Ooma
پرسش (1400/05/29):

مادرشوهر خوب یا بد مسئله اینَست

دوستان و خواهران گرامی بشتابید
این تاپیک مخصوص مادرشوهرای عزیزمون هست
بحث و چت و فحش آزاد

پشت صحنه حلوا پزون🤣
پشت صحنه حلوا پزون🤣
ریختو پاش کردی غیبت کنیم🤣🤣
باید سبزی بیاری عزیزم 🤣
به به. نوش جان
من مادر شوهرم در هیچ مواردی خداروشکر دخالتی نمیکنه،کاری ب کارم نداره،غذا درست میکنه گاهی برامون میاره😁
مادر شوهر منم هیچ دخالتی نداره، نه آبی میاره، نه کوزه ای میشکنه
مال منم کاری نداره
ولی بعضی وقتا یه حرفایی از دهنش در میره
و به گفته خودش دلسوزی میکنه
چقدر از مادرشوهراتون بد میگین خودتونم یه روز مادرشوهر میشین
به نظر من بیشترین علت دخالت مادرشوهر، اجازه ایه که خود شوهر بهش میده! اگر مرد اجازه نده، هیچکس جرأت نداره به زنش بگه بالاچشمت ابروئه
دقیقا موافقم
عه کی بدگفته؟؟
وا😳
کسی بد نگفت
من که خودم دوبار مادرشوهر میشم😁
دقیقا،و خداروشکر من همسرم اجازه رو ن به مادر و نه به خواهراش داده،راحتم منم کاری ب کار کسی ندارم
نه کلی میگم اکثرآ بد میگن از مادرشوهر توی تاپیکا
دقیقا من شوهرم اجازه نمیده حتی ب شوخیم بام حرف بزنن زود تو روشون درمیاد
🤣آها فکر کردم مارو میگی،هنوز نیومدن اونا ب زودی پیداشون میشه
🤣🤣🤣
خدا حفظشون کنه.
وای به حال اون خانمهایی که شوهرشون بچه ننه است و مستقل نشده. خدا بهشون صبر و طاقت بده
موشک جواب موشکه😁
اره دل پرا نیومدن😂😂😂😂
وای مصیبتا،من خودمم بدم میاد از بچه ننه بودن مردا
اره الان میبینن بساط غیبته میریزن داخل😁
هیچکس خوشش نمیاد. مقصر همین بچه ننه بودن هم، ما خانمها هستیم. هرکدوم پسر داریم باید آگاه باشیم و پسرها رو مستقل و محکم بار بیاریم نه وابسته و بی عقل
من‌مادر شوهرم دو رگه س😀
نه سردی بهش میسازه نه گرمی
یه وقتایی خیلی دلسوزه و مهربون ولی وقتی میبینه من با جاریم حرف میزنم اعصابش میریزه به هم شروع میکنه پشت سر جاریم بد میگه بزا من پشت سر‌من بد میگه به جاریم
موافقم
وقتایی هم‌میرم‌خونه مامانم داغ میکنه
😀😀
منکه جاری ندارم
میگه فقط باید بیایی اینجا
دیگه عروس مایی
و فک نکنمم دراینده ایطور باشه
ولی سیر تا پیازززز رو به خواهرشوهرم ک یه دونس میگه
خب چرا واقعا!!مگه خونه مامان چ عیبی داره منم دائم میرم ولی هیچوقت ندیدم حتی اخم کنه
من یه جاری دارم باهم جیک تو جیکیم‌بعد مادرشوهرم‌ نمیتونه ببینه باهمیم
درصورتی ک خواهرشوهرم خیلی بی حاشیس سرش تو لاک خودشه
حیف حلوا نیس با غیبت مادرشوهر پخته شه😐
من یه دونه دارم وای وای🙄زمین تاآسمونیم منو اون
نمیتونه ببینه من برم خونه مامانم فکر میکنه میرم‌کاراشو انجام میدم‌زورش میاره
بحث مادرشوهره دوستان جاریا رو ول کنین😂😂😂
خب اصلنم ک بدی وظیفته،منم میرم انجام میدم ب اون چه واااا،حتما زورش میاد ک برااون انجام نمیدی
منم خواهر شوهرم‌خوبه و منطقی با اینکه سنی نداره
من همیشه بشون میگم عروس بهتر از من نمیارین😂😂😂

خواهیم دید دراینده
