیشد ک انقد زود انجام دادن
پسرمو نشونم دادن بوسش کردم اون لحظه رو هزار بار برا اقدامیا ارزو کردم❤
توی نفس کشیدنم خیلی احساس سنگینی میکردم گنگ بودم کارای عمل تموم شد ۳ ساعت توی ریکاوری بودم تا بی حسیم از بین رفت
/// درد اولی ک کشیدم و قابل تحمل بود ماساژ شکم بود ک اخرین ماساژ بود تا وضعیتو چک کنن و منو ببرن بخش
۱۲ ظهر عملم بود و ۱۲ شب پرستار گفت باید بلند شی راه بری
اینجا بود ک حس میکردم دیگه هیجوقت نمیتونم صاف بشم و انگار با چاقو میزدن تو شکمم و درمیاوردن هرجوری بود راه رفتم بار اول و با کمک بعدش دیگه خودم از ذوق اینکه هرچی بیشتر راه برم بهتر میشم زود زود بلند میشدم اینم از درد دوم ک نهایت دردش همون بار اول بود
فرداش خیلی بهتر بودم ولی توی مسیر ااهواز تا ایذه تو ماشین باز دردام شروع شد
۳ روز دردای قابل تحمل داشتم
روز چهارم دیگه تونستم صاف وایسم و کارامو خودمو انجام بدم
خبلی حرف زدم دیگه😂
خاستم اینو بگم ب کسایی ک میگن طبیعی یا سزارین؟
اگ هزاربار برگردم عقب بازم سزارینو انتخاب میکنم
کاش زایمان اولمم گول حرف بقیه رو نمیخوردم
من تجربه شخصی خودمو گفتم دوست داران طبیعی ناراحت نشن🙏
پی‌نوشت: راستی واسه وصل سوند اینو بگم
ک بازم از تجربه بعضی بچها اینجا خونده بودم ک درد داره موقعی ک خاستن وصل کنن یکم‌مقاومت کردم ولی وقتی گفتن شل بگیری درد نداره خودمو ریلکس کردم واقعا هیچی متوجه نشدم قبل از بی حسی هم بود
ولی فرداش موقع در اوردنش یه حس سوزش داشتم

سزارین خیلیم عالی
خدا حفظشون کنه
تجربه خوبی بود منم سزارین رو انتخاب کردم جالبه ریکاوری اینا نرفتم مستقیم رفتم اتاق خودم😁 و بچه بغل کردم و گذاشتم رو پاهای بیحسم و جاشو عوض کردم چون کسی نبود😁
مرسی عزیزم
قدمش مبارک باشه عزیزم
اره سزارین خیلی خوبه.
منم سز شدم‌راحت‌بود.
نمیشه گفت درد نداره ولی راحتره.
من دور و بریام اکثرا طبیعی بودن و همه بلا استثنا گفتن فقط برو سزارین شو
منم جو گرفته بودم میگفتم نه طبیعی میخوام باشم
مامانم با تجربه سه تا زایمان طبیعی میگفت نکن من سکته میکنم سزارین شو ....
تا آخرش دیگه دخترم بریج بود و خودمم دیدم تحمل معاینه ندارم و از ترس معاینه رفتم زود برای سزارین اقدام کردم و به شخصه میگم سزارین خیلی بهتره
دقیقا الان ک من دکترم گفت سزارین نمیکنم باید تجربتو میخوندم😭😁
وای اون قسمت بی حسی پا خیلی بد بود دوست داشتم فقط ی ذره حسم برگرده ک خیالم راحت بشه باز میتونم راه برم😂😂
تجربه وصل سوند چطور بود
ممنونم عزبزم
اره دقیقا
برو پیش دکترای دیگه تا سزارینت کنن
عزیزم قدم نو رسیده هم مبارک باشه😘😘😘❤️❤️❤️❤️
اوهوم
مامان منم ۶ تا طبیعی اورده بود میگفت من طاقت ندارم تو بمونی درد بکشی
دکتر منم گفت انجام نمیدم
منم از ماه ۷ رفتم اهواز پیش ی دکتر دیگه
وای سوند یادم رفت الان میرم مینویسم
آره واقعا اصلا پاهات تکون نمیخوره
حالا من ماساژ هم نداشتم از اونم راحت بودم😁
سوند منو تو بیحسی زدن نفهمیدم
خیلی ممنونم عزیزم❤
ای جانم💚❤️
جمع چهار نفرتون مبارک
انشالله درکنار هم روزهای پر عشقی رو بگذرونید🌹
ممنون عزیزم❤
خیلی خیلی مبارک باشه آزیتا جان
دختر خوش قلب اوما💙
ممنونم‌ماهی جان❤
به به مبارک‌ باشه ❤️❤️
سژارین عالی عالی عالی عااااالی
😍قدم نو رسیده مبارک
اره واقعا سزارین خیلی عالیه😂منم مث تو نزدیک بود گول حرف بقیه رو بخورم و طبیعی بیارم خداروشکر مامانم اینا نزاشتن
عزیزم قدم نورسیده مبارک
منم فکرکردم طبیعی راحته بعدزایمان زودپامیشی و اینا .......یعنی مردموزنده شدم
کاش منم میرفتم یزارین بعدبرگشت به خاهرام گفتم طبیعی نرینا داروندارتونم بفروشین فقط سزارین
قدم نو رسیده مبارک عزیزدلم
ان شاالله زیر سایه پدرو مادر بزرگ بشه
خیلی خوبه که تجربه آت رو گفتی اینجا اطرافیان من خیلی نسبت ب سزارین گارد میگیرن و کسی که سزارین بشه خیلی هم براش ناراحت میشن😐
مبارکتون باشه😍
خیلی ممنونم فهیمه جان❤
مرسی عزیزم❤
مرسی عزیزم
کاملا درکت میکنم 🥺
مرسی یلدا جان
بارداریت مبارک از خدا میخام هرچی زودتر حس قشنگی ک گفتمو تجربه کنی
ممنونم عزیزم❤
قدم نو رسیده مبارک باشه عزیزم
انشالله خدا جفت کوچولو هاتو از چشم بد دور کنه
مبارک باشه گلم
حالا من بی حسی زد، گفتم دست نزنین جیغ میزدم ک من متوجه میشم دارین شکممو باز میکنین و مدام جیغ میزدم
دیگ دکتر گف کولی بازی درآوردی دکتر بیهوشی هم زد بیهوشت کرد
فقط صدای گریه دخترمو ک شنیدم رفتم رو ابرا...تو آسمون و فضا سیر میکردم😅

