Ooma
پرسش (1399/07/04):

کجایید بیایید خانوما

بیایید حرف بزنیم دخملا حوصلمون پوکید

چند کیلویی مگه
خدو میخاسته ۹۰ ملیون برسه دست زنه
اگ نمیخای زمانوازدست بدی بروپیش دکتر،رژیم اینافقط زمانوازدست میدی
۷۰
قدم ۱۷۰
خوبه دیگه 😐
رفتم دیروز
اره واقعا
اخه میگم لاغر کنم بلکم نینی بشه
تنبلیم بره
اره سه سالشه
عزیززززم
کاره خداااس
میگم که واقعا کاره خداس
ادم تو حکمت خدا میمونه
انشالله بزودی یه نی نی خوشگل بیاری🥰🥰
ای خدددداااااااا ایشالله
من قبلنابازهمسرم روحیش بهتربودالان خیلی درگیربچس،😭چون تنهام هستیم کسیونداریم اینجاواقعااذیتیم توخونه بدون بچه دیگ خسته ایم ازاین زندکی دونفره
عزیززز دلم
از خدا اول میخام ب تو بده بعد برام خودم دعا میکنم
چون تنهایید
انشالله ک زودی مامان بشی عزیزم
الهیی عزیزم‌مرسی
سخته واقعا
منو همسرم تو خانواده هام دوقلو زایی نداریم من خیلی دوقلو دوست دارم دوهفته پیش رفتم واسه غربالگری گفتش دوقلو ینی مونده بودن تو کار خدا
انشالله زود دامنت سبزبشه گلم
مرسی ان شاءالله،ایتقدمیمونم خونه سردردم همش ،دیگ حوصله هیجکاری ندارم شوهرامروزناهاروشام‌گذاشته
خدا خودش بزرگه ایشالله پاداش این صبراتونو میده
مطمئن باش
منم خیلی نینی دوست دارم
شوهرم ب هوای من ب روی خودش نمیاره ولی میدونم عاشق بچس
خداحفظشون کنه برات،منم ازبچگی دوقلوخیلی دوست دارم ولی توارثمون نیست،
فداتشم واسه ماهم نیست
چقدر دلت پاکه ب ما ام دعا کن
ان شاءالله،یجورشدم کلاحوصله ندارم باهیجکی حرفربزنم حتی باخانوادم یااومان یااینستابعدم گوشیمومیزارم روپرواز
از خدا میخوام ایشالله به حق تمام معچزه هاش خدا به تمام اونایی نی نی میخواد تا ماه بعد نی نی بده
از نی نی هامم میخوام که واستون دعا کنن
دلم روشنه
ایشالله🤗🤗
اره مرداکم تربروزمیدن،الان شوهرمن هیچی نمیگه،ولی همش توفکریاخابه،کم حرف شده،ولی بازگاهی به من امیدمیده
کاره کاعناته بری دنبال یچیز سخت میکنه برات رسیدن بهشو
من به عطسه خیلی اعتقاد دارم الانم که اینو مینوشتم عطسه کردم ایشالله ک خدا صدامو میشنوه
باید بیخیال باشی اصلا فکرشو نکنی
فداتبشم چشم
مرسی دعای قشنگتون،بگیدبچه هاپاکن اوناالان همه چیوحس میکنن🙏
الهی بگردم خودتو اذیت نکن میدونم که به آرزوت میرسی
بچه ها ساعت ۱۲ دوباره بیایید خب من برم شام بدم شوهرم
بله چشم
خدانکنه عزیزم،
باشه نوش جونتون
سلام منم شوهرم شیفتع تنهااااام😭😭
الان شام میخوریدچقددیرمااینقدبیکاریم شوهرم بعدنمازسفره میزاره
عب نداره گریه نکنه شوهر منم بعضی وقتا شبکاره
😂😂منم انقدر بیکارم بعد از ظهر شام خوردم
تنهانیستی نی نی توداری 😊،
دقیقابراماگاهی اینجورمیشه،ازاینورگشنم میشه کلاحوصله ام‌نمیکیره غذام بخورم میخابم صبح دیگ ازسوزش معده بیدارمیشم
وای منم مثه شمام تا وقتی معده درد نگیرم نمیخورم😂
من ک شوهرم نباشه میترسم تنها خونه بمونم😑😑
سلاام سلام
من منتظرم پسرم بخوابه بخوابم
خیلی خستم
سلام
خوبی گل خانم
نینی خوبع
قربونت عزیزم تو چطوری
خوبه شکرخدا فقط نمیخوابه ک بخوابم خیلی خستم😩😩😩
فدایت خوشبحالت نی نی کنارته راحتی دغدغم شده زایمان
وای خیلی سخته چه شبایی که دخترم بغلم بود و خوابم ميبرد
من‌کلا کم غذام،فقط میوه و....
