دلم خیلی گرفته خواستم باهاتون درد و دل کنم 😔

نمی‌دونم چجوری بگم ولی رابطه منو شوهرم خیلی سرد شده جوری که هر کار میکنم درست نمیشه و آخرش یه ایرادی میگیره و یه جوری خرابش می‌کنه به جایی. رسیدم که به خودم قول دادم کاری به کارش نداشته باشم دیر اومد زود رفت یا هر کار دیگه .. ولی خیلی سخته فیلم بازی کردن که خالم خوبه و کاریش نداشته باشم .. چند روز پیش بهم گفت شلوار لی به چی میاد منم گفتم بهش دیشب دوتا از شلوار سرکارشون شستم گذاشتم آماده واسه سرکارش بعد صبح دیدم همون جاست زنگ زده میگه پاره بود نپوشیدم شلوار لی پوشیدم در صورتی که پاره نبود و اصلا نمیتونه با شلوار لی بره سرکار نگاه کردم دیدم کفش مهمونیشو پوشیده درصورتی که اصلا دلش نمیومد بپوشه ... امشب که اومد دیدم عطر مهمونیشو زده بوده .. هر چی میخام فکر بد نکنم نمیشه عصر به خودش هم زنگیدم گفتم تو معلومه داری چیکار میکنی داری چیزی ازم پنهون میکنی وایساد دادو بیداد که قطع کردم .. حالم خیلی گرفته ..تا الان هزار دفعه دعوامون شده اونم دعوا بد به حدی رسیدم که میگم سری دیگه بهش میگم تممومش میکنم ولی باز نمیخام آبروریزی بشه ..دیگه دلم به هیچی خوش نیست .