Ooma
پرسش (1403/01/28):

ترس از اتاق عمل

سلام دوستان من پنجشنبه صب باید بخوابم برای سزارین ولی از ترس اتاق عمل و سوند و آمپول بی حسی حالم خوب نیس...
تپش قلبم رفته بالا تهوع دارم
همش دارم گریه میکنم...
ی راه کار بگین ک حالم بهتر شه

من تجربشو ندارم ولی دلم میخواد تجربه کنم و نینیمو ببینم
خوش بحالت
حق داری ادم سر بچه اول هرچقدرم میگن بازم چون ندیده نمیدونه چطوریه ولی دیگه آخرشه
مراقب خودت باشه این یه شبم بگذره
پسرتو طبیعی زایمان کردی؟
میدونم بابا .من برای سرکلاژ رفته بودم دلم میخواس فرار کنم انقدر ترسیده بودم ولی خب رفتم و تموم شد دیگه
برای من ک تجربه اول بود، اصن از اتاق عمل نمیترسیدم
ولی سوند رو خیلی اذیت شدم, کارآموز بود اذیتم کرد خیلی
بیحس شدم اول، ولی انگار درد و حس میکردم وقت شکاف، دیگ بیهوش شدم
وااای اژ اون لحظه, انگار تو آسمون بودم میچرخیدم.صداها تو سرم
بعد یهو ک حس کردم انگار دازم میرسم ب زمین، دیدم ک دارن جابجام میکنن
هر وقت بهش فک میکنم واقعا دلهزه میگیرم
نمیدونم کسی اینجور شده تا حالا یا ن!!!
بنظرت فردا شب بخوابم بیمارستان یا برگردم خونه صب زودش برگردم؟
نه بابا اوژانسی سزارین شدم بیهوشم کردن
سر ادم سبک میشه .من خیلی از بیهوشی بدم میاد .احساس میکردم وزن ندارم
من تا حالا 5 بار اتاق عمل رفتم ولی هر بار بدتر از قبل میشم
ببین من سر پسرم چون فشارم پایین نمیومد سه شب نگه ام داشتن
از سر تجربه میگم بعد عمل ادم بیمارستان بیشتر بمونه راحتته
البته اینو بعدا فهمیدما
ولی خب این دیگه بستگی به روحیه و شرایط هر کسی داره
خب الان همش میگم زود برگردم بچه ام خونه اس
ای وای .پس حق داری عزیزم....
یه شب رو که حتما بمون
ااا منم اورژانسی سزارین شدم ولی با بی حسی
منو بیهوش کردن خیلیم التماس کردم و حتی گریه کردم گفتن نه باید بیهوش شی نمیدونم چرا .بچمم ندیدم و رفت دستگاه ...سر سرکلاژم این بار بیهوش شدم باز
چقدر سخت
حق داری خب
من با همون یه بار همش میگم خدایا من دیگه هیچ وقت راهم اونوری نیفته
چقد قوی هستی
😂😂😂😂 منو میبینی
یک عدد آدم مریض هستم
چونکه ۲ روز قبل سزارین شدن
نشستم فیلم سزارین کردن رو دانلود کردم تا آخرشم نگاه کردم
چند هفته بود بچه ات؟
من خیلی آدم ضعیفی هستم😭😭😭
دمت گرم
با خدا😰 من هنوز نگاه نکردم
اصلا نمیخوام چیزی در موردش بدونم
سه هفته سوراخ سوراخم کردن بیمارستان .دیگه رگ نداشتم تو اتاق عمل جراح نوزاد اومد از پاهام رگ گرفت .بخاطر همین همه دعام اینه فقط و فقط بچم زود دنیا بیاد
ترس نداره عزیزم
سعی کن آروم باشی
خیلی مهمه ک آرامشت رو حفظ کنی
توکل کن بخدا
سوند یه سوزش خیلی ریزه فقط
