Ooma
پرسش (1401/04/02):

خونریزی بعداز برداشتن رحم

دکتراوما خسته نباشید مادرم ده سالی میشه رحمش روبرداشته از دیشب خونریزی دفع لخته داشته ۵۲ سالش هستش
ازچی میتونه باشه خونریزی؟

دیووونه 🤣🤣🤣🤣
خوبه کم نمیاری تو حرفا
وییی خدا حفظشون کنه ماشالله بهشون🤩🤩🤩
کاش دوباره برگرده دلم واسش تنگه
با عکس دوقلوها همیشه ذوق میکردیم چقدر
ای جونم🤩🤩🤩🤩ماشالله چقد بزرگ و خانم شدن😘😘😘🧿🧿🧿
چقد ناهمسان.من زیاد دیدم ناهمسان ولی اینا حتی قد و هیکلم یکی نیستن قشنگ انگار پشت سرهمن
نه خداروشکر اینجور وقتا اون کم‌میاره مجبوری میزنه مسخره بازی و خنده.به منم میگه بلبل زبون تو که هممون رو ی دور شستی دیگه وا بده
من که الآن کلی ذوق کردم.🤩🤩🤩
🤣🤣مریم خوش به سعادتت
🤣🤣جونننن
خوبش کردی
آره شانس آوردم این زمینه.
👍👍👍👍🤣🤣🤣
همیشه میگن شریک اگه خوب بود خدا واسه خودش شریک داشت
آره کار خودشه
مردا کلا دنبال بهمونن چیزایی که تو دلشونه بازگو کنن
سعید گفت پیام نده بعد همینارو میگیرن دستشون یه چی از توش در میارن.
گفت میخوای زنگبزن که زدم جواب نداد زنیکه
اگه جنا نگیرشون عجیبه
اگه می‌فرستادم یکم حرص دلم خالی میشد ولی نشد!
چه خوب😅😅
وای😅🤣
عزیزم ماشالله بهشون چقد بزرگ شدن جیگرا😍
ممنون عزیزم سلامت باشی 🙏
نفست دوتاس واسم دعا کن هم کار شوهرم درست بشه هم اینکه از اینجا بریم از خانواده شوهر دور بشیم
آره هر زمانی شد حرفامو میزنم
دقیقا منم چقد ذوق میکردم😍
اون موقع دختر نداشتم هنوز😍
آره واقعا
البته بقول بچه ها و خودت فردا هزار تا چی از توش درمیاوردن
آره خیلی خوبه.اگه عوض نشه به مرور
فداتون بچه ها اره خیلی باحالن ماهوز و ماهک
چشم حتما لایق باشم
آقا اعصابم خرده.
فردا قراره بریم سمت شیراز که شنبه یکشنبه شوهرم بره کاشت
شوهرم دوست داشت یکی بیاد حالا یا خواهرم و شوهرش یا پسرعمش و نامزدش که برا رانندگی راحت باشه ولی خب حالا نشد.هرچند من ته دلم دوستم نداشتم بیان
دیشب خونه بابام بودیم یهو موقع خداحافظی به خواهرام که مجرد گفت نمیاید بریم؟گفتن نه دوباره سفت گفت تعارف نکنید به مامانم گفت و اینا
امروز خواهر بزرگم که عشق بیرون و اینور اونور زنگیده جون فرهاد جون الین الکی تعارف زدید یا واقعی گفتید؟
خب من چی بگم؟🤐🤐🤐🤐
اصن موندم چی بگم؟
واقعا خوب خوبه کسی باهامون باشه بخاطر تنها نبودن من و الین ولی ته ته دلم دوست داشتم تنها باشیم اولین سفر راه دورمون سه نفرمون.
بعد من هتل رو رزرو کردم.بیعانه رو دادم.
گفتم نه میخواید بیاید بیاید فقط من رزرو کردم باید کنسلی بزنم ممکنه پولمو نده گفت بکنش ۴تخته.اون یکی خواهرم گفت نه تعارف زدید پولمونم کمه.گفتم دیگه خودانید بلاخره پول هتل نصف میشه.خورد و خوراک هم همش بیرونه وسیله پخت و پز نداره و....
