Ooma
پرسش (1400/09/05):

پریدن شیر در ریه نوزاد، اسپراسیون ریوی. لطفا دکتر اوما و دوستان بیاید

بچم 7 روزش بود. دیروز برای چک زردی آوردمش بیمارستان. قبلش بهش شیرخشک دادم خوابید و آروغ نزد. دکتر معاینه ک کرد گفت برو خونه و دستگاه بگیر. آوردمش تو ماشین دم در بیمارستان یهو بچه بالا آورد از دهن و بینی و بعدم کبود شد. سریع رفتم اورژانس دکتر گفت شیر رفته توی ریش و بستری کردن. دوستان من از دیروز شوک بهم وارد شده اولا برای بچم دعا کنید. دوما کسی مورد مشابه داشته؟ دکتر اوما آیا بچم خوب میشه😭😭😭😭گفتن ی هفته باید بستری باشه آنتی بیوتیک بگیره.

عزیز دلم ان شاالله به حق علی اصغر ۶ ماهه نوزاد شما خوب میشه
حق داری نگران باشی ولی خدا رو شکر کن نزدیک بیمارستان بودی
عزیزم انشالله که خوب میشه ، شکر خدا نزدیک اورژانس بودی ، قطعا دکترا همه کاری واسه بهبودی کوچولوی عزیزت میکنن ، بله خیلیا اینجور شدن که با بستری و رسیدگی پزشک خوب شدن ، بد به دلت راه نده ، انشالله به حق امام زمان عج صحیح و سلامت برمیگردین خونه😍😍😍
اره عزیزم پسر منم دیشب اینجوری شد ولی سی تی کردن شیر تو ریه نبود،انتی بیوتیک بگیره خوب میشه نگران نباش
ولی حتما اگر بعد از این خواب بود و بهش شیر دادی ۱۰ دیقه سرشو بزار رو شونه ت و کمرشو ماساژ بده ، خودش یا آروغ میزنه یا سر دلش خالی میشه ، بعد بخوابونش
خداروشکر گلم😍😍
الان بستریه؟ بچه های ب این کوچیکی سی تی اشعه هم داره براشون. دیگه نمیدونم ب چی فک کنم خدا
ب بچه شما هم آنتی بیوتیک میدن؟ یا مرخص شد؟
برای بچه من توی ریش بوده یکی دو قطره
وای خدا😭 منم بچم سه چار روزش بود این بلا سرش اومد
تورو خدا بگید بعد چی شد
فک نمیکردم دیگه برگرده کبود شده بود دست و پاش خشک شدن😭 خدا فقط بهم کمک کرد
شما هم توی ریش بود؟ بستری شد؟؟ بعدش مشکلی نداشت دیگه؟
بچه من خواب بود بخاطر بخیه ام دراز کشیده بهش شیر میدادم شیرم جوشید تو دهنش پرید تو گلوش
خب؟
بله عزیزم بستریه انتی بیوتیک میگیره
هرچی زدم پشتش فایده نداشت انقد جیغ زدم همسایه ها رسیدن بهم قبل خودم از شوهرم گرفتمش اب زدم صورتش فوت کردم بهش انگار یکم تکون خورد
دیگه زن همسایمون اومد ازم گرفتش هی میگفت خوبه برگشته من باور نمیکردم
من بیمارستان نبردمش فرداش بردم پیش دکتر خودش چک کرد گفت خوبه خداروشکر ولی اگ میبردی بیمارستان بستری میشد
نگران نباش خوب میشه،ولی خاطره ی بدی برا مادر و اعضای خانواده میمونه
الانم دیگه خوبه خداروشکر
قطره ا د میپرید تو گلوش از ترس یه ماه بهش ندادم بخدا
بریز تو شیرش من میریزم تو شیرش
اره سمیرا من الامم سینم ک سنگین و پر شیر میشه با ترس و لرز دهن میزارم بقران
دوماه ریختم تو شیر بعدش دیگه شیر خشک نخورد منم‌میترسیدم بهش بگم
دیگه بچها یه قطره معرفی وردن گرقتم خداروشکر خوبه این
من ک توی شوک هستم بخدا. مسکن حتی خوابم نمیکنه. همش تهوع دارم
کاملا درکت میکنم عزیزم
نگران نباش
خیلی از بچها یه بار اینجوری میشن
من انقد خودمو زدم و بالا پایین پریدم بخیه ام باز شد عفونت کرد دوماه درگیر بخیه بودم
انشالله هیچ مشکلی برا بچت پیش نمیاد زود برمیگرده پیشت
یکم‌ک بزرگتر بشه دیگه راحتتری
مریم جان آرامش از هرچیزی برای شما باارزشتره الان ، هرچی انرژی مثبت به کوچولوت بدی همونقدر باعث بهبودیش میشه 😍😍😍😘😘😘😘
حق داری منم دیشب بچم کبود شد دور از جونش رفت خیلی بد بود اه یادم میفته گریم میگیره دکتر پسر من گفت بخاطر رفلاکسه،زیر سرش شیب باشه و به پهلو راست بخوابه که اگه خواست بیاره بالا یا اروغ بزنه خدایی نکرده اتفاقی نیفته براش
