Ooma
پرسش (1401/11/02):

نگهداری بچه ۱۶ ماهه خواهرشوهر

سلام وقتتون بخیر و ایام ب کام
خانوما خواهرشوهرم آپاندیسشو امروز عمل کرده قراره یک هفته ده روزی من بچشو نگه دارم
خودم دوقلو دارم نه ماهشونه
از صبح که آوردمش خونمون همش بچه هامو میزنه یا یک چیزی پرت میکنه طرفشون هرچی میگم نی نی نازه ناز کن بوس کن همونجا ناز میکنه تاحواسم پرت میشه دوباره میزنه بچه هارو
الان حواسم نبود کنترل تلویزیون رو با شدت پرت کن خورد ب صورت دخترم انقد گریه کرد ابروش باد کرده
هرچی با زبون خوش باهاش صحبت میکنم بازم فایده ای نداره واقعا از صبح کلافم کرده طفلی بچه هارو چپ و راست میزنه یا موهاشونو میکشه رومم نمیشه بگم من نمیتونم نگهش دارم بچه هام از صبحه دارن گریه میکنن محکم میزنه تو سرشون تا رفتم آشپزخونه دیدم رفته رو کمر پسرم وایستاده میخواد از مبل بره بالا خیلی عصبانیم کرده هیچجوره حالیش نمیشه ک میگم نزن بچه هارو بنظرتون چکار کنم قرار باشه تا ۱۰ روز بچه هام کتک بخورن وگریه کنن خیلی گناه دارن
چکارش کنم😢

از من مظلومتر پیدا نکردن
فک کرده مثلا میگیم دعوا کنی بچه رو کشتی
والا ما دوتا بچه بزرگ کردیم خواهر برادرامونم بچه هاشون همش تو دست و پامون بودن😂
سمیرا جان من پسرم الان ۱۶ماهشه بابا مگه معنی دعوا می‌فهمه....کوچیکه بچه .... هنوز درگیر از دعوا نداره
این بچه بیچاره ک گناهی نداره
اخه بچه یکسالو نیمه ک درکی از کار خوب و بد نداره ک بهش توضیح بدی اونم بگه باشه دیگه تکرار نمیشه 😐

مقصر خانواده و اطرافیانش هستن ک بچه رو سپردن ب کسی ک خودشم دوتا بچه کوچیک داره
دخترتو نشون شوهرت بده بگو میخوای بچه ها رو بکشی😐😐
آره والا وگرنه آدم دلش نمیاد حتی صداشو ببره بالا و بخواد ترس بندازه ب جون ی بچه
عزیزم بچه خودت واجبتره ببر پسش بده
ببخش عزیزم ولی باید قدرت نه گفتن داشته باشی
دقیقا
اصصصصلا ندارم بزرگترین مشکلمه
سمیرا یچی بگمت
من جاریم بچش ۴ ماهشه بعد جمعه ای خونه مادرشوهرم داشت هی کر کر میکرد ب قول ماها بعد مادرش میخواست پوشکش عوض کنه نمیزاشت من همین اروم بهش گفتم بچه گریه نکن بزار مادرت پوشکت کنه یهو اروم شد فقط نگاه من میکرد باهاش حرف میزدم میخندید😅
بعدم فک نمیکردم بچش اینجوری باشه و بخواد بزنه بچه هارو
الان باید مصلحت بچه هاتو در نظر بگیری وحتی مصلحت اون بچه
ببر بهشون بده بگو بابا من خودم کمک نیاز دارم
شاید اصلا این طفلکی داره اینجوری ناراحتی شو بخاطر دوری از مادرش نشون میده😞
ببین دعوا،دعواس پدرمادر اخم کنن به بچه فرق میکنه،شما خوشت میاد پدر مادر خودتم به بچت اخم کنن؟
چندتا بچه بزرگ کردین افرین بهتون مدال بندازین گردنتون با لین روش تربیت
اره خب تازه ماها اعتقاد داریم بچه تا ۶ سالگی حرمت مث قرانه برامون ولی خب واسه خوب و بد بودن یاد گرفتن دعواشونم میکنیم
ب خواهرم زنگ زدم گفتم میگه بیا خونه ما
ولی خودش ۲ تا بچه داره ی ۷ ساله ی ۴ ساله نمیشه اونجا برم اصلا
آره بخدا من بچم حتی با باباش بیرون نمیره بدون من
میدونستن ادمی هستی ک تو رو دروایسی میافتی گفتن اماده میکنیم نتونست نگه داره هم خودش ی فکری میکنه
😫😫😫
مادرش خندش گرفته بود میگف زن عمو دعوات کرد حساب بردی
نهایت یه امشب کل وقتت بزار بشین کنار بچه ها یه املت هم بزار برا شامتون فردا با نهایت احترام ببر پس بده بچه رو
عزیزم شما خونسردی خودتو حفظ کن
من ن بچرو دعوا کردم نه حتی اخم کردم بهش
یزید نیستم خودم عقل و شعور دارم
یه شام سنگین هم بده تا شب کامل بخوابه
فردا هم مادره مرخص میشه
اتفاقا شب تا صب میگن بیداره فک نکنم خوابی در کار باشه چون بچه های خودمم برای شیر زیاد بیدار میشن
ببین پسر خواهر من با دختر من ۱۱ ماه فرقشونه اولاش بچه منو اذیت میکرد بعد یکی دوبار بهش اخم کردم دیگه اذیتش نکرد برعکس کم کم همبازی شدن با یکی دوبار اخم کردن قرار نیست تو روحیه بچه تاثیر منفی بزاره
دیگه آپاندیس که بدتر از سزارین نیست بچه هم کنار مادرش ارومتره