الهی دیگ چاره نداری ک
والا تو شکمم بود راحتتر بودم😂😂😂
واقعا خیلی این دو ماه آخر سخته 🥴🥴
کاش نی نی ت پیش من بودنگهش میداشتم میخابیدی
وااااای نه خسته شدم از بارداری فقط میخوام زودی بیاد بیرون دیگه
سلام
حالا الان خوبه کاری ب من نداره بازی میکنه
ولی دو ماهش بود تا 3 بیدار بود همش بغل میخواست گریه میکرد
ی مدت خوابش تنظیم شده بودا الان باز بهم ریخته
همگی
بچها بین شما کی مشهدیه
اره خیلی سخت شده کی انشالله زایمان میکنی رویا
امروز از دم دم های عصر منت کشی کردم تا نینیم تکون بخوره
ی دکتر خوب مشد میخام بنطرم دکتر خوب نیست
انشالله آخر آبان
ای جان عزیزم بخدا حسرت ی خواب راحت دارم
نه بابا واسه من شکممو داره پاره میکنه فقط 😑
انشالله جانم
منم دقیقا هفته تو بودم همینو میگفتم
ولی واقعا دنیا ک میان هم دغدغه مون بیشتر میشه هم استرسا مون
سلام
منم تا دیشب خیلی تکون می‌خورد در حدی که دیشب شکمم یه وری شده بود ولی امروز نمیدونم چرا اینقدر ناز می‌کرد دیگه گریه ام گرفت
اره دیگه از وقتی به دنیا میاد یه مسولییت جدید داری
دیگه زندگی از این رو به اون رو میشع
یکی پیدا میشه کم کم
فقط تا میتونی بخواب
استفاده کن از این هفته های اخر😂
من خودمم خابم بیادهرچی بشه نمیتونم خودمونگه دارم،ولی الان که بیکارم شباکلاخابم نمیبره
الهی گاهی وقتا اینجوری میکنن دیگه ادم استرس میگیره
آخه مشکل اینجاس که هفته های آخر بدخواب میشی خوابت نمیبره
بیخوابی زده به سرم کلا ساعت ۴ میخوابم هر شب
اره والا
کلی چیز خوردم و کلی صدا ایجاد کردیم دوش گرفتم دعا خوندم صلوات فرستادم تا تکون خورد
من خودم ادمی بودم ک بخوام بخوابم یک ساعت باید این پهلو اون پهلو شم خوابم ببره
اما بعد از زایمانم تا حالا ی وقتایی اصلا نمیفهمم کی خوابم برد
باورت میشه ی وقتایی اینقدر خوابم ک پسرمو شیر میدم میزارم تو جاش میخوابم بعد یهو از خواب میپرم فک میکنم مونده زیر دست و پام😂😂😂😂
من دخترم میخوابه تا 11 و 12 ظهر ولی خودم خوابم نمیبره
اره صلوات و قران خیلی تاثیر میزاره
چون الان دیگه شهیدی شهید
خیلی میخام اون روز هارو تجربه کنم 😍
واقعا بعضی وقتا آدم میمونه یه نوزاد چطور میتونه تا نصف شب بیدار باشه😂
دیشب خواب بودیم شوهرم رو کمر خوابیده بود یهو شوهرم چرخید سمت من من فک کردم افتاد رو پسرمون یهو بلند شدم جیغ و داد ای واک خاکبرسرم افتادی رو بچه شوهرم زهره اش ترکید گفت چی میگی بچه ک اونجا خوابه😂😂😂😂
رویا جنسیت نی نی چیه؟
انشالله به زودی دو ماهم بگذره تجربش کنی
پسر
انشالله😊
😂 😂
به سلامتی
انشالله این هفته هام بگذره تجربه کنی
بیای ب جمع شب زنده داره😅
واقعا😑
به خاطر همین هیچ وقت بچه پیش خودمون نخوابوندم تا یه سالگی تو گهواره بعدم رو تخت خودش یه سالی هم هست که کلا تو اتاق خودش
میدوس شب زنده داری واسه بچه
سلامت باشی عزیزم
😘