استراحت کن و قوی باش تا اومد خونه بتونی سرحال باشی و به نی نی برسی
مریم جان تشک آنتی رفلاکس هم براش بگیر اومد خونه فقط رو همونا بخابونش
منم بخیه دارم. ی روز بود ی کم سرپا شده بودم اینجور شد. خونریزیم کم شده بود خیلی. گفتم دیگه تموم شده لابد. از دیشب مثل سیل خونریزی دارم. هیچی حتی آب هم نمیتونم بخورم و کارم شده گریه و استرس. الانم گفتن بیا پیش بچت بمون میخوام بغلش کنم مثل بید میلرزم
چیکار کردی تا نفسش برگشت؟ چطور تا بیمارستان بردیش؟ شما هم اروغش رو نگرفته بودی
زدم بین دو کتفش نفس برگشت،امبولانس اومد بردمش بیمارستان
بله پسر من خیلی دیر آروغ میزنه
عزیزم پسر برادر شوهر منم اینجپری شد اون قطره آ د پرید تو گلوش برادر شوهرم ی دفعه کل قطره چکون رو تو دهنش خالی کرد پدر شوهرم اینقد زد ب پشتش ک نفسش برگشت
منم الان میخوام ب دخترم قطره ای بدم ی قطره ی قطره میدم
انشالله چیزیرنیست زودی برمیگرده خونه
برای دختر منم این اتفاق افتاد ده روزگیش
لعنت به اون شب
دخترم دیگه سیاه سیاه شده بود سر و تهش کردیم زدیم پشتش تکونش دادم شنیده بودم اگه رونشو فشار بدی دردش بیاد گریش بگیره خوب میشه اون کارم کردم اما خوب نشد که نشد دیگه نشسته بودم زمین و فقط زار میزدم تو چشام نگا میکرد اما نفس نمیکشید که دیگه یه دفعه با همه توانم توی دماغ و دهنش محکم فوت کردم
انقد داد زده بودم همه همسایه هامون اومده بودن دقیقا به منم گفتن بابا خوب شده اما من باورم نمیشد
الان تا یکم میپره گلوش خودش اننننقد گریه میکنه و میترسه همش میگم ببین تو اون ثانیه ها چی به بچم گذشته.....
بدترین لحظات عمرم بود
بعد ک خوب شد دکترش نبردین؟ بستری نشد؟
سلام مامان جان
جان دلم ترس و نگرانی شما را کاملا درک میکنم اما آرامش خود را حفظ کنید، عزیزم آنتی بیوتیک به عنوان پروفیلاکسی برای جلوگیری از عفونت ریه داده می شود و اگر دلبندتان تحت نظر باشد، خیلی زود سالم و سرحال به خانه بر می گردد پس نگران نباشید، اما حتما بعد این به یاد داشته باشید که بعد از هر نوبت شیردهی، تا حداقل 30 دقیقه دلبندتان را نخوابانده و آروغ او را بگیرید تا احتمال تکرار به حداقل برسد 🌷🌷🌷
من دخترم پنج روزش بود شب ساعت دوازده که شیرش دادم به پشت خوابوندمش آروغ هم نزد تو خواب بود یهویی جیغ کشید بلند که شدم دیدم تمام صورتش پر از شیر شده جیغ میزد و نمیتونست نفس بکشه هر چی به پشتش زدم هر چی دهنشو خالی میکردیم منو مامانمو و خواهرمو و شوهرمو دامادمون نشد دیدم داره کبود میشه زدم تو صورتم خواهر به شوهرش گفت ماشینو روشن کن که بچه داره خفه میشه گرفت سریع تو پتو پیچوندنشو بردن تو راه هیچ صدایی در نیومدو قطع شد رسیدیم بیمارستان مردم. داد زدیم سریع دکترا رسیدن دخترم عین زغال سیاه شده بود و نفس نداشت سریع لوله گذاشتن منکه افتادم چیزی نفهمیدم شوهرمم همینطور داد میزد درو بستن تا یک ربع بعد من گفتم این دیگه مرد چون صدا نمییومد در رو که باز کردن دیدم چشاش باز و لختش کردن اکسیژن جلو صورتش داشت میلرزید چونه تند تند بهم میخورد خیلی حالم بد شد تا رفتم بگیرمش نزاشتن. گفتن تا دو شب باید داخل دستگاه باشه. خیلییییی سخت بود سر همین موضوع شیرم قطع شد. بخیه هام باز شدن از پله ها افتادم تو بیمارستان. ولی خدارو صد هزار مرتبه شکر که دوباره بهمون بخشیدش.
من برای ویزیت ماهانه بردمش دکتر گفت دیگه اتفاقی براش نیفتاد و مشکلی نداشته از اون روز گفتم ن بعد اکسیژن خونشو چک کرد و گفت خوبه مشکلی ندارع
کامل درکت مبکنم. خداروشکر ک سالمه. برای بچه منم دعاکنید
من همش با ترس بهش شیر میدم تو بیمارستان