Ooma
پرسش (1400/03/20):

بچه ها بیاین ببینم شماهم همینجوری هستین؟؟؟؟

سلام بچه ها آقا من یه عادت بدی که دارم تو بحث دعوا حرف سریع گریه ام میگیره نمیدونم چه جوری این اخلاقمو عوض کنم نمیخوام کسی فکر کنه ضعیفم
راهکار بدین ممنون

منم همینجورم
کلا صدای بلند اذیتم میکنه نمیتونم حرف بزنم
ناخودآگاه قلبم میشکنه اشکم بی صدا در میاد
والا با ملایمتم که میگن من پیش خودم میگم وایییی حتما کارم خیلی زشت بوده بخاطر همین گریه ام میگیره
فکر میکنم گناه نابخشودنی انجام دادم
همه هم فکر میکنن ضعیفم ولی به نظرم اشک اینجوری نشانه قلب پاکه ادم هاست مرد و زن هم نداره
درصورتی که حالا مثلا یکار اشتباهی انجام دادم مثلا شوهرم داره میگه انجام نده اینکارو زشته فلانه
بابا چهارتا دادو بیداد کن حالت بهتر میشه😁😁
من اصلا نمیتونم با صدای بلند باکسی حرف بزنم
عزیزم وقتی خودت مطمئن باشی ک کارت درسته هیچ نیازی ب عذاب وجدان نیست...وقتی پیش خودت فکر میکنی ک کازت زشت بوده حتما یجای کار میلنگه.
همیشه ب اون چیزی ک اعتقاد داری سفت و سخت وایسا روش کاری ب نظر و حرف بقیه نداشته باش...محکم حرفتو بزن..اگه ضعف نشون بدی اینقد راحت سو استفاده میشه ک دیگه هیچ وقت نمیتونی حرفتو بزنی یا از حقت دفاع کنی
اره یکمم شاکی باش😁
منم اینجوری بودم کم کم دیدم همه یجور رفتار میکنن همش احساس گناه میکنم ..😔یاد ایام بدی افتادم😢فقط اون لحظه برو یگوشه اهنگ گوش بده قرآن بخون من اینجوری خودمو ارام کردم خدارو شکر اونروزا گذشت
درسته اشک نشانه قلب پاک و صافه ولی ن جلوی حرف زور یا ناحقی
نه حرف زور نه من حرف زور با اینکه گریه میکنم ولی جواب میدم
ولی کلا برای یه بحث ساده زبادی حساسیت ب خرح میدم
یوقتا جلوی ناحقی ها قلبت بد میشکنه اشک از چشمت میاد اونجا خدا بهتر حقتو میگیره از اونی که اشکتو در اورد
خب اشتباه میکنی که وقتی اینطوری آروم باشی بعضی وقتا جا واسه سواستفاده باز میشع
خدا خوب جواب حق الناسو میده
من همینجورم نمیتونم از خودم دفاع کنم بجاش گریه میکنم تو این چندسال عمرم خیلی جاها با حرفا و کاراشون شکستم و اشک ریختم
همیشه ام سپردم به خدا 😔
عزیزم منم همین بودم ولی حساس کردم دارن حقمو میخورن الان حتی اگه مقصر باشم حق به جانبهستم که طرفم عذرخواهی میکنه😁
باگریه کاری پیش نمیره
حتی اگه گریه هم میکنی حرفتوبزن عذاب وجدان کاری هم که کردیو نداشته باش البته خودت بدونی کارت درسته بعدش دیگه حرف کسی برات مهم نباشه
من خیلی دلم میخاد حرفمو بزنم به روشون بیارم ولی نمیتونم انگار زبونمو بستن
منم گریه میکنم اگر گریه نکنم روانی میشم
از کی ایجوری شدی؟ شاید بخاطر بارداری حساس شدی
قبلا یادم نمیاد مجرد بودم درگیریای ذهنی خودمو داشتم از وقتی ازدواج کردم خیلی بیشتر شده نمیدونم شاید فکر میکنم با ی کار اشتباه شوهرم ولم میکنه
عاخه خییییلی دوسش دارم
منم اینجوریم
منم همینم‌تا بهم‌میگن اه ..گریه ..دلم‌میشکنه خیلی صدمه میبینم
من اولا خیلی حساس بودم همش میترسیدم ناراحت شه اما الان برعکس شده

سوالات مشابه