رفتار با خواهر شوهر

من باشم با دوتاشونم مثل خودشون رفتار میکنم چه لزومی داره بیای قانعش کنی که کارت اشتباه بوده اصلا حسابش نکن ارزش نداره

واقعا ناراحتم آخه من باهاش کاری ندارم ولی همیشه غیبت منو میکنه که بتونه با جاریم صمیمی بشه

خواهر شوهر منم اینجوریه، با من سرده ولی پیش اون یکی جاریم میگه و میخنده، هر موقعه کارش گیره میاد طرف من

چه کاریه آخه همیشه بامن خوبه ولی جاریم یه اخلاقی داره باهمه سرده وقتی خواهر شوهرم اونو میبینه بامنم سرد رفتار می‌کنه منو خوب تحویل نمیگیره

اون میخواد دو طرفه بازی کنه به نظر من تو پیش هیچ کدومشون درباره هیچ کدومشون اصلا حرف نزن خواستن حرف هم بزنن تو بپیچون حرف رو

آخه اخلاقش یه جوریه آدم رو اذیت میکنه منم اصلا تحمل ندارم

نذار پیش تو درباره هم بد بگن بعد میرن میگن تو این حرف رو زدی، حرف خودشونو حرف تو میگن

هی خودم خوبم کلا باهاشون سردم ماهی یبار میرم خونه پدرشوهرم اونم مثل خودشون سرد رفتارمیکنم.😁

مهمه مگه حتما باهات گرم باشه ولش کن دختر هرکی اومد سمتت باهاش مهربون باش نیومد سگ محلش نده

نمیذارم وقتی خواهر شوهرم میگه میگم به من ربطی نداره و پیش جاریم هم چیزی نمیگم

همه رو نگه دار ولی دورا دور

با این ادما زیاد صمیمی نشو

آره باید صمیمی نباشم

چون وقتی خواهر شوهرم رو تحویل میگیرم بیشتر اخلاق گندش رو نشون میده

تجربه ثابت کرده کلا باید با خانواده ی شوهر در حد سلام علیک باشی هرکی هرچی میگه رو نباید اصلا اهمیت بدی

سلام من باشم تو جمع بهشون میگم من کاری باهاتون ندارم لطفا نه راجب من حرفی بزنید و نه خبر ببرید و نه بیارید به دوتاشون میگم من ارامشم مهمتراز خاله زنک بازیاس

آنکه از دشمن گوید خوددشمن است.....

والا همینه باید مثل خودشون رفتار کرد. من تو این مدت بارداریم خانواده‌ش یه زنگ نزدن حالمو بپرسن منم از فروردین نرفتم خونشون به شوهرمم گفتم نمیام خونشون

خداروشکر من اولش خیلی پارودمم میذاشتن الان خیلی کمتر باهاشون رفت امد دارم و کاری باهیچکدومشون ندارم فقط مادرشوهرم خیلی رومخمه

برای همه ی ادما های دور و اطرافت حد تعیین کن پیش خودت ، نزار کسی از حدش بگذره

منم اول ها خیلی زیاد رفت و آمد داشتم ولی الان کم شده مادر شوهرم کاری نداره اگه هم حرفی بزنه در مورد من یا جاریم رفتارش همیشه یک کمدله دورو نیست

هر چی دورتر عزیزتر

کسی ک میاد راجب بقیه ب تو بد میگ راجب توهم ب بقیه بد میگه
اینو همیشه یادت باشه
هیچوقتم باهیچکدوم صمیمی نشو

دقیقا اینجور ادما میشن خاله زنک

😑اگه باز چیزی شنیدی بگو بش خواهر شوهر جان اگه مشکلی یا گله ای داری بیا به خودم بگو بهتر مشکلو حل میکنم تا وقتی پشت سرم حرف میگی

اینچیزا تو اکثر خانواده ها هست من دیدم .خدا رو شکر من جاری ندارم و نخواهم داشت

من یکسالو نیمه ازدواج کردم.الان یکسال بیشتره که حتی واسه یه شام یا ناهار نرفتم خونشون.چون اونا سردن منم باهاشون سردم و ماهی یبار با شوهرم در حد یه ساعت میرم خونشون.

