Ooma
پرسش (1401/06/18):

حساس بودن زیاد روی بچه

سلام خانما من از وقتی بچم بدنیا اومده دوست ندارم کسی بغلش کنه بوسش کنه یا باهاش بازی کنه چیزی نمیگم ولی وقتی خواهرم یا خواهر شوهرم یا بقیه بغل میکنن هی میخوام بچرو بگیرم بغل خودم باشه
چیکار کنم بنظرتون؟

هیچی تحمل کن عادی میشه برات طبیعیه
عزیزم به این فک کن عمه و خالش چقدر دوسش دارن و دارن با عشق زیاد بغلش میکنن و بچه ی تو نیاز به خانواده داره به کسایی که دوسش داشته باشن و مواظبش باشن و کسی قصد اذیت کردن نوازدت رو نداره اینجوری خودت هم اذیت نمیشی
به مرور خوب میشی. از بس خستت کنه که میخوای یکی باشه ازت بگیره استراحت کنی.
منم پسرم به دنیا اومد بدم می اومد مادرشوهرم بغلش کنه ولی به مرور خوب میشی بعد هی میگی کسی نیست بچمو بگیره قسمشون میدی بغلش کنن
من همین حس دارم ولی ب خانواده شوهر، 😂😂😂😂
اصن نمیرم اونجا. با بچه باری کنن بغل کنن اصن اینقدرررر حرص میخورم 😂 ولی خانواده خودم همش خودم میدم دستشون نگه دارن میرم ب کارام برسم 😂😅🤓
چرا واقعا خودت عمه بشی دوست نداری برارزاده ت رو بغل کنی بوسش کنی بجه ی شما نوه ی اونا هم هست البته من خودم هیچوقت نوزاد رو بوس نمیکنم میترسم مریض شه یه پنج شیش ماه بگذره میبوسم
واقعا چرا بعضیا با خانواده شوهر بدن؟
منکه با جون و دلم میدم به خانواده شوهر و خانواده ی خودم و خوشحالم برای هر دو طرف بچم عزیزه
واقعا خیلیا هستن درک ندارن
من بچه ام ۱۰ روزش بود عمه اش بوسش میکرد تازه مدام عروسی میرفت و با دوستاش بیرون بود
منم فقط استرس داشتم که بچه ام چیزیش نشه
کاش همه این درک رو داشته باشن بچه تا ۶ماه سیستم ایمنی کاملی نداره
این ازاون تاپیکای جنجالی میشه حالا ببینید🤣
چن وقت دیگه ک اذیت هاش شروع شد یجوری وانمود میکنی که اصلا این بچه تو نیست😂
دقیقا🤣🤣
دهنت آزی🤣🤣🤣🤣🤣
من خونه مامانم که میرم اینجوری وانمود میکنم
اصلا انگار بچه مال من نیست
البته از خدامم بود خانواده شوهرم نگهش دارن
اما خب یکم بی عاطفه هستن قبول نمیکنن🤣🤣
اخ دقیقا انگار داری حرفای منو میزنی
🤣
برامن طفلکیا مریضن نمیتونن
ولی نمیدونم چرا برا نوهای دیگش مریض نیست و میدوئه دنبالشون
وقتی خانواده شوهرت به شوهرت یاد بدن با زنتو خانواده زنت بد باش وقتی پرش میکنن میاد خونه با زنش بجنگه وقتی پسرشون خانواده زنشو از خونه بیرون می‌کنه اونا هیچی نمیگن و کلی حرف بارت می‌کنن باید بد بود ، وقتی مادر شوهر من تهدید کرده شوهرم رو خانواده زنت بیان خونه ات میان فحش میدم بهشون تو باشی چیکار می‌کنی ؟؟
کاش زنداداش منم مثل شماهابود روبچهاش حساس بود

اونقدی طفلک رو بچهای دوساله و دوماهش حساسع ک صب ول میکنه میره شب میاد🤣
براشما ادمن برا ما شخمین
🤣🤣🤣
من اون موقع اینطور ندید بدید بازی در میارودم. وای یادم میاد الان خجالت میکشم
بنظرم بخاطر اینکه هورمون ها هم بهم میریزه خصوصا بچه اولم بیشتر خانوما اینطورن
منم ایطور بودم
منم دقیقا ب مادرشوهرم حساس بودم
مقصرم خودش بود از پس ایراد رو بچه میگرفت
عمه شم باید دوس داشته باشه 🤣
یروزم خودش کنارشون باشه شاید خوشش اومد😐🚶🏻‍♀️
دقیقا🤣🤣🤣
ببین بنظرم همه اینطور نیستن
ببین واقعا مادرشوهر من ی ایرادی از بچه میگرفت
چاخان های میکرد مثلا دوماهگیش میذاشتش ایستاده میگفت چرا رو پا واینمیسه😅 تنبلش کردی
یا میگفت من همه بچه هام ۶ ماهگی خودشون جیششون گفتن.
