Ooma
پرسش (1400/01/21):

چطوری با همسرتون آشنا شدید؟وچی شدکه به ازدواج ختم شد؟

سلام خانمهای گل همتون بیاین بگین که چطوری با
همسرتون آشناشدین و چی شد که به ازدواج ختم شد؟
خیلی جالب میشه اگه داستان چگونگی ازدواجتون و خاطره هاتون واسه اون زمان بگین دور هم واسه چندساعت شاد باشیم

میگم اگه شما بهش بهانمیدادین انقدر پرو وقیح نمیشد
اونم از ترس ابروش میگه
از بس مملکته گوهی داریم
فقط چشم امیدم بخداشت
سرم خیلی درد میکنه بغض تموم گلومو گرفته
خدا چرا کاری بسرم اوردی که سقط بشه که الان این دردارو باید تحمل کنم
برو بگیر بخواب ولش کن
چرا این همه ادم از عمد میرن سقط میکنن و باز ناخواسته باردار میشن منم یکی از اونا اگه خرابکاری کنم ادم خوبم؟
بااین حالم چجور بخوابم
تمام دلم غصس
خب نخوابیم چیزی درست نمیشه حداقل استراحت کن هورموناتم بهم نریزه
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
چیشده ؟
هیچ چیز پایدار نیست هیچ وقت
دلم میخواد بمیرم خسته شدم
کاش بخوابم صبح بیدار نشم
خدانکنه چرااینقدر ناامیدی
چرا ناامید نباشم وقتی که شوهری دارم پست
چرا اخه
یعنی خداااا صدامو میشنوه اگه میشنوه جوابمو بده نشونم بده که هست
این دعوا بین همه هست فاطیما جان
میشنوه گر صبر کنی زغوره حلوا سازی
میگه من مقصرم که سقط کردم میگه مریضم تنبلی دارم مشکل ازمنه و خودش هیچ مشکلی نداره
میگه خودش سالمه
میخواستی بگی احمق پا پتی
بچه دست خداست خودش بخواد ب وقتش میده
خب بگو ثابت کن من مقصرم اون وقت من از زندکیت میرم ولی اکع من ثابت کنم تو مشکل داری انوقت چیکارت کنم
خدا میدونه لیاقت نداره نمیخواد بهش بده نمیخواد بفهمه چون ادم نیس
والا ما دو طرف سالم بودبم ۱۱ماه طول کشید
همه چی دست خداست
میگه میرم دادگاه همه دکترا ثابت میکنم مشکل از توعه
دقیقا منم ۷ماه طول کشید جفتمون سالم بودیم
گفتم بکن من که واریکوسل گرید 3 ندارم
بزار بره اون فقط ببخشیدا داره یچی میگه ک تورو متهم کنه
تحرک اسپرمش داغون بود انقدر بهش رسیدم خوب شد الان برام هارشده
چ میدونستی میخاد اینطوری کنه
بش بگو. اگه. مشکل از من بود ک اصلا باردار نمیشدم مشکل از اسپرم توعه ک سقط میشه
موقعی که سقط کردم میرفت چیزای سرد میاورد بخورم بخاطر اهمین تنبلی گرفتم
بدجنس 😪
وگرنه من تنبلی نداشتم قبل سقط اولم هر سری که میذفتم دکتر میگفتن فعاله
حالا رفته طب سنتی یزد گفته مشکل از خانمته رحمش مشکل داره بدون معاینه و یا سونویی
بااینکه من همه سونویی رفتم هیچکدوم نگفتن رحمت مشکل داره
فاطمه جان شاید اصلا حکمت همین. سقط شدن جنینت همین بوده
شاید خدا میخواد بیشتر ب زندگیت فک. کنی اخه این ادمی ک تو داری میگی الان سر بچه سرکوفت میزنه بچه دارم بشین ی چیز دیگه رو بهانه میکنه
الان ک بچت نداری راحتتر میتونی تکلیفتو باهاش روشن کنی
دکتر طب سنتی یزد گفته بخاطر اینکه تو گوشی بوده نطفه تشکیل نشده
😆بخدا من ۲۴ ساعت تو گوشی بودم چزا پس شد
اون از خانوادش ک انگار ن انگار فامیلتونه اینقد خون ب دلت میکنن
اینم از شوهرت ک بجای دلداری دادن داره نمک ب زخمت میپاشه
چرت گفته اینجوری بود هیچکس بچه دار نمیشد
والا من چن دقیقه پیشم به مامانم همینو میگفتم گفتم این الان اینجور داره حرف میزنه فردا بچه دار بشم یه کمو زیادی بشه میگه مقصر تویی
مامانت ایناهم فهمیدن
لخدا برای هرچیزی که تو زندگیش پیش بیاد میگه مقصر تویی
بیچاره پدرومادرا
اره
ولی میگن صبر کن تحمل کن درست میشه
باهزازتا امید میفرستن ناموسشو نو خونه بخت بعد ک اینطوری میشه داغون میشن
عخه تا کی صبر گفتم یا جونمو از این ادم بکنین یا سم میخورم خودمو خلاص میکنم
اره میگم ک تحمل کن
بابام ناراحتی قلبی داره
10 درصد قلبش کار میکنه الان تمام فکرمم رفته پیشش که نکنه زبونم لال طوریش بشه
عزیزم اینطوری نمیشه ک شوهرت نعلومه پره دکتر طب سنتی لابد ننش بوده دستور داده زیادی تو گوشیه
فقط کاش بمیرم از این درد خلاص بشم
مشخصه. ک. دنبال بهانس
بهش بگو. مگه. من اومدم خواستگاریت
ک حالا داری هی برام ناز میکنی دعوا راه میندازی والا من از تو بیشتر ب جدایی مشتاقم
مرد باش برو داد خواست بده ببین اولین نفر جلو دادگاه هستم یا. ن
بیترسونش اجازه نده هر چی از دهنش در میاد بهت بگه
هزار بار گفتم بهش گفتم مرد نیسی نری درخواست طلاق بدی
گفتم برو تا اخرشم میام
میگه الان نه بذار پولدار بشم میام طلاقتو میدم
بگو من. نمیتونم تا اونموقع اخلاق گندتو تحمل کنم
پول نداری غلط کردی زن گرفتی
بین یه مشت ادم نفهم گیر کردم نه راه پیش دارم نه راه پس
اینارو انقدر بهش گفتم از رو نمیره اصلا
مامانم نفرینش کرد
خدا بهت رحم کرده ک. نزاشته از این ادم بچه دار بشی
چ پرروعه
الان صدای پاش داره میاد
دست بزن ک نداره؟
منم بهش گفتم گفتم انقدر بیلیاقتی که خدا بهتون بچه نداده گفتم 6 تا داداشین هیچکدومتون بچه ندارین
داره
🤬
چن بار ازش کتک خوردم حتی تو دوران عقد با پا زد تو قفسه سینم نزدیک بود بمیرم
کس‌کش پدره بی شرف🤬
خیلی ناراحت شدم برات فاطمه
هیچکدوم بچه دار نمیشن بعد ب تو میگه. مشکل داری؟؟؟؟؟؟ 😐😐😐😐
امد من برم باز میاد کسشعر میگه حال حوصلشو ندارم
باز تو😂😂 آقا فوش نده یچه ام یاد میگیره😂
همین الان در حال اقدام بودنتو‌پاک‌کن ، برا یه سگی مثل این بچه نیار
مگه میخوای تا پیر بشی خودتو اسیر این سگ کنی
وحشی
میرفتی ازش شکایت میکردی پدرشو در میاوردی
دارم برا فردا کیک هویج درست میکنم🤣🤪
اومدم تا بپزه توی تاپیک باشم
برو کیکت نسوزه😂
تازه گذاشتم توی فر
اومدم فحاشی ، دیوث من و میخواد
که خشتکشو رو سرش عمامه کنم👊
فاطمه ینی بچه دار شدنت اشتباهه محضه