ولی قشنگ مشخص بود دوست ندارم.از طرفی فرهادم اول گفت بگو بیان ولی اونم مشخص بود ته دلش راضی نیست و راحت نیست هی گفت اتاق جدا بهتره و فلان
که کلا اون خواهرم گفت منم سریع گفتم اوکی انشالله مهر بریم شمال
ولی ته دلم ناراحتم که دلش بود بیاد و من پیچوندم😭😭😭
واقعا مث خر گیرم تو گل
دوست دارم کله فرهادو بکنم چرا گذاشتی روز آخر تعارف میزنی
حتی به اون خواهرم که متاهل گفتن توام بیا🤐🤐منم رک بهش گفتم عزیزم الین و دخترت باهم نمیسازن من قراره هر لحظه حرص بخورم عصبی شم کوفتم شه.باز شوهرت بود الین و آنیسا ساکت میشدن ازش حساب میبردن
الآن در حالت وجدان دردی به سر میبرم😭😭😭
مریم حق داری
نگار چکار کنم؟
واقعیت منم باشم دوس دارم تنها باشیم و همه تو یه اتاق خوشم نمیاد
بگم بیان یا نه؟
میان اخر یا نه
مگه کنسل نکردی؟
مریم اگه حس میکنی بیان میتونن کمک باشن و شما راحتید و احساس خوبی داری بگو بیان ولی نه این احساسارو نداری نبرید
مجبور که نیستیذ
نه دیگه یعنی من دیگه تعارف نزدم.تا اون یکی گفت پولمون کمه گفتم دیگه بسنج پول هتله پول خرد و خوراکه پول ورودیا دیدنی.گفت آره گفتم خو میخوا جمع کنید چندوقت بعد بریم شمال.ولی اون یکی کاملا دلش بود
مریم شوهرت میتونه رانندگی کنه برا برگشت؟
با اون همه ورم و اینا
به نظرم یکی باشه که بتونه رانندگی کنه خیلی خوبه کمکش باشه واقعا خطرناکه ممکنه سرش گیج بره سرش سنگین باشه تمرکز نداشته باشه
از اتاق هم میشه ۴ تخته دو خوابه گرفت اینو فرهاد حس کردم بهونه آورد چون قبلا شمال رفتیم.ولی خب ته ته دلم ی طرفش دوست نداشتم دلشون بشکنه ی طرفشم دوست دارم تنها بریم بعد مدتها مسافرت
به نظرت این میتونه یه مسافرت عادی باشه وقتی شوهرت کاتت داره؟
من که نمیدونم چطوره ولی حس میکنم نشه به چشم یه مسافرت عادی نگاش کرد چون شوهرت بالاخره یکم اذیت میشه
کمک که نمیدونم واقعا.ولی خب نگار ی چیزی هست تو مسافرت یکی باید بشه لیدر مثلا گفتن امروز ناهار این دیگه همین یکی بگه نمیخورم یکی بگه آی دوست ندارم آی فلان خب سخته.اینام اینجورن.مثلا فست فودی و ساندویچ و فلافل نمیخورن.خب دیگه چی قراره بخوری؟غذا خونگی هم نیست.فرهادم از فردا اصلا گوشت قرمز نباید بخوره دیگه چقد جوجه بخوره؟
به نظرم یه ادمی ببرید با خودتون ولی یه ادمی که باهاتون راه بیاد کمک دستتون باشه نه که بدتر حرصتون بدع اذیت بشید
قراره تا فرداش باشیم.اتفاقا دیروزم گفت.به خواهرمم گفتم من میگم ۴شب شاید فرهاد نتونه رانندگی کنه مجبوریم یکی دوشب بیشتر بمونیم.
