Ooma
پرسش (1401/01/18):

دلم مردن میخواد. اما کاش انقد پاک بودم ک بتونم اینو از ته قلبم بخوام

خیلی احساس ضعف دارم خیلی زیاد. دارم مث شمع آب میشم.انقد فکر و خیال کردم ک هربار ب بچم نگاه میکنم دچار توهم میشم. ای خدا.... تورو خدا ب همین شبها برای بچم دعا کنید. من طاقت هیچی رو ندارم بچم چشمش چشمک میزنه یکی میگه تشنجه یکی میگه صبرکن. سونوگرافی هم بردمش گفتن ی کیست ساده تو سرشه. دکتر سونوگرافی گفت این عادیه چیزی نیست. دکتر مغز و اعصاب گفت 6 ماهگی ببرش مجدد سونو. حالا من روانی شدم. بچم هر حرکتی ک میکنه تو نت سرچ میکنم تهش میرسم ب تشنج. شوهرم میخواد گوشیمو بشکنه میگه تو بچه رو آخر مریض میکنی. ولی من دارم دیوونه میشم. تورو خدا برای آرامشم دعا کنید. فقط ب مرگ فکر میکنم

عزیزم ارو باش اینحوری خودتو داغون میکنی مگه تشنج الکیه شوهرتم حق داره بنده خدا میدونم مادر بودن سخته کوچیک ترین جیز باعث نگرانیه باید خودتو کنترل کنی قران بخون صلوات بفرس
خواهرعزیزم😔😔😔
همیشه برای مادرایی ک سرگردون بیماری بچه اشون هستند از خدا گشایش خواستم
امشبم موقع سحر و نماز صبح از ته ته دلم برای قرار دل تو و صحت نی نی معصومت دعا میکنم💔
سلام عزیزم تومادری باید قوی باشی اصلا تونت نچرخ فقط بسپاربه خدا
عزیزم نگران نباش ب خدا توکل کن بلا دوره بخدا همه ما مامانا همینجوریم هممون ترس و فکر و خیال داریم شک نکن یه روز میاد ب این همه ترس و نامیدیت میخندی در حالی ک بچت سالم کنارت نشسته
خداوند به توفرزند داده خودشم نگهدارش بقیه چیزا فقط چرت وپرته دردای ما دربرابر عظمت خدا اندازه سرسوزن هم نیست پس دلتوبده به خدا بقیش حله
اما جانم،عزیزم یه جاهایی یه کارایی رو اگر نسپری به اون بالاسری با ضعف و ناتوانی ک از خودمون سراغ دارم میدونم نابود میشیم تو جدال با اون مشکلات
پس به سختی کنجکاوی هات ب دقیق شدن تو حرکات بچه برای مدتی غلبه کن و زمان بده تا 6 ماهش بشه بچه،تا اونموقع اگر چیزی هم نباشه فکرش تو رو از پا درمیاره
بخدا دست خودم نیست. من توی غربت زندگی میکنم عید اومدم شهر خودمون خونه مادرم. الان باید برگردم پیش شوهرم. ولی نمیتونم. ی جوری شدم دلم نمیخواد ب بچم نگاه کنم ترس همه وجودمو میگیره. تا ی حرکتی میکنه فک میکنم تشنج کرده. ای خدا 😭😭😭😭من چه جوری برم خونه خودم. هیچکی منو درک نمیکنه. همه میگن دیوونه ای این چیزایی ک تو میگی رو ما توی بچه نمی‌بینیم. بعد من میرم توی سایت های مختلف هی میبینم بچه های مشابه رو هی بیشتر میترسم
بزرگترین اشتباهت اینه واسه هرچیزی سرچ میکنی و بدترین اشتباهت اینه رو بچه خودت عیب میزاری .....داری زندگیتو نابود میکنی یعنی چی بچه چشمک میزنه میگی تشنج اونقدر فکرای منفی میکنی اخرش خدایی نکرده بد میشه بشین زندگیتو کن فکرای مزخرفو بنداز از سرت بیرون جای من بودی چیکار میکردی خداتو شکر کن یه دست گل تو اغوشته صحیحو سالم کیستم خیلیا داشتن رفع شده خود منم داشتم
دست خودت نیست پس دست کیه
عزیز جان فامیل ما هم بچه اش تو سرش اونجوری کیست داشت . گفته بودن کیست ساده هست ک جذب شد .