بچه بیچاره چ گناهی کرده ک همچین ادمی بخواد پدرش باشه
تا. جوونی و. بچه نداری خودتو نجات بده
راحت باش پس😐
هزار بار گفتیم بهش، هیچکس پشتش نیس دلگرمی بشه براش، انگار طلاق معذرت می خوام زناس که خانوادش میگن بسوز و بساز
😅😅😅😅
😫🥺
طلاق و خدا حلال کرده برای زجر نکشیدن
چرا نمیخوان خانواده ها بفهمن؟؟؟
کاش من پیامبر زمانه بودم😅😅😅😅😅😅😅😅
وایی دنیا بهشت میشد
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
وایی من جررررررررررر
از خوشحالی اینکه صبح میرم ان تی
دیوانه شدم😅😅😅😅
والا بنظر من خودش اقدام کنه واسه جدایی دیگه خانوادشم مجبور میشن همراهیش کنن
نکردنم فوقش اینه ک ی مدت طردش میکنن دیکه بدتر از این ک. نیست
ولی بهتر از اینه ک بخوای هر روز عذاب بکشی
مرگ ی بار شیونم ی بار مگه ی ادم چقد تحمل داره
اصلا این تحملش خیلیه بابا من بودم دووم نمیاوردم، شوهرش و خانواده شوهرش از روانیم رد کردن
خودشم مقصره دیگه وقتی بمونیو این حجم از بی احترامی و وقاحت و تحمل کنی اونم میفهمه ک مجبوره ک دارا تحمل میکنه از این مسئله سواستفاده میکنه و ب خودش اجازه میده بیشتر با حرفاش کوچیکش کنه
اگه همون بار اول ک همچین حرفایی رو ب زبون اورد یا مخصوصا دست روش بلند کرد میرفت دادخواست طلاق میداد الان شوهرش میفهمید حق نداره سرکوفت بزنه و بد دهنی کنه
من شوهرم بگه بالا چشمت ابروعه ساکمو جمع میکنم چ برسه ب اینکه خدایی نکرده بخواد بهم. توهین کنه
حرف زدن و فحش دادن و داد و بیداد ک فایده نداره فقط باید ب حرفی م میزنه عمل کنه
اگه میگه میرم مهرمو میزارم اجرا برع بزاره
میگم جمع میکنم میرم تا نیای بگی غلط کردم نمیام باید بره
عجب آدمایی هستن من همین الان اومدم
خیلی ناراحت شدم
بچه ها هرکی میتونه بین فاطمه وشوهرش یا ودود بخونه دست ازاین کاراش برداره
اگه توتستین1001 مرتبه بخونین
والا دیگه وقاحت اینا از حد گذشته
خیییییلی ببخشیدا فاطیماجون
من‌ اگه جای تو بودم قلب بابام به ی ورم نبود وقتی جون و جوونیم به ی ورش نیست
بابات تو رو انداخته تو دامن اینا
اونوقت بجای اینکه دستتو بگیره میگه بمون و تحمل کن
خب تحمل کنی که چی بشه
این پدرومادر هستن که بچه رو به میل خودشون بدنیا میارن
اونان که مسئول بچن و بچه به گردنشون حق داره
من بودم ی دقیقه هم نمیموندم اونجا
نیرفتم خراب میشدم رو سر بابام
والا شوهرتو ننش دلشون برات نمیسوزه
باباتم دلش نباید بسوزه؟
ای وای خدا
من این‌پیامها خوندم عصبی شدم
چجور خودم اقدام کنم برای جدایی؟ میدونین من چن تا مشکل هست بخاطر اینا نمیخوام خانوادم روسیاه بشن
که اینجا جاش نیس بگم
اگه میتونستم طلاق بگیرم تا الان ده بار طلاق گرفته بودم
این اقا طلاق بده هم نیس صبح امده به گو خوردن بوس کردن که ببخشید غلط کردم گفتم هرچقدر غلط بکنی و هرچقدر خودتو جلوم خار کنی دیگه خوشم نمیاد ازت
بعد هم من مادرمو پدرم برام مهمن اگه نبودن تاالان روسرشون اوار میشدم میذاشتم غصه طلاقمو بخورن نمیتونم بااین وجود بذارم بلایی سرشون بیاد
بعضیاتون فکر میکنسن من بی عرضم ولی نمیدونین مشکل اصلی من چیه
چند بار رفتم ولی باز برگشتم سرجای اولم فکر میکنین طلاق به این راحتیاس بخدا راحت نیس
پس با همین شرایط سختت باید بسازی دیگه
از من دلخور نباش عزیزم
من خودم این مدلی ام
اگه بابام به فکرم‌نباشه به فکرش نیستم
دیشب ننشو گیر اوردم باهاش حرف زدم
مرجان میدونی یه مشکلیه که اگه من جداشم برای خواهرامم یه تلنگره و زندگی اونا هم خراب میشه
دومادمون یجوریه نمیشه اینجا بگم
الان بچها فکر میکنن من خودم نمیخوام یا اینکه بی عرضم ولی نمیدونن که من تو زندگیم چیا گذشته و به طلاق راحت نمیشه خانوادمم بخاطر همین مسئله پافشاری دارن
چقد همه چی پیچیده شده
آخه زندگی تو به دومادتون چه مربوط
تو زجر میکشی بخاطر دومادتون
مشکل اصلی چیز دیگس نمیشه اینجا بگم ابجی
کاش اینجا چت خصوصی داشت
عزیزم
خیلی ناراحت شدم
کاش میتونستیم کمکی بکنیم
دعا میکنم خدا به دلت و به زندگیت آرامش و خوشبختی بده
ممنون گلم پناه برخدا
😂😂😂😂😂
فاطیما جون طلاقم نمیگیری حداقل اجازه توهین بهش نده بزن تو دهنش فوش میده دیگه جرات نمیکنه فوش بده
بنظرم پاشو برو یزد اون دکتری هم که بهش این حرفارو زده جرش بده وبیا
فوش که نداده ولی خب اینکه مقصر منم سقط شده و اینکه هی میخواد مشکلمو به رخم بکشه
وقتی ۶تابرادر بچه دارنمیشن مسلما مشکل تو نیستی خودشونن
اونو که بعد استفاده داروها نتیجه نگرفتم چنان رسواش کنم دارم براش
همین دیگه چرا اجازه میدی بهت زور بگه
اینکه بچه دار نشدن از بدشانسیشونه و بخاطر مادرشوهرمه و نفریناش
یکی از جاریام تومور تو رحمش هست هی رشد میکنه مجبور شدن از رحمش بردارن
الان بخاطر این بچه دار نمیشن
چقد پفیوز عوضی
گوه میخورن اینجوری حرف بزنن منم یبارشوهرم رفته بود دکتره بهش گفته بود چون خانومت عفونت داره تو عفونت داری فرداش رفتم پیش دکتره چنان ریدم بهش که اونسرش ناپیدا گفتم توازکجا میدونی
یکی دیگش هم که بچه داره دومیو باردار بود عمم نفرینش کرده بود که خدا کنه بچت بمیره توشکمت که بیچاره همینجور شده بود
بچش تو شکمش مرد و امده بودن طبیعی بیارنش که با رحمش کامل امد بیرون
کی با نفرین اومده که بانفرین بره عزیزم
ایناخودشون مشکل دارن
اون جاریم الان 12 ساله بچه دار نمیشه بهش گفته بود خدا کنه زیر بغلت پتو باشه تو بیمارستانا ولو باشی برای بچه
که بچه دار نشده تاالان
وااای خب سم بریزین باهم توغذا ش بکشین 😡😡
و هر دری زده هیچ
چقد دلش سنگه وااای 😑😑😑😑
اون یکی جاذیم حامله شد مقصرم خودش بود چون هرچی بهش گفتم کار نکن استراحت کن تا بچه خودشو جا بگیره بحرفم نکرد ولی مادرشوهرم رفته بود دست گذاشته بود روشکمش گفته بود بچت دختره دیگه محلش نذاشته بود