۳۲
نگو اینجوری ماها که بارداری و زایمان و بچه داریو تحمل میکنیم خیلیم قوی هستیم
عزیزم منم مث شما خیلییی میترسیدم و ازشون خواستم بی هوشم کر دن و خیلی خوب بود
نه بابا دیگه تمومه تو تا اینجا اومدی
بخدا حسرت خیلیاس
خوده من از وقتی سی رو رد کردم هر روز فکر میکنم خدایا یعنی منم به آخرش میرسم
نمیدونم واقعا چرا اینکارو کردم
اما تو نگاه نکن
من هم بعدش رنگم مثل گچ دیوار شده بود
اما زود از یادم رفت دیگه صحنه هاش
من دکتر رو التماس کردم ولی گوش نداد
عالی بود🤣
وای چقدر سختی کشیدید
خداروشکر که زحمتات به بار نشسته
دکتر بیهوشی که میاد تو اتاق عمل مهمه
یکم گریه کن حله
😁میخواستی مراحل کار رو تصور کنی از پشت پرده
اره بعدشم بچه بستری شد و مشکلات بچه نارس .دلم نمیخواست هیچوقتتت بچه داشتم دیگه ولی دیگه ناخواسته دوباره شد
بگو اگه منو بی هوش نکنی سکته میکنم از ترس
منو بیهوش کردن برای سزارین
گریه چیه زارر زدم گفت نع
حالا من بیهوشی کامل رو دوست ندارم
بچه ها تو بی حسی اسم چاقو و تیغ رو میاره دکتر؟🤣
منم
نه بابا
من از اینکه بهوش باشم و بفهمم دارن جرم میدن میترسم...
بی حسی خیلی بده مخصوصا کمردرد بعدش
منو میبردم اتاق عمل خیلی ترسیده بودما ولی یادمه به خودم میگفتم نمیریا اکر بمیری شوهرت میره زن میگیره🤣🤣🤣 اومدم بیرون بهش گفتم دو دستی زد تو سرش
میگفت اخه من چه رفتاری داشتم که تو با همچین فکری رفتی زاییدی😅
بیمارستانت خصوصیه؟
منم دقیقا
اره تا چن سال درگیرش بودم
وای🤣🤣🤣
تمام تلاشتو کن بی هوشت کنن
ن دولتی
شاید دکتر دل رحم بود این دفعه
منم سر پسرم دولتی بودم قبول نمیکنن اصلا کار خودشونو میکنن
ولی دکتر بیهوشی مهمه .برو تو اتاق عمل باهاش حرف بزن
اره بچه ی منم نشونم ندادن و بردن
سه شب گریه میکردم که حتما زنده نیست شما فقط به من نمیگید که فشارم بیایید پایین
آخرش اجازه دادن از بخش برم بیرون و برم بخش نوزادن ببینمش
دقیقا هیچ وقت دلم دیگه بچه نمیخواست که لنا خانوم خودشون تشریف فرما شدن😄
خواهرم خودش کارشناس بیهوشیه میگه بیمارستان دولتیا زیر بار بیهوش کردن مریض نمیشن
نه بابا اون واسه فیلماس😂
هی خدااا چه روزایی .ایشالا سی و هشت هفته رو این بار به چشم ببینیم و با جوجه ها بیایم خونه
😂😂😂 جر رو خوب اومدی کلا ۲۰ دقیقه اس
دوستم اخه میگفت هوش بودم دکتر ابزاراشو چید رو شکمم..
سلام عزیزم انشاله ب سلامتی نینیتو بغل میکنی به این فکر کن حتی درد هم داشته باشه دردش شیرینه واسه منم لطفاااااااا دعا کن مادر بشم
ولی بچه ها
ب نظرم یه زایمان خوب طبیعی از همه لحاظش البته صد شرف داره زایمان سزارین
چشم مریم جون...