بعد نگار این دوتا رانندگی بلد نیستن بدتر از خودم😒😒😒
به نظر من اگه میخایید یکی ببرید حتما رانندگی بلد باشه
مریم اومدید وسط راه شوهرت نتونست رانندگی کنه چی؟
به این چیزا فکر کن
پسر عمم کاشت انجام داد به حدی ورم کرده بود چشماش شده بود نقطه نمیتونست جلو پاشو ببینه چه برسه رانندگی کنه
کسی نیست.این دوتام بلد نیستن.اون که متاهل فرهاد گفت بش گفت ماشین عوض کردم قرض کردم نمیتونم.پسرعمش گفته بود باز فرهاد زنگید بهونه آورد کلا آدمیه بدون ننش جایی نمیره.
کلینیک گفت ۱۲ ساعت بعد اوکی.باز دیدیم نمیشه دیگه یکی دو روز اضافه میمونیم
بعد شیراز تا درود مسیر طولانی هست یه ساعت دو ساهت نیس بگی هرجوره یواش یواش نمه نمه میریم بالاخره میرسیم
به کلینیک درباره رانندگی مسیر طولانی گفتید؟از فهیم بپرس حتما
یعنی چطور؟بلاخره تا شنبه که اوکی باز اون دو روزم قراره من الین ببرم مجتمع پیش کلینیک بچرخونم و شهربازی تا فرداش ببینم چطور شه
میشه هفت ساعت مسیر؟
همون ورم درد تمرکز نداشتن روی رانندگی چشم درد ورم زیاد که چشم نبینه خیلی چیزا هست
کسی نیست که بخواد کمک رانندگی کنه.قرار بود با اتوبوس بریم دیدیم هم هزینه اضافست هم اینه با الین سخته این همه راه.بعدم وسایل زیاده الین پارمون میکنه اتوبوس
دوستی رفیقی که اعتماد داشته باشید
برادرنداری مریم؟
شوهرت که یه عالم پسر عمه پسر دایی و اینا داره یکی خر کش کنه بیاره
کسی نیست نگار.میگم پسرعمش خودش گفته بود میاد من به نامزدش گفتم گفت فرزاد به من نگفته بعد گفت به فرهاد بگو راضیش کنه.اون هفته فرهاد زنگیده بش فک کردی چی گفته؟گفته بذار حالا شاید هفته دیگه جنگ شد بعد مامانم میخوام ببرم دکتر اینم گفت دیگه نگفتمش
😢شرایط سختیه
نگار یکشنبه عملش تا ۵یا ۷ غروبه فرداش تحویل هتل ۱۲ ظهر.اگه ببینیم ورمش شدید خب باز ی شب رو تمدید میکنیم حتی باز دوشب تمدید میکنیم.دیروز خودشم گفت اگه نتونم گفتم میمونیم.
مریم بهتر نیس از یکی که شوهرش کاشت انجام داده بپرسی حال بعد عمل یه روز یا دو روز بعدش چطوره؟
آره گفت تا ۷ ساعت اوکی.اکثریت بعد ۱۲ ساعت رانندگی میکنن.باز از فهیمه میپرسم ولی نهایت مجبوریم یکی دوشب بمونیم بیشتر
آره ۷ ساعت و خرده ای
حتما بپرس بی گدار اصلا به اب نزنید شهر غریب راه دور
نه بابا.داداشم عمرا بیاد.داداش خودش بدتر.اصلا رو هم نمیندازه.خودش گفت به فرزاد میگفتم بیا همراهم باش میومده ولی دوست نداشتم اصرار کنم.دامادمون خوب بود.امشبم گفت شانس ماشینو عوض کردم رفتم زیر قسط شدید از اینورم کار تازه گرفتم
متاهلا نیستن مجردن همه. فقط اینه که نامزد داره خب اون لحظه میگه میام بعد بهونه میاره.
