سلام دخملا بیاید یکم حرف بزنیم دلمون پوکید

منم بیمه سلامت دارم کلا داغونه هیچ مزایی هم نداره

بعدم اینکه خیلی مهمه وقتی استارت از پوشک گرفتنو زدی دیگه ب هیچ عنوان دوباره بچه رو پوشک نکنی

اگه بخوای پوشکشو در بیاری یاد نگیره باز پوشک کنی
و اینکارو تکرار کنی
بچه دچار دوگانگی میشه و یاد نمیگیره

من وقتی پوشک پسرمو از پاش در اوردم دیگه اصلا پوشکش نکردم
حتی وقتی میرفتم بیرون
یا خونه مامانم یا مادر شوهرم

اینم ب یادگیریش خیلی کمک کرد
چون فهمید دیگه از پوشک خبری نیست

لعنت بهشون .اعصابم خرابه . لعنت به صاحب مملکتمون اونوقت پز هم میدن بیمه سلامت واسه همه رایگان کردیم 😏

اره
خودمم فک نمیکردم زود یاد بگیره
اما تشویق کردن و جایزه دادن
پوشک نکردنش
امادگی ک خودش داشت
صبرو حوصله خودم ک وقتی جیش نمیکرد حتی شده نیم ساعتم تو دسشویی میموندم
یا اینکه اگه اولش شلوارشو خیس میکرد واکنش نشون نمیدادم
باعث شد زود یاد بگیره

واقعا چطور میتونیداز پس دوتا بچه بربیاید تواین اوضاع خراب مملکت؟ آدم توخرج خودش هم میمونه.تابرسه بچه اونم دوتا خدا خودش کمکتون کنه‌

خواهش میکنم گلم
حال کن با پسرت و لذت ببر از دخترت که الان تو وجودت حسش میکنی که شاید در اینده دیگه بارداری رو تجربه نکنی و از مادر بودنت لذت ببر ، خانومی کن ، هر وقت فرصت کردی به جای فک کردن به داشتن شغل ، به خودت برس ، تا یه مامان پرانرژی و خوشگل باشی این لحظه ها رو با فکر کردن به کار و درامد و.... حیفشون نکن ،
کار کردن و درامد داشتن وظیفه مرد خونه س و تو هر چقد پول خواستی بخواه که هر ماه به حسابت بریزه 😉

افرین بهت مامانی
تو چه سنی بود بچتون؟

سلام خانوما ببخشید ی سوال متفرقه داشتم لطفا جواب بدید
امروز واکسن پسرمو زدم الان دمای بدنش ۳۷.۴ هست
پاراکید بهش دادم از صبح
الان این تب محسوب میشه؟
باید چیکار کنم؟؟

عاشق بچه هام ولی هم حالم خرابه هم شرایطش نیس . ولی باید به سختی هم شده بخونم واسه آزمون خودم نجات بدم. ۳۱ سالمه فوقش چندسال دیگه بتونم بچه دارشم. باید زودتر شاغل شم وجداشم تابتونم مجدد ازدواج کنم . دوشبه خواب میبینم طلاق گرفتم وبایه پسرخوب آشناشدم . گاهی میزنه سرم خیانت کنم .ولی وقتی باهام خوبه پشیمان میشم

ممنون عزیزم
دو سالو دو ماهش بود

عزیزم دمای بدن با زیر بغل از 37.2 ب بالا تبه
نگران نباش تبش بالا نیست فقط استامینوفنو سر وقت بهش بده

نه عزیزم این دما بعد زدن واکسن طبیعیه. حواستون باشه بالاتر از ۳۸ نباشه، قطره رو به موقعش بدین ، بالا نمیره نگران نباش

پاراکید چن برابر وزن و چند ساعت یکبار بدم

واکسنای قبلیش ی ذره هم تب نکرد
نمیدونم چرا اینسری تب کرد واسه این نگران شدم

2 برابر
24 ساعت اول هر 4 ساعت باید بدی

ممنون از راهنماییتون🌹🌹

👀👀👀

شما خودت تجربه شو داشتی
بنظر منم بهترین کار اینه ک اول زوجین از رابطه خودشون مطمئن بشن بعد اقدام کنن واسه بچه دار شدن