فک کردم دیگ مردم و زنده نمیشم
اینجا برام سخت ترین لحظه عمرم بود
من الان همه اطرافیان بخصوص از ناحیه خانواده همسر، منتظر کوچکترین واکنش یا درد از انجام سزارین ام
و یا ببینین ک من ذره ای پشیمونم

برای اونا از هر کار حرامی، حرام تر بوده براشون و هست هم
ازیتا جون تبریک میگم ،قدم گل پسرت پر از خیر و برکت باشه براتون 😍😘
سلام عزیزم قدمش مبارک باشه
اگه از بیمارستان و دکترت راضی هستی اسمشو بگو
قدمش مبارک باشههه🤩
اگ اختیازی میخوای،بهادر،شجاعی اینا اختیاری سزارین میکنن
قدمش مبارک باشه عزیزم ❤️❤️دقیقا منم تجربه طبیعی رو دارم و پشیمونم چون خیلی زجر کشیدم بعدش
الانم فقط به سزارین فکر میکنم
خیلی ممنون عزبزم انشالله هرچی زودتر دوباره این حش قشنگو تجربه کنی❤
خیلی ممنونم عزبزم
وای عزیزم درست مث خاهرشوهرم بی حس نشده بود درد و حش کرد بیهوشش کردن
ممنونم‌مریم جان❤
مرسی عزیزم
بیمارستان خصوصی آریا بودم دکتر شبنم سالمی
خداروشکر همه چی خوب بود
ممنونم مرضیه جان❤
ممنونم عزبزم
انشالله توئم تجربه خوبی در پیش داشته باشی
ازی قربون فسقل کوچولو بشم قدمش مبارک خدا جگرگوشه هاتو حفظ کنه و عاقبت بخیر بشن انشاالله
سلام منم تقریبا تجربه مشابهی داشتم با تفاوت اینکه من اول جو گیر شده بودم رفتم واسه طبیعی توی زایشگاه بستری شدم زیر امپول فشار رفتم ۷ ساعت تمام!اما بچم پایین نمیومد و دردام هم نیومدن خداروشکر😇بعدش بردنم واسه سزارین و.. سوند واسه من سوزش داشت هم وصل کردنش و هم دراوردنش🥴واسه راه رفتنم اذیت نشدم با اینکع دولا دولا میرفتم😅و نامردا سه بار منو ماساژ شکمی دادن یعنی مردم و زنده شدم واسه ماساژ😭🥺فردای عملم شونه هام درد وحشتناکی گرفتن یعنی تیر میکشید و نمیتونستم دراز بکشم تا سه روز!چون موقع عمل دو سه بار سرمو چرخوندم ب اطراف😬
قدمش مبارک باشه عزیزم❤
عزیزم دکترت کیبود
آها گفتی شبنم سالمی
ممنونم‌زهرای مهربون❤
ممنونم‌گلی❤
اهوازی هستی؟
ببین پول بده طلا بفروش ولی سزارین شو. طبیعی خیلی بده.
من زایمان طبیعی هم داشتم اتفاقا راحتم زایمان کردم ۳ ساعت درد داشتم کلا، ولی بخیه هامو دوس نداشتم من میترسیدم حتی رو فرنگی بشینم سرپا تو حموم میرفتم جیش ولی سزارین راحت و شیک و پیکه مثل ملکه ها رفتم زایمان و برگشتم
ولی زایمان طبیعیم حس میکردم خرگوش بودم ک زایمان کرده قشنگ خودمو با خرگوشمون یکی دیدم بس ک صحنه دلخراشیه درسته درد نکشیدم اما مراحلش همین بود و اصلا یادآوریش حال خوبی بهم نمیده خیلی چندشم میشه از اتفاقی ک برام افتاد دوس دارم اون قسمت زندگیمو برش بزنم بندازم دور
ایذه ام
جدی🤩
پس همشهری هستیم
من باغملک ام
خوشبختم عزبزم❤
سلام عزیزم قدم نو رسیده مبارک باشه ❤️🌹
سلام گلم
خیلی ممنونم❤
Azi عزیزم
میشه راجع به هزینه ها هم بگی
رقیه جون ۲۳ تومن هزینه بیمارستان شد
پمپ درد هم ۸۵۰ جدا گرفتیم
دکتر هزینه جدا نگرفت
چه خوب ارزشش رو داشته

سوالات مشابه