Ooma
پرسش (1401/03/24):

تجربه من در مورد میکرو اینجکشن و ivf

سلام خدمت اومایی های عزیز و خانم دکتر
من سوال ندارم فقط میخوام تجربه مو در اختیار بقیه بذارم و توانایی پاسخگویی به سوالات متفرقه هم ندارم برای همین تخصصی زدم
من و شوهرم چندین سال درگیر ناباروری بودیم...اول بگم خانمها بعد از چندماه که باردار نشدید نهایتا یک سال اول چکاپ کامل بدید خودتون آمایش ذخیره تخمدان بدید و عکس رنگی رحم بگیرید.بعدم شوهرتونو ببرید آزمایش اسپرم و dfi اسپرم...اگر احتیاج به ivf باشه حتما انجام بدید و تعلل نکنید
من شوهرم مشکل داشت و هیچ درمانی نداره شوهر من عمل تسه انجام داد برای بیضه و اسپرم برداشتن...دکتر مظلوم فرد کلینیک مام تهران...
خودم ۳ماه قبل از ivf...هر روز ورزش و پیاده روی کردم...وزنم اوردم پایین...اینوفولیک..اووابوست...مکمل کو کیوتن قرمز خوردیم خودم و شوهرم....ژل رویال هر روز اندازه یه عدس میذاشتیم زیر زبونمون....گرده نخل با عسل هم عالیه من از اول پریود تا روز ۱۲ میخوردم صبحها یه قاشق بعد قطعش میکردم....دمنوش به و سیب و دارچین میخوردم....گوشت ماهی و مرغ و گوساله رو یه مدت حذف کردم و فقط گوسفند و بوقلمون خوردم....پاییز و زمستون شکمم رو چرب میکردم و با شکم بند پشمی میبستم که رحم و تخمدانها گرم شن....بادکش گرم رحم و تخمدان انجام دادم و حجامت کردم چندبار...البته پیش کسی برید که تخصص طب سنتی داره و بتونه بگه لازم دارید یا نه......تمام قند و شکر و شیرینیهای مصنوعی و آبمیوه مصنوعی رو چندماه نخوردم...فست فود رو خیلی کم کردم لبنیات فقط شیر میخوردم.... همش سبزیجات و گوشت و میوه خوردم...جوانه گندم و ماش و مغزها روی سالاد میریختم میخوردم..فولیک اسید و ویتامین دی از ۳ماه قبل میخوردم.....چندروز قبل از انتقال آمپول نوروبین زدم...شب قبلش و صبحش کله پاچه خوردم...بعد از انتقال ۲۰ دقیقه دراز کشیدم...بعدش فقط یه روز استراحت کردم بقیه اش زندگی کاملا عادیمو کردم فقط وسایل سنگین بلند نکردم...بعد انتقال فقط کمپوت گلابی و ماکارونی و مربای به و سوپ مرغ خوردم....شربت لاکتولوزهم ۲بار خوردم که یبوست تگیرم....ما بعد از چندبار ivf ناموفق با میکرواینجکشن بچه دار شدیم انشالله خدا به همه منتظرا به وقتش فرزند سالم و صالح بده....

اینم اضافه کنم چله حدیث کسا برداشتم...و ذکر آیت الله بهجت برای بچه دار شدن هم میخوندم گوگل کنید پیدا میکنید....
سلام به روی خوشگلتون مامان جان
ممنونم از اینکه این تجربه گرانبها و بی نهایت شیرین را با ما و اومایی های نازنین در مبان گذاشتید و خوشحالم که شما مامان گل آگاه و دقیق را جمع خود داریم، به شما تبریک می گویم و امیدوارم که در پناه امن خدا خانواده عزیزتان و خودتان سلامت و شاد باشید 🌸💗🌸💗🌸

سوالات مشابه