Ooma
پرسش (1399/02/15):

لطفا بیاید کمکم کنید

سلام دوستان من ۳ ماهه عقد کردم اوایل عقدمون همسرم همیشه کنازم بود و کلی بهم ابراز علاقه میکرد. البته الان هم ابراز علاقه میکنه و متازم هست ولی حس میکنم مثل قبل نیس. خیلی میتزسم که براش عادی بشم. میترسم دیگه حسی بهم نداشته باشه. خواستم ازتون مشورت بگیرم چیکار کنم که مثل قبل شه؟؟ چیکار کنم حساسیتم کمتر بشه؟ ایا همه مردا همینن؟ خیلی نگرانم

همه مردا همینن همین الان تصمیم بگیر میتونی عادی باشی یا نه میتونی زر زر کردناشون رو تحمل کنی میتونی همیشه مرتب باشی و هزار داستان دیگه که تا نری زیر یه سقف متوجه نمی شی هر چه من بگم خلاصه فقط باید قوی و مستقل باشی فرت فرت بهش نگو دوسش داری فرت فرت زنگش نزن همیشه نزار بصورت کامل ازت مطمئن باشه همیشه یه ترسی بزار تو جونش همیشه همه چی در اختیارش نزار همیشه چشم قربان بهش نگو محبت زیادی سم هست خواهر من از خواسته هات کوتاه نیا تحت هیچ شرایطی اگه کار میکنی بهش پول نده تازه ازش بگیر هیچ وقت تموم پس اندازتو بهش نگو خلاصه تا شوهر داری دشمن نیازی نیست .هههههههه
:-(
خخخخخ😅😅😅
نه والا مردا همه همین نیستن اتفاقا شوهر من خیلی هم خوبه اونقدی ک اون حولسش هست من حواسم نیست بهش .عزیز من تو تازه عقد کردی یکم حساسیتت زیاده بالاخره کار و بار دارن فکرشون مشغوله همه چی هست اگه بخوای ب این چیرا فک کنی نمیتونی زندگی کنی مردا مث بچه ها میمونن نه خیلی محبت کن ک زیاده روی بشه نه خیلی خودتو ازش دور کن حد وسط داشته باش ب این چیرا فک نکن اقایون اینقدددددددررررر دغدغه فکری دارن ک اگه بخوای بشینی بهش فک کنی حق میدی بهشون اون طفلیام گناه دارن ولی در کل دوستمون راس میگه زیاد خودتو بهش نچسبون بزا اون دنبالت باشه
نترس هیچ وقت عادی نمیشی اگه واقعا دوست داره برات از جون و دل مایه میزاره مردی ک بخواد اینقده زود حسی نداشته باشه بهت دیگه مرد نیست خودