Ooma
پرسش (1401/08/19):

از پوشک گرفتن پسرم

سلام خانم دکتر ب کمکتون نیاز دارم
پسر من دو سالو هشت ماهشه
وقتی ۲۳ ماهه بود من ازشیر گرفتمش همون روزم اقدام کردم برای از پوشک گرفتن چون خودش هی پوشکشو باز میکرد درمیاورد این دو مسئله همزمان شد
جیشو میگفت ولی مدفوع ن از استرسو ترس مدفوع نمیکرد یبوست بود رفتیم دستشویی کلی گریه کردو جیغ زد تمام تنش میلرزید تا بلاخره مدفوع کرد دگ بعد انقدر فشار روش بود ک برای مدفوع کردن پوشکش میکرد تا میبستم براش مدفوع میکرد تا امروزم هرچی جایزه میخرم هرکاری میکنم فقط میگ پوشک ببند بکنم
از دستشویی رفتن بدش میاد مکافاتی دارم باهاش بزور باید ببرم جیشم بکنه
وقتی هم ک بیرون بریم اصلا نمیاد ببرمش دستشویی ساعتها جیششو نگه میداره
واقعا دگ خسته شدم
لطفا راهنمایی کنید

منم پسرم‌خیلی خودشو نگه میداره یبوستم هس
دکتر گفت دلیل یبوستش احتمالا اینه ک از دستشویی رفتن میترسه
البته نمیترسه و نمیگه نمیرم
میره اما بخاطر یبوست اذیته
دکتر گفت بعد هر وعده غذایی ببرش دستشویی
کم کم بهتر میشه
الان یبوست نیست ولی نمیاد دستشویی مدفوع کنه
جیشو راحت میره دسشویی خونه خودتون
الان یبوستش برطرف شده آیا
اوایل خودش میگفت جیش دارم بریم ولی ی مدته نمیره باید خودم بزور ببرمش
خونه خودمون و فامیل میره جیش کنه ولی تو پارک یاجای دگ ن
یبار بیرون بودیم بردم ازش ازمایش ادرار بگیرم جیش داشت میریخت قطره قطره ولی سر التشو محکم فشار میداد جیش نکنه ک ا خر دگ‌نتونست نگهداره کلی جیش کرد
الان یبوست نداره
یبوست فقط همون موقع بود ک برای اولین بار میخواستم از پوشک بگیرمش چون خیلی زور زد ترسید
بزرگترین اشتباهت این بود که همزمان جیش و شیر رو گرفتی
دخترمنم پوشکش رو باز میکرد اما دکترش اجازه نداد از پوشک بگیرمش فعلا الانم دخترمو پوشک میکنم هنوز ذهنش هنوز آماده نیست نمیتونه جیشش رو بگه وگرنه میره دستشویی حتی پی پی هم میکنه
اضطراب داره پسرت عزیز من اصلا مجلورش نکن فعلا تو اماکن عمومی بذار ترسش بریزه
قصه خوانی دیدن بچه های آشنا که اونا هم میرن دسشویی دیدن کارتون های مربوط به آموزش دسشویی موثره
ولی اول اضطراب باید رفع بشه
فعلا برای مدفوعش مجبورش نکن ولی سعی کن آمادگی ذهنی ش رو بیشتر کنی بش فشار نیار از بچه های دیگه کمک بگیر
ماساژ بدنی و فعالیت های سنگین بدنی مثل هل دادن کشیدن جابجا کردن وزنه و اینا باهاش انجام بده حس عمقی تحریک بشه آرامش میاره
هر شب یک قصه تصویری بگو درمورد دسشویی رفتن و قهرمان شدنش تصاویر موردعلاقه براش بذار تو دسشویی اگر توالت فرنگی باشه بهتره که نبینه و تعادلش هم به هم نخوره
میتونی از بچه هم سنش کمک بگیری؟!
با پدرش بیشتر بازی کنه تماس بدنی بیشتر داشته باشه مثلا لباس کم تنشون باشه کشتی بگیرن قل بخورن یا باباش ماساژ بده اینا در آرامش بچه موثره