پارسالم برنامه ریختیم برا شمال شروع کرد بهونه آوردن ۴تایی زشته بریم بقیه ناراحت میشن به همه بگیم بیان مامانم نیست نمیام.آی خواهرت نیست نمیام ناراحت میشه🤐🤐🤐🤐
یعنی نامزدش به من میگفت به فرهاد بگو خرش کنه هرچی فرهاد میگفت گفت نه بخوا بریم به همه بگیم بیان🙄🙄🙄
از فهیمه میپرسم ولی خب میگم ته ته تهش اینه ببینه نمیتونه یکی دو روزم دوباره‌ میمونیم تا اوکی بشه
سلام مریم جان خوبی؟
به سلامتی سفرتون سلامت عزیزم .
راستش من مسافرت‌های دسته جمعی و خیلی دوست دارم ولی با آدمای پایه و با هر شرایطی سازگار باشن! نه اینکه هر کی یه سازی بزنه!
ولی در کل خودمووشوهرمو بچه ها میریم خیلی بیشتر بهمون میچسبه و همیشه ترجیح میدیم خودمون بریم.
به نظرم خودتون برین .
بعد اینکه من شوهرم صبح خودش تنها رفت کاشت انجام داد عصر خودش رانندگی کرد برگشت! اصلا اونجور که میگین سخت نیست! حالا شما یکی دو روز بمونین که خیالتون هم راحت باشه
شرایط رو که میدونستن
هم بخاطر تنها نبودن تو و الین
هم شرایط رانندگی برگشت
باز تعارف چرا
تفریحی نبود که بگن تنها باشین راحترین
زنگ بزن از دلشون در بیار
تموم شد رفت فکرشو نکن دیگه
زنگ زدم گفتم دوست دارید بیاید اول گفتن نه بعد گفتن باشه🤨🤨🤨🤨
دیگه قرار شد بیان ولی خب غیرمستقیم گفتم من و فرهاد میخوایم اونجا تنها بریم گردش.باید به فرهادم بگم من دوست دارم حداقل اونجا تا نرفتی تنها بریم گردش یوقت زیاد تعارف نکنی
ای بابا مریم
عجب معظلی گیر کزدینا
حداقل میخاستین یکی ببرید بدرد میخورد و رانندگی میکرد
مریم من که نمیدونم بعد کاشت چطوره فقط نظرمو گفتم عسیسم
هر ادم یه جوره
درباره این گفتم😂
الان اون خواهرت ک بچه داره میخاد بیاد یا اون مجرده؟
نه دوتا مجردا
مریم دیدی که فهیمم میگه نمیشه رانندگی کرد
😢من جا تو استرس دارم خدایی بی گدار به اب نزن
من از بعد تصادفمون تو جاده اسم رانندگی با شرایط غیر مساعد میاد تن و بدنم میلرزه 😪
دیگه راه افتادن اون هتل رو با جریمه کنسل کردم🤐🤐🤐ی خونه گرفتیم.الآن دلم یجوریه.هم دوست دارم تنها میبودیم.همم خب باشن اون دو روز خوبه بلاخره با الین دو روز شهر غریب سختع
نگار تورو خدا نترسون.من اصلا تو فکر بعدش نبودم ی استرس دیگه اضافه شد
مریم بعد این جریان حتما حتما بری دنبال گواهینامه
گواهینامه دارم ولی جاده نشستم
نگار اصلا بعدشو ول کن.اصلا اصلا نمیخوام به بعدش فکر کنم.اگه ورم کنه خب میمونیم مجبور نیستیم بیفتیم جاده
مریم نگران نباش انشالله بخیر پیش میره
مونا هم گفت شوهرش برگشت خودش اومد نترس
بقول خودت یکی دو روز بیشتر میمونین
انشالله که خیره مریم
بچه ها من چهار روز از تاریخ پریودم گذشته و پریود نشدم😭😭
واییی
