Ooma
پرسش (1402/11/18):

تغییرات بدن بعد ساکشن

سلام دکتر عزیز وقتتون بخیر،من ۳هفته پیش ساکشن سقط ۸هفته داشتم و بعدش ساکشن شدم حالا سوالم اینه بعد ساکشن متوجه شدم وقتی ببخشید انگشت داخل واژن میشه یه بافت سفتی بالای واژن احساس میشه میخواستم بدونم آیا ممکنه بعد ساکشن افتادگی مثانه پیدا کرده باشم؟خیلی نگرانم بابت این موضوع چون قبلا اینطور نبود، از طرفی هم چون لکه بینی دارم دکتر گفت بعد پاک شدن بیا که معاینه برات انجام بدم ببینم چیه

سلام به روی ماهتون عزیزم
وقتتون بخیر
بدون معاینه نمیتوان نظری داد ، باید معاینه شوید
سلام عزیزم میتونم بپرسم سقطت علتش چی بود؟بچه هشت هفته بود؟دردداشت انجامش دادی؟کلا میشه درباره روشش و انجامش توضیح بدی من واقعا عذر میخوام اینو ازت میخوام شاید بازگو کردنش برات عذاب آور باشه اما من شرایطم طوریه به تجربه شما نیاز دارم
دکتر جان میخواستم بدونم آیا امکان داره عوارض ساکشن افتادگی باشه؟
سلام عزیزم خواهش میکنم من متاسفانه سقط عمدی داشتم اول با قرص بود بعدم برای بقایا ساکشن شدم ،بله متاسفانه قرص خیلی عذاب آوره من که مردمو زنده شدم در کل سقط خیلی جسمی و روحی عذاب آوره
منم عمدی هست و شنبه بخوام انجام بدم هشت هفته هست و قرص گفت نمیدم فایده نداره مستقیم ساکشن حالا ترسیدم بعضیا میگن خیلی درد داره و بعضیا میگن رحم سوراخ میکنه کلا ترسیدم اما خب مجبورم هستم
چند دقیقه طول کشید؟بی حسی زد؟
جزو عوارض کمتر رایج هست
ممنون دکتر عزیز 🙏پس حتما میرم برای معاینه
تروخدا نکن من خیلی پشیمونم واقعا عذاب میکشی حتی اگر جسمی زیاد برات بد نشه روحی داغون میشی ببین من که جسمی مردمو زنده شدم روحی هم داغونم افسرده عذاب وجدان راحتم نمیذاره همش بهش فکر میکنم با اینکه خودم عمدی انجام دادم بخدا دلم براش تنگ شده تروخدا اگر راهی داره بیشتر فکر کن خیلی فکر کن
من شرایط اقتصادی و زندگی بهم فشار آورد اینکارو کردم که ای کاش یکی به زور جلومو می‌گرفت
به منم گفت از اول ساکشن بعد نظرش عوض شد گفت اگه از اول ساکشن کنم نمیتونی کم میاری من آستانه دردم متوسطه ولی بهم اینجوری گفت واسه همین اول قرص انجام داد بعد برای بقایا ساکشن کرد ولی چون زیاد چیزی نمونده بود شاید در حد ۵ یا ۱۰ دقیقه طول کشید که دردش قابل تحمل بود ولی اگر از اول انجام می‌داد فکر کنم خیلی بیشتر طول می‌کشید
بی‌حسی نزد ولی قبلش آمپول برام تجویز کرد گفت یه ساعت قبلش بزنم یه حالت خواب آلودگی خیلی کم داشت که اینقد آدم استرس داره اون لحظه که زیاد تاثیری هم نداره
عزیزم منم شرایط جسمی خوبی ندارم بارداری خطرناکیه شوهرمم ناراضیه چندروزه همش غر میزنه کلافم کرده گاهی میشینم برای بدشانسی بچم گریه میکنم خداچرا به اونکه میخوادش نداد قدرشو بدونه
حیف این بچه ها
درسته عزیزم هیچکس از زندگی کسی خبر نداره ،خدا کمکت کنه بهترین تصمیمو بگیری ولی خیلی تحقیق کن چون واقعا خطرناکه اگه طرف کارشو بلد نباشه عوارض بدی داره کلا سقط عوارض بدی داره من اگه میدونستم اینقد قراره عذاب بکشم نمیکردم اینکارو
خواهش میکنم گل من
عزیزم منم امروز ساکشن کردم از حال روحیم نگم که داغونم نمیتونم باکسی حرف بزنم
من امروز اصلا خونریزی نکردم وحتی لک بینی هم ندارم کارش هم پنج دقیقه شاید کمتر طول کشید شما بعدش خونریزی داشتی؟ماما گفت بهم چهار پنج روز دیگه پریود میشی و بعد پاک شدن سونو بده
آخهی عزیزم درکت میکنم خیلی سخته هیچکس حال مارو نمیفهمه همه مارو مقصر میدونن نمیدونن خودمون چه عذابی میکشیم ،ایشالله خدا کمکمون کنه از سر تقصیر ما بگذره
درد داشتی؟
چجوری خونریزی نداشتی مگه میشه؟
من چون قبلش قرص خورده بودم خونریزی داشتم ولی بعد ساکشن دو روز فقط خونریزی سبک بود بعدش فقط لکه بینی تا الان بازم یکم دارم
درد فقط زمان انجام نه غیرقابل تحمل
من بلند شدم از وقتی خودمو شستم هنوزخونریزی نکردم نمیدونم چرا
من برام سرم فشار زد گفت دهانه رحمتونرم کنه ولی هیچ خونریزی ندارم هنوز
دردم فقط وقتی برگشتم داشتم یکم ژلوفن خوردم فقط همون بود دردم ندارم
شما سونو دادی؟چندروز بعد ساکشن سونو دادی؟
من نمیتونم بخوابم هرلحظه یهویی گریه میکنم دلم برای بچه کوچولوی توی شکمم تنگ شده کاش بودش و هرطوربود نگهش میداشتم
برای شماهم یه لوله بود مثل جاروبرقی مکش داشت درسته؟،خداروشکر که زیاد درد نکشیدی حداقل
من هنوز سونو ندادم چون گفت هر وقت کامل پاک شدی لکه بینی هم نداشتی بعد برات مینویسم برو
منم دقیقا همینطور بودم عزیزم هنوزم هستم الکی جلوی بقیه میخندم خیلی حال روحیم بده حوصله هیچی ندارم واسه همین اصرار کردم نکنی اینکارو، حالا دیگه کاریه که شده دیگه نمیشه کاریش کرد به مرور زمان یکم بهتر میشی فراموش نمیکنی ولی بهتر میشی
کاش به دکترت میگفتی واست قرص آهن و ویتامین بنویسه کم نیاره بدنت
نه گفت اونو دارم خوب نیست برام نسخه نوشت از داروخانه یه سرنگ بزرگ بود با یه لوله منعطف نازک شبیه سوند گرفتم و چندتا دستگاه دیگه که برای بازکردن دهانه رهم و واژن بود
با سرنگ دستی تخلیه کرد
درد داشت اما اونجوری نه که بگی میمیرم یا تحمل نکنی
کاش به حرفت گوش میکردم بخدا صبح پاشدم به شوهرم گفتم من راضی نیستم آدمه تیکه پارش میکنن بچته من بعدش دیوونه میشم افسرده میشم
اونقد دلیل و برهان آورد با کج خلقی و ناراحتی دیگه اعصابمو خراب کرد گفتم باشه گناهش گردن خودت ولی خیلی بی رحمی تا اونجاهم کلی بغض داشتم و اشک ریختم از خداخواستم شوهرمو پشیمون کنه ولی دلش نرم نشد الان من موندم یه خروار عذاب وجدان و اشک و افسردگی و غصه
من اصلا لبخند به لبم نمیاد کلا انگار دیگه روح ندارم حتی دلم نمیخواد نگاه شوهرم کنم اونقد اوضاع روحیم خرابه فقط بچه هامو بغل میکنم گریه میکنم
خونه دارم اما اونقد آمپول و دارو نوشته دیگه نمیتونم اونم بخورم روزی دوتا آمپول میزنم دیگه اونقد درد داره نمیدونم الان چطور و کجا بزنم بعدیو
من الان خونریزی ندارم دکتر اوما گفت سونو بده شاید فردا برم
من بعد سقط شکمم ورم کرده بود روده هام اومده بود بالا از زیرفتقم قسمت فتقم انگار شکمم داشت پاره میشد الانم نفخ دارم چیز نفاخم نمیخورم اما شکمم قسمت فتق به خاطر نفخ ورم میکنه و حرکت روده هام معلومه و درد زیادی داره
شدم مثل زایمان دختر دومم من فکر میکردم پوست شکممبیشترش ترمیم شده اما نشده و با دیدن اوضاعم انگار هیچی عوض نشده