من جاریم نمیشه باهاش اصلا صمیمی شد اخلاقشم باب میل هیچکس نیس،همه جا هم میشینه حرف منو پیش میکشه نمیدونم چرا واقعا کاری ب کارش ندارم،حتی یه بارم خونشون نرفتم من
بخدا برا اونم انجام‌میدادم بعد که دیدم‌وقتی من‌کار دارم فقط باید مامانم وخواهرم‌بیان اون کاری نداره ولی برا دخترش میره دیگه براش انجام ندادم
از حسادتشه عزیزم
من با مادرشوهرم خوبیم باهم ولی بعضی وقتا یه نیشی میزنه منم میگم آره حرف شما درسته
🤣🤣من همین یه دونه دارم برا هفت پشتم بسته،حتی به لباس من ب بدن من چشم داره و حرفم میزنه😒
دقیقا
منم تا میرم کار میکنم
ولی خونه مادرشوهر ن زیاد اخه خودش همه کارارو میکنه و انتظار داره من بگم کاری نیس بکنم
خودش نمیگه ولی شبش میگه وای پادرد کشتم بی کس به خودم تنها این خونه رو تمیز کردم
منم میزنم به بیخیالی😂
مادر شوهر‌من دلسوزه برا شوهرم‌خیلی دعاش میکنه ولی نمیتونه ببینه‌من با کسی دیگه رفت وامد کنم
میگه تو عروس مایی دیگه اختیارت با ماست😀
اوووف حالا تاپیکت میترکونن دوستای عزیز😂
خوب کاری میکنی😀
مگه من چیکارش کردم خودم بعضی وقتا تعجبم میبره من یه استوری میذاشتم مثلا غذا بود یا تفریح بود اون میرفت سر شوهرشو میخورد و میکردش دعوا ک باعث میشد بحث کشیده بشه ب خانواده شوهر ک مادرشوهرم ب من بگه نذار،منم کلا زدم بلاکش کردم شمارشم پاک کردم راحت😁
بخاطر اینکه تو رو از خودش بهتر میبینه حسادت میکنه نمیتونه تحمل کنه
اره میدونم چی میگی،تا آرنج بشه عسل تو دهنشون بازم گاز میگیرن
بسیار کار خوبی کردی
من عیدا که میشد سه تا خونه تکونی داشتم
خونه خودم مامانم مادر شوهرم
واااای دقیقااااااااا
اصن روزی صدبارررررر میره پیش خواهرشوهرم
ولی پیش ما نههه
لباساشونو باهم عوض میکنن کلا خیلی باهم خوبن
ولی مت دیدم تو بدترین شرایط پیشم نبود ولی ۹ماه بارداری خواهرشوهرم هر روزززز غذا میبرد براش
من خیلی دوس داشتم ک باهم خوب باشیم چندبارم تلاش کردم بخدا بحثش میشه باشوهرش من کوچیکترم خیلی ازش ولی باهاش حرف میزنم ب من میگه تو چ عاقلی مرسی ک هستی خیلی حرفات خوبه بعد دوروز دیگه میبینم باشوهرش اشتی کرد با من لج میکنه
خداروهزارمرتبه شکر دوساله ازشون جدا شدم رفتم یه جای دیگه راحتم‌وقتی هم اخم میکنه محل نمیذارم ۷ سال عذاب کشیدم
🤣🤣مادر شوهر منم میگه همش پام گردنم دستم دردمیکنه
برا دختراشون همه کاری میکنند ولی برا ما کاردارن یا پادرد
من‌مادر شوهرم‌اصل حرفش اینه تو خونه مامانت نرو خیلی خونه جاریام نرو فقط بیا خونه‌ما میکنمت تاج سرم
ولی من گوش نمیدم‌
من پدرشوهرم ماهه ماه نسبت ب همشون خودم بابا ندارم بهش میگم بابا چون واقعانم بابامه خیلی دوسم داره و احترامم میذاره هم خودم هم شوهرم،ولی برادر شوهرم و این جاریم اذیتشون میدن ازشون راضی نیس
همش جاریم میگه تو همیشه پشت اون دوتایی
بخدا من دیگه حالت تهوع گرفتم از حرفای تکراریش
اول میگه سرم
بعد میگه بدنم کوفتس
بعد میگه خارپاشنه اذیتم میکنه
😭😭😭
ب شوهرم گفتم روانی شدم
ولی باور کتیددددد دروع میگه میخاد تا پدرشوهرم بهش اهمیت بده خودشو ایطور میکنه😂😂😂