👍👍👍👍آره واقعا

خا

این تب، پایین ۳۸ درجه خطرناک نیس که عزیزم ، طبیعیه بعد واکسن ، بالا رفتن حدودی دما ی بدن به خاطر واکنش بدن به واکسن هسش که یعنی سیستم دفاعی بدن فعال شده

اشتباه کردم هر ۶ ساعت بش دادم
بهداشت احمق ک گفت نده تا تب کنه بعد بش بده

اینکه بی حاله طبیعیه؟

اره

واکسن ۶ کلا یکم سنگینه

لنا سر هیچکدوم اذیت نشد جز ۶

اره عزیزم ، به خاطر قطره استامینوفن هسش

نگران نباش اشکال نداره خوب میشه

واکسن ۶ ک همون چهاره
۴ اصلا روش اثر بدی نداشت برا این یکی تب کرد

ممنون خانومای گل

لنا فقط ۶ تب کرد و اذیت شد
نگران نباش طبیعیه

استا سر موقع بده

وای من دارم زیر پتو تند تند اشک میریزم 😭

آره دقیقا. حالا اختلافهای من وشوهرمم همیشگی نیس وقتای خوب هم داشتیم ولی خب سرچیزای بیخود همش کل کل میکنیم میشه دعوا . من لجبازم اون ازمن لجبازتر. ولی خب شرایط جسمی من و اقتصادی فعلا مناسب نیس برا بچه. واینکه حتی اگه اتفاقی بچه دارشدم هیچوقت هیچوقت جلو چشم بچه دعوا نمیکنم مثل کاری که مادرم میکرد

😳 چه حرفیه اخه ، قطره رو میدیم که تب بالا نره ، و هر ۴ ساعت روز اول

عجب دنیای کثافتیه بخدا

چرا

با شوهرم بحثم شد خیلی ناراحتم کرده انقد دلمو شکسته که بخدا اصلا نمیتونم تحمل کنم

بنظرم در این حد بحث تو زندگی همه هست
با این اوصاف چرا ب جدایی فک میکنی؟

سارا تو چت شده

مثل من . این مردا اصلا ثبات ندارن .فشار اقتصادی هم بی تاثیر نیس

شوهرم میدونست من مریضما اما اصلا از روزی رفته حالمو نپرسیده بعدم که بهش گفتم دست پیش گرفته پس نیوفته

اصلا واقعا حس میکنم اندازه قبل دوسم نداره

قبلا بخدا هی حالمو می‌پرسید 😭 حتی از روزی که رفته فقط چت کردیم اصلاااا تلفنی حرف نزدیم

بخدا قبلا دیوونه میشد

چی شدی مگه
چند روزه رفته

نمیدونم شبها که حالم بدمیشه این فکر میاد توسرم .

آخه ک نباید دل بشکتن 😭

رفته کجا؟

اینا ک تو بهداشتن واقعا بی سوادن اکثرا

😭😭😭

من ۱ماهه ک دهنم آفت زده اما این آخری بدترم شدم تب میکردم شبی میخواست ک بره دید
یک هفتس رفته

جاده

بخدا انقد حالم بده پسرم خوابه حتی دوس ندارم بلند گریه کنم زیر پتو فقط دارم اشک میریزم و چاره ندارم

واقعا ایکاش خدا مارو اصلا محتاج به محبت یه مرد خلق نمیکرد . متاسفانه ذات بشر بخصوص ما زنها اینه که احتیاج به محبت و احترام بیشتری داریم ومردها اینو درک نمیکنن‌ . البته بعضی نه همشون

خیلی دوسم داشت خیلی بهم توجه میکرد الآنم گاهی اون کارا می‌کنه هاااا اما ی جور دیگه شده حس میکنم مهدی قبلا نبست

ساراجان بعد زایمان آدم حساس میشه منم تا چند ماه فکر میکردم شوهرم مثل سابق دوستم نداره ولی کم کم متوجه شدم اشتباه میکردم بهرحال این نفر سوم یخورده رو رابطه اثر میذاره

دقیقا 😭این کثافت می‌دونه من چقد حالم بده چقد تنهام می‌دونه حرفاش چقد حالمو خوب می‌کنه اما دریغ می‌کنه