ابن سیینا هم ۶ ماهگی خودش جیشش نگفته چاخان میکرد ها
یا مثلا ازش غافل میشدم خمیر میکشید رو صورتش
یا دنیا امده بود میگفت سرش بده کجه
اخه بعضی خانواده ها هم از همون اول یجوری برخورد میکنن آدم رغبت نمیکنه بچه رو ۵ دیقه پیششون بذاره
مثلا یه حس مالکیت از اول ب بچه پسر دارن که آره این مال ماست و هروقت بخوایم میبریم میاریمش😒
اینجوری میشه که آدم تبدیل به دیجیمون میشه و دوس نداره بغلشم کنن😌😂
منم اواسط اینجور بودم . فرقی نداره ها طرف کی باشه . خواهرم یا هرکی دیگه . یه جور از داخل میگفتم بچه ی منه فقط 😅 . شایدم یه جورایی حسادت میکنیم به بچه خودمون 🤦🏻‍♀️🤣 . قبلنا همه به ما توجه میکردن . حالا هرجا بریم هیشکی مارو نمیبینه . زودی بچه رو میگیرن و میرن . من حتی وقتی به خواهرزاده ام خانومای دیگه رو میگفتن خاله هستا . من میگفتم خاله اش فقط منم . بگین اونا عمه هستن 😅 . الانم به دخترم یه جور حس مالکیت دارم 😅 . ولی کمرنگ تر شده . راحتترم الان
بچه رو غربال میکنن
اگه مو نداره بگن ب داییش رفته😒اگه چشش قشنگه بگه بچه های مااا همشون چشاشون اینجوری قشنگه
اره مادرشوهر منم یه مدت گیر داده بود پای بچه کجه انقد گفت که بردمش متخصص ارتوپد
دکتر باهام دعوا کرد که چرا رو بچه عیب میذاری
یا مثلا پدرشوهرم به بچم میگفت پا پرانتزی در صورتی که همش یه سالش بود طبیعی بود
من هیچوقت بی احترامی نکردم گفتم شاید یه درصد از رو نگرانی بگن اما خب آدم دلش میشکته
خداروشکر پسرم به خودم رفته همه هم گفتن ولی مادر شوهرم از بس حسوده داره میترکه الکی میگه نه بچه شبیه عمه ش ، خود شوهرم میگه بچه شبیه مادرشه اون وقت مادر شوهرم داره خودشو پاره می‌کنه بگه شبیه نیست گفتم اینقدر حرص بزن جونت دراد
وقتی امنیت روانی رو که باید واسه زندگی شخصی پسرشون فراهم کنن رو زیر پا میذارن و خودشون باعث هزارتا حرف و حدیثن چرا باید باهاشون خوب بود؟؟؟ هروقت خانواده شوهر حرف تلخ نزدن و نسبت به زندگی پسرشون حسادت نکردن باشه جاشون رو تخم چشمامون...
دقیقا .