اخه من نمیتونم بزارمش تو گهواره
چون وقتی اگه برا شیر جا ب جاش کنم بیدار میشه دیگه نمیخوابه
باید جایی بخوابونمش ک بتونم کنارش دراز بکشم بهش شیر بدم
من جام تنگ باشه خوابم نمیبره نهایت تایمی که بذارم شوهرم بهم بچسبه چند دقیقس😂
اره منم
بیچاره شوهر لبه تخت میخوابه
آخه تو تخت خودت باشه هی استرس داری که نیفته له نشه
من از بارداری ک ی بالشت میزاشتم بغلم اصن عادت کردم بهش😂😂😂
منم باید یه بالش زیر شکمم باشه لش بشم روش😜
برا همین ی مدته رو تخت نمیخوابیم
مجبوریم رو زمین بخوابیم😐
من ترس از این داشتم شوهرم به زمین عادت کنه بخاطر همین هرجور بود میذاشتمش رو گهواره 😂😂
البته دختر من از سه ماهگی به بعد شیرخشک میخورد
سلاااممی
سلام
میشه راهنماییم کنید خسته شدم دیگه 🤦‍♀️
همسرم میخواد من چادری باشم و من نمیخوام چیکار کنم اخه
شوهر من اینجوری نیس تخت یا رو زمین براش فرق نداره هر جا من بگم میخوابیم
ولی ی شب پسرمو گذاشتم تو گهواره بعد بلندشم کردم بهش شیر دادم بیدار شد دیگه نخوابید
تازه رو زمینم ک هست ی وقتا بیدار میشه وقتی میچرخونمش سمت خودم بهش شیر بدم
خیلی خوابش سبکه
عه چرا خودت خواستی شیر خشکی بشه؟
نمیدونم چرا روز خاستگاری دهنم بسته بود هیچی نگفتم هر چی میگفتن میگفتم باش اما الان مثل چی پشیمونم
راهنمایی سختی میخوای

پس شرایط رو گفتن قبول کردی
۱۹ سالمه حالم از خودمو و انتخابامو و اشتباهام بهم میخوره😭
اصلا نمیدونستم در این حدن
نه چون نارس بود وزنش کم بود دکتر گفت باید بهش شیرخشک هم بدین همزمان ولی دیگه بعد از سه ماه شیر خودمو نخورد
بخدا خسته شدم من مجردی راحت بودم اما الان....
اها
چادر ک خوبه
مشکلت فقط چادره
آخه آدم که نباید حتما چادری باشه که حجابش کامل باشه
نمیدونم چیکار کنم دلم نمیخواد باهاش باشم دیگه از بس تو قفس میکنه ادمو
کلا با مانتویی شدن مشکل داره؟
بخوای مانتویی باشی اما پوشش داشته باشی قبول نمیکنه؟
مگه همینجوری انتخابت نکرده پس الان مشکلش چیه
عجب
من موهاجو یکم یه وری میزنم مدلمه
مجردی مانتویی بودم فقط جاهایی ک حس میکردم نباید مانتویی باشم چادر مینداختم رو شونم
قبلا بهت گفته بود که باید چادری بشی؟؟
چند وقته ازدواج کردی؟
برعکس ما مذهبی هستیم بدون چادر جایی نمیتونیم بریم
اینا کلا عروس چادری میخواستن
بخامم ببزارم کنار چادر نمیتونم چون خجالت میکشم بدون چادر
دوسال عقدی بودم همیشه فک میکردم ناراحت میشه بگمش الانم ۸ ماهه عروسی کردیم بخدا دارم دیونه میشم
هیچیشم خوب نیست ک بگم خوبه منه احمق نمیدونم چرا قبول کردم صد تا خاستگار خوب داشتم خودنو بدبخت کردم
میگن عاشق کسی بشی کور و کر میشی همینه🤦‍♀️
ننیدونم ب کی بگم دردامو
مشکلتون فقط همینه؟
اولش ب ما نگفتن ک سربازی نرفته بعدش فهمیدم و این ک میگفتن سر کاره میره جند وقت دیگه انا هیجی نشد
بخدا من خیلی احمق بودم خیلی