در مورد اینکه دیگه نمیگه بریم جیش کنیم
حتی بچه هایی که گفتار ندارن باید به زبان بدنی توجه کرد مثلا وول میخوره دست میزنه یا بعضی بچه ها میرن جلو دسشویی وایمیسن
سعی کن با زبان بازی ببریش دسشویی بعد دسشویی هم حتما ی فعالیت مورد علاقه ش رو انجام بده هر چی
الانم ی بچه دیگه داری که نوزاده بودن اون هم بی تاثیر نیست که پوشک میشه و خوب مرحله جدیدی تو زندگی پسرت ایجاد شده بیشتر صبور باش قرار نیست تا اخر عمرش پوشک بشه اضطرابش هم بیاد پایین بهتر میشه
دقیقا این خیلی مهمه
با باباش نمیره دسشویی؟
سلام عزیزم منم پسرم خیلی بدش میومد هر ساعت ۴۰ دقیقه من تو دستشویی میشستم هی نمی‌کرد یه روز یه عروسک رو خیلی دوست داره اونم با خودم بردم گفتم عروسکت داره جیش میکنه اینم دیگه خودش عروسکش رو می‌آورد میگفت جیش داره خودشم جیش میکرد
متاسفانه خیلی براش وقت نمیذاریم
باباش ک دوماهی پیشمون نبود الانم صبح میره شب میاد دو ساعت بیداریم بعد میخوابیم
منم ک یا اشپزی میکنم یا ب نوزادم میرسم
حالا سعی میکنم اینارو ک فرمودی انجام بدم ان شاالله موفق بشم
براش اسباب بازی خریدم ی مدت برچسب خریدم میدادم بزنه دستشویی ولی خب اصلا جواب نمیده
هرروز برای جیشم با گریه میره یا ب زور بغلش میکنیم میبریم
ی خواهری دارم رو نجاست حساسه اون بی تاثیر نبود هی میگفت بریم جیش نکنی تو خونه این بدتر شد
هروقت میرفتیم خونه مامانم یا اون میامدن اینجا این اصلا دستشوییش بهم میریخت
چون وقتی از پوشک گرفتمش اوناهم خونمون بودن
از طرفیم شهر غریبیم بچه اینا پیشش نیست الانم ک همش خونه ایم
شهرخودمونم ک میریم از ترس این بیماریا جرات نمیکنم ببرمش پیش بچه های عمه هاش
و ی مسئله دگ اینک پسر متاسفانه روانش اسیب دیده
ترسو شده من دوماه خونه پدرم بودم این باخالش میرفت بیرون مثل اینک گفته دستتو بده ماشین نزندت این مونده تو ذهنش حالت هروقت بریم بیرون میگم دستمو بگیر ماشین نزنه تا ماشین میاد میترسه میگه منو میزنه
یا دستشویی ما قبل در ورودیه من میرم دستشویی درومیبندم سرما نیاد تو خونه گریه میکنه مامان بیا
اونجام گ بودیم بابام هی فیلم پلیسی نگاه میکرد الانم ک همه فیلما شده خشونتو اسلحه و بزن بزن تا فیلم میبینه یکی یکیو گرفته میگه الان‌میکشتش
خواهش میکنم بگو چکار کنم برای بچم خیلی داغونم خودم
خودم افسردگی بعد زایمان گرفتم اینم میبینم بدتر میشم و اعصابم نمیکشه مجبور میشم دعواش کنم
اولین کار بازی کنید شما زندگی میکنید نه اینکه فقط کارای عادی انجام بدین بچه ها نیاز به بازی و همراهی دارن الان پسرتون هم ی فرد جدید در خانواده رو باید بپذیره هم با این قضیه کتار بیاد که مادرش الان فقط مال خودش نیست
لطفا کارای خونه و اینا رو فراموش کن نوزاد رو که خوابوندی با پسرت بازی کن اون مدل بازیا که گفتم