بابا زنگش بزن بگو من میخوام فلان کار و انجام بدم تنهام میتونی بیای کمکم همچین بیاد همین کاری من با مادرشوهرم کردم😁
وای خدا پس همدردیم
منم‌بابا‌حدارم وقتی عروسی کردم‌پدرشوهرم‌شد بابام از بس دوسم داشت و هوامو داشت ولی یه روز دیدم‌مادر شوهرم‌گریه میکنه میگه از وقتی تو اومدی دیگه فقط باتو حرف میزنه و کاری به من نداره تا تومیایی میخنده و شوخی میکنه تو نیایی فقط فیلم‌میبینه
بعد یه روز پدر شوهرم‌بهم‌گفت ببخش عزیزم‌من نمیتونم دیگه مثل قبل باهات شوخی کنم و هواتو داشته باشم زندگیم‌میریزه به هم
👏👏👏👏 منم‌ همین‌بساط رو دارم
وقتی من‌کاردارم‌پادرد داره و کمر درد وقتی‌میخواد بره حایی که دلش مییخواد سرحاله میگه‌مسکن خوردم‌خوبم‌بریم
🤣🤣حالا من پدرشوهرم هیچی میخاد مثلا دوتا پسراش بگن مامان بشین اذیت خودت نکن ضعیف شدی فلان ناز میکنه
بخدا اگه بیاد میگه من پادرد دارم دیسک دارم ولی بزا دخترش مثل چی میره کار میکنه
اصولا در اینجور مواقع باید مثلا خودتو ناراحت نشون بدی و بگی قرص مسکنی بخور یا برو دراز بکش
🤣🤣🤣🤣 افرین این‌حرفا خیلی اثر داره
اره خدا رحمت کنه پدرهامونو،خیلی خوبه من درهرشرایطی دوسم داره بعضی وقتا مادرشوهرم قهره اینقدر دوتایی اذیتش میدیم😁😁خیلی ماهه
خدا رحمت کنه باباتو
خدا حفظ کنه پدر شوهرتو
من میخواستم وسیلام جابجا کنم مادرشوهرم اومد خونمون گف هنوز کارات نکردی گفتم دست تنهام شوهرمم کمکم نمیده گف خواستی جابجا کنی بگو من میام منم روز بعد یاکمال پررویی زنگش زدم گفتم میای کمک اونم اومد
ایول خوب کاری کردی
فدای تو گلم همچنین عزیز
مادر شوهر منم اینجوریه هر وقت ببینه خستم یا دستام خشک شده پشت سرم به جاریم میگه فاطمه میره خونه آقاش کار میکنه برا همین خسته اس🙄
توام لجش دربیار وقتاییم ک میری مهمونی خونه مامانت بگو کار داشت رفتم کمکش
قبلا میرفتم خونشون کمک میکردم ولی از وقتی پشت سرم اینو گفت دیگه مسرم خونشون فقط میشینم🤗
زورشون میاره
من که یه بار نون تازه پختخ بودم با سبزی خوردن‌بردم‌برا مامانم
فرداش در اومد‌گفت‌شوهرت باید راضی باشه چیز‌میبری خونه‌مامانت وگرنه‌گناه داره
منم گفتم‌اره بابا راضیه گفته از شیرمرغ تا‌حون ادمیزاد هرچی بردی برا مامانت نوش جونش من راضیم هرچقدرم اونجا‌کار‌کنی وظیفته راضیم
صورتش سرخ شده بود از عصبانیت شب که شوهرم‌اومد‌خونه یه قشرقی به ما کرد سر یه میز بیخودکه نگو
از کجا فهمید بردی براشون🤔
خیرسرم تو یه خونه زندگی میکردیم
یه حیاط مشترک یه در حیاط با هم میشست تو پله ها میدید
ما یه ماه پیش رفته بودیم سفر مامانم هم بامون بود بردیمش یکم گردوندیم بردیم مشهد بعد که یکم سفرمون طول کشید مادر شوهرم زنگ زد سر شوهرم داد و بیداد میکرد😂جاریم گفت لجش گرفته بود چون مامانت باتون بود😂
بنده خدا اگه قشقرق هم بپا نمیکرد ک میاس زنگ بزنین آتش نشانی بیاد خاموشش کنه😂😂
