Ooma
پرسش (1399/03/18):

دخترا بیاین یکم حرف بزنیم دلم گرفته

نمیدونم امرور چرا اعصابم خیلی خورده اصن دلم نمیخواد کسی پیشم باشه الان
دلم میخواس الان بیرون برم یکم خرید کنم اصن نمیدونم چمه
ولی شوهرم وقت نداره تا ۸
منم نمیخوام شب برم بیرون اصن یه جوریممم دلم میخواد امروز اون چیزایی ک من میگم اتفاق بیفته فقط

تازگیا خیلی زود عصبی میشم
حتی حوصله ندارم ظرفارم بشورم😔
عزیزم بخاطر بارداریته
سعی کن واقع بین باشی،اینکه شما عصبی هستی دلیلش خودتی نه کسی دیگه همسرت اگر سرش شلوغه برای شما و بچت زحمت میکشه،شما فقط هورمونات بهم خورده که اینجور تغییر رفتار دادین
همیشه همون چیزی نمیشه که شما میخواین
اره میدونم
ولی دست خودم نیس نمیتونم اروم بشم مخصوصا امروز
خودتون شرایطتو ببینین مطمئنا همسرت نمیخواد شما هم‌عذاب بکشی
سعی کن موزیک گوش بدی یا به یه پیاده روی ساده بسنده کنی
😟😟😟😟
لباسایی که برای بچت گرفتیو هی نگاه کن،باهاش از آیندش حرف بزن
امروز ی جوریم نسترن جون بچه هم تکون میخوره انگار بهم فحش میده 😖
اسمی که براش انتخاب کردی کارایی که قراره براش بکنی
با همسرت تصویری صحبت کن اگر میتونه
باشه عزیزم ممنون
گلگی نکن بگو خستم از اون روزاس که یچیم هست ولی نمیدونم چمه
بگو میخوام باهات دعوا کنم ولی تو به دل نگیر
گاهی دعوا های الکی آدمو آروم‌میکنه
اوهوم
نسترن جون راستش دلم برا مامان بزرگم خیلی تنگ شده امروز حتی از دلتنگی تو خوابمم دیدمش ولی متاسفانه ۴۵ دقیقه فاصله داریم تو یه شهرک خارج از شهر میشینن
بنده خدا فقط گوش میده من هرچی عصبیم بهش میگم بعدش باهام حرف میزنه
میخوام برم ببینمش بخاطر زیاد نشستن تو ماشین میترسم
ترس نداره نشستن توی ماشین یه بالش کوچیک زیرت بزار و کمربندتم ببند
بیچاره ها از دست ما چی میکشن خداییش 😁
تا ۲ساعت نشستن توی ماشین ایرادی نداره
بعدش که رسیدی اونجا یکم قدم بزن
ب نظرت برم ببینمش خیلی دلم میخود برم پیشش
برو ببینش
روحیتم عوض میشه
مرسی از راهنماییت گلم
خواهش میکنم
از وقتی کرونا اومده ندیدمش خیلی دوسش دارم
انشالله سلامتی زایمان کنی❤بعدش به این روزات حتی فکرم نمیکنی😊
خدا برات نگهش داره
همچنین خانومی خدا نی نی هاتو حفظ کنه
قربانت❤
ممنون عزیزم
۸ که خوبه تازه سره شب،من از خدامه شوهرم یبار حتی ۱۰ شب بیاد بریم دور بزنیم.
همیشه ۱ شب میریم بیرون🙁نصفه شب
منم گاهی وقتا اینجوری میشم با این تفاوت که اصلا دلم نمیخاد کسی دورم باشه حتی نمیتونم با شوهرم بحرفم چون ن کاری از دستش برمیاد ن می‌تونه درک کنه واسه همین ترجیح میدم کلا سرکار باشه ..منم حوصله کار خونه ندارم یه ده دقه قبل از اینکه شوهرم بیاد کارامو میکنم تازه ..هی میگم پاشم هی برنامه می‌چینم که حواسم پرت بشه ولی اصلا حوصله ندارم که بهشون برسم ..خییلی بده آدم ندونه چشه..
قبلنا تو مجردی حسرت این بودم شبا بیرون برم بگردم الان دیگه تکراری شده خوشم نمیاد
البته بیچاره شوهرم جمعه ها میبره ها اونروزا خونس
وای اره ظهر مادرشوهرم اومد پیشم هی میگفتم کاش بذاره بره حرصمو نریزم رو این
هروقت حوصله ندارم هرکیم پیداش نشه اون پیداش میشه

سوالات مشابه