من ب شخصه خودم چون هیچوقت وارد خاله زنک بازیای خانواده شوهر نمیشم همیشه درحال سوختن هستن و راجبم حرف میزنن
اما خوبیش اینه که خیالم راحته وارد داستاناشون نشدم و برام اصلا مهم نیست
بزار انقدر بگن ک خودشون خسته بشن وقتی مهم نباشن دیگ ایرادی نداره
حداقل خودمو زندگیم توارامشیم🤗🤗😁😁

به خواهر شوهرم گفتم که وقتی از دست جاریم ناراحتی میای پیش من میگی از دست منم ناراحت باشی میری پیش جاریم میگی دیگه دست پاچه شد نتونست حرف بزنه

کار درستی کردی همین حرف براش تا اخر عمر بسه

خواهرشوهرت مجرده یا ازدواج کرده

نه ازدواج کرده ولی خانواده شوهر رو هم به هم زده

خانواده شوهر من خوبن چرا بدشونو بگم من هفته دو بار یا بیشتر میرم خونشون اونا هم میان منم بخاطر همسرم همیشه بهشون احترام میزارم چون بدی ندیدم ازشون اون ناراحتی ها و دلگیری هایی هم که هر از گاهی پیش میاد طبیعیه بین همه هست حتی مادر و فرزند نباید زیاد حساس باشی بیشتر باید از این گوش بگیری از اونیکی بدی بیرون یا هم حرفتو رک بزنی به طرف تموم شع

ازاین ببعد هروقت هرکسی خواست راجب کسی باهات صحبت کنه بگو عزیزم همه حرفاتون متین و درست
اما آرامش من ازهرچیزی مهمتره ودوست ندارم وارد بحث باکسی بشم چون همه یروزی باهم ممکنه خوب بشن اما من این وسط میشم آدم بده داستان🤗

مشخصه از این ادمای دو روعه

اینا دیگه چقد بیکارن که همش میخان دشمنی راه بندازن

آره واقعا خیلی رو مخه

من زنگ میزنم ها زود زود به من زنگ میزنم ولی چه فایده از چشم افتاده

زیادی دم دست نباش واسه کسی

باید یه دفعه از ریشه بزنم که خیالم راحت بشه

من مودبانشو گفتم دیگه
چون ممکنه همون جاریتم چهارتا بزاره روش بیاد راجب خواهر شوهرت بگه
پس درنتیجه ب هیچکدوم اعتباری نیست⛔️

اصلا با هیچکس آدم نباید زیاد صمیمی باشه خواهر شوهرای من خیلی خوبن واقعا ولی با این حال تا حالا نشده برا کارای غیر ضروری به هم دیگه زنگ بزنیم یا پشت تلفن آش بپزیم حتی وقتایی هم که باهمیم زیادی گپ نمی‌زنیم در حد خیلی کم به نظرم باید همین باشه هر چیزی که از حدش در بیاد شورش هم در میاد
شما هم تا تا بهت زنگ نزده بهش زنگ نزن تا سر صحبت رو باز نکرده سر صحبت باز نکن اگه هم گپ زدین سعی کن کارو به غیبت در مورد اون جاریت نکشونی با همین کارای ساده و سر سنگین بودن اونم خودشو جمع می‌کنه

بله همین طوره ولی در مورد همه بد میگه تنها اون نیست که

حذف کن این آدم سمی رو از گپ وگفتگوت🤐
قرارنیست با همچین ادمی همیشه اوکی باشی عزیزم
درحد سلام وعلیک
این آدم یجا واست گل قشنگی میکارها....