نگران نباش
دکتر دارو داده به بچه ی شما؟
اینقدر هم فکر های منفی نکن به خدا جذب میکنی سمت خودت .
سلام عزیزم تو هنوز اول راهی
به همین زودی میخوای جابزنی
بچه هزار تا خار به پاش میره تا بزرگ بشه ...یه مادر قوی باش و دل گنده بجای مردن و تسلیم شدن مثل شیر وایسا و تمام تلاش تو بکن برای بهبود حال بچت ...بچت اگه بزرگ بشه و هرجا از هرچی بترسه و حس ناامنی بکنه اولین چیزی که از خدا میخواد آغوش مادرشه که حمایتش کنه بعد تو میخوای تسلیم بشی اونقدر قوی باش که تو هرزمانی مثل کوه پشت بچت باشی
به خاطر اونم که شده با سختی های زندگی بجنگ مادر یعنی سراسر تحمل و صبر و شکیبایی و قوی بودن
تو بخاطر بچت خودتو به آب و آتیش بزن اما جا نزن قوی باش
عزیزم فقط یه چیز بهت بگم . و اینکه خدا لعنت کنه کسایی رو که علم پزشکی رو وارد اینترنت کردن . که به هر بیماری برسی تهش بدترین چیزایی که خیلی نادر هست رو می‌نویسن.
و اینم بدون آنقدر علم پزشکی پیشرفت کرده که خداروشکر دکترا تحت نظر قرار میدن. و اینکه الهی خدا پشت و پناه بچت باشه
عزیزم چرا میری تو اینترنت میگردی؟؟؟ همش مزخرف نوشته، قرآن بخون،نماز بخون، خدا حواسش به این طفل معصوم ها هست، نگران نباش، افکار منفی و دور کن از خودت
میفهممت عزیزم خدایا بحق این ماه عزیزت بحق جایگاه ستارگانت سلامتی و ارامش رو نصیب خودت و بچت کنه بسپار به خودش ببین چطور برات معجزه میکنه به این فکر کن که خدا بیشتر از تو بچتو دوس داره خودش مواظبشه و کی بهتر از خدا توکل به خدای مهربان
سلام عزیزم من کاملا درکت میکنم تمام لحظات تو رو گذروندم فقط صبرتو زیاد کن قید گوشیتو بزن همه ی این روزا میگزره
الان دارم پسرمو میبینم که سالم تو بغلم گرفتمش و خداروشکر میکنم و ناراحتم از اینکه چقدر مثله شما خودمو عذاب دادم لحظاتی که میتونستم آروم باشم
فقط اینو بهت بگم من به قدری خودمو باختم و عذاب میدادم خانواده ام پناه بردن به یه آقای سید مشکله من و گفتن اون آقا گفت اگه بچه اش هر حالی داره بخاطر استرس و نگرانی شدید مادرش که به بچه منتقل میشه بچه عذاب میکشه باید آروم باشه
من سردی اصلا نمیخوردم چای بابونه با نبات سفید بخور حتما با کوچولوت ورزش کن آب زیاد بخور آهنگ شاد گوش کن
این متنو از طرف کسی داری میخونی که واقعا به ته خط رسیده بود
دلم برای پسر بزرگم میسوزه که بد شرایطی و پشت سر گذاشت
برات آرزوی حال الانمو دارم
فردا تولد یک سالگی پسرمه و خیلی خوشحالم که به خودم اومدم
مادر باید قوی باشه تو الان اول راهی عزیزم قوی باش
عزیزم تو بدتر اینجوری هم خودتو مریض میکنی هم بچتو
بخدا توکل کن
ی خانمی اینجا بود بنده خدا بچش خیلی علائم داشت و اونم میرفت تو نت میخوند تشنج
رفت تهران چندتا دکتر گفتن بچت سالمه مشکلیم نداره
عزیزم
درکت میکنم،ادم مادر ک میشه حساس میشه و دایم بچه رو چک میکنه
منم مثل توام همش تو ایتنرتم و همه چیو بزرگ میکنم واس خودم
اما اینقد ناراحتیه شما رو بچه هم تاثیر میزاره
ب نظرم توکل کن ب خدا، و دلتو اروم کن دوستم

سوالات مشابه