باشه شما خوبی خدا بهت سلامتی بده
خب من کی میشه پنجم دوره ام 😭

28 دی شش و نیم عصر پری شدم
خوب فردا صبح زود ببر بهشون بده و بگو تا صبح ایراد مادرش گرفت وگریه کرد بچه عقده می‌کنه دور از جون دق می‌کنه پیش مادرش باشه بهتره
خونشون ک میرفتم میزد بچه هارو ولی مامانش میومد میگرفتش اینجا دیگه شورشو درآورده هیچکاری جز زدن انجام نمیده
نه نرو بدتره بیشتر عصبی میشی اون بچه ها هم درس دارن
🤣🤣🤣🤣🤣🤣الان اینجوری میگی خودتو کشتی اصن نیگاتم نکرد میبینمت
بالاخره امشب ی فکری میکنم پرستار پیدا نشد خودم میرم خونه خواهرشوهرم میگم اون یکی خواهرشوهرمم بیاد بچه خواهرشو نگه داره دیگ
اونجا برم خودشون شرایط و ببینن بهتره
یه امشب کامل بشین کنارش باهاش بازی کن بگی نکن فایده ندارد باید حواسش پرت بشه وخسته بشه بخوابه براش کارتون بزار رو تی وی تا حواسش از بچه ها پرت بشه اذیتشون نکنه
ببین بعضی خانواده ها بچه رو ازاد میزارن بزنه میخندن یا مثلا واکنش بد نشون میدن بچه حساس میشه شما نه یهو بچه رو بردار ن داد بزن ن ناز و قربون برو خیال میکنید این سن نمیفهمن بخدا اینقدر خوب میفهمن هم لجبازی کردن رو هم اینکه کدوم کارو بکنم بهم توجه میکنن
آره میرم
اینم فکر خوبیه،👍🏻👍🏻👍🏻
اره ببین اونجا باشی بهتره حداقل شوهرشم میاد بعدم بچه کنار مادرشه دیگه کمتر اذیت میکنه
آره الان ب شوهرم گفتم صب میرم خونه خواهرت بچه کنار مادرش باشه بهتره
آره بابا
سمی بهونه مامان ایناشو نمیگیره؟؟؟
تو هم بچه هاتو بردار برو یه چند ساعت باش وبعدش بای بای
ولی کلا اگر زدن کار همیشگیشه باید یکاری کنی ک ازت حساب ببره نیاد سمت بچه ها معلومه از شوهرت حساب میبره اینجوری باشه بزرگم بشن زیر پوستی میزنه
پستونک پسرمو برداشته بود فشار میداد تو چشمش الان شوهرم از دستش گرفت زد زیر گریه ک بزار فشار بدم😂😂
نه اصلا
عزیزم🤣🤣🤣🤣
سمی فک کن ۳قلو داری🤣🤣
اره خودشون ببینن نمیسازن باهم بهتره
منم بچه هام همینن...سابیده شدم ،🤪🤪🤪🤪
آینده ماهوز☹☹
😂😂😂😂😂خدایاااا من بودم دیوونه میشدم
عین بچه بزرگ خواهر منه کشت مارو تا این زدن یادش رفت فک کن با شمشیر جومونگ همه رو میزد پدر مادرشم میخندیدن یبار یبارم یهو دعواش میکردن
هروقت ببینه میزنه یا دست و پاشونو لگد میکنه دستاشونو فشار میده چنگ میکشه مو میکشه
از بس همو میزنن لههههه شدم هیچی هم فایده نداره
دخترم 😂🤣 زشته عه
😂😂😂
بوخودا
الهی بمیرم واسه مظلومیت بچه هات
یا قرااااان غلط بکنم آزاده فکرشم عذابه
خواهر برادر فرق داره بخدا منم الان بزرگم شده ساییده شدم از بس همو میزنن🤣
من یه لحظه غافل بشم دخترم از پسرم به عنوان صندلی استفاده میکنه
عزیزم شما که تجربه داری می‌دونی من چکار کنم؟
چکار کنم دخترم که بزرگترها پسرمو نزنه؟
اینارو نگا از ترس از رو پام نمیرن اونور
اینارو نگا از ترس از رو پام نمیرن اونور
کلا انگار خروس خان همه رو میزنه
ننه ننه ماشاءالله خدا حفظشون کنه ،😍😍😍😘😘😘😘😘😘
حساسیت ب خرج نده فقط بزار بزنن نرو جداشون کن یچی ک خیلی دوست دارن بیار بشین جلو روشون
بگردم🤕🤕🤕
خدایا بچه ها خیلی گناه دارن🤕🤕
آخ بگردم جوجه هارو ❤️❤️❤️
مثلا خوراکیه بیار یا اسباب بازی چیزی هست حواسشون پرت بشه
منو چفت دیوار کردن خودشونم چسبیدن بهم دلم کبابه براشون خییییلی کتک خوردن امروز
الهی بگردم من
خیلی این کار رو میکنم ولی باز در روز چند بار همو میزنن
اوخی ننه....سمیرا به اون بچه خوراکی بده سرگرم بشه
نمیخوره همرو میریزه تو خونه ب مبلا و پرده ها میزنه
اصا نمیدونم چرا اینجوریه رفتارش
سر چی دعوا میکنن اکثرا؟
پفیلا بده سیب زمینی خلالی سرخ شده....چیزای اینجوری سرگرم خوردن میشه یادش میره
واسش نارنگی پوست کندم دادم نمیخوره سیب دادم سوپ دادم یک لقمه میخوره ده تا رو پخش زمین میکنه
من پسرم ک کوچیکتره میزنه😅
😂😂😂😂
اخه قیافه دلبرش جبران بداخلاقی هاش ببین چ نازی ام داره وروجک
سر همه چی یکیش بیاد تو بغلم اون یکی هم میاد سر اسباب بازی سر غذا....