نمیدونم چ غلطی بکنم خوب بشه
اصن اخلاقامون بهم نمیخوره هیچیمون ن
خانوادشم کلی با خانواده ما فرق میکنن
خودش خوبه مهربونه و هر چی بگم میخره اما رو این چیزا خیلی حساسه خیلی
عزیزم تو دیگه ازدواج کردی
با فکر کردن ب این چیزا فقط زندگی رو سخت میکنی برا خودت
با این وضعیت نمیخوام اصلا بچه دار بشم
خب اخلاقش اینه دیگه
همون اولم ک بهت گفته توام قبول کردی دیگه
ببخشید ذهن شما ها رو هم درگیر کردم🤦‍♀️
اصلا دهنم بسته بود نمیدونم جرا 🤦‍♀️😭
حالا اینکه میگه چادر سر کن ک خیلی سخت نیست
مگه نمیگی مهربونه مگه نمیگی هر چی مسخوای ن نمیگه جرا ب این چیزاش فکر نمیکنی
معذرت میخوام بخدا دوست ندارم کسی رو ناراحت کنم اصلا اصلا از بس دلم پر بود اومدم حرف زدم🤦‍♀️❤
اره اما خیلی چزا هست ک نمیشه گفت و من واقعا خسته شدم🤦‍♀️
خوب کردی عزیزم
ولی بنظر من این چیزا ارزش نداره بخاطرش بخوای خودتو همسرتو ناراحت کنی
هعی😞😓
شوهر منم شب خواستگاری ک چادر پوشیده بودم بهم گفت چادر خیلی بهت میاد دوست دارم همیشه بپوشی منم گفتم باشه
ولی بعد از اون ی وقتا میپوشیدم ی وقتا ن
الان کلا چند وقته ک اصلا نمیپوشم اونم نمیگه بپوش
خوش بحالت
ولی من انگار تو قفسم خسته شدم بقران
خانوادش دعوایین و همش چرت و پرت میگن
فکر میکنم ولش کنم اما دلم نمیاد به زور دارم زندگی میکنم فقط
دلم نمیاد فک کنه کلا دلم نمیاد عذاب وجدان میگیرم
تو ام بپوش خب ولی بهش بگو ک من دوست ندارم چادر بپوشم اما چون تو خواستی من پوشیدم فقط بخاطر تو ن بخاطر کسی دیگه
اونم ببینه تو مجبوری میپوشی و واقعا دوست نداری کم کم بیخیالش میشه
اما دارم اذیت میشم🤦‍♀️😞
همین کارو کردم اصلا حالیش نیست تازه حساس تر شده و میخواد همیشه بپوشم 😓
خودش خوبه؟
فک میکنه فقط منم ک رو زمینم و زنه فک میکنه همه نگام میکنن بخدا من صد بار گفتم این همه دخترا بهتر من هستن چرا مردم باید نگا من کنن
بد نیس حساسه تا یکی رد کنه نگا میکنه ک نگا من نکنه یا میگه استین بلد بپوش و فلان و بهمان و این ک کلا خدا رو قبول نداره فهش میده ب همچی
صد بار قهر کردم باهاش اما خوب نمیشه
خب تو از این زاویه بهش نگاه کن ک چون دوست داره روت حساسه
من این مدلی ک این همه حساس باشه دوس ندارم دوستاش معمولین و زناشون راحتن فقط منه بدبخت این جوریم
خدارو قبول نداره بعد اینقدر مذهبیه 😐😑
ببخشید انقد حرف زدم
اونم ب حرفی ک تو میزنی گوش میده؟
مثلا تو بگی اینو نپوش نمیپوشه؟
چ عجیب
خواهش عزیزم
اره چون من نمیزارم لباس‌ گل و گشاد بپوشه و گیخوام خوش تیب بگرده ک بهش احترام بزارن اما من هیچ وقت مجبورش نکردم
من برم دیگه ببخشید واقعا مرسی ک ب درد و دلام‌گوش کردین خدا به ارزوهوتوت برسونتتون و مث من همه ارزوهاتون له نشن❤
خوشبخت بشین انشاالله
شبتون بخیر ❤
ممنون عزیزم شبت خوش
خابید

سوالات مشابه