Ooma
پرسش (1401/06/10):

فقط میخام گریه کنم فکرای بد میاد به سرم😭😭

خانوما بیاین یه فکری به حالم بکنید فقط میخام گریه کنم دلم داره میترکه نمیدونم دلیلش چیه هی به سرم میزنه که خدا مامانم خدایی نکرده بمیره یا اتفاقی واسش بیفته چیکار کنم آخه خیلی مامانم رو دوست دارم بیشتر از هرچیزی تو دنیا.درستع مامانم هیچ مریضی و اینا نداره خدارو شکر ولی نمیدونم چرا این فکرارو میکنم و اشک میریزم حس میکنم یکی از عزیزامو از دست میدم قرآن هم خوندم فایدع نداره😔😔

الهیب
الهییییی ایشالا هیچی نیس گلم
حامله ای دل نازک شدی بخدا
فک میکردم فقط من از این فکرا میکنم😐😐😐
صلبااااااات🤣
ومنم اینطورم😢
منم بعضی وقتا همین افکار میاد تو ذهنم
مخصوصا وقتی اطرافم مرگ و میر پیش میاد

همش میگم اگه خدایییی نکرده زبونم لال واسه یکی از عزیزانم اتفاقی بیفته من میمیرم اصلا طاقتشو ندارم