شاید عادت داره مادرش یا پدرش دهنش کنن
یه پارچه یا پتوی مسافرتی بزرگ پهن کن هر چی بریزه اذیت نشی
براش برنامه کوکو ملوان بزار رو گوشی یا تی وی
فلا سپردمش دست شوهرم با گوشیش فیلم نشون میده ساکت نشسته
من خیلی مشغولشون میکردم چون طبق صحبت روانشناس کودک و کتابای ک میخوندم پیش میرفتم کلا زمانبندی داشتیم
این خوبه...
بچه هام میترسن نمیزارن بلند شم بلند میشم گریه میکنن😂
آخی عزیزم....
مرسی عزیزم
من دخترم....
والا جلو تلویزیون ی بالشت بزرررگ گذاشتم نزنه ناکار کنه تازه دوهفتس عوض کردیم حیفه😂 هرچی دم دستش باشه پرت میکنه
تقریبا همه چی و جمع کردم رفته بود از تو حموم دمپایی آورده بود رفتم دسشویی اومدم دیدم میکوبه تو سر پسرم انقد گریه کردم پسرمم کبود شده بود از گریه
بگردم عزیزم هم اون بچه هست دور از مادریش هم بچه های تو گناه دارن
وای فداتون شم اخه چ میفهمین شما باید بترسیم ازش🤣🤣🤣🤣🤣
مثلا زمستونا ۸ شامشون میدادم ۹چراغا خاموش کتاب میخوندم یا شعر تا ۹ونیم خواب میرفتن من میرفتم دنبال کارام انجام میدادم ۱۱ میخوابیدم دیگه ساعت ۶ صبح پا میشدم کتری میزاشتم صبحونه شون اماده میکردم ۷ بیدارشون میکردم صبحونه میخوردیم اسباب بازیاشون میریختم وسط میرفتم نهارم تو قابلمه بار میزاشتم ک کم کم تا ظهر بپزه بعد میومدم باهاشون بازی میکردم بعد دوتا سبد میزاشتم جمع کنن تا جمع میکردم ب کارام میرسیدم بعد براشوم کتاب میخوندم اتل متل یا قطار بازی میکردیم یک نهار میخوریم و یک و نیم خوابشون میکردم تا ۴ وقتی بیدار میشدن عصرونه یا میوه میدادم و یه کیسه بزرگ پهن میکردم وسط اتاق و گل رس یا رنگ انگشتی میاوردم ۳ تایی بازی میکردیم بعد جمع میکردیم باهم یه فیلم میدیدیم بعد شام و حرکت از نو
حالااین بچه ب سلامتی ک میره ولی واسه تلویزیون تون گاردبگیر سمیراجان من ازوقتی پسرم راه افتادگارد گذاشتم واگرنه تا تلویزیون یادوخاطره اس میموند
اولین باره آزاده این حالت ترسشونو میبینم
اتفاقا از راه اومدیم انقد خوشحال بودن بچه ها کلا خوشحال میشن کسی بیاد خونه یا بریم جایی
اسباب بازیاشونو آوردم ک بازی کنن یهو دیدن ن خبری از بازی نیس جنگه بدبختا هرکدوم ب ی طرف متواری شدن
کم کم با بالا رفتن سنشون خواب ظهرشون کم شد خواب شبشون هم شد از ۹ونیم تا ۵ونیم صبح الان هم همینه سر ۹ونیم خوابن سر ۵ونیم بیدارن😊
طبیعی دوست دارم کله هاشون همش دست بکشم آح دلم خواس
آره باید بگیریم یکم بچه ها بزرگتر شن میگیریم
اره خوب کاری میکنی خیابون سعدی پره گاردهاش قیمت مناسب ام هس
شما مشهدی ک بیا ببرشون😂😂
من هر کار کردم پسرم رو برنامه ریزی نرفت که نرفت میترسم بعد تو مدرسه به مشگل بخوره