از کی پریود شدی؟ منظم شدی بعد زایمان؟؟
چون من بعد ۵ وماه نیم از زایمان پریود شدم و نامنظمم بودم تا حدودا یکسال و خوردی پناه؛ از ۳۲ تا ۴۰ روز میشدم
از همون ماه دوم پریود شدم سودی
سر تایم دقیقا
نه این چندماه دقیق دقیق بودم کلا پیودم دقیقه
رابطه مشکوک داشتی؟؟
احتمالا استرس جنگ باعث شده هورمونات بهم بخورن
من همش جلوگیریم طبیعیه🤣🤣شدم درد این خانومه که تاپیک زده
فکر کنم فهیمو نفرین کرد منو گرفت
یه هفته مونده بود به پریودی شوهرمو گفتم بریز راحت باش پریود میشم😐
اره اینم هست
اهههه نگاررر تا دوسالگی دایان ریسک نکن اصلا یکی دو روز قبل پریود بریز؛ مهسا هم یک هفته قبل پریود ریخت باردار شد میخاست تقریبا ۲،۳ ماه دیگه اقدام کنه
دختر عموی خودمم دقیقا دوسه روز قبل پریود ریخت شد دختر؛ ماهایی ک اصلا بچه سوم نمیخایم واقعا نباید چنین ریسکی کنیم نزدیک پریود بریزیم من موقع پناه بعد ۲ سالگی چند روز قبل پریود آزاد بودیم
😭😭سودی من میخام دستگاه بزارم امپول گیرم نیومد بخدا بشم میرم دستگاه ده ساله بزارم من اصن دیگه بچه نمیخام
خداکمک کنه پریود بشم حتما میرم یه کاری میکنم
نگار انشاالله ک پریود میشی حالا استرس نداشته باش ولی آمپولم ریسکع حتما طبیعی داشته باش حتما
نگار پریود میشی
ازون تاپیک مامانا طرز تایپت معلومه کمی بی اعصابی🤣🤣🤣
🤣🤣🤣بی اعصاب برا یه دقیقمه
دیروز ریدم به دوست بیچارم یه هفتس رگباری گرفتم رو شوهرم بقیه هم بماند🤣🤣
خا میشی پس😁😁ترکشاش رو داری
😆خداکنه
اوفف گوه تو پریود بخصوص قبلش😅😅
البته یائسگی هم دردسر خودش داره صد مرتبه ب پریودی
من دلم میخاد اصن پریود نشم وقتی پریود میشم انقد زشت میشم انقد زشت میشم 😐
جانم سودی🤣
😆😆😁😁
🤣🤣
وای دقیقا منم ۱هفته تا ۱۰ روز قبل از اینکه پریود بشم دقیقا به همه چی گیر میدم!
با همه دعوا دارم مخصوصا شوهر🤣🤣🤣
حوصلشون ندارم تو گروه
🤣🤣چرا نمیخان قبول کنن بچه نمیتونه گوشت بخوره
🤣🤣منم همینم الانم جنگ جهانیه
هرچی میگم نره میگه بدوشش
😐
خب دکترش نظرش اینه تو هم طبق تحربه خودت و هرجور راحتی انجام بده ولش کن
نظر دکترو کار ندارم واقعا بچه هفت ماهه میتونه گوشت بخوره؟این برام قابل درک نیس غذای سفره
میگن میکسم نمیکنن
نمیدونم والا من خودم تا ۷ ماه یادمه میکس میکزدم بعد اونم با چنگال له میکردم و ی مقدارم میکس؛ جوییدن هم یاد گرفت
حالا نظر دکترای الان انگاری متفاوت شده
غذای سفره هم از ۱۱ ماهگی یادمه کمی میدادم ولی بازم تا ۲ سال اصولا غذا جدا هم درست میکردم
من برا دنیز هیچی میکس نکردم چون وقتی میکس میکردم نمیخورد ولی غذای سفره بخدا یه سالگیم میدادم نمیتونست درست بخوره براش سفت بود