به سلامتی شب بعد زایمان میای از راحت بودنش میگی عزیزم
من بچه دومم دولنی بودم هر چی دکتره گفت گفتم فقط بیهوش
بد به دلت راه نده خواهر
والا من کمر درد نداشتم
خواهرمم ۳تا سزارین داره کمر درد نداره
خودم دو روز گردن درد کشیدم بعد عمل و تموم شد
کاملا درکت میکنم چون دقیقا دو بار این استرس رو کشیدم
افرین بهت .من میخواستم سر شم به زور گرفتن بیهوشم کردن
چ مرضیه این فوبیا
کمر درد ب مراقبت های بعدشه
وگرنه هم بیهوشی هم سزارین کمر درد داره
ایشالله 😍😍😍
دو شبه نخوابیدم
دعا کن
توکل کن به خدا
مرسییی مهربون
جمعه به این روز میخندی به خدا
اینم میگذره
نترس عزیزم، ماها که باید طبیعی باشیم باید بیشتر بترسیم
درد و که متوجه نمیشی
حس داری
مثل پایی که خواب رفته
عزیزم دیگه بهش فکر نکن
خودتو مشغول وسایلای نی نی و اینا بکن تا روز زایمان
من اینقدر گشتم تا ی دکتر پیدا کردم سر بشم
عه عه .یعنی میبرن شکمو میفهمم؟
الهی امسال چشم و دلت روشن بشه عزیزم
نترس یه عمل ساده ست چشم بهم بزنی تموم میشه
ن اصلا
نه نداره
سگ سزارین رو به طبیعی نمیدم 😄
بعد نی نی میاد کلی ذوق میکنی
الان من استرس گرفتم🤣
ب این فکر میکنم چ شکلیه
ووی😍😍
هنوز زوده برات
به چیزای خوب فک کن. من همش به این فک میکنم که چشماش رنگی میشه یانه کلی از فضای زایمان و اینا دور میشم ناخودآگاه
اره والا
حق داری
من دوتا استرس دیگه ام دارم غیر زایمان زودرس .یکی اینکه موقع عمل اتفاقی نیفته که رحممو دربیارن یکی اینکه بچم شیرمو نخوره..
بگم ؟!
طبیعی بهتره به خدا
من که تجربه ندارم نمیدونم واقعا
اره بگو که اگه میفهمم بیهوشیو انتخاب کنم
دقیقا جراحی سختی نیست
اینام که هی میگن واسه تبلیغ زایمان طبیعیه
من که سر پسرم مزخرف ترین بیمارستان دولتی فرستادنم بخاطر اینکه بچه ام نارس بود
دو تا تیغ اول رو که میکشید حس میکردم روی بدنم بعدی هارو نه
دیگه تو خصوصی نمیدونم چطوریه
تازه دکترمم رزیدنت بود🙃🙃
چیه بچه ات؟
رحمتو برای چی در بیارن؟
منم دولتی بودم قبل زایمان داغونم کردن ولی خود زایمانم عالی بود بخاطر شرایطم منم فرستادن دولتی .ولی من چون پرخطر بودم خود استادشون اومد عملم کرد
گفتم
والا سر پسرم هی میگفتن ممکنه جفت چسبیده باشه به رحم ممکنه خونریزی کنی مجبور شیم رحمو دربیارن ...فوبیا اونم دارم
نه من حاملگی راحت بودم
یه شب فشارم رفت بالا رفتم بستری کردن دیدن پایین نمیاد
پاره کردن بچه رو دراوردن😄 کلا ۲۰ دقیقه نشد
ساعت ۲ شب بود
صبحش ساعت ۹ بود زنگ زدم مامانم گفت کجایی گفتم دیشب زاییدم باورم نمیشد😂یادش بخیر
من شنیدم میگن فشار رو احساس میکنی ولی درد رو نه .منظورشونو نفهمیدم
نه بابا ایشالله که چیزی نیست
منم هفته پیش فرستاد سونو چسبندگی ولی خداروشکر نچسبیده بود
نه بابا من جفتم روی دهانه رحم بود و بالا نرفت خونه انقباض داشتم نمیفهمیدم فکر نیکردم بچه داره خودشو سفت میکنه بعد دهانه رحمم یکم باز شد خونریزی کردم بستریم کردن تا دو سه هفته پدرمو دراوردن...
فشار چرا میره بالا؟
برو یه دونه پماد لیدوکویین بخر بزن دستت
بعد خودتو نیشگون بگیر
متوجه میشی
بی حس میشه درد و نمیفهی ولی حس رو داری
ماله منم سونو میگفت نچسبیده این دیوونه ها میگفتن از شواهد مشخصه چسبیده .اخرم نچسبیده بود و راحت جداشد
من دفع مسمویت بارداری گرفته بودم خودم حالیم نبود
سردرد و تاری دید و ورم داشتم رفتم گفتن بیا بیچاره داری خفه میشی
اینطوری ترسناکه😔مثل دندون پزشکیه دیگه..