قربونت من خودم یکدونه گودزیلا دارم واسه هفت پشتم بسه😂😂😂
اره وقتی تلوزونو خریدیم همونجا سوال کردم گف ۴۵۰
باید بیشتر سعی کنی من قشنگ یکسال و نیم خونه هیچکس شب نرفتم و نموندم
🤣🤣🤣
دوتای خودتو میدی ک بیام ببرم فک کردم گودزیلا خواهرشوهرت میگی
ن بیا حراج گذاشتم امشب همرو مفت میدم فقط رد شه
الانم برنامتون همینه؟ منظورم اینکه ۹ میخوابن
من ک تا صبببم بیدارم باشم بچه هام بیدارن کنارم
عزیزم امشب بگذره ب سلامتی فردا بچهدها خودت توآرامش باشن کامل درک میکنم چ حس بدی ک همش نگران باشی
خوابشون خب باید تاحالا تنظیم میکردی سعی کن ک زود ببریشون توتخت
آره اصا نمیشه این شرایط ب بچه هام نگاه میکنم اشکم میریزه از صبه تو اسارتن انگار شکنجه میشن فردا میرم خونه خواهرشوهرم ببینن خودشون شرایط و میگم شوهرش مرخصی بگیره هرکار میکنه بکنه بحث یکی دوروز نیس ۱۰ روز بچه هام آب میشن
ی تکون بخورن ببینن لامپ روشنه یا صدا هس از من سرحالتر میشن هروقت شب ک باشه
الان ک بزرگتر شدن اوجش دیگه ساعت ۱۰ خوابن ولی ۵ونیم بیدارن جفتشون بدون اینکه صداشون بزنم خونه کسی هم بریم میرین میخوابن😁
😂😂😂😂
چه بامزه
من جاریم بهم گفت من خونه نیستم برو پوشک بچم عوض کن نرفتم من قلق بچه هاش بلدنیستم😂
بابا بیکاری بچه یکی دیگه نگه داری اونم بچه خوارشوهر و جاری و......
من از سه پریودی با لتروزل میخوردم
اگه ازسه شروع میکنی عصر بخور اگه از پنجم که میخوری باز عصر من که به این چیزا دقت نکردم
مگه خواهرشوهرت عقل نداره که تو دوقلو داری نمی تونی؟؟
دوتا میزدی پشت دستش بترسه🤕🤕با سیاست رفتار کن بترسه ازت حساب ببره. مشخصه ک اصلا وقت نذاشته واسه تربیتش 🤕🤕 چجوری اینقدر ریلکس دادن بهت اونم با دوتا بچه کوچیک. چرا نذاشت پیش مادرشوهرت؟؟؟ بنظر من بگو نمیتونی سه تا باهم کنترل کنی و مواظب باشی. ب جهنم ک ناراحت شدن.
🤣🤣🤣بگردم
همش عذاب وجدان داشتم😁
سخته واقعن.ولی دعوا کردن چیز بدی نیست چرا انقدر گارد دارین بهش.اگرررر قرارشد بمونه ده روز حتما حتما حتی با اخم یا کمی دعوا لفظی مثل اگر بکنی میگم فلانی میاد تحت کنترل خودت بگیر.اگر خودت تنها بودی بله حق نداشتین خیلی روش کنترل داشته باشین ولی بحث دوتابچه کوچیک مطرحه.نذارین بچهاتون بترسن بعدا خودشونم یادمیگیرن بزنن هم منزوی میشن.
چقدر خانواده همسرت همچیو سهل گرفتن .واقعا سخته سه تا بچه سن پایین.
امیدوارم بتونی ازپسش بربیای
با ی دوقلو مگه بیکاری نگه داری؟ رو شدن نداره ک ببره بده مادرش خواهرش مادرشوهرش
زندایی و چ ب نگه داشتن بچه خواهرشوهر ول کن
وا چ راحت
ببره بده خانواده شوهرش . باباش نگه داره تو چ گناهی کردی با دوتا بچه
اخه همه ک نمیتونن .شما همینجوری سختته با بچه هات .