یعنی سوپ اینا حتی مرغ و گوشت واسه ۵ ماهگی میکس نمیکزدی؟؟ میتونست بافتش بخوره؟ منکه میکس میکردمم ب زور میخورد چ برسه میکس نشه
میگم هلیا مامان طاها طفلک هرسری میره بچش وزن میکنه میاد تاپیک میزنه ک تو اوما اضافه وزن داره ولی ظاهرش خوبع چلق نیست؛ پسر ۴ ساله ۲۴ کیلو بنظرتون زیاد نیست؟؟؟ تو عکسش هم تپل نشون میده
ارع میخورد مرغ و میکس میکردم یا گوشتو بقیشو نه تا کوچیک بود از این فلزیا هستن ارد و الک میکنی با اون له میکردم بزرگترم شد با پشت قاشق
حالا ما از کمبود وزن مینالیم مردم از اضافه وزن
همون دیگه اصل مرغ و گوشت میگم خا اون الکم خیلی ریز میکنه تقریبا مثل میکسره
بچش ماشالله وزنش خوبه
سودی پسر دختر عموم هم سن دنیزه ماشالله دوتا یا شایدم سه تای دنیزه😂بخدا انقد تپلیه و گوشتش سفته من هر سری میرم گاز گازش میکنم بعضی بچه ها ژنتیکشون اینطوره
اره مرغ و گوشت پوره میکردم وگرنه بچه هفت ماهه که نمیتونه مرغ ریش ریش بخوره گیر میکنه تو گلوش
باید بگم مبارکععهههه
نگار چرا همچین ریسکی میکنی دختر
نمیخوای اصلا نباید اشتباه کنی
دیگه سومی خطریه.مواطب باش
اره زیاده
طهورا الان ۱۸ کیلوئه.نرماله به نظرم
منم اوایل کامل میکس میکردم بعدها با پشت چنگال له میکردم
ای جانم اره مزه دارن ولی من واقعیت میترسم از اضافه وزن بخصوص برای دخترا
الان پناهم ۱۴۲۰۰ ایناش یکم ظریفه ولی بازم از اضافه وزن بهتره بنظرم😑
اره ماشالا ۱۸ عالیه
فکر نکنم زیادی سگ شدم فکر کنم میخام بشم😂
از بس خرم😬
دقیقا من خودم که چاقم و در عذابم همش دعا میکنم دنیز به عمه کوچیکشو خاله هاشو مامانم بره همه لاغر من چاق😐
دنیزم ۱۸یا۱۷هست اخرین باری که وزن کردم جدیدا وزن نکردم
پ آوین خیلی لاغرِ😥😥بچم ۱۵و۶۰۰بود دوهفته قبل
هنو چندماهی بزرگترم هستش که
ماشااا خوب شده یادمه اخرین بار میگفتی ۱۵ یا ۱۶؛ وزنش عالیه ؛ پناه کمی ظریفه ولی بازم‌خوبه بنظرم من فقط میخام غذاشو بخوره
فرزانه تو هم ظریفی دیگه منکه مجردی لاغر بودم بعد ازدواج پر شدم
اره واقعا چاقی آدم انواع و اقسام دردا میاد سراغش😑😑
نمیدونم باید چند باشه سودی
شبکه بهداشت چند بار زنگید بیا قد و وزن
لامصب خواب نمیزاره بریم که
به به پروفت رو عشقه🤩🤩
خودتم لاغری به خودت کشیده فرزانه
منم وزن واسم مهم نیست
مهم اینه هرچیزی رو بخوره فقط
که طهورا خداروشکر بچه ایی هستن نه نمیگه منم هیچ اصراری ندارم که حتما بخور
و منی که دوست دارم بشم ۶۰ و پایینتر حتی
نمبشه اصلا
گیر کردم رو ۶۴
سودی یه دوره سانستول خورد عالی بود اشتهاش خیلی خوب شده خداروشکر
منم اصن برام مهم نیس وزنش
فقط برام مهمه چیزای مقوی بخوره و غذاشو بخورع همین اخه دیگه این سنی وزن زیاد ملاک نیس به نظرم هنوز قد بیشتر ملاکه