ای بابا علتش ازچی میشه؟
افرین عین دندون پزشکیه
چرا به ذهن خودم نرسید😅
من بااین اوضاعم باید بیهوش شم🤣یهو داد و بیداد راه میندازم اونجا
سلام بر بیهوشی🤣سلام بر حالت تهوع🤣
والا نمیدونم
از دکترمم پرسیدم گفت معمولا بچه اول پسر این اتفاق میفته
الانم اسپرین ۸۰ میخورم گفت تا ۳۵ هفته بخور
😂😂😂
من پنج شنبه نوبت دکتر گرفتم بیمارستان صارم با دکتر کرم نیا
ولی دلم میخواد صدای گریه بچمو بشنوم🤤و بذارنش رو صورتم .تو بیهوشی نمیشه
عه .منم اسپرین میخورم
عه تهرانی؟زایمان قبلیتو کجا بودی؟
اره منم همینطور
سر پسرم کرونا بود بچه رو به مادر نمیچسبوندن
نه مامانم تهرانه
زایمان قبلی همدان بودم به تهران نرسیدم دیگه
شما بودی میگفتی که تیروئید داری؟
صارمم بیمارستان خوبیه .
تیرویید که قبل بارداری داشتم لووتیروکسین سالهاست میخورم ولی جواب ازمایش جدیدمو دیشب گذاشتم اوما توش تیرویید بود
دیگه از بیمارستان غرب میخواستم باشه اینطوری رفت و امد راحتتره بنظرم
من سابقه تیرویید اصلا نداشتم حتی بارداری اول
ولی سر این تیروئید دارم
دوبار رفتم آزمایش
میگن باید هرماه بریم درسته؟
اره یه شب مبمونی دیگه .
اشکال نداره میشه دیگه .من اول بارداری یه بار دادم ازمایش .یه بارم الان با غربالگری دوم .فکر کنم بیست و هشت هفته ام دوباره بفرستن .دوبارداری دوسه بار چک میکنن فکر کنم
خب پس
حالا فردام میخوام برم میشه سه بار دیگه
گفتم نکنه هرماهه به من نگفته دکتر
بریم بنده خدا خودش رفت ما هنوز اینجایم😅
نه فکر نکنم .من سر پسرم تیروییدم بدتر شد ولی الان اوکیه خداروشکر انگار همون داروهامو مثل قبل میخورم
فازی جون ایشالله که به سلامت زایمان کنی عزیزم
ما رم دعا کن😘😘😘
بریم
ایشالا همه به موقع و راحت زایمان کنیم
خداروشکر
ایشالله تا اخرش به خوشی بری 😘
فداتم شما هم همینطور
سلام به چیزای خوب فکر کن،این که نی نی میاد تو بغلت، معمولا سر زایمان اول چون هیچ تجربه ای نداریم،ترس و نگرانی از ندانسته هاست ولی از دومی از دانسته هاست😁😁😁 من سزارین اولم خیلی درآور بود،وحشتناک و سخت و خیلی حالم بد بود، ولی واقعا خدا کمک میکنه سر دومی یک هفته زودتر شد، صبح یهو کیسه آب پاره شد، وسط راه به این که چند ساعت دیگه پسرم بغلمه، حس خوشحالی غلغلکم میداد، اصلا حس و حالم بهتر از دخترم بود و خداروشکر همه شرایط عالی تر، نه دردی بود نه حال بد، حس بزرگتر شدن و با تجربه شدن رو داشتم، واقعا عالی تر بود،اینقدر حسش خوب بود که بازم میخوام تجربه کنم😉😂😂😂
ترس نداره که، من داشتم فقط نگاشون میکردم چکار میکنن😅
منم همینطور .اتفاقا من ترس از زایمان طبیعی خیلی داشتم .زایشگاه صدای جیغ یه زن رو شنیدم پشمام ریخت همونجابود که روی ویلچر نشستم و گفتم خدایاشکرت .بریم اتاق عمل 😂
امان از سوند😞😞😞
ببین سوند رو بعد از بی حسی میرنن و تو نمیفهمی.