آخه رفتارش قشنگ فرق کرده جور دیگه ای شده

اون توجهی قبلا داشت و نداره

مردا نباید بفهمن بهشون شدید وابسته ای

این آشغال خودشم وابسته منه
دق میکرد اگر باهاش قهر میکردم اگر حرف نمی‌زدم اما الان ی هفتس رفته ما تلفنی حرف نزدیم فقط چت نه اون زنگ زده نه من

علاقهمرد بیشتر باشه خیلی بهتره

شاید فشار کارش دیگه کم تحملش کرده . شوهر من که همش از سختی های شغلش میناله ‌وفکرکنم بیشتر مشکل اعصابش هم بخاطر شغلش باشه چون سر وکارش با مجرم ودادگاهه .

دوسم داشت از من خیلی بیشتر دوسم داشت حاضرم قسم بخورم اما حالا اینجور شدع

شاید فکر میکنه درگیر بچه ای اکهاذیت میشی خودت زنگ بزن چه اشکالی داره

از اول همین بوده شغلش روزای سخت تر از الانم ما داشتیم اما باهم همیشه خوش بودیم و همو آروم میکردیم اما الان 😭😭

شاید فکر کرده خوب شدی ک نپرسیده
میدونی کلا بعد زایمان ادم حساس تر میشه
بعدم عزیزم شایدم اونم مثل تو ناراحته ک بهش زنگ نزدی
همونطور ک ما خانوما از همسرمون توقع داریم بهمون زنگ بزنن اوناهم یوقتا همچین انتظاری از ما دارن

میتونست زنگ بزنه چون چت که بیشتر وقت میگیره تا تلفن

تنهایین؟

دلتو بد نکن خودت بهش زنگ بزن از زبون بچه صحبت کن بگو بابایی دلم برات تنگ شده چرا یه زنگ به من نمیزنی

چی بگم والا یه روز بشین باهاش صحبت کن ببین علتش چیه

آخه ی باز بهش گفتم که هنوز خوب نشدم گفت خوب میشی 😑
ی زنگ یعنی نمیتونست بزنه؟

آره

ببخشید خانم گل شما کدوم استان هستین البته اگه دوست داشتین بگین

بجای فک کردن ب لحظات بدی ک باهم داشتین
ب روزای خوبتون فک کن
ب خوبی هایی ک در حقت کرده
ب ویژگی های مثبتی ک داره

من کرمانی ام عزیزم
چطور مگه؟

😔😔😔با ناراحتییی که امشب کرد دیگه پیامشم نمیدم

همش از زیرش در میره میگه نههه اینجوری نیست تو فکر میکنی هی میگی من بیشتر شده علاقم کمتر نشده

خیلی غیرتی بودنش ولجبازیش خیلی رومخه

مردا فکرشون با ما فرق میکنه حتما فکر میکنه خوب شدی من شوهرم گاهی برای کار میره ییلاق سه چهار روز میشهمن بهش زنگ میزنم ما این چیزارو نداریم

همینطوری کنجکاوی😁

کارشو تایید نمیکنم
اما همونطور ک تو توقع داری بخاطر بیماری بهت زنگ بزنه و حالتو بپرسه
اونم توقع داره وقتی بخاطر شما میره سرکار و چند روز ازتون دوره
اونم تو جاده بهش زنگ بزنی حالشو بپرسی

وقتی بهش گفتم دهنم بدتر شده گفت خوب میشی
در صورتی قبلا می‌گفت الهی بمیرم خوب میشه غصه نخور مواظب خودت باش یا هی تند تند میپرسید بهتری

عزیزم بالاخره هر ادمی ی سری ویژگی های مثبت داره
ی سری منفی
اگه بخوایم رو خصوصیات منفی همدیگه زوم کنیم زندگی برامون سخت میشه

من از همون موقعی که می‌ره بهش پیام میدم مواظب خودت باش هر شب شب بخیر میگم هی پیام خسته نباشید میدم

شاید فکرش درگیره البته حق میدم بهت ناراحت بشی ولی به جای خودخوری بهش زنگ بزن یا وقتی اومد باهاش بحرف تو دلت نریز

خودت داری میگی ی زنگ نمیتونست بزنه ک وقتشو کمتر میگیره
بعد خودت پیام میدی؟؟؟ 😐
پیام دادن هیچوقت جای زنگ زدنو صحبت کردنو نمیگیره خودتم اینو میدونی