مسئولیت قبول نکن مادرش مجبوره مرخصی بگیره نگیره نوه اشو نگه داره بگو من نمیتونم
اشتباه و بد و خوب ونمیفهمه ک بچه ی ساله عزیزم ان شالله خدا خیلی زود بهتون نینی بده میبینی ک نمیشه
وای ینی اگ این بشر بچه من میزد جوری میزدمش ک بفهمه 😤
من خونه پدرشوهرم بچه خواهر شوهرم همش پسر من میزد کلا ۵ماخ بزرگتر از پسرم ولی بشدت بی ادب و دست بزن شدید همش کتک زدن علتشم این مادرش میخندبد میگف اره یادش دادم کتک زدن و کشتی گرفتن و از خوذش حمایت کنه گفتم بسیار کار اشتباهی من یاد رادین نمیدم
ی جا هم بچه گیر اوردم چنان زهر چشمی گرفتم زدم رو دستش از من بشدت حساب میبره
خیلی بی ادب پرو
پسر من مهربون نازش میکرد این وحشی حول میداد میزد
مادرش میگفت ن حسود تو دلم گفتم وحش
دیگه ایقد بد بود ک مادرشوهرم صداش در اومد گفت خیلی نیما بدجنسی تو
اصلا پیش خودشون چی فکرکردن اوردن پیش تویی که خودت دوتا بچه کوچیک داری
چراحالاده روز سه روزه سرپامیشه بعدسه روزمیتونه ازپس بچش بربیادبه شوهرت وشوهرش بگویکم همکاری کنن که همش گردن تونباشه ببرخونه خودش آشپزیشوبکن بچه داریش پای خودش که نیازی نباشه خیلی بلندبشه ازجاش بعدسه روزهم که بهترمیشه راحترمیشی
اخه بچه ۱۶ ماهه زدن داره🥺🥺🥺🥺🥺 دختر من الان ۱۶ ماهشه مگه چی میفهمه ک بخام بهش بگم این کارو بکن یا نکن🥺🥺 طفل معصوم ک به خاست خودش نیومده اونجا
وقتی فکرشو میکنم دخترم یه ساعت ازم دور باشه چقد بهونمو میگیره
این بچه حالا چقد اذیته ک مامانش پیشش نیست


در عجبم از اینایی ک میگن بگیر بزنش واقعا اگ بچه خودتونم بود یا دور از جون مجبور بودین از بچتون دور باشین دوس داشتین این کارو باهاش بکنن🤕
سلام.شما خودتون رو جای خواهر شوهرتون بزارین.اگ همچین مشکلی براتون پیش میومد بچتون رو پیش کسی میذاشتین ک بیشتر از همه بهش اعتماد دارین.چون بچه چیزی نیس بگی مهم نیس از جون ادم مهمتره.و شاید بگی ده روز زیاده مطمئن باش اگ زود سرپا بشه میاد بچشو میبره.چون من خودم دخترم 18 ماهشه طاقت دوری نصف روزشو ندارم.حتما مجبوره ک قراره چند روز پیش شما بمونه.
دوتا پسرای منم با تمام وقت و عشقی بهشون دادم یه دوره چند ماهه میزدن و گاز میگرفتن بخاطر دندوناشون.نه کم گذاشتم نه یک بار اخم کردم بهشون نه زدن دیدن نه دعوا.اصلا طبیعیه بچه وقتی ب چیزی اعتراض داره گریه کنه و بزنه یا چیزی پرت کنه وقتی ب حرف میوفتن اروم میگیرن.الان تربیت نمیفهمن چیه ک میگید تربیتش نکرده مادره بچه تا تایمی ک صحبت نمیکنه مثل یه قوچ سرکشه ک رام نمیشه و غریضشه
شماهایی ک به یه بچه ای ک چیزی نمیفهمه میگید وحشی واقعا حرفی نمیمونه ادم بزنه بهتون بخدا.چون بچه خواهر شوهرشه اینطوری میگید یا نه کلا مدلتون اینه؟؟
حتی بچه ای ک حرف بدی یاد میگیره گاهی از تربیت مادر پدرش نیس شاید از تو فیلم و خیابون و کسی دیگه ای یاد گرفته... قدرت تمیز کردن و درک کردن رو داشته باشیم گاهی چه برای بچه خودمون و خواهرمون چه دشمنمون و خواهرشوهرمون.بخدا بچه خواهرش بود نه خودش نه ماها انقد حرف نمیزدیم بهش ک اخم کن دعواش کن ببر بده ب خودشون...