بازی های نشونه گیری مثل بولینگ فوت کردن کاغذ حباب ترکوندن با شمشیر پلاستیکی مشت زدن با کارتون های بزرگ روی هم چیده سده تا بیفتن این کارا تاحدی اضطراب رو کم میکنه چون حس قدرت میده به بچه
وقت بذار با بچه ت بازی کن خونه کثیف بود به هم ریخته بود مهم نیست اصلا
وظیفه داره ی مدت زودتر بیاد ی ربع وقت بذاره بازی بدنی انجام بده تماس بدنی با والد هم جنس بسیار مهمه ،مگر نه اینکه شما برای بچه هاتون دارین زحمت میکشین ، باید وقت بذاره خسته هم باشه باید انجام بده خیلی مهمه
شوهرم نظامیه الان اصلا اختیارش دست خودش نیست
قبلا ک بعدازطهر میومد باهاش بازی میکرد میبردش پیادع روی
با زور نبرش زبان بازی و بازیگوشیت رو تقویت کن مثلا بگو إه شلوارت ناراحته چی میگی آقای شلوار.هااا میخای بری جیش کنی بعد من بهت جایزه بدم ، جایزه چی میخای آقای شلوار؟!بعد از خودش بپرس ببین آقای شلوار جایزه چی میخاد بخدا اینقدر از زبان لباساشون و وسایلشون و حتی دسشویی حرف زدن موثره که نگو حتی بگین آب داشت میگفت کسی نمیاد منو باز کنه ناراحت بود بریم بازش کنیم بهش نگین تو برو جیش کن
حتی ممکنه بیرون دسشویی جیش کنه ممکنه خودشو بگیره سرشو گرم کن اشکال نداره
ارتباط رو کم کنید عامل استرس زا خوب نیست و متاسفانه وسواس به کودکان به راحتی منتقل میشه اینم عامل اضطراب هست پس کمش کنید
سعیمو میکنم ولی کلا تو این مسئله خیلی سرتقه
اگر لازم باشه باید بکنی ارتباط با بچه ها خوبه دیدن بچه ها که میرن دسشویی خوبه حتی تو نوبت وایسن بگن من اول میرم حتی بزرگترا باهاشون همراه بشن برن تو صف بچه بابد ببینه محیط دسشویی عادی هست
مریضی جسمی قابل رفعه و با دارو خوب میشه باید به روان بچه اهمیت بدی پس ببرش و با عمه ش هماهنگ شو
من خونمون شهر دگس برای زایمانم رفتم
الانم هفته دگ باز باید برم هم واکسن پسرم همم خودم برای افتادگی رحم
اگر کارایی که گفتم رو کردین بهتر شد که ادامه بدین اگر نشد باید بازی درمانی ببری پس انجام بده لطفا
عامل اضطراب باید حذف بشه
من بخاطر کرونا خیلی بچمو محدود کردم
پدر شوهر برادرشوهرت دایی کسی هست وقت بگذرونه هر چند بابا مهم تره ولی باز هم کاچی به از هیچی ،بعدم نقش خودتو پررنگ کن
پدرشوهرم فوت کرده دایی هم ندار عمو هم ک سرجمع ۵ بار تا الان برادرزادشو دیده
ب نظرت دیدن برنامه کودکو و شبکه پویا ایرادی نداره
خواهرتون وسواس عملی داره و متاسفانه مراعات بچه رو نمیکنه اگر قراره اونجا برین باید ی فکری بکنید یا با خواهرتون حرف بزنید من زیاد به ادمای وسواسی امید ندارم خودشونو کنترل کنن
کلا بچه تون نیاز به بازی و ور رفتن با محیط طبیعی داره خاک ماسه گل آب چمن شن .... خواهرتون باعث وسواس میشه تو بچه اضطراب بالا ،
اصلا دعواش نکن چون هم استرسش بیشتر میشه هم اینکه فک میکنه بخاطر عضو جدید خونتون محبتت دوست داشتنت نسبت بهش کم شده ممکنه از چشم داداشش ببینه

اون الان خیلی خیلی بیشتر از نوزادت ب توجه و محبت احتیاج داره
گلاب راست میگه کار خونه رو بیخیال
بچتم کاراشو کردی خوابوندیش برو سراغ امیرحسین باهاش وقت بگذرون بازی کن کتاب بخون اینجوری خیلی از اضطرابش کم میشه
اشتباهه از کرونا نترس خواهر محیطشو باز کن ارتباط بیشتر با محیط کثیف کاری افزایش حس و حرکت تو محیط قاتل اضطراب بچه هاست
اره اون ک وسواس داره بیشترم رو همین نجس شدن فرش
خودت باید وقت بذاری بیشتر
اونا خشن نیستن کم استفاده کنه دوچرخه آب بازی رنگ انگشتی زدن تو حمام تشک و بالش بازی و هر بازی حرکتی دیگه که بلدی
بعضی وقتا دگ کنترلمو از دست میدم مخصوصا از بعد زایمان
خودمم خیلی ناراحتم ک نمیتونم براش وقت بذارم
میدونم شرایطت سخته واقعا اگر میتونی پرستار بگیر بمون خونه خودت هم تو کارا کمکت کنه هم لازم نباشه بری خونه مادرت اینجاست که ادم باید دست بکنه تو جیب باید کمک بگیری از نیروی بقیه ،ی پرستار بچه به راحتی کمکت میکنه
ترسای بیجای من بچمو اینجور کرد
خونه مادرم شهر دیگس الانم برای درمان مجبورم برم شهر خودم چون دکتر اونجاست
فردا صبح باباش وقتش ازاده قراره بریم بیرون
من موارد منفی و مثبت رو گفتم بهت عزیزم باید روش کار کنی تا رفع بشه و میشه اگه شرایطو تغییر ندی بدتر میشه و مشکلش بزرگتر میشه
👍بیرونم نتونست اشکال نداره مهم کیفیت زمان و وقتیه که میذاره برای بچه تو خونه ادم بیشتر به بچه میرسه
بعد اینک چندباری ک رفتیم پیش بچه ها دختر عمه ها اونارو میزنه یا خونش براشون بجوش میاد میزنه
منم بخاطر اینک کدورت پیش نیاد گفتم دگ نبرمش
اخه قبلا همش بیرون بودیم الان هر هفته خونه ایم‌مگ ی نصف روز شوهرم ازاد باشه مارو ببره بیرون
با خواهرت ک دیگه رودروایسی نداری بعدم خونه خودتونه ک بهش بگو ب امیرحسین چیزی نگو
نهی ش نکن استرس میگیره