مادرشوهرم وقتی زاییده بودم هی میگف تفه ای سر ممه ات. بزرگ
منم تو دلم میگفتم تف دهن خودت😅
ببین مقصر خودشونن
بگو حرف نزنی نمیگن لالی

خدا شاهد من زایمان کردم تنها بودم بیمارستان بهیار بچه مرتب کرده بود
خانوم بعد ساعت ها اومد من زاییده بودم
بعد تو وضعیت بهانه میگرفت جرا وسایل قنداق نیاوردی من فقط ست بیمارستان برده بودم
ببین تا غافل شدم ای خانوم. با نایلون جا میوه. بچه رو مشمبا کرو بعد با پارچه بسته بندیش کرد
وای من هیچ نگفتم. ولی دیگه فهمیدم بچه بدم دستش هم عیب میذارن هم ناقصش میکنه
وگرنه دایورت به تخم اسب رستم😜😜😜
میگفتی مگه عمه اش زاییدتش
اگه خونواده شوهر درست رفتار کنن که ادم ازشون بدش نمیاد وگرنه شوهر رو پسندیدیم که زنش شدیم و ازشون بچه داریم
دقیقا
مادرشوهر من ازبس فتنه میکرد حرفی بود شوهرمو فرامیخواند فت فات. دخالت
بعد حرف دروغ میذاشت دهنم
ایا اینا از بزرگیشونه؟
من تا جای ک تونستم احترامشون نگه داشتم
ولی بار اخر توپیدم بهش گفتم خجالت بکش تو بزرگتری کم فت فات کن بخدا با فت فات تو پسرت منو طلاق نمیده جا که فتنه زندگی من باشی فکر چهار تا دخترات باش
مادرشوهر ابجیم گفت حق نداری مادرزنتو راه بدی خواهرمم همون طور که اونا دعوا راه انداختن که مامانم نره خونه دخترش اونم دعوا راه انداخت که ننه پسر هم نیاد بعدشم گفت تا باشید پای مامان منو نبرید از خونم
افرین
هرچی ساکت باشه ادم پر رو تر میشن.خوب کرده
فت فات چیه؟
مهتاب ۵ بارداری🥺🥺🥺🥺🥺
برای اینکه کلا بگه شبیه من نیست حاضره بگه شبیه بقال سر کوچه اس
منم همینطورم🤣 بعضی وقتا کلا یادم میره ببرمش خونه😆😆😆
مادر شوهر منم همینه شوهرم و تهدید کرده اگه خانواده زنت بیان اونجا میام فحششون میدم دارم ازش آتو جم میکنم ببینم تا کجا پیش می‌ره تهدیداشو جم کنم زنگ بزنم با مامور برم دم در خونه اش آبرویی می‌خوام ازش ببرم توو کل تاریخ بنویسن
ما کوردا میگیم🤣🤣🤣🤣دو بهم زنی و غیبت
منم اوایل اینجوری بودم.فعلا چون ندید بدید هستیم اینجوریه😆😆😆بعدش عادت میکنی تازه میگی یکی بگیره فقط استراحت کنم
اره. منم کوردم
فت فات از فتنه میاد😅
حرف یکی پیش بقیه بردن
دقیقا منم همینجوریم
تازه خواهر من یواشکی بهش شیر خشک میده که مبادا از بغلش بزاره زمین
پوشکش آخر شب عوض میکنه
اونم خونمون عوض نمیکنم
فقط تا صبح چند بار بهش شیر میدم
صبحم دم درمون وایستاده
واقعا کلافم کرده
همه هم میگن که بیشتر از تو خواهرت میشناسه
ن گلم شاغلن وقت ندارن🤣🤣🤣🤣
واسه توام اینجوریه؟؟؟ 🤣🤣🤣🤣
اولشه همه همینطورین بعد طبیعی میشه از خداته بیان ۵ دقیقه بگیرنش😂
😁😁😁
😁😁😁
هنوز داغی نمیفهمی😂😂
همه اولش همینن بذار دوسه ماه دیگه هر کیو بببینی میدی بغلش یکم نفس بکشی
همه اوایل همینن
ولی من هنوزم همینم😂
البته بچه های خواهر شوهر برادر شوهر خیلی اذیت میکنن بچمو هی باید کنترلشون کنم
میخوان بغل کنن، بوس کنن ک منم نمیزارم
همین تو مخ منه
به نظرم شمام اونا رو بیرون می کردی بفهمن اگه قراره مادر پدر شما نباشن اونام نمی تونن بیان خونه شما
خود خودشه
🤭🤭🤭
اعلان رو روشن میذارم چند وقت دیگه بیا بگو ببینم باز نظرت همینه یا نه 🤣🤣
من که حسابی شب بحث و دعوا حالشو گرفتم ولی ول کن نیست ، هنوز داره کرم می‌ریزه هنوز زهر اصلی من مونده بهش بزنم کمترین توهین دیگه ای کنه شوهرم و تحریک کنه بر علیه من ابروشو توو کل خانواده اش میبرم ، به شوهرمم اخطار دادم کسی آرامش زندگیم و بهم بریزه از سر راه برش میدارم
دقیقاا مثل خانواده شوهر من رفتاراشون خیلی حساسیت زا یه طوری نسبت به دخترم حس مالکیت دارن که انگار پدر مادرش اوناهستن من اوایل دوست نداشتم خیلی باهاش بازی کنن ولی الان چون خیلی باهاش خسته میشم از خدام اونا بگیرنش من یکم استراحت کنم ولی در کل من از رفتاراشون نسبت به دخترم خوشم نمیاد تو دویت داشتن خیلی زیاده روی میکنن ادم حس بدی میگیره
🤣🤣🤣
اره دقیقا. من مادر شوهرم حس مالکیت داشت فکر میکرد خودش زایمان کرده. پسرم یه ماه ش بود کرونا گرفتیم همگی وقتیکرونا گرفتیم دیگه نیومد خونمون حتی یه لیوان آب هم نداد دستمون حالمون خیلی بد بود منو شوهرم پسرمم خفیف گرفته بود دیگه شوهرم به دل گرفت نذاشت دیگه زیاد بیاد سمت بچه ام گفت الکی ادای دلسوز هارو در نیار اگه دلسوز بودی سوپی واسمون درست میکردی
وای خدا اخه چرا بعضیا اینجورین
ما خداروشکر نداریم از این ادما یا بی تفاوتن یا عاشق بچه و نوه ولی بدی نمیکنن
ببین بچه ی ماهش نشد اومد بغل کنه از کمر بچه گرفت گردن بچه داشت ب فنا میرفت..
بچه خوابیده نوزاد میان بیدارش میکنن. ک چی بشه؟ نوزاد میخواست بازی کنه؟؟ فقط گریه اش در میارن و من باید شیر بدم ساکت کنم.
پدرشوهرم فرت و فرت سیگار میکشه میاد بچه بغل میکنه خب بدم میاد بوش بچه اذیت میکنه
همینکارا باعث شده حتی شوهرمم دوس نداره بریم اونجا..
خواهرشوهر ندارم. فقط یه داداش داره شوهرم.
مادرش اصلااا نمیتونه ب بچه برسه. موندم چجوری دوتا پسر بزرگ کرد. اصن ی کارایی میکنن ک هرکی باشه مثل من جرعت نمیکنه بچه دستشون بسپره
افرین یکی دیگه از دلایلم همینه.
ی جوری حرف میزنن ک انگار بچه مال اوناست و من بوقم اینجا. متنفرم از رفتارشون
من خودم شغل شوهرم جوریه ک همش سرکاره همش میگفتم کاشکی پسرم شبیه تو بشه جبران نبودنت هات بشه دلم تنگ میشه برات.
پسرم شبیه باباش شد.. ی عن بازی در اوردن خانوادش از دعای خودم پشیمون شدم. یه چسی میان اصن.
خداروشکر قیافه بچم داره بر میگرده و جدیدا همه میگن داره شبیه من میشه 😂😂
بله بستگی به رفتار طرف مقابل هم داره حالا میخاد هر کی باشه من ببینم رفتاری به ضرر بچه مه مودبانه تذکر میدم با کسی تعارف ندارم خداروشکر مادرشوهرم لجباز نیست و به حرفم گوش میده البته شما بچه ت کوچیکه خیلی حق دارین حساس بشین به مرور حساسیتتون کمتر میشه
نخیررررم خودتو گول نزن باباشه هنوزم😆😆😆🤣🤣🤣
🤣🤣🤣کفر آدمو بالا میارنا
😅😅😅😅
نه جدی میگم😁😁 کلا قیافش داره بر میگرده 😂😂
اره دقیقاااا 😂

سوالات مشابه