پمپ درد بگیر واسه درد بعدش.
من خییییییییلی میترسیدم ولی گذشت
🤣🤣
ماما همراه بگیر از استرست کم میکنه
انقد امپول و دارو میزنن خوابت میگیره به این چیزا دیگه نمیتونی توجه کنی 😁
بعد عمل اوردنم تو بخش درد داشتم هی گفتم بچه براچیم بود چ غلطی کردم پرستاره گفت ب این فکر کن هزاران نفر میحوان ارزو دارن جای تو روی این تخت باشن حرفش خیلی حررررف بود برام و باعث شد تحمل کنم
سلام عزیزم انشالله به سلامتی زایمان کنی اصلا به این چیزا فکر نکن من سزارین اورژانسی شدم حق داری استرس داشته باشی اما از حالا خودتو و بچتو خیلی عذاب میدی
سوند رو بگو چند دقیقه قبل یا تو خود اتاق عمل که سِر شدی برات وصل کنن
آمپول هم در حد همون آمپولای معمولی دردش
آیت الکرسی بخون آرومت میکنه
دختره
خدا کنه....
ترس داره دیوونم میکنه
من سر زایمان سومم اینجور شدم. هر موقع فکر میکردم سریع حواس خودمو پرت میکردم و مشغول کاری میشدم.
هرچی بهش فکر کردی با خودت بگو کلا بیست دقیقه یه ربع طول می کشه .واقعا زمانش کمه .نگران نباش
خیلی بهتر از بیهوشیِ. اول اینکه بچه رو می بینی که فوق العاده لحظه ی جذابیه بعدم به دنیا اومدنش ۵ دقیقه طول می کشه تو این ۵ دقیقه تا میتونی برای اطرافیانت دعا کن بعداز اون سرگرم دیدن نی نی کوچولوت هستی و متوجه بخیه زدن نمیشی .
دلم میخواد اینجوری فکر کنم ولی نمیشه😭😭😭😭
نترس اصلا نمیفهمی، سزارین خوبه منکه اصلا اذیت نشدم
اینقدرررررر اون لحظه خدا ذوق دیدنشو بهت میده بعدم هیچی حس نمیکنی بگو اول بی حسی بزنه بعد سون بزنه
با این و اون حرف بزن که هی فکر نکنی
تنها هستی ؟
ینی گوش میکنن؟
اومدم پیش مامانم
اصلا متوجه سوند نمیشی عزیزمم
من خودم سز شدم با بیحسی
واقعااا اون لحظه آدم انقدر ذوق داره اصلا نمیفهمی کی تموم شد
استرس نمی‌ذاره ک ب لذتش فکر کنم
عزیزم زایمان کردی؟خوبی؟
جالبه براشون زده ۸ماه اقدام، معلوم نیست اینجا بهم ریخته یا ما سرکار بودیم
سلام حبیبه جان اره عزیزم زایمان کردم...
ن زینب جان سرکار نیستی😅
الان دو روزه ک زایمان کردم فقط نمی‌دونم چجوری باید اضافه ش کنم
من روز زایمانم هر آنچه ک‌میترسیدم برام پیش اومد
از سوند بگیر تا بیحسی از کمر
ای بابا الان خوبی؟کوچولو چطوره
سلام به به مبارکه😘😘😘. دیشب تعجب کردم چجوری اینجوری شد😁😁😁😁
ان شاالله زیر سایه شما و پدر عزیزش و خواهرجونش ۱۲۰ساله بشه.
حالا چجوری بود؟ ترس داشت یا نه؟
اکثرا بارداری، زایمان و بچه داری اولی سخت تره، برای شما چطور گدشت؟
الهی.... چرا؟
قربونت الان خوبم ولی تو اتاق عمل ی کارایی کردم ک نگو😅😅
ممنون عزیزم....
اره ترسه رو ک داشتم...