از اون روز افتاد رو خونریزی و سقط کرد
بعدش من حامله شدم که سقط شد سر 9 ماه بادارو حامله شدم از بس بهم حرص داد عمم فشارمو برد بالا جنین تشکیل نشد و تو همون ماه موند
معذرت میخوام ولی مگه کجا زندگی میکنن اینا که ایقد فقر فرهنگی موج میزنه😳😳😳😳😳😳
روستان اینا کلا پسر دوستن امد خونه ما گفت بچت باید پسر باشه
این پسره دفعه بعد دختر میاری
یکم تو دارباش دختر باردارشدی به هیچ کس نگو حتی شوهرت مجبوری بگی
بنظرم باجاری هاتم اصلا اصلا صمیمی نباش
جلو مامانم میگفت یکی مثل بچه دخترش گیرمون میاد نمیگه که خداکنه سالم باشه
واااا مگه هنوز عهد جاهلیت دوران پیامبره بگو پسرت هرچی کاشت برداشت میکنه مگه مقصر عروسته
من هیچی نگفتم مقصر شوهرم شد گفتم ظرفارو خودم میشورم گفت نه میخوای بچمو سقط کنی گفتم خودت بشور گفت نمیتونم میداد خواهرش میشست اونا هم شک کردن و فهمیدن
اون که تکلیفش مشخصه بدبخت یه آدم بیسواد دنیا ندیده است ببرینش چندجا آدم ببینه😑😑
به شوهرتم نگو اصلا
صبح امده بوسم میکنه ببخشید و غلط کردم گفتم هرچی اینارو بگی من نه خر میشم
نه چیزی
نگم دیگه توقع داره برم نون بپزم ببرتم خیار چینی... البته من دیگه قید بچرو زدم ولی اون ول کن نیس
بهش میگفتی مگه دل من سنگه دل منم یه تیکه گوشته تیکه تیکه ام میکنی بعدش میای میگی ببخشید
بگو نمیبخشمت نه این دنیا نه اون دنیا
هی میگه بچه میخوام بچه میخوام میگه تو فقط یه بچه برامن بیار دیگه کارت ندارم
خودتو بزن مریضی بگو وای استخون گردنم گرفته پریود شدم کمرم نابوده
گفتمش گفتم دیگه این دلی که میبخشیدت نمیبخشه دیگه حتی دوست داشتن که صحله یه ذره علاقه ای هم ندارم
اینجور میگه همیشه مریضی
آفرین
کلا تحویلشم نگیر قهرنکن سرسنگین باش باهاش تاحالش جابیاد
شادم باش آهنگ بزار تیپ بزن هی برقص
بزار بگه ولی تو میدونی دیگه خودشو ننه اش حالتو خراب نمیکنن تا بچه ات جون بگیره
مریم اونا همه جوره حالمو بد میکنن تازه میدونن حالمو خراب میکنن ندونسته که همه کاری میکنن
چون خودت حساس شدی یبار که زدی به یه ورت وعین خیالت نبود میشینن سرجاشون
قوی باش دختر
میدونی طلاق گرفتن راحت نیس فردا جلو دید همه بدی و اینکه اگه فردا با کسی دیگه ازدواج هم کنی میگه اگه تو خوب بودی شوهر قبلیت جدا نمیشدی
کلا ما زنا بدبختیم💔
طلاق خیلی سخت شده به این راجتی نیست بعدش یه آدمی میخواد که بخواد طلاق بده ومیدونم این شوهرت طلاق بده نیست فقط بی آبرو بازی ودادگاه وپاسگاه رفتنش میمونه قانونم میگه برگرد زندگیتو کن
مریم مثلا تو توخونت نشستی کاری به کسی نداری یهو مادرشوهرت میاد یچیزی میپرونه که باشوهرت بحث کنید و در میره؟ چجور میشی
یه لبخند بزن اصلا حرف نزن