۴ سالگی ۱۶ نرماله دخترت ک‌نزدیک ۵ هست ۱۸ عالیه
ب پناه دادم تاثیر خاصی نداشت😁😁ولی خب از استپ درومد ۱۳۸۰۰ استپ کزد الان ۱۴۲۰۰ تا ۴۰۰ در دوران
دست رو دلم نزار من ک ۷۸ شدم🤕🤕🤕
چرا من خیلی خوب بود و راضی بودم
خوب همین که از استوپ درومده یعنی خوب بوده دیگه 😂
من زینک دارشو دادم
اها مرسی
بارداری هااا عادیه خب
منم همون عکس دادی رو دادم
لاغرکه نیستم نی قلیونم😥
فدات بشم یه پیرزن شدم
اصلا اصلا هیچ جوره خودمودوست ندارم خیلییی اعتمادبه نفسم ضعیف وداغون شده
باورکن قبل آوین یاقبلِ سی سالگی انقدهم حوصله ووقت میزاشتم روخودم هیچ جابدون آرایش نمیرفتم حتی صبح به صبح بعدبیداری باید آرایش میکردم
الان اصلا آرایش ورسیدگی ندددداررررم حوصله امم نمیگیره هم صورتم واندامم لاغرشده چهره مم که دیگه خودش توصیف میکنه منو😥
فرزانه خوبی چرا فکز میکنی خیلی لاغری الان تو عکس صورتت خیلی خوبه تن هم کمی ظریفه وگرنه لاغر بد نیستی ک دختر
بازم زیاد رفتم خدا کنه بالا ۸۲ نرم😌😌😑😑من وزن کم شدنم خیلی سختع
سودی
دیدم تو تاپیک دلنگیز سوال پرسیدی
خونریزی بعداز برداشتن رحم
از سایت میتونی سفارش بدی اونسری عکس پیج اینستاش گذاشت سایتم داره
بزن تو گوگل
dontoon
اینستا بهشون پیام دادم تا جواب بدن میفرستم برات منم میخاستم برا دنیز بگیرم در کنار کلاس زبانش اینم کمکش کنه بهتر یاد بگیره
پیج اینستاش
پیج اینستاش
فدات نگار جون
میگم الان ما بچه کوچیکتر بیاد براش بد نیست از اول اونم بخاد ببینه؟؟
نگار نمیشه ی دونه بگیریم باهم استفلده کنیم پولش نصف کنیم؟ منظورم محتوای فلش رو نمیشه تو فلش دیگه کپی کرد؟؟؟ حرامه؟🤣🤣🤣
نه بابا اتفاقا خیلیم خوبه سودی
🤣🤣نمیدونم والا من پیامش دادم میگه پکش ۸۹۰ ولی فکر نکنم مشکلی باشه اخه از پایه باید شروع بشن
چون میگن تا بچه زبون مادری یاد نگرفت این نبینه یهتره ک
شوهرم میگه احتمال داره قفل باش۶😁
خب طبیعی این حس ها بعد ۳۰ سالگی
منم مثل توام گاهی اصلا خودمو دوست ندارم
دوست دارم برگردم به دوران قبل ۳۰ اون شادابی رو داشته باشم
ولی بخوام بشینم افسوس بخورم فایده نداره
دلمم نمیخواد دست به صورتم ببرم مگر عمل کنم وگرنه اصلا سمت ژل و بوتاکس اینا نمیرم که حداقل کمی اون حس جوونی برگرده
درضمن خیلی هم خوشگل و خوش هیکلی
خوب خیلیا اینطورن مث ما
پرسیدم میگه سن جنس همه اینا تو پکیج فرق دارن باهم
اره دل انگیزم میگفت ک شاید ب من فلش a معرفی کنه ب دنیز ک بررگتره b؛ ولی تو اگه برای سن بالاتر گرفتی نگه دار برای من بفرست باز من بعدا برات میفرستم برای دایان استفاده کن🤣🤣منو ببین هنوز هیجی نشده هیچی نگرفته اونو میخام ازت بگیرم؛ شماره مشاور قراره بهم بده گ باهاش صحبت کنم، تو شماره ش گرفتی؟؟