441
1401/12/09
ده. روز پیش بیمارستان بستری شدم دو روزی تو. زایشگاه دیدین دیگه فقط یه لباس نازک باید. باشیم اونجا من بشدت سردم میشد چندباری درخواست دادم به همراهن بگن. پتو بیاره برام نگفتن اخرم خودشون اوردن ولی دیگه من سرما رو خوردم اونجا همش ماسک میزدم بعدم مرخص شدم استراحت دارم.. فقط درحد کم راه میرم مادرشوهرم غذا میدرسته اینا
غذا درست میکنه اولا فک میکردم کم نمک درست میکنه بعد فهمیدم من اصلا هیچ مزه ای حس نمیکتم فقط شور باشه غذا متوجه میشم و شیرین دیگه هیچ اگر چشمام ببندم غذا بخورم اصلا متوجه نمیشم چی میخورم اعصابم ریخته بهم تا دیروز دیگه قورمه سبزی داشتیم اصلا متوجه نمیشم چی میخورم دیگه کفرم در اومد برای همینم که مزه متوجه نمیشم. چیزی خیلی میلم. نمیکشه موقع خوردن غذا بدم. میاد برای همینم همش ضعف دارم مخصوصا که سه ماه اخرم ماههای وزنگیری جنین هست بیشتر حالم بد میشه چیکار کنم خوب بشم سرما خوردیم خوبه تقریبا فقط خلط پشت حلق چی میگن دارم اونم. کم