وای نگو منم یسال طبقه بالاشون بودم شوهرم خودش بالو رو ساخته بود بعد یه فرصت کاری پیش اومد براش ۷ ماه رفتیم یه شهر دیگه بعد که خواستیم برگردیم به شوهرم گفتم من نمیرم اونجا یه خونه پیش خونه آقام برام رهن کن دیگه اونو دادیم برادر شوهرم پول ازشون گرفتیم خونه رهن کردیم فرار کردم😁
😀😀😀😀
خانواده شوهرم ادما بدی نیستن خوبن ولی تا وقتی که براشون حد و مرز بزاری چون یکم بشون مجال بدی تو همه چیز دخالت میکنن
وای من‌چقدر زجر کشیدم‌سر اینکه اونجا زندگی کردم‌۹۹ درصد ناراحتیامونم بخاطر مامانم بود که جرا میرم‌خونه ش چرا مامانم‌میاد
من شوهرم کارش ماموریته وقتی باشون بودم وقتایی که شوهرم میرفت سرکار من میرفتم خونه آقام اینقد لجشون میومد هی زنگ میزد مادرشوهرم که کی میای منم میگفتم هر وقت شوهرم بیاد😁
مادر شوهر من الان کرونا داره
خوب کاری کردی
ما دوسال بود خونه خریده بودیم‌نمیذاشتند بیاییم خونمون‌مادر شوهرم‌میگفت من‌طاقت دوری پسرمو ندارم‌حالا ۴ تا خیابون فاصله س خلاصه من باردار شدم‌۳ سال پیش به شوهرم‌گفتم دکتر گفته استرس برات سمه بیا بریم‌گفت‌نه نمیام‌فعلا روز مادر شوهرم‌اومد خونمون بحثمون شد اعصابمو خورد کرد بسکه ناحق گقت منم بدنم‌میلرزید افتادم‌رو لکه بینی و خونریزی زنگ‌زدم‌شوهرم‌بیا حالم بده مامانت اوند چیز گفت کقتی حالمو دید سریع رفت یه جا رو کرایه کرد چون خونه خودمون اجاره بود قرداد داشتند خداروشکر نجات پیدا کردم‌هرچند بچم‌رو از دست دادم
من اومدم پختید مگه بالاخره با مادرشوهرجونت
ای جان کار بسییییار خوبی میکردی دمت گرم
یکی از اعتقاداتشون هم اینه که زن نباید تنها بره جایی انتظار داشتن وقتی شوهرم نیست و جایی میخوام برم با خواهر شوهر و مادر شوهر برم ولی من زنگ میزدم با شوهرم اطلاع میدادم و تنها میرفتم اوایل چپ چپ نگاه میکردن یبارهم برادر شوهرم گفت با اجازه ی کی رفتی گفتم با اجازه خودم و شوهرم دیگه کسی چیزی نگفت فقط حرص میخوردن🤣
مادر شوهرمن‌ پارسال کرونا‌گرفت همه میترسیدن برن کنارش من‌بردمش دکتر و ازمایشگاه گفتم گناه داره مریضه
😀😀😀👏👏👏👏👏👏 افرین زن‌نمونه
من چند روز پیش رفتم خونه آقام دو روزی همونجا موندم بعد ک اومدم خونه شوهرم مریض شد رفتیم دکتر از همونجا هم رفتیم خونه پدرشوهر مادرشوهرمم فهمیده بود من دوروز خونه آقام بودم برداشت گفت بچم بخاطری نه صبحونه درستی میخوره نه ناهار شام اینجوری مریض شده منم گفتم آره تو راست میگی از اون روز تا حالا نه صبحونه دادم به شوهرم ناهارم یه روز درمیون درست میکنم شامم ک ‌کلا کنسل کردم تا این باشه با من درنیوفته😊
آفرین بتو
کارخوبی کردی
باور کن چند روز اول که تنها میرفتم مادر شوهر و خواهر شوهرم تا برگردم صدبار زنگ میزدن😑منم دیگه گوشیمو سایلنت میکردم تو کیفم وقتی برمیگشتم میگفتم نشنیدم😁
واااای پدرشوهر نگین مال منم خیییلی خوبه
یعنی بگو بخند همش میگه بیا بشین پیشم میگه دخترم
ب موقعش نصیحتم مبکنه و فلان
ولی برادرشوهر حسودم گفته بابام خیلی با فرشته خوبه و فلان
من پدر شوهر ندارم☹
چقد حرصشون دادی بدبختارو😂
منم کم حرص نخوردم خواهر🤦‍♀️وقتایی گه میرفتم جایی میرفتن تو خونم حتی در حموم رو باز میکردن توشو نگاه میکردن
