Ooma
پرسش (1401/12/24):

ترس نوزاد و کبودی اپشت لب تا پایین چانه

سلام الان یه از خدا بیخبری یه نارنجک چهارشنبه سوری زد ازینا که صدای مهیب داره دخترم داشت شیر میخورد و ب خواب میرفت تقریبا نیمه خواب بود یهو چشاش گرد شد و بعد چند ثانیه بشدت گریه کرد بعد اون چند دقیقه بشدت عرق کرد و پشت لب بالا تا چونه اش کبود سبز شد بعد ده دقیقه محو شد باهاش حرف زدیم نگاهمون میکرد کاری نمیکرد الان تو بغلم خوابوندم و با دستام گوشش گرفتم اگه اون ادم مریض دوباره ترقه چیزی زد بچم نترسه.تو رو خدا بگید مشکلی براش پیش نیومده؟حقیقتا دارم دق میکنم چرا یهو منگ حالت شد و اونجوری شد ؟بچه ها خانم دکتر تو رو خدا راهنمتییم کنین دارم سکته میکنم

چیزش نشه؟😭😭
خدا لعنتشون کنه ک جنبه هیچی ندارن
خدا لعنت کنه هرچی ادم مردم آزارع
چقد وحشی ....
آخه جای نارنجک وسط منطقه مسکونیه
بچه ها میگم دور از جونش قلبش آسیب ندیده؟
ان شاالله ک چیزیش نشده
خداخیرشون نده هنوزم دارن ترقه میندازن
نه عزیزم چیزیش نشده چون بین خواب و بیداری بوده یهو صدای بلند ترسوندتش الانم ک خداروشکر گرفته خوابیده اصلا استرس نگیر
عزیزم به نظرم سریع ببرید بیمارستانی، کلینیکی جایی... ایشالا که چیزی نیست اما سریع ببرید اگر هم چیزی باشه جلوش گرفته بشه
الان والا ادم تو خونش بمونه سالمتره
روو حرف ماها که هیچ تخصصی نداریم نباید حساب کنید که.. ببرید متخصص ببینه به نظرم
انگار میدون جنگه میترسم الان ببرمش بیرون هنوز صدای ترقه و ازسن نارنجکا از دور میاد میترسم برم بیرون بزنن دوباره حالش بد شه
کاش پزشک اوما زودتر ببینه😭😭😭
الان خوابه نفسشم خوبه گوشی ندارم ریتم قلبش گوش کنم اما دستم میذارم مرتب میزته
برو پشتیبانی بگو بهشون میان اورژانسی جواب میدن
یه پنبه ای گوشی چیزی بزارید توو گوشش ، خودتونم گوشاشو بگیرید .. به نظرم ببرید.. چون اون علائم کبودی اینا گفتین .. حداقل زنگ بزنین اورژانس بپرسین
سلام به روی ماهتون مامان جان
عزیزم یعنی طی این ده دقیقه هیچ واکنشی نداشت؟
سلام
فقط دور برش نگاه میکرد باباش و من حرف میزدیم نگاه میکرد همین منگ حالت بود نمیدونم خیته بود یا از صدا بود
بعدش خوابید الانم بغلمه
قبلا هم چنین حالتی داشت؟
نگاه میکرد
قبلا حرف میزدیم صداش میکردیم نگاه میکرد لبخند میزد یا صدا درمیاورد اما اینبار فقط نگاه میکرد البته باباش از چپ و راست صداش کرد گردنش چرخوند نگاه کرد
اما الان بدون عکس العمل فقط نگاه میکرد
مثل ادمای منگ یا خسته
بعد دور لبش تا پایین چونش کبود شد سبز رنگ اما بعد ده دقیقه رفع شد
جان دلم کبودی اگر همزمان با گریه بوده قابل انتظار است اما اگر بعد گریه رخ داده بهتر است جهت اطمینان توسط متخصص اطفال در کلینیک های اطفال یا بیمارستان شرایط چک شود خیالمان راحت شود