دلم هم برای بچه های تو سوخت صاحب تاپیک هم برای اون طفل معصوم 😔
خصوصا برای بچه خواهرشوهرت ک الان هم دوری مادرشه هم خبر نداره این همه مادر دارن دربارش چی میگن
نباید مسئولیت قبول میکردی
الانم از مادرش بپرس چه جوری آروم میشه
بگو با چی سرگرمش کنم آخه بچه ها رو میزنه
رودربایستی نداری ک بچه هات مهم ترن
خودش میفهمه نمیتونی از عهده ۳ تا بچه بربیای می‌فرسته دنبال بچه ش
اگرم نفهمید بنداز گردن شوهرت
بگو فلانی میگه ببریم تحویلش بدیم هرچی میگم اشکال نداره بچه ن دیگه میگه نه بچه هارو خیلی میزنه اینام کوچیکن نمیتونن دفاع کنن از خودشون
فقط نه دعواش کن نه بزنش
بچه س نمیفهمه که
به نظرم اشتباه خودت بود ک مسئولیت قبول کردی
اون یکی که میگی عزیزم پدر و مادر بچه هستن
نه زن داییش
بچه چرا باید از کسی حساب ببره اصلا؟
بچه باید جوری تربیت بشه نیازی به حساب بردن از کسی نداشته باشه
این بچه هم اقتضای سنش هست رفتارش
فکر میکنی اگه دعواش کنه رفتارش درست میشه ؟ نه عزیز جان بدتر لج میکنه
عاقا دیشب فک کنم‌مشکل حل شد خداروشکر قرارشد برای بچه پرستاربگیرن یادرکنارمادرش و خالش ازبچه ها نگه داری کنه سمیراخانم زندایی خوبیه طفلی گفت هیچی بهش نگفته حتی اخم نکرده کاملا باحرفا دوستان موافقم بچه توسونزده ماهگی فقط شیطنت داره ن ذات خبیث ن زدن ن تنبیه حتی اخمم واسش زیاده
دوستان ممنون از همگی
امروز ظهر خواهرشوهرم مرخص شد اومدم خونه خودش تا هم آشپزیشو کنم و بهش یکم رسیدگی کنم هم خودش یکم هوای بچشو داشته باشه
درسته شرایط اینجا سختتره هم باید بچه هارو کنترل کرد هم آشپزی و خونه ووو
ولی خداروشکر دیگ بچه هام کمتر کتک میخورن اینجام حواسم نباشه میزنه ولی مامانش صداش میکنه سریع
نه خووودش ن ماها انقد حرف نمیزدیم؟؟
دوست عزیز دقیقا کجا من حرف بیجایی زدم؟؟؟
جز اینکه تاپیک زدم و راهنمایی خواستم
اگه خونده باشی من هیچجای صحبتام نگفتم که اخم کردم دعوا کردم یا سرش داد زدم
اتفاقا بهش نگا میکردم بغضم میگرف که مجبوره دوری از مامانشو تحمل کنه
چشاتونو بستین و فقط دوس دارین صحبت کنین بدون اینکه اصل ماجرا رو بدونین
من تاپیک نزدم راهنمایی بگیرم واسه چجوری دعوا کردنش چون خودم میدونستم ی داد سرش میزدم دیگه از ترسش از سرجاش بلند نمیشد من سوال کردم ببینم به چه روشی میتونم آرومترش کنم ک میگی بچه خواهرتم بود اینجوری میگفتی
بچه بچه ی اسمش روشه واقعا فک نمیکنم فرقی بینشون باشه همشون ی طفل معصومن ک هربلایی سرشون بیاری نمیتونن حتی ب زبون بیارن و خداروشکر منم اونقدی ظالم نیستم بگم بچه خواهرشوهره بهش ظلم کنم
بقیه دوستانم ک حرفی زدن از سردلسوزی بود وگرنه خودشون هم تو موقعیت من قرار بگیرن حتی دلشون نمیاد چش غره برن سمت بچه
مشکل از خودته همونطور ک اونا گفتن ما نمی تونیم توام میگفتی منم شرایطشو ندارم
تنها کاری ک الان میتونی بکنی ده روز نگهش داری
اونم کاراتو غذاتو شبا ک خواببدن انجام بده روز وفتی بیدارن از کنارشون تکون نخور - بگو شوهرت واسش لپ لپی چیزی بخره
اسباب بازی بریز بشینین باهم بازی کنید تا عادت کنه قصه بگو براش ک مامانش میاد و .... خیلی دوسش دارین و فلان
اهنگ بچگونه بزار برقصید
برنامه کودک بزار
سمیراجون غزاله طرف صحبتش فقط شخص تونبود باهمه بود کاملا مشخصه
عزیزم تو کارت درسته😘😘
مهم خودتی کاری به حرفای بقیه نداشته باش❤
جمله آخرشو بخون
مرسی عزیزم🌹
من اون حرفارو برای کسایی نوشتم ک گفتن وحشیه و ... با دقت بخون ک گفتم اگه خواهرشوهرش نبود همینطور میگفتید ک ببر بنداز سرش اخم کن دعواش کن و........
برو دوباره بخون ببین فعل و فاعل حرفمو
نمیدونم تو ک اینجا دو طرف سوختی هم بابت اینکه دلت برا بچه سوخته هم بچه هات فشار روشونه چرا از حرف من ناراحت شدی ک منظورمم تو نبوده👀
والا بخدا ک منظورم شخص خاصی نبوده لیلا😂😂😂نمیدونم چرا همیشه حرفای منو کسایی ب خودشون میگیرن ک اصلا با اونا نبودم
🙄کجای حرفم ب تو بود؟فقط تیکه اخری ک گفتم دلم برا بچه های تو میسوزه و اون بچه با تو بود🤔🤔🤔
ن عزیزم اونجایی ک گفتی بخدا بچه خواهرش بود نه (خودش) نه ماها انقد حرف نمیزدیم بهش ک اخم کن دعواش کن....