نمی‌رفتم رو تخت تا بیحسی بزنن زیرا بغلم گرفتن بردنم رو تخت...
بعد مثلاً من بچه م نمی‌فهمم بعد بیحسی کمرم
دکتر داشت تیغ میکشید رو شکمم و منم کامل می‌فهمیدم ولی می‌گفت من ک شروع نکردم...
ولی چ حس عجیبی بود
میفهمی میبرن ولی دردش رو نمی‌فهمی...
منم فوبیام زد بالا و حالم بد شد از ترس نمی‌تونستم نفس بکشم همش تقلی میکردم دستام باز کنین دارین منو میکشیم😁
ک ی دفه سره دلم خالی شد و بچه رو کشیدن بیرون و نشونم دادنش بعد اون بهم آرامش بخش زدن و نفس کشیدنم خوب شد
ب نیم ساعتم نکشید من پاهام ب حس اومد و میدونستم حرکتشون بدم
الآنم بلند میشم سردرد میگیرم و بخیه هام ی کم میسوزه ک بخاطر افتادگی شکمم روی بخیه هاست...
ولی همون صبحی ک دخترم دنیا اومد ی عالمه بارون داشت میومد
عاشقتم🤣اشکال نداره ازاینکارا منم کردم الان یادم میفته خندم میگیره🤣
من هنوز یادم میوفته چهارستون بدنم میلرزه...
گذشت دیگه دختر بهش فکر نکن .
اره بازم خدا رو شکر ک‌ میگذره
مباااارک باشه عزیزم🥰🥰🥰 سلامت باشین الهی جفتتون.
وای یاد زایمان خودم افتادم، به دکتر میگفتم نیارش‌ بیرون من پشیمون شدم😅😅😅😅😅😅
قربونت عزیزم
من ب دکتر میگفتم غلط کردم
الهییییی منم سر دخترم قشنگ تیغ رو کشیدن فهمیدم، بهم آرامبخش زدن رفتم تو خواب و چرت با گریه بچه اجیر شدم گریه کردم ولی بعدش به غلط کردن افتادم، خونریزیم کم نمیشد دائم رحمم رو فشار میدادن منم دادم به هوا بود بقیه مریض هابیهوش بودن تو ریکاوری فقط من بیحس بودم
آخ آخ اره این فشار دادنا خیلی وحشتناکه از دل و جون خودشونو میندازه رو شکم آدم...
منم بار آخری ک این کار رو کرد خیلی جیغ زدم
چند بار مگه فشار میدن؟سر پسرم یه بار بود که .
من دوبار اتاق عمل ی بار ریکاوری سه بارم تو بخش
وحشتناکه زیاد، برای سر پسرم به دکارم گفتم، خدا خیرش بده از توی اتاق عمل داروی اکسی توسین زدن برام، زود کنترل شد
بستگی به میزان خونریزی داره، سر دخترم بالای ۸،۹ بار بود...سر پسرم فقط دو سه بار
برا منم اکسی توکسین زد ولی زمانی ک داخل بخش بودم و چقدددر درد بدی داره
شاید بیهوش بودم فشار دادن البته ولی یه بار اومدم تو بخش فشار دادن و دست میکردن تو واژنم خون درمیاوردن 😭خیلی وحشتناک بود
لخته میومد
یا ابوالفضل 😰
این مرحله برا من خدا رو شکر قفل بود
من چون پمپ درد گرفتم دردش خیلی کمتر از زمان دخترم بود. ولی زمان دخترم مردم از درد...
یا پیغمبر.... دست توی واژن؟؟؟؟ اون که خیلی وحشتناک تره...
اره یه ظرف مثل لگن اورده بود دست میکرد لخته درمیاورد یعنی مردم من .ولی همون یه بار اومدن دیگه فشار هم ندادن
اره انقدر داد زدم مامانم بغضش گرفت رفت پشت پرده منو نبینه
من سره سقطم این کارو کردن
چرااخه خیلی کار وحشتناکیه
تا جفت و بچه بیان بیرون چیزی تو رحم نمونه و واقعا هم درد شدیدی داره
اره درد داره منم کشیدم

سوالات مشابه