Ooma
پرسش (1400/08/27):

سلام بچها خرم اباد کسی هست

سلام‌بچها خرم اباد اگ کسی هست و دکتر روانشناس یا مشاور خانواده میشناسید بهم معرفی کنید

سلام لیلا جونخ
خوبی
پسرت خوبه
سلام عزیزم
مرسی خودت خوبی
بارداری چطوره؟
سخت
خیلی سخت
دیشب تاپیکتو دیدم
مشکلت حل شد؟باسوهرت حرفیدی؟
سخته اره منم خیلی برام سخت بود همش استراحت مطلق همش درد وحشتناک خیلی اذیت شدم اما خب گذشت توم چیزی نمونده انشالا ب خوشی زایمان میکنی همه این دردا فراموش میشن
انشالله.دو روزه سرماخوردم
دارو میخورم
نه دیگ از دیشب حرف نزدم . یعنی منکه بش پیام ندادم اونم دیگ امروز هیچ زنگوپیام نداد .
واژنم بشدت دردداره
لیلا جون نذار خیلی طول بکشه
هواست ب خودت باشه تو بارداری مریض شدن خیلی بده من کرونا گرفتم میخاستم بمیرم
طبیعیه منم همش درد داشتم حتی الانم هنو درد واژن دارم جوری بود ک ب زور بلند میشدم
مزش میره ها.با خانوادش قهر کن.وقتی میان مزاحمت میشن خودتو بزن ب خواب.بگو مگ واجبه انقد در میزنین ک بیدار شم؟
منم فردا آزمایش پی سی ار دارم.مشکوکم ب کرونا
چکار کنم داداشش و زن داداشش بهم زنگ زدن امروز ک کوتاه بیا تا بیایم سراغت اما من گفتم نه
ولی اللن دلش رفته واس دیدن پسرتون .
ولا خیلی وقتا اینجور کردم اما یا اینکه میفهمن دوسندارم بیان ولی خودشونو میزنن ب نفهمی باز میان یا کلا حالیشون نیس
خدانکنه چون خیلی بده منکه خیلی اذیت شدم
تکرار کن این کارو.وقتی میان لباس رسمی معذب بپوش.
خودتو ناراحت نگه دار.بلخره میفهمن
اره میدونم الان خیلی دلش تنگ شده ولی نمیدونم چرا من برعکس همیشه ک قهر میکردم بعد دوروز اینقد دلم براش تنگ میشد ک خودم میگفتم بیا سراغم اما اینبار اصلا دلم تنگ نشده براش فقط دلم پره ازش
همیشه اینجورم همیشه ی جوریم باهاشون کم حرف میزنم ب زور جواب سلامشونو میدم اما چ فایده حالیشون نیس
منم اوایل عروسیم هر مراسمی بود باید تشریف میاوردن.ی دفه تولد شوهرم بود اونام سرزده اومدن.منم اصلا محل ندادم.خودمو ناراحت گرفتم.اونام زود رفتن.بعدش شوهرم دعوام کرد چرااینکارو کردی.منم از قهر تلفن خونه رو زدم زمین هزار تیکه سد.
عجب😂😂😂حس میکنم برره ای هستن.مث شیرفرهاد ک هیچ احساس نداشت😅😅😅
ماموقع دعوا همیشه شوهرم چیز میکست ایندفع من چیز شکستم دستام هنوزم زخمن
دقیقا از اون بدتررن
ینی بخدا بازار هم میرفتم حداقل دوتاشون پشت سرم بودن
بلخره جواب میده.خانوادت میدونن واس قهر اوندی؟
من مشکلم فقط رفت امدشونه خیلی میان خیلی اذیتم میکنن
اره
همین دیگه.چون خونت حریم نداره
اره ب شوهرم میگم ولی دعوا میکنع باهام
اونام حتما نگرانن.من چقد میترسم ک خانوادم بدونن
چیزی نگفتن فقط گفتن برگرد
باید بیاد باهم حرف بزنید.خط و نشون بکشید
هرچی بوده گذشته
خیلی بهش گفتم اما باز تکرار میکنه باز اگ بگم شلوغه ی ببخشید میگه و تموم میگه خب خوششون میاد بیان اینجا . میگم خب بیان ولی نه هرشب هرشب ولی میگ تو میخای منو از خانوادم جدا کنی
بهش بگو تو برو سر بزن و بیا.تا بدونه نیخای ببریش از خانوادش
بخدا بهش گفتم میگم من دوسندارم باخانوادت رابطه داشته باشم بخاطر مسائلی ک موقع عروسیم افتاده رفتار و حرفا خاهربرادراش و مامانش خوشم نمیاد برم خونشون ولی اونا بیان بدم نمیاد بلاخره خونه داداششونه. اما نه هرروز هرروز بخدا هرروز اونجان این میره اون میاد برااین ناراحتم وگرنه گفتم تو هرروقت بخای میتونی بری ب من مربوط نیس
سلام من خرم آبادم
چندسال پیش مشکلی واسم پیش اومد ذهنم بهم ریخت پیش آقای رئوف آهوقلندری میرفتم
سلام کجاس مطبش دکتر خوبیه یانه
منم یکی معرفیش کرد میرفتم پیشش خوب بود مطبش طبقه بالا بانک‌گردشگری بود اون موقع الان نمیدونم‌هنوز اونجاست یا نه
گفتار درمانی میکرد خیلی واسه من خوب بود
تو دیوارم چند شب پیش دیدم آگهی کرده بودن تلفنی هم بود جلسه ای ۸۰
اها مرسی بانک گردشگری کجاس
از پل دارایی زاده میری سمت چهارراه فرهنگ نرسیده به چهار راه میشه
اها فهمیدم کجاست مرسی
خواهش عزیزم
🌹
لیلا ناراحت نشی خیلی داری کش میدی
اره میدونم ولی مجبورم برااینکع هرچی بش میگم از چ چیزایی ناراحتم ولی بدتر فوش و توهین میکنه بهم
سلام دکتر حافظی هم خوبه
کجاست
موسسه بهسازان زندگی خرم شهدای شرقی ، کوچه ستاد ، روبروی درب پارکینک مهمانسرای ارتش، پلاک ۱۷
مرسی
فدات

سوالات مشابه