عه واسه من اونجوری بود چرا گفت خوب نیس؟؟یعنی عوارض داره اون؟؟
چی بگم والا من اگه شرایط اقتصادی زندگیم خوب بود هیچوقت اینکارو نمیکردم، خدا خودش کمکمون کنه آروم بگیریم دیگه کاریه که شده نمیشه دیگه کاری کرد خدا بچه هاتو برات نگه داره باید روحیتو حفظ کنی بخاطر اونا
آمپول به من نداد فقط دو ورق چرک خشک کن بود داد واسه شما چی داده؟
آره سقط یجور زایمانه دیگه عوارضش بیشتره از اون
من سفالکسین سه برگ مترونیدازول سه برگ جنتامایسین ۸۰ هم شش تا که هر ۱۲ ساعت یکی تزریق کنم
نمیدونم والا اونجوری گفت شایدم الکی گفته
البته من دردم کم بود یه آمپول بی حسی به دهانه رحمم تزریق کرد تا دیشب بی حس بود دهانه رحمم و واژنم انگار خواب رفته باشه امروز پاشدم خوب شده بود
ما شرایط اقتصادیمون خوبه شوهرم میگفت خودت مشکلت حاده دوتا بچه داری اینا مادر میخوان دوروز دیگه شکمت بالامیاد فتقت بالامیاد میشه دلدرد و... ممکنه تو بارداری هم جراحی بشی خطرناکه و البته میگفت دوتابچه کافیه الان همه یکی دارن بچه هاهم رفاه میخوان ودیگه حوصله ندارم و بچه ها کوچیکن اعصاب ندارم و... این حرفارو هی تکرار میکرد
پس چرا اینقد به من گم داده بود ؟؟خطرناک نباشه یوقت؟استرس گرفتم الان
نمیدونم والا چی بگم چقد گرفت ازت؟از من ۵ تومن
میگم که هر کس یجور مشکل داره واسه ما اینجوری واسه شما اونجوری،دیگه خودتو سرزنش نکن عزیزم سعی کن سرتو با بچه هات گرم کنی کلا سرتو گرم کن که تنها فکر نکنی
شما پزشک بود یا ماما؟من کلا بهم دستم نمیزد همش میگفت پاهاتو نبندی وسیله نخوره جاییت عفونت بگیری کلا وسواس بود
البته من برای سزارینم همینارو دادن فقط آمپول نداده بودن نمیدونم این چرا اینقد آمپول نوشته
من سزارین شکمم هم باز کرده بودن فقط سه برگ سفالکسین و سه برگ مترونیدازول میدادن این آمپولارو نداشتم اصلا
من چهارونیم دادم البته همه وسیله های جانبی هم خودم خریدم حتی سرم و دستگاه معاینه و دستگاه بازکننده دهانه رحم و...
اون فقط آمپول فشار از خودش زد داخل سرم برام
آره میدونی حقم داره من دوتا بچه هام پشت سرهم بودن خیلی مشکلات داشتیم شوهرم هفت میرفت سرکار شش و نیم بیدار میشد بعد شب تا چهاروپنج بچه بغلش بود بچم آلرژی داشت گریه میکرد دلدرد داشت شوهرمم میگفت سزارین کردی بچه روبغل میکرد میچرخوند تا صبح
ولی خب دلیل برای کشتن یه جنین نمیشه
منم سزارین شده بودم ولی یادم نمیاد چقد چرک خشک کن خوردم،ولی این فقط یه برگ سفکسیم یه برگ مترونیدازول داد گفت بسه
واسه من ماما بود ،وسایل معاینه من فلزی بود ولی بعدش مثل اینکه میذاشت داخل دستگاه که ضدعفونی بشه
میدونم چی میگی سخته بچه منم کولیک و رفلاکس داشت تا بزرگ بشه خیلی مارو اذیت کرد یکی از دلایل اینکه خودمم از بچه بعدی میترسیدم این بود البته بازم دلایل اقتصادی خیلی بیشتر بود اگه اون اوکی بود این سختیارو یکاری میکردم ولی افسوس دیگه هیچ کاری نمیشه کرد 😔
دیگه پشیمونی فایده نداره کاش نکرده بودیم حیف بچم که من مامانش بودم
واقعا ای کاش زمان برمی‌گشت عقب ،خدا کمکمون کنه بهمون آرامش بده مارو ببخشه

سوالات مشابه