دلم نمیاد والا باهاش بد رفتاری کنم زنگ میزنم یا میاد میره چیکار کنم آخه

من زیاد زنگ نمی‌زنم خودش زنگ میزنه

ازده بار دوبارشو جواب بده
از پنج بار اومدن یبارشو بگو هستم
یه مدت که سرد بودی و سرصحبت باز نکردی متوجه میشه

به هرحال واسه آرامش خودت این خودتی ک میتونی به خودت کمک کنی وگرن باهمچین ادمی همیشه اوضاع داری

میخواستم غیر مستقیم بهش بگم که بفهمه ولی نمی‌دونم چی بگم

میتونی از کس دیگه ای هم مایه بزاری
مثلا بگو یه دوست مشترک داشتم با دوستم که سر یه موضوع خیلی بیخود پای منم کشیده وسط و من خیلی ناراحت شدم چون اون راجب بقیه پیشم بدگویی می‌کرد و حالا اون راجبم صحبت کرده و من نمیخام وارد این کارای مسخرش بشم آرامشم مهمتره

ولی هم میخای رک بگی هم غیرمستقیماااا😁😁😁

آره باید یه همچین حرفی بزنم 😁 نمیدونی که واقعا خیلی حرص میده منو مونم که چه کاری بکنم

به جاریت بگو
آنکه از من به تو صدگونه سخن می گوید
بی گمان حرف تو را نیز به من میگوید

جاری خوبه خوبشم بده و خودشو نشون نداده .
ارزون میخره و گرون میفروشه حرفو
ب هیچ عنوان رو حرف جاری حساب نکن

میگه که به من نگو اونا پشت سر من چی گفتن ،
بگو چرا پیش تو اینقدر راحت بودن تا درباره من حرف بزنن 😏
دیگ تا ته قضیه رو بخون🙄😏😊

جاریم یه آدمی هست که زیاد با خواهر شوهرم خوب نیست خواهر شوهرم مثلا خواسته خودش رو به اون خوب نشون بده و باهاش صمیمی بشه رفته پشت من بد گفته

به جاریم گفتم اونی که میاد بد منو به تو میگه بد تورو هم پیش من میگه

من اگه بودم کناره گیری میکردم نه حرفی نه حدیثی خودم از دونفرشون دور میکردم هم جاریت که اومده گفته معلوم ادم دو به هم زنی هست هم خاهرشوهرت اشتباه کرده پس هیچی نیاز نیس بگی فقط ازشون فاصله بگیر پیش جاریتم هیچ حرفی نزن

وجدانن نه با خواهرشوهر نه با جاری خیلی صمیمی نشین
همش دردسره ب خدا

آره والا باید همیشه مثل غریبه ها باهاشون رفتار کرد انگار جنبه ندارن

هیچی یبار که داره درباره جاریت میگه بگو ببخشید خواهر من اصلا علاقه ندارم کسی پیشم درباره یکی دیگه حرف بزنه....چ بسا پیش اومد و واضح گفتم

حالا نه حکما جاریت هر کس فرق نداره

یبارم با جاریتی بحثی پیش اومد بگو من اعتقاد دارم اونی ک درباره یکی پیش من حرف میزنه قطعا درباره منم پیش اون حرف میزنه دیگه اگه عاقل باشه موضوعو میفهمه

حالا شایدم جاریت دروغ گفته خاسته اونو پیش تو بده کنه

چون میگی با تو صمیمی هست و با اون خیلی سرده اگه میخاست خو میومد غیبت اونو پیش تو که صمیمی تره باهات میکرد

دقیقا وقتی جاریت گفت باید اینو بهش میگفتی

🙄ولی در دوصورت همه چی اندازس خوبه خودت زیاد قاطی نکن بزار هرکار میخان بکنن فردا بحثی حرفی شد نگن فلانیم بوده تو اون بحث

میگه میکنه هااا....بعد از جاریش شنیده درباره این پیش اون میگه

یا اگه باز گفت بگو حرف پشت سر پشت سره چون جاشونو پشتم میبینن🤭والا رو در رو میگن والااا

😂😂خیلی پیچیدس بزار بگن تا باد کنن بترکن
ادما اینطور کارشون گه خوری بقیس باید بخورن تا سیر شن

چند بار غیر مستقیم به خواهر شوهر وجاریم گفتم ولی دلم خنک نمیشه 😁😁😁

همه اینا نشونه حسودی هست

فکر نکنم جاریم از خودش دربیاره تا من با خواهر شوهرم صمیمی نباشم

جاریم کلا آدم هست که زیاد اجتماعی نیست رفت و آمد و دوست نداره