گریه کرد دقت نکردم همزمان کبود شد یا نه ، چون محکم بغلش کردم راه بردم . اما بعد که گریه اش تموم شد دیدم عرق کرده و دور لبش کبوده
الان بخدا هنوز صدا میاد میترسم خوابه ببرم بیرون. صبح اول وقت ببرم دیره؟😭😭😭😭😭😭
خدا لعنتشون کنه انشاءالله خیر نبینن😔
خانم دکتر قلبش زبونم لال چیزی نشده باشه دارم سکته میکنم
من توصیه میکنم مراجعه کنید این موارد بدون ارزیابی قابل نظردهی دقیق نیستند، ولی می‌توانید جهت اطمینان با اورژانس هم تماس بگیرید نترسید بررسی برای اطمینان بیشتر هست چون من دلبندتان را ندیده ام
ممنون خانم دکتر چشم
تجربه مشابه بچه شما رو منم ۲ماهگی پسرم همینروزا داشتم. بچه گریه میکرد و کبود بود نفس نداشت. رو دستم دور خونه میچرخوندم و دست و پام میلرزید. نمیدونستم چیکار کنم تا بچم صدای گریش بیاد
چشم هاتون بی بلا جانم ، نگران نباشید ولی بررسی خیالمان را راحت می‌کند
وااااای
خدا لعنتشون کنه الهی هنوز انگار بمبارونه صداهایی میاد خونه میلرزه
نیم ساعت پیش خواهرم زنگ زد پسرش داشت گریه میکرد گفت دو تا از دوستای صمیمیم داشتن توی خونه درست میکردن ترکید یکیشون درجا فوت کرد یکی دیگه چشمش داغون شد افتضاح بردن بیمارستان تا ببینن چی میشه😔😔کم سن و سال ۱۵.۱۶ ساله کل خونشون اومده پایین دو تا خونه کناری هم کلی آسیب دیده
خواهرم فیلم فرستاده قیامت آتش نشانی و آمبولانس ب خدا
آبجیم میگه فک کردم زلزله اومده خونمون لرزید میگه پسرم رفت تراس گفت دعوا شده بعد رفته بیرون دیده خونه دوستش آتیش گرفته
شهر مام اجاره نشین تو خونه درست میکرده منفجر شده و ۷ نفر فوت شدن و ۴ نفر مصدوم و ۱۰۰ تا خونه آسیب دیده و ۶ تاخونم کلا تخریب شده. اعضتی خانواده همگی فوت شدن.
یا قرآن
کجایی؟؟!
ببخشید صاحب تاپیک اینجا عنوان کردم.
تبریز
عزیزدلم ان شاالله ب حق خدا حال کوچولوت خوبه خوب باشه
ما رو هم بی خبر نزار خوش خبر بیای الهی
صاحب تاپیک ۴ماهگی پسرم برا چکاپ پیش دکترش بردم اونجام گریه کرد و کبود شد. دکتر گف معمولا بچه هایی که آهنشون کمه موقع گریه اینطور میشن‌؛ چون وزنش بیشتر از ۲برابر وزن تولدش بود همون ماه قطره آهنش شروع کردم و واقعا تاثی داشت.
عزیزم پسر منم دیشب نارنجک زدن رو پام خواب بود از خواب پرید شروع کرد به لرزیدن بعدش گریه وحشتناک و چشاش گرد شده بود میچرخوند بعد از ا ن هم همش لبشو جمع میکرد میزد زیز گریه تا فرداش هم اینطوری بود بعدش بهتر شد از بغلم پایین نمیومد اصلا .
خدا ازشون نگذره. دیشب روانی شدم به خداااا. چه برسه به بچه.
خدا ازشون نگذره.مردم چرا اتقدر وحشی شدن؟خب چهارتا آتیش روشن کنین مثل ادم از روش بپرین تموم شه بره.خودشون که به درک این وسط مردم بی گناه اذیت میشن.جوگیرای بدبخت.