من وقتی استارت از پوشک گرفتن دانیالو زدم دیگه کلا قید فرش و خونه رو زدم گفتم حالا چند بارم جیش کرد، کرد وقتی خوب یاد گرقت فرشا رو میدم قالیشویی


بعدم هر جا میخواستم برم اول با طرف طی میکردم ک من بخاطر اونجا اومدن بچمو پوشک نمیکنم
نمیخوام دچار دوگانگی بشه و یادگیریش ب تاخیر بیفته
تازه یاد گرفته ممکنه جیش کنه اگه بدت میاد من نیام

البته خونه ابجیمو مادر خودمو مادر شوهرم منظورمه ها نه غریبه و فامیل
بازم خودمم تند تند یادش میکردم میبردمش دسشویی
خداروشکر خونه کسی جیش نکرد اصلا

ولی بنظرم ارزش نداره بچه ها بخاطر همچین چیزی بهشون استرس وارد بشه

توام با کسی تعارف نداشته باش بگو بهشون
هیچی مهمتر از آرامش بچت ک نیست
میفهمم چی میگی
کلا بعد زایمان ادم زود رنج تر و کم حوصله تر میشه

اما تا وقتی ک بچت کوچیکه و. بیشتر میخوابه سعی کن بقیه وقتتو برا امیر حسین بزاری
باور کن منم اصلا برام‌ مهم نیست همین دوماه پیش فرشارو شستیم ولی اصلا برام مهم نیست اون روز دگ خودش نگهداشت یدفه کرد رو فرش من‌چیزی نگفتم
مامانمم تازه شسته میگه عیب نداره ولی خواهرم مشکل داره
وقتی میره دستشویی تازه فرنگی بلند میشه از کمر ب پایین خودشو میشوره کل دستشویی میشوره
ان شاالله
باید سعیمو بکنم
من بچه دومم بخاط تنهایی امیرحسین اوردم نمیخوابم اسیب ببینه
ب خواهرت شرایطو توضیح بده حتما درک میکنه
بعدم بهش بگو حتی اگه امیر حسین جیش کرد رو فرش هیچی نگو من خودم فرشو میدم قالیشویی دیگه از این بیشتر ک نیست
اگ گوش بده تو کلش ک نمیره
میگه نجس میخواییم نماز بخونیم
قبل اینکه بری اونجا بهش میگی
میخایم بریم خونه عمه قراره اونجا بهمون خوش بگذره وقتی رفتیم اونجا تو نباید کسی رو بزنی فلانی رو نزن اگر بزنی ما برمیگردیم خونمون ،اونم میگه باشه ازش بپرس چی گفتم اگه رفتیم خونه عمه تو کسیو .....خودش کامل کنه بعد بگو چون اگه بزنی باید برگردیم
رسیدی اونجا اگر زد میبریش ی جا خلوت اروم بدون عصبانیت میگی داشتی میزدی مثلا ممکنه بگه دیگه نمیزنم یا بگه اون زد تو بگو فکر کنم یادت رفته الان حواست باشه چون بزنی باید بریم اگر تکرار کرد باید محیط رو ترک کنی و حتما ببریش خونه حتما حتی اگر عمه گفت تروخدا اشکال نداره و اینا بگو نه ما باید بریم چون کتک زده ،همون کارو که کرده باید بگی فقط همون ،گریه کرد جیغ زد هر چی شد باید ببریش این میشه تاوان کار بدش و باید یاد بگیره نزنه
دفعه بعد دوباره همین قول رو ازش بگیر
فقط همین قول ،عین قبل اگر نزد و خوب بود برگشتین خونتون بهش جایزه بده پول کتاب بغل کیک درست کردن با هم توپ پرت کردن هر چی هر چی میتونه جایزه باشه و بهش میگی چرا جایزن دادی چون فلانی رو نزدی این پول مال تو،از قبل بهش نمیگی نزن تا جایزه بدم اصلا جایزه باید سورپرایز باشه
امیدوارم خوب توضیح داده باشم برات
خدا خیرت بده واقعا
ممنونم وقت گذاشتی
ان شاالله بتونم انجامشون بدم و بچمو نجات بدم دلم براش میسوزه پسر خوبو باهوشیه حیف اینجور روانش بهم بریزه
من قراره ۳سال شهر غریب باشم گاهی میگم کاش پایان ۳سال بازم بمونم ک دور باشم تا بچم اینجور ب مشکل نخوره
چون میدونم برگردم هردیقه خونه مادرمم مگ خواهرم ازدواج کنه بره
تا وقتی ک محبت و توجه تو و پدرشو داشته باشه و فک نکنه داداشش میخواد جایگاهشو تصاحب کنه اسیب نمیبینه