من اینجوری ام مگه اعصابمو سر راه آوردم سرهمه چی زندگی خودمو تلخ کنم
منم همینو میگم شوهرمن صدبار گفتم بریم جداشیم هی بهانها میاره اون روز گفتمش اگه دوستم نداری بهتره جداشیم نه من عذاب بکشم نه خودت گفت اگه دوستت نداشتم که نمیامدم بگیرمت
میدونی طایفه ما زنشون رو میکشن ولی طلاق نمیدن
من کاملا با فرهنگتون آشنایی دارم چون شوهرخودم همونجایی هست ولی من خیلی روش کارکردم الانم بایه سری عقایدش ساختن سخته ولی دیگه برام مهم نیست کاری که خودم دوست دارم میکنم
حاضرن تااخر عمر بسوزن بسازن ولی زنشون طلاق ندن که فردا با کسی دیگه ازدواج کنه و بگن طرف ناموسشو ول کرد رفت با کسی دیگه
و منم بخاطر یه مسئله ای که تو خانواده پدریم افتاده نمیتونم کاری کنم یعنی نمیتونم جداشم چون خواهرم هم زندگیشون تاثیر داره
بله متاسفانه ولی من محکم پیش رفتم البته خانواده امم پشتم بود بابام خودش زنگش میزد میگفت بیا دخترمو طلاق بده دختربزرگ کردم توپر قو توببری خوارش کنی اون دید بدباشه خانواده ام هم شده طلاقمو میگیرن نشست سرجاش
خانوادم کاملا شوهرمو میشناسن ولی خب میگن درست میشه
تومقصر پدر خودته اگه حداقل پشتت بود اون ایقد زور نمیگفت بهت
بابام چن بار گفت بهش ولی شوهرمن پروتر این حرفاس مامانمم بهش گفت که فکر نکن بیصحابه کمو زیادی براش پیش بیاد خودت میدونی چه بسرت میاریم میگفت حرف دیگه ای میزنه که ها بچه میخوام و....
هرکسی صلاح خودشو بهتر میدونه
فیلم بازی میکنه عجب🤔
وقتی حامله بودم برام کم نمیذاشت شاید گاهی قر میزد چون تحت فشار بود دستش خالی بود بعد که سقط کردم شد یه ادم دیگه
اره دیگه مامانم میگه خونتون دوره وگرنه میامدم اونجا میدونستم چکارش کنم با مامانشم حرف زدم دیشب گفت رضا فوشم داده
گفته مقصر تویی که بچم سقط شده
گفتم من دارم چوب شمارو میخورم چرا امدین خواستگاری من گفت نمیامدیم هم سروصدا میکرد
مردا مثل بچه هان همونطورکه ماماناباردارمیشن به بچه هایی کوچیکشون نمیگن میگن تا ۹ماه سخته هی منتظره بنظرم به مردا هم مثل بچه ها نباید بگی من که بارداربشم تا تشکیل شدن قلبش به شوهرمم نمیگم
گفتم بهتر از این بود که زندگی منو به گند کشیدین
عجبا🤔
بگو تا وقتی بخاطر حضور من توزندگیت ناشکری خداهیچ نفرسومی رو نمیاره تو زندگیمون
بهش گفتم گفتم از بس گندی خدا نمیخواد بهت بچه بده
بگو اتفاقا ازبس تو گندی خدا بهت نمیده
ولی اینجا که رفته بامامانش بحث کرد بخاطر کاراش و اینکه بهشون تاکید کرده که هیچکس حق نداره از بالا دیوارجار بزنه
من بهش گفتم نه اون برعکس میخونی ابجی🙄😂
اون با مادر خودش دعواش شده
😂😂😂😂گشنمه برم صبحونه بخورم
اره برو بخور فسفور نسوزون🙄😂
منم. برم بکارام برسم
😂😂😂👏👏
عجب دل گنده ای داری دختر
خانواده ماهم همینجور طلاق رو خیلی بد میدونن

سوالات مشابه