من کجا حرفی زدم
خیلی حرصم گرفت از اینکه میگی اگ بچه خواهرش بود ن خودش نه ماها انقد حرف نمیزدیم چون من کوچکترین کلمه ای نگفتم ک دعواش کنم و اخم کنم
واقعا بعضی وقتا آدم ی مشکلی واسش پیش میاد میاد تاپیک میزنه ی سوال میکنه واقعا پشیمون میشه
منظورم این قسمت آخر حرفتون بود
اوووو بابا اون خودشی ام ک گفتم باز تو حرفام رو ب بقیه بود😂اصلا دقت بهش نکرده بودم😂😂تازه خودمم جم بستم گفتم ماها
جای تعجبه ک تو اون همه حرفمو خوندی این یه تیکه رو چسبوندی ب خودت🙄🙄
والا زور آدم میاد انقد بدبختی ب جون خودت و بچه هات بخری بعد بگن ال بوده بل بوده😫😫😫
واقعا قصدم تو نبودی اگه انسان بدی بود ک از اول قبول نمیکردی بچه رو بیاری پیشت
کل حرفم با کسایی بود ک گفتن مادره تربیت نکرده، وحشیه، بندازش خونه مادرش ، دعواش کن و اینا
انقد دندونامو از دیروز بهم فشار دادم فک کنم ترک کرده همه
اومدم اینجام گیر کردم بخدا
اصلا دوس ندارم بگن از تنبلیشه یا دوس نداره کمکی کنه ولی واقعا خونوادگی ب عذابیم
حق داری ادم وقتی ببینه بچه های خودش دارن غصه میخورن یا اذیت میشن واقعا سخته براش
من گاهی خونه مادرم نمیرفتم چون بچه های خورده ریزه زیاد بود همه همسن بچه اولیم دعواشون میشد غصه میخورد
امروز دخترم از مبل گرفته بود وایستاده بود طفلک رفت از پشت دراز کشید جفت پاهاشو کشید با صورت خورد زمین دختربیچارم دهنش پره خون شد خورد روی سرامیکا اومدم تو آشپزخونه انقد گریه کردم باز پسرم تو اتاق بود همون لحظه هولش داده بود محکم خورده بود ب شیشه بخاری دستش سوخته
توروخدا بگید چکار کنم من بتونم فرار کنم ازینجا تا ی چیزیم میشه خواهرشوهرم هرهر میخنده این بیشتر عصبانیم میکنه نمیدونم چرا اینجوریه دخترش دارن بازی میکنن یهو حمله میکنه سمت بچه ها تا برسی ناکارشون کرده
عزیزم دست بچهاتو بگیر برو خونت همین
متاسفانه کم شعوره خواهرشوهرت. حالا اگه یه اتفاقی خدای نکرده برای بچه خودش بیفته هم همینجور هرهر میخنده؟
سمیزا جان فقط باید ب شوهرت بگی براش پرستار بکیرن تمام
خاهشا برو خودشون ی فکری میکنن بحال بچشون
تونگران بچه خودت باش
ترس میره تو جونشون شبا اذیت میشنا برو لطفا ب شوهرت پیام بده بگو و بیاد ببرتتون
الان پیام دادم به شوهرم گفتم یروز دیگ اینجا بمونیم یک بلای درست حسابی سر بچه ها میاره من نمیتونم وایستم سودا دهنش پره خون شده جواب داده چی شده دارم میام واقعا نمیتونم وایستم ب خواهرشوهرمم میگه بچه هارو میزنه من نمیتونم وایستم ناراحت شه بهتره تا ی بلایی سر بچه هام بیاد از دیروزه به عذابن طفلیا خدا رو خوش نمیاد
برو سمیرا لطفا
بگو شرمنده من نمیتونم همین
ماشالله بچش مادرفولاد زره هیچکس نمیتونه کاری کنه باهاش ی لشکر و حریفه خیالش راحته بابت بچش ک اینجوری ریلکس میخنده
همین ک میخنده رو اعصابه
من اگه بجات بودم دهن بچم پرخون میشد خاهرشوهرم میخندید میگفتم بیا یکی بزنم دهنت پرخون شه ببینم همینطور میخندی؟
بچه رو آدم درک میکنه میگه بچه اس متوجه نیست داره چکار میکنه. ولی دیگه هرهر خندیدن مادر بچه خیلی ناراحت کننده اس. حق داری.