الان یکی از جاریام تو یه اتاق باشون زندگی میکنه عاصیه از دخالتاشون میگه من دوتا شوهر دارم یکی شوهر خودم یکی هم خواهر شوهرم😂
آخ نههههه با این نمیشه کنار اومد
من اومدم
مادرشوهرم بدنیس اما وای ازخواهرشوهر
به نظر من بعضی خواهرشوهرا تکمیل کننده مادرشوهرن ینی مادرشوهرا بدون خواهر شوهرا دست بسته ان دلیلی برای اینکه اعصاب عروسو بهم بریزن ندارن
خوش آمدی
گفتم ک خواهر شوهر تکمیل کننده مادرشوهره
برادرشوهرت چقد خواهرشوهره 😒
😑😑😑😑
لاااایک دقیقا همینطوره
منم شانس ندارم از مادر شوهر 😔😔
دخالت نمیکنه ها فقط فضولی خونه مو زیر رو میکنه
فقط تیکه میندازه خودشو بالا بالا داره میگه فقط منم که آدم خوبیم شما ها مسلمان نیستید چون دو رکعت نماز میخونه فک میکنه خیلی خوبه
خواهر شوهرم که نگووووو اوف از کجا شانس داریم 😟😟
شوهرم که بچه ننه اینقد حرص میخورم نمیتونم خودمو خالی کنم
عزیزممممم چه بد
اه اه فقط ظاهرش امروزیههههههه
وگرنه طرز حرف زدن قدیمیییی
عقده ای هست بدم میاد دیگه ازش
میگه باید پسر بیاری نوه اول خانوادس گفتم سر لجت تا دوقلو دختر نیارم دماغ کج😏
وای چه بده مرد انقد خاله زنک باشه
😐سلام.. ای بابا چرا اینجوری میگه. اگه برادر شوهرم بهم اینجوری بگه میگم اولا ب شما مربوط نیس دوما اونش دست بالایی.. شما مسائل شخصی من دخالت نکن🤨🤦‍♀️
دقیقا
ما چیزی نمیگیم اینا دومتر زبون دارن ک زنت بی احترامی میکنه
خوب صداشونو ضبط کن وقتی گفتن دروغ میگه یا بی احترامی میکنه صداشونو بزار ک بفهمن چی ب چیه🤨
این تاپینگ زد و خودش رفت
😀😀😀💋
من‌شوهرم‌اومد نتوتستم بیام‌پیام‌بدم گفتم‌یهو میبینه شرفم به باد میره😀😀
من بشینم ازشون بگم چی میگین 😂😂😂😂
ولی اول محرم دلمو بد شکوندن همشون رو سپردم به خدا و امام حسین .
خداروشکر شوهرم پشتمه هرچی بگم باور میکنه
خودشم فهمید چه خانواده ای داره
میگه از روزی ک ازدواج کردم رفتارشون یه جوری شد😆
من موقعی دلم شکست ک به مادرشوهرم گفتم محسن بم گفت باردار شدی این قرتی بازیا انومالی و ان تی نمیبرمت (ب شوخی)
دیدم گفت نههه تو حتما باید بری چون میخای با قرص امپول باردار بشی🥲
واگذارشون کردم بخدا🤭
صدبار بهم گفت اگه خواهرشوهرم همو شب عروسیم اقدام بکرد باردار میشد گفتم اره اون قوی بود😐
مادر شوهر من که ماهه هیچ بدی ازش ندیدم خواهر شوهرم ماهتر
خداروشکر همین ک شوهرت پشتت باشه کافیه
اخ اخ عجب ادمی .
خداروشکر . شوهر منم پشتمه .
وگرن نمیدونستم باید چیکار کنم .
بدبخت با جاریم هم عین من هستن .اونم برادر شوهرم هواشو داره چون خونوادشو میشناسن
البته تیره افتاده به خاطر نور گوشی
حلوای مادرشوهر پز
حلوای مادرشوهر پز
خدایی تاپیک رو حال کردین🤣🤣
ما رفتیم بیرون ، بعدشم اومدیم تا شام و چایی و میوه الان اومدم سر گوشی
مهشید کوشی پس
فردا ناهارم ماهی داریم😋😋😋
غیبت آزاد هرچی دلت خاست بگو😊
چطورید خانوما
کجایید
سلام
مثل اینکه فعلا مادرشوهرا آتش بس دادن ، عروسا ساکتن
😂😂😂😂
سلام عزیزم
😀😀😀😀😀
اره احتمالش زیاده😉
یهویی رفتن 😊