انشالله یکسال دیگه هم امیر حسین عاقل و بالغ شده هم اینکه نی نی بزرگ شده کلی همبازی میشن
انسالا درست میشه نگران نباش
ب امیدخدا
ان شاالله ببینم دگ بچم استرس نداره و ریلکسه
ان شاالله ممنونم ازت خدا خیر سر راهت بیاره🤲🌹
فکنم اول از لحاظ روحی باید درست بشه و بعد عملی
شاید یه مشاور بتونه کمک کنه
باید محیط دستشویی رو دوست داشته باشه
براش توضیح بدید
کتاب قصه دستشویی رفتن هم هست اگه تاثیر میذاره براش بگی
خودتون الگوش باشین و آموزش بدید
تا عادت بشه براش
تا چند وقت نباید بیرون برید تا یاد بگیره و پوشک شورتی پاش کنی شبا و یا وقتی بیرون میرید نه مامی
وقتیم تونست بگه خودش و دیگه کنترل میکرد کلا برش داری
فعلا هم از ادرار و هم از مدفوع کردن میترسه
سلام به روی خوشگلتون مامان گل
جان دل لگن آموزشی یا شبیه سازی با اسباب بازی ها.را امتحان کردید؟ برای رفتن به سرویس بهداشتی از فرزندتان دور میشوید تنها می‌ماند درست متوجه شدم؟
عزیزم شما از اولش اشتباه کردی پوشکش کردی برای مدفوع
وقتی از پوشک میگیری باید کلا بگیری دیگه
من فکر میکنم اکثر بچه ها مثل پسر شمان منم دخترم مدفوع نمیکرد دور خودش میگشت و میگفت دلدرد دارم انقدر ناله میکرد تا مجبور میشد رو صندلیش دسشویی کنه قصری براش بگیر ...
قبلا هر روز دفع داشت ولی از پوشک‌ گرفتمش دو روزی یبار دفع داشت اونم سفت میشد با درد مجبور بود دفع کنه یه ده روزی اینطوری سر کرد بعدش کم کم درست شد الان دیگه هر روز تو صندلیش راحت پی پی میکنه
با یه مشاور صحبت کن
روانشناس کودک
هر بچه ای به قلقی داره
مشاور بهت میگ قلق بچتو
الان تلفنی مشاوره میدن راحت میتونی چالشارو بی دردسر پشت سر بذاری
من خودم هنوز دخترم رو نگرفتم از پوشک با اینکه خودش مقداری آمادگیش رو داره
گذاشتم بعد از زایمانم
واقعا پرسه حساسیه ایشاالله که راحت بتونم بگیرمش
فعلا با محیط دستشویی دارم آشنا میکنمشو و اینکه آدما چرا و کی باید برند دستشویی
جدیدا دست میکنه تو مامیش🙄😢
خدا به همه مادرها صبر بده و توان
لگن داره ولی خوشش نمیاد
خودمم باهاش میرم ولی از دستشویی بدش میاد
هرسری با یچیزی گولش میزنم ولی فقط یبار گول میخوره
الان تا بخوام گولش بزنم خودش دگ میدونه دستمو خونده یهو میگه نریم دستشویی
نه منظورم این بود که خودتان که سرویس بهداشتی می روید تنها می‌ماند؟
عزیزم شما چند اشتباه اساسی داشتید، یک اینکه وقتی نباید دو بحران از شیر گرفتن و از پوشک گرفتن باهم انجام می‌شد مجموعه شرایط نشان می‌دهد دلبند شما دچار درجاتی از اضطراب و بجران جدایی شده است، از سمت دیگر دلبندتان شدیدا دچار ترس شده و چون شما از او برای رفتن به سرویس بهداشتی دور میشوید به ترس و اضطراب او دامن زده می‌شود
بعد هم اشتباه بزرگتر ایجاد دوگانگی است وقتی روند از پوشک گرفتن شروع می‌شود نباید دوباره دلبندتان را پوشک کنید و نباید اجازه دهید خواهر و. بقیه در این روند دخالت کنند.
اول اینکه با بقیه حرف بزنید با شما همکاری کنند تا کامل بتوانید پوشک را حذف کنید، قطعا شستن فرش راحت تر از درمان روان آسیب دیده کودک است اگر خواهرتان اذیت می‌شوند، با ایشان حرف بزنید از حکم خدا که بالاتر نیست نجاست که پخش نمی شود در همان نقطه نباید نماز بخوانند خانه که زیر 1 متر نیست، فضا هست جای دیگری نماز بخوانند، تا بتوان کمی از تنش ماجرا به مرور کم کرد. حالا می‌توانید در این مسیر اول پوشک شورتی پا کنید بعد کم کم پوشک کاملا حذف گردد.
اگر می‌توانید با پوشاندن لباس گرم فعلا برای مدتی دلبندتان را هروقت میخواهید به سرویس بهداشتی ببرید با خودتان ببرید تا پشت در بماند از پشت در با. او حرف بزنید، طبق کتب روانشناسی اگر شما را حین اینکار ببیند هم ممکن است ترس او بریزید اما من فعلا توصیه نمیکنم چون ممکن است بالعکس بحران بدتری به بار اید و بیشتر بترسد. اما قبل هربار رفتن خودتان به سرویس بهداشتی روی لگن آموزشی بنشینید و توضیح دهید که می‌خواهید چکار کنید مثلا بگویید وای جیش دارم جیش دارم و بعد روی لگن بنشینید و بعد با فرزندتان به شکلی که گفتم پشت در بماند سرویس بهداشتی بروید، وقتی بیرون آمدید هم خوشحالی کنید و خودتان را تشویق کنید.
اصلا اصلا او را دعوا نکنید.
در طی روز در فواصل منظم اسباب بازی های محبوبش را به سرویس بهداشتی ببرید و بگویید مثلا اسپایدرمن جیش داره و شبیه سازی کنید.
روال تغذیه را اصلاح کنید تا اصلا دچار یبوست نشود.
همسرتان هم در این پروسه مشارکت کنند.
و اگر نتیجه نگرفتید با مشاور اطفال حرف بزنید 💜
ممنونم خانم دکتر
یعنی بنظرتون از الان دگ پوشک براش نبندم؟
اگ نبندم اونم مدفوعشو نگه میداره
اول بازی هایی که گفتم را شروع کنید مامان گل تا حس ترس دلبندتان کمی کم شود، با خانواده حرف بزنید زمینه سازی صورت گیرد، پوشک شورتی مدتی ببندید بعد وقتی خواستید از پوشک بگیرید بله دیگر اصلا نبندید تا یکجا نگه می‌دارد بعد کم کم سازگاری رخ می‌دهد❤️
‌ان شاالله امیدوارم همکاری کنه
ممنون خانم دکتر
بعدا برای ترس هاشم ازتون راهنمایی میگیرم
انشالله مامان جان، مهر و محبت خود را نسبت به او افزایش دهید، در طی این مدت بیشتر صبور باشید ، با صبوری حتما موفق خواهید شد💜💜

سوالات مشابه