دقیقا
بچه اسمش روشه تازه اونم ۱۶ ماهه از بزرگترا دلخور میشه ادم
میرم تو آشپزخونه از گریه کبود میشن از ترس تو آشپزخونشونم وسیله زیاده خطرناکه میترسم باخودم ببرم ی چیزی رو بندازن رو خودشون سماورم یسره روشنه نکشن رو خودشون بیچارم کنن
تا میام میفته ب جون بچه ها هرررررچیم بهش میگی نمیفهمه کار خودشو میکنه از صبه بچه ها باز اشکشون بند نیومده شوهرشم ک از راه اومده قلیونشو روشن کرده خونه رو پره دود کرده نمیشه نفس کشید
واقعا نمیتونم تحمل کنم اینجارو
هوووف عصبی شدم
حق داری ادم وقتی ببینه بچه های خودش دارن غصه میخورن یا اذیت میشن واقعا سخته براش
من گاهی خونه مادرم نمیرفتم چون بچه های خورده ریزه زیاد بود همه همسن بچه اولیم دعواشون میشد غصه میخورد
من دلم برا هر سه تا بچه ها اتیش گرفت بالام گفتم
این میزان از ریلکسی شون تعجب آوره . قلیون 😐
باباش هس نمیگیره بچه رو؟
سمیزا کاش امروز میذاشتیشون خونه مامانت از فردا دیگه عذرخواهی میکردی نمیرفتی
تا اومدم دیدم دهنش پره خونه قلبم داشت میترکید به خواهرشوهرم گفتم صدا کن دخترتو دیگه دهن سودا رو ببین خندید گف ای وای چکار کرده مگه
بچمو آوردم دهنشو شستم فقط گف عه آیدا نزن نینی رو
وای سمیراااااا
من ب کنار اگه شوهرم همچین حرکتی ببینه دیگه با طرف قطع رابطه میکنه چ خواهر من چ خواهر خودش😬😬😬
وای سمیراااااا
من ب کنار اگه شوهرم همچین حرکتی ببینه دیگه با طرف قطع رابطه میکنه چ خواهر من چ خواهر خودش😬😬😬
مامانم نیست رفته اردبیل خونه خواهرم زایمان کرده وگرنه ۲ ۳ روز میذاشتم حداقل یکی و پیش مامانم بخدا از بغض دارم خفه میشم سرمو بالا کنم اشکام ریخته
بهشو بگو اینطوری هم بچه های من درخطرن هم بچه خودت اذیت میشه
تعارف نداری ک بحث سه تا بچه س
بگو درک میکنم شرایطتتو ولی بچه ها الان مهمن
والا من سر دومیم سز شدم کارای بچه هامو خودم کردم تنها اومدم خونم نذاشتم مامانم زحمت بیوفته هرچی اصرار کرد نرفتم پیشش و بچه هارو نفرستادم
قدم نورسیده مبارک😍
ای جانم حق داری
رفتار اطرافیان خیلی حرص درآر بوده
قلیون و گرفته تو دهنش گوشیشم دستش انگار ن انگار یک بو و دود حال بهم زنی پیچیده تو خونه
میگم جلو بچه ها قلیون نکشین زشته میگه دخترم بزرگ شه باخودم میکشه
هوووف
چ آینده پرخطری داره اون دختر
از الان بفکر قلیون کشیدنشن😑
آره میگم بهش امشب میرم هرطور باشه واقعا خودم هیچی بچه هام گناه دارن
ممنون عزیزم🌹🌹❤
آره بابا ی چیزا میگن سرت سوت میکشه
نمیدونم ماشین بخرم دخترم بره زیدبازی و نمیدونم بفرستمش ترکیه وووو
واقعا آینده درخشانی واسش در نظر دارن
فک میکنن ایتحور ازادی دادن ب بچه بهش خوبی میکنن
عزیزم جون بچه هاتو ک از سر راه نیاوردی
جهنم و ناراحت میشن
بچه هاتو بردار برو خونه ت
یهو خدایی نکرده سر بچه بخوره جایی کی جواب میده
برو سریع خونه ت
سمیراجان ب اون شوهرش نفهمش بگید ازفردا زنگ بزنه یک مرکز پرستاری یک نفر واسه همسرش و دخترش بگیره بعدم‌ بچه هات ک ازسرراه پیدانکردی پاشو برو خونتون سربچه هات سلامت همین دوروزه ام‌موندی دست مریزاد
نه چرا خودت هیچی.اونم خودش مادره باید درک کنه واقعا بچه کوچیک داشتن خیلی شخته حتی یدونه ش
چه برسه دو قلو و دوتا
این سه بچه گناهی ندارن توام همینطور
اونم درسته شرایطش خاصه ولی باید توام درک کنه.حتما حرف بزن باهاش
همونو بگو اونم پدره مسئولیت در برابر بچه و زنش داره.مقصر اصلی شوهره س
😑😑😑دو روز وایسا بالا سر زن و بچت
دوتا خانواده و سه تا بچه رو درگیر کرده🙄
دود اون قلیون برای بچه هات نسبت به خود کسی که قلیون میکشه خطرناکتر هست
خدایی نکرده ریه هاشون مشکل پیدا میکنه و الرژی میگیرن
به فکر سلامتی بچه هات فکر کن
سمیراچیکا کردی اخر
سلام عزیزم هیچی سپردمشون ب خدا اومدم خونه خودم تا آخرشب اونجا بودیم بچه هام ۱۰تا ضربه دیگ خوردن ازش
شوهرم پاشد کیفشونو آورد گف حاضر کن بریم زنگ زد مامانش گف مرخصی بگیر ما نمیتونیم بمونیم بچه ها باهم نمیسازن
جالبه ک ناراحتم شدن
بعد مامانش میگفت ب هیچ عنوان مرخصی نمیدن بهم ولی چجوری مرخصی گرفته رو نمیدونم دیگ از فرداش خودش اومد
انقد ناراحتم از دستشون بخدا
انگار قصد سواستفاده دارن الکی میگف مرخصی نمیدن تا من مجبور شم نگه دارم بچشو
از همون روز خودش خونه دخترشه جمعش میکنه بچشو نگه میداره فقط ۲ روز طفلیا بچه هام تو عذاب بودن

سوالات مشابه