ولی سریع حواسمو پرت میکنم صدقه میدم با همسرم حرف میزنم اروم میشم
فکر میکردم فقط من اینطور فکر میکنم
خداروشکر تنها نیستم😐😐
حالا منم به بابام گیر دادم فکر های بد میکنم
هی دستمو گاز میگیرم میگم خدانکنه دشمناش بمیرن
😐
منم از این فکرا میکنم یهو بخودم میام میبینم اشکام داره میریزه😢
بس که شادی نداریم تفریح نداریم دلخوشیامون کمه
همش استرس و دغدغه و چه کنم داریم توی این زندگی
قبلا مردم اینطور نبودن همش دورهمی داشتن
کی میدونست افسردگی چیه
حالا بچه ۵ سالم میدونه
این حالت بیشترم بخاطره بارداریه
منم همینطورم فکرای مسخره میکنم
فک میکردم فقد منم ک این فکرامیکنم🥲
منم این فکرا رو میکنم
عزیزم صدقه بده و فکرت و به یه چیز دیگه پرت کن
به نینی تو شکمت فکر کن
من وقتیم حامله بودم فکرای بدمیومد سراغم 😑 ا
ان شالله ک همه‌ی پدر مادرا سایشون مستدام باشه 🤲🤲
سوره ناس رو زیاد بخونید
اینا وسوسه های شیطونه
منم اینجوریم..خدا مامانامونو برامون حفظ کنه
وای من فکر میکردم فقط خودم اینطوریم
اینجور مواقع سرتو با یه چیز گرم کن از ذهنت بره بیرون
وای چقدربده منم همینجوریم وقتی میرم پیش مامانم برمیگردم خونم همش فکر میکنم زبونم لال اخرین باره دیدمش میشینم کلی گریه میکنم😭😭😭😭
انشالله خدا حافظ همه مامانا باشه انشالله
من شبی که زایمان کردم مامانم شیشه افتاده بود روی دستش تمام رگ و تاندونای دستش قطع شده بود اتاق عمل بود منم خبر نداشتم همش منتظر مامانم بودم بیاد اما نیومد زنگ میزدم ب گوشیش خاموش بود خانوادمم گفتن مامان رفته اتاق عمل برای دستش انقدر حالم بد شد توی اون حال خراب نگران مامانم بودم اخه خونریزی زیاد کرده بود
هاا خیلی حس بدیهه ،منم بعضی وقتا بهش فک میکنم میشینم کلی گریه میکنم ،همیشه استرس دارممم بخدا میگم از عمر منو بگیر به مامانم اضافه کن
منم فکر میکنم میگم سه ماهه بابامو ندیدم یه چیزی بشه میمیرم من🤦‍♀️😭
😭😭😭😭😭😭
خدا همه پدر مادرا رو حفظ بکنه واسه بچه هاشون ،فکرشم عصبیمم میکنه من اگه دور از جون مامانم نباشه منم نیستممم 😔
😭😭😭😭😭
منم به مامانم خیلی وابستم
منم خیلی وابسته م
سلام عزیزم . راه حل برات فقط کتاب خوندنه
منم ی فکرای چرت و پرت میکردم ک خدا میدونه ‌ از وقتی شروع کردم کتاب خوندن عااالیه
عزیزم من همینجوری ام الان درست از ۴ماهگی این جوری شدم
بخاطر بارداریه
من به مردن خودم زیاد فکر میکنم
ینی خودبخود میاد تو ذهنم
از دبیرستان همین بودم الانم ۳۰ سالمه هنوز زندم🤣
از این فکرای چرت همه دارن فکر کنم
آره عزیزم. به خاطر هورمون ها هست. منم همینجوری میشم. دیروز رفتم تو اتاقی که برای دخترم چیدم، کمدش رو باز کردم. نشستم لباس ها و کفش هاش رو نگاه کردم بعد هق هق گریه کردم که من تو رو خیلی دوستت دارم. نکنه مامان خوبی نباشم. نکنه زود به دنیا بیای. اینا واسه هورمون هاست.
باید مراقب بعد زایمان باشیم که افسردگی نگیریم
منم همین مشکل و دارم
مامانم تنهایی بزرگم کرد ب حدی وابسته بهش هستم ک میگم اگه نباشه قطعا میمیرم
واقعا منم راهی براش ندارم ک چطور خودم و کنترل کنم
عزیزم برو پیش روانشناس
خداروشکر مادرت سالمه وکنارته پس از وجودش لذت ببر تقریبا همه ما ممکننه این افکار سراغمون بیاد راه گریزی نیست ولی بهتره بهش پرو بال ندی و به جاش پنج تا آیه الکرسی برای سلامتی عزیزانت بخونی
نمیدونم گفتنه این حرف الان درسته یا نه.
ولی همیشه اینو مطمین باشید هر اتفاقی توی دنیا براتون بیفته بهترین خواهد بود.حتی اگر تلخترین برای شما باشه.من ۳ماهه مادرمو از دست دادم همین ۱دختر هستم و به شدت به مادرم وابسته بودم.نمیگم راحته.ولی خداشاهده همون خدا چنان صبری میده که باورم نمیشه من همون دخترم.فقط به آرامش مادرم فکر میکنم.اوایل میگفتم من میمیرم.ولی الان نه.مادرم فقط ۱۰ روز رفت بیمارستان با پای خودش برای عمل و دیگه برنگشت.جوون بود و هزار آرزو داشت.حتی یه نوه هم ندید.ولی میگم حتما حکمتی بوده.شاید اگر میموند خودش بیشتر اذیت میشد.برادرم هم خارج از کشوره.و من و پدرم و شوهرم اینجا تنها.
به چیزهای بد فکر نکنید و بدونید خدا هیچوقت برای بنده هاش بد نمیخواد.برای من مرگ مادر بدترین اتفاقی بود که میشد بیفته.ولی من سعی کردم باور کنم که از دیدگاه خداوند برای من بهتر خواهد بود
اشکال نداره منم همین طوریم. البته من فهمیدم این فکرت بخاطر افسردگیه بعد از زایمانه . میخوام برم پیش روانشناس ویزیت بشم
واقعا خیلی حس بدیه😭
مهشید جان اول بهت تسلیت میگم دوم اینکه واقعن خدا صبرشومیده اگه اینجوری نبود که همه از غم ازدست دادن عزیزاشون دق میکردن و دنیا تموم میشد
واای بخدا منم اینطوریم یعنی روزی نشده ک بخدا فکر نکنم ب اینچیزا

سوالات مشابه