کلی پیام دادم بهش گفتم که بابا من دلم میترکه تو اینجوریی کلا جواب نداده

آخه وقتی دوسه بار زنگ میزنم میبینم جواب نمیده یا میگه بعدن زنگ میزنم نمیزنه دیگه انگار دلم سرد میشع

بگو درست میگی ولی شرایط منو درک کن تازه زایمان کردم ازلحاظ هورمونی ریختم بهم احتیاج به محبت بیشتری دارم .بیشترازگذشته منودرک کن مرسی .به زبان بگیرش اگه دیدی تاثیرنداره ولش کن براخودت یجوری خودت سرگرم کن تاکمتر احساس افسردگی کنی. من گاهی که ورزش میکنم و درس میخونم این افکار کمتر اذیتم میکنه ولی بیکار میشم افکارمنفی میادتوسرم وحالم خرابتر میشه مثل امشب

من با اینکه شوهرم شبا از سر کار میاد خونه حالا ن هر روز اما بیشتر وقتا بهش زنگ میزنم

خیلی خوشحال میشه

فکر نکن حالا تو اول زنگ بزنی کوچیک میشی باز بستگی به نوع رابطه داره ما که این چیزارو نداریم مثلا شوهرم جلوی مادر خودم یا مادر خودش کلی کار خونه انجام میده جاروبرقی میکشه پس باید با خودش بگه من کوچیک میشم

عزیزم زودرنج شدی
تنها بودنو رسیدگی ب نوزاد سخته
حساس تر شدی

خره نمی‌فهمه 😭😭😭
دست پیش میگیره پس نیوفته
هی میگه من هزار بدبختی دارم من لاغر شدم خانوادم بهم گیر میدن هی میگه منم دارم شبا با قرص خواب می‌خوابم
حالا جالبع همه اینارم از چشم من میبینه

شوهر من جلو ننش حتی محبت نمیکنه 😕

تازه بعضی مردا هم لوس میشن میبینن خانمشون به بچه زیاد محبت میکنه یخورده خسود میشن فاصله میگیرن

سارا الان یکهفته اس تنهایی؟
خونه بابات نمیری؟

😭😭😭😭نمی‌دونم اما واقعا دارم عذاب میکشم و تنها کسیم می‌تونه نجاتم بده خود احمقشع

آره
نه نرفتم
فردا یا پس فردا میرم

مثل شوهر من همه چی میگه تقصیرتوئه .شوهر توهم لجبازه . پس بهتره بی محلش کنی

برو اینطوری بهتره حال و هوات عوض میشه

این حسود شده خیلی
اما خب خودشم ب بچه بیشتر محبت می‌کنه

😔😔😔انگار من لاغرش کردم من باعث مشکلاشم و قرص خواب خوردنش

خوبه نی نی داری باهاش خودت سرگرم کن. من ایکاش یه بچه میبود حال هوام عوض میکرد . بچه ها عشقن

واقعا افرین بهت
یادته درباره من چی میگفتی
من حتی ی شب نمیتونم تنها بمونم
اونم با بچه دو ساله🤣🤣
خجالت کشیدم🤭

باور کن بازم عوض نمیشه یاد این میوفتمم

خداروشکر میکنم که دارمش اگه نمی‌بود زندگیم متلاشی میشد
اما خیلی زود بود

کاش منم از همون اول تنها نمیموندم 😔
که الان انقد وابسته فقط ب شوهرم نبودم

اینو از کسی که تجربه دوتا زندگی رو داشته قبول کن خودت رو وابسته نشون نده محبت بکن ولی گدایی نکن انقدر فکرتو درگیر نکن

😔😔
آره همه ی تلاشمو میکنم از این ب بعد باید بفهمه که مهم نیست

منم میترسم ولی کنار میام با ترسم البته فقط یه شب تنها موندم خونه بقیه شبارو میرم خونه مامانم اونا هم از خداشونه

آره باید آمادگیش هم داشته باشه آدم. ولی من واقعا دلم پر میزنه یه بچه توآغوش میگرفتم 😥😔متاسفانه خواهرزاده وبرادرزاده ای هم ندارم. ولی وقتی بابچه های جاریم وخواهرشوهرم بازی میکنم انقد حالم خوب میشه ‌

البته این احساسات آزاردهنده اوایل طبیعیه دو ماه بعد اوضاعتون بهتر میشه نگران نباش

اتفاقا بنظر منی ک حتی ی شب نمیتونم بدون شوهرم بخوابم
تو وابسته نیستی
و خیلی خوب با این قضیه کنار اومدی
من شوهرم کنارم بود
ولی تا دوماه بعد زایمانم کلا خونه بابام بود
تو با اینکه سنت کمه اما خیلی زود و خیلی خوب مستقل شدی

الهی که هرچه زودتر نی نی خودت بیاد و حالتو خوب کنه

آره مردا زنهای خیلی وابسته دوس ندارن . من تااونجا که بتونم بی محل میکنم

خداکنه 😔

منم وقتی جدا شدم خاهرزاده هامو برادرزاده هام حالمو خوب میکردن بجه ها واقعا انرژی مثبتن

من انکار معتاد حرفاشم که فقط دلمو قرص و آروم کنه

من هم میترسم هم دلم خیلی تنگ میشه

تازه من خونم روبرو خونه بابامه اما اگه شبی تنها باشم زنگ میزنم مامانم میاد پیشم🙈

من یاد گذشته ی خودم میفتم از خودم بدم میاد

ن افراط خوبه ن تفریط
بس محلی زیادی هم سردی میاره

مرسی😭😭😭😭وقتی یه بچه بغل کسی میبینم دلم بدتر میسوزه برا خودم . احساس میکنم هیچوقت مادر نمیشم

من باید جوری باشم که بدم نیاذ از رفتاراو

م

خدا برات حفظشون کنه هم همسرت هم پدرمادرت

مهم نیس مهم اینه درس عبرتی شد برات

یخاطر سن کمته عزیزم
و اینکه تازه اول زندگیته

نگو اینجوری انشالا که ب زودی زود. مامان میشس

ان شاء الله تجربه ش میکنی منم همین فکرو میکردم ولی لطف خدا بسیاره

ممنونم عزیزم
خدا حفظ کنه عزیزان شمارو

بهش میگم سنم کمه درکم کن میگه من ب اندازه کافی اوایل ازدواج درک کردمو تورو بزرگت کردم خودمو آب کردم دیگه بسه 😕

انشالله وقتش ک برسه خدا ی نی نی ناز میذاره تو دامنت

مرسی. باز پناه برخدا😔

خودش چند سالشه مگه😐

قربونت برم ممنونم

۲۴

البته چند ماهه رفته ۲۵

سلام
منم دقیقا مشکل شمارو دارم اونقدر دوس دارم درسمو ادامه بدم برم سرکار.اما شوهرم نمیزاره 😞😞🤥🤥

پناه بر گاد
خودشم سنی نداره ک
چ حرفا😐

عزیزم سعی کن به خودت بجه ت برسی به شوعرت هم محبت کن در کنارش ولی هی نگو درکم کن هی ناله نکن تو که آروم باشی شاد باشی اونم خودبخود خوب میشه

اما خب چون از ۱۳سالگی تو جاده کار کرده خیلی انگار جا افتاده ترع

میگه من تا ب تو فهموندم زندگی یعنی چی خودم آب شدم نابود شدم

اینطور نگوکه سنم کمه اتفاقا خیلیا سن کم ازدواج کردن ولی خب سیاست دارن . خودت دیگه جلوش ضعیف نشون نده . یه روزی بر علیه خودت استفاده میکنه

آخه ی چه زود رفته تو بازار کار مثل شوهرمن از بس پدرش بی مسئولیت بوده ولی خداروشکر این ژنش به داییاش رفته

🥺🥺🥺🥺خیلی سعی میکنم اما دلم ک تنگ میشه ها ریده میشه تو همه چی

بهش بگو ک اگه تو فک میکردی ک من بچم و معنی زندگی رو نمیدونم پس برا چی اومدی خواستگاری 😐

من اول ازدواج خیلی بچه بودم اما رو به رو خیلییی بهتر شدم

وای خدا چقد خودش بیشتز از تو نشون میده . مقصرخودت بودی که ضعف نشون دادی تااین حد عزیزم

این ژنش گوهه خاک بر سر

همین دیگه میگه عاشقت شدم خب
گفتم خودم بزرگش میکنم و سر بزرگ کردنت موهام سفید شد ،😕

اتفاقا مردا تو هر سنی ک باشن بچه ان🤣
بعدم اینکه مردا کلا از خانوما دیر تر ب بلوغ فکری و عقلی میرسن
برا همین میگن ک بهتره برا ازدواج سن خانوم کمتر باشه

سارا ببین چیکار کردی ک خودشو. در حد پدر میبینه برات🤣🤣

آخه اون اوللا تند تند زنگ میزدم پیام میدادم انقد ک رو عصابش بودم نمیزاشتم بره جاده انقد اشک میریختم تا نمی‌رفت یا اگر می‌رفت هر ساعت پشت تلفن گریه میکردم خلاصه قبول دارم اذیتش کردم اما بچه بودم کم سن و سال بودم دوسش داشتم

میفهممت ولی خویشتن دار باش یه مدت خودتو کنترل کن دیدی بهتر نشد یه روز از نزدیک که حالش خوبه باهاش صحبت کن بهش بگو میدونم دوستم داری ولی دوست دارم بیشتر نشون بدی من هیجوقت به شوهرم جدی گله نمیکنم که فاز بگیره مثلا با خنده گفتم قبلا میرفتی سرکار منو بوس میکردی میرفتی ولی الان فقط پسرتو میبوسی اونم گارد نگرفت قبول کرد حرفمو

😆😆آره گاهیم میگه دخترم

همه سعیمو میکنم دعا کنین بتونم 🥺

میتونی بخصوص که الان تنها نیستی پسرت هست که باهاش مشغول باشی فردا هم برو خونه مامانت حالتلهتر میشه

بهتر

بخدا همه امیدمه نگاش میکنم امیدوار میشم ب زنده بودنم

وای بااین حرفش اعتماد بنفس تورو بدتر خراب کرده . حتی اگه بچگی زیاد کردی ولی اون نباید بزنه توروت. بگو بچه نبودم وخیلیم میدونستم فقط چون زیادی عاشق بودم تورو خیلی پخته ترازخودم میدونستم که الان میدونم اینطورم نیس ‌. ما دریه حدبودیم وهستیم . ازخودت پیشش تعریف کن همیشه. من مادرم ساده اس بااینکه ۲۵سالم بود به شوهرم میگفت بچه اس تاحالا آشپزی نکرده . چون دلش نبود منوشوهر کنم اونم به این آدم . سیاست هم نداره مادرم . ولی خواهرمم اونبار بهش گفت اتفاقا بهاره ازهممون عاقلتر بوده . دیگه دهنش بست . ولی گاهی هنوز حرف مادرم میزنه توروم. ببین اکثر مردا خیلی سواستفاده گرن‌. خودت دیگه جلوش قوی نشون بده

الان تو مثل 3 سال پیش منه ک ب شوهرم میگفتم چرا مثل قبل تند تند برام گل نمیخری🤣🤣
اخه تو عقدمون و اوایل عروسیمون خیلیییییی برام گل میخرید
اما وقتی افتادیم تو جریان زندگی فهمیدم همین ک برا مناسبتا برام میخره کافیه

آره اشتباه کردم خودم 😔😔باید درستش کنم هنوز ک دیر نشده

گل خریدن ی چیزی
آخه لفظیم سخته این دل منو ب دست بیارع؟

۱۹ سالگی ازدواج کردی؟ دختر عمه من ۱۵سالگی ازدواج کرد اونم شهر غریب هربار گریه میکرد ازخانواده اش دور میشد . واصلا آشپزی بلد نبود حتی یه چایی بلدنبود دم کنه . ولی اصلا جلو شوهرش ضعف نشون نمیداد‌ وقتی شوهرش ماموریت بود اگه دلتنگی میکرد به خانواده اش زنگ میکرد بافتنی میبافت .آشپزی یاد گرفت. خلاصه خودش سرگرم میکرد

۱۶ازدواج کردم

بابای منم میگفت دخترم تا حالا فقط رفته مدرسه اومده ناهارش اماده بوده مامانش نزاشته غذا بپزه ک یاد بگیره
شوهرم گفت اشکال نداره املت میزنیم از بیرون غذا میگیریم تا کم کم یاد بگیره🙈

از اول میگفت الان نمیگه؟

آره از همون اول می‌گفت چند وقته اینجور شدع

الان نه
اما یوقت ک حال جفتتون خوب بود بی ناراحتی بی گلگی بی دعوا بهش بگو من میدونم دوستم داری اما نیاز دارم ک بشنوم

زود ازدواج کردی ولی اشکال نداره ازاین ببعد باسیاست رفتارکن عزیزم اونم درمقابل این مرد بااعتماد بنفس و زرنگ ‌.بااینکه اونم سنش کمه ولی فقط اعتماد بنفسش بالاس . اونم اشتباهات و احساساتش درحد توعه فقط چون مرده غرور داره

😔😔😔😔کاش بفهمه حرفمو

سعی خودمو میکنم

من نمی‌خوام واقعا زندگیم خراب بشه

اونم فقط بخاطر پسرم

وگرنه خیلی وقت پیش جدا میشدم

هر حرفی رو اگه بوقتش بزنی
اگه با آرامش صحبت کنی گوش میکنه

🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️واقعا خیلی بده اینطور بچه خودشون تخریب میکنن ازرو بی سیاستی. مادر من دیروز میگه خودت نسوزونی 😐😐😐 ۳۱ سالمه خیال میکنه سه سالمه‌.سرش داد زدم .

😘میکنم این کارو از جاده ک بیاد

ن اتفاقا این تخریب کردن نیست
بابای من اینجوری میگفت ک بعد ازدواج ازم توقع نداشته باشن همیشه غذام حاضر باشه
همش در حال بشور و بساب باشم

بعدم میخواست ببینه ک چقدر شکم براش مهمه
یا اینکه ایراد بگیره یا ن
کمک حال هست یا نیست

جدایی اونم بخاطر این مشکل ساده خنده داره. شوهر من خیلی یکی ازمشکلاتش بزرگه اونم اینکه نمیزاره تنها جایی برم خیلی بهم برمیخوره آخه تا ۲۵ سالگی آزاد بودم دانشگاه و سرکار میرفتم . بهش گفتم من خوشم نمیاد کسی محدودم کنه ولی رفتارش عوض شد کم کم. انگاری که منو نمیشناسه ‌ .

مامان منم به خاستگارا اینو میگفت که زیاد از ما توقع نداشته باشن🤣🤣🤣

من قبل ازدواجم ی دختر بی عار بودم که سرم فقط ب دوستامو بیرون رفتنو خرید و لاک زدنو آهنگ گوش کردن میگذشت

آره مادر منم میگه اینطور گفتم که پرو نشه همش تورو بزاره بشور وبساب ولی خب حرفشون اشتباه بوده بنظرم وازبی سیاستی بوده حرفش چون شوهره اعتمادبنفس کاذب میگیره

انشالله کم کم برمیگرده ب حالت قبل
فقط تو بیشتر درکش کن
کمتر گله کن
بیشتر بهش زنگ بزن پیامای عاشقانه بفرست
و اینکه همیشه قدردان باش حتی برای کارای کوچیکی ک برات انجام میده

اتفاقا برعکس بنظر من خیلی هم حرف با سیاستیه

چون با این حرفا میتونی بفهمی طرفت چند مرده حلاجه
تورو. برا پختن و شستن میخواد
یا برا خودت

بچه ها من برم سرم خیلی درد میکنه حالت تهوع گرفتم . لیلا جون هروقت اومدی تاپیکت پاک کن . هرکار میکنم چتام پاک نمیشه. یه چیزایی گفتم دوس ندارم یواشکی
شوهرم گوشیم بگیره بخونه 🤣بااینکه به گوشیم رمز زدم و نمیدونه این برنامه چت داره ولی خب باز احتیاط شرط عقله

چی بگم والا. شاید

انشالله مشکلات همه حل شه .شبتون خوش ❤

آمین

من هزارو یکی مشکل سخت و از سر گذروندم همین یکی نیست 😔اما فقط بخاطر بچم

انشالا 😔

غزل جان منم دوماهه مادرمو از دست دادم

سلام دوست عزیزم من الان آروز دارم نه درس میخوندم نه شاغل می بودم فقط خدا بهم بچه میداد بخدا تمام زندگی کارنیست من الان از تنهایی فرار میکنم که برم سرکار خونمون سکوت وکوره هروقت خونه باشیم نهایت نیم ساعت حرف می‌زنیم من سرم گرم میکنم به گوشی وشوهرم تلویزیون مبینه یهو خوابش میبره دوباره روز از نو روزی ولی شما چی میتونی با بجه ها ت مشغول باشی بعد دنیا اومدن بچه ت دوباره تلاش کنی ودرس بخونی هیچ وقت دیر نیست

سارا پیامات خوندم یاد خودم افتادم منم مث تو بودم خودمو نابود کردم گریه پشت گریه برا اینکه دیگه شوهرم مث اول نمیگفت دوست دارم خودشو نمیکشت برام الان فهمیدم بخدا که الکی خودمو نابود کردم منم مث تو تو دوران سخت اول بچه داریم نیاز به توجو زیاد شوهرم داشتم ولی شوهرم انقد سرش شلوغ بود وقت نمیکرد مث قبل وقت بزاره برا من حرفاتو خیلی خوب درک کردم منم معتاد شوهرم بودم شبا بدون اون خابم نمیبرد ولی الان بعد یه سال فهمیدم طبیعت زندگیه این همیشه اینطور نمیمونه که مث روزا اول شوهر هی مث پروانه دور ادم بگرده بگه دوست دارم کادو بخره گل بخره البته منم هنوز عادت نکردم بعضی وقتا انقد گریه میکنم میگمش چرا مث اول قربون صدقه نمیری خودتو پرپر نمیکنی برام ولی وقتی حالم خوبه میفهمم چهارسال از زندگیمون گذشته یه بچه داریم همیشه شرایط قرار نیس گل بلبل باشه خیلی ناراحت شدم حسایی که خودم درک کردمو یکی دیگه هم داره درک میکنه

ببخشید ولی حرفتون قبول ندارم مگه ما ادم نیستیم چرا اونی که همیشه حق بهشو خستس و اعصاب نداره مردا هستن نه زنا ما خو لطیف ترین ما خو بیشتر احتیاج به محبت داریم اگع ما وظیفه داریم زنگ بزنیم پیام بدیم صددرصد اونم بابد همین کارارو بکنه که نمیکنن دست پیش میگیرن پس نیوفتن

ان شاالله دامنت سبز شه عزیزم و زندگیت سامون بگیره

منم وقتی سرکار میرفتم میگفتم خوشبحال زنای خانه دار بخصوص اونی که سرش با بجه گرمه الان گاهی وقتا حوصله م سر میره ولی هنوز دلم برای کارکردن تنگ نشده اگه مشکل مالی نباشه که اصلا دلم نمیخاد برم کار کنم درسته استقلال خوبه زن احساس قدرت میکنه ولی کار بیرون زن رو زودتر شکسته میکنه مگه اینکه یه مار نیمه وقت با یه حقوق خوب و بیمه داشته باشه کار صبح تا غروب واسه خانم متاهل خوب نیست بخصوص بچه هم این وسط باشه الان از محل کارم چند بار تماس میگیرن برگرد با حقوق بهتر میگم ولش کن اگه تا ظهر میخاین که باتوجه به کارشون که مشتری مداره واقعا نمیشه سخته

اگه درست حرفامو. میخوندی میدیدی ک گفتم شاید
و. نگفتم حتما همینطوره
بعدم من فقط گفتم شاید دلیل اینکه فک میکنی مثل قبل بهت ابراز علاقه و دلتنگی نمیکنه اینه ک حس کرده این نگرانی و تماس ی طرفه اس
شاید. اونم توقع داره همونطور ک بهت زنگ میزنه حالتو میپرسه یوقتایی هم تو بهش زنگ بزنی بالاخره تو جاده اس خطره، خستگیه، تنهاییه، دلتنگیه توقع زیادی نیست اگه انتظار داشته باشه ده بار اون زنگ میزنه دوبارم تو زنگ بزنی

همین

من کی گفتم حق با مرداس
ما ادم نیستیم احتیاج ب محبت نداریم 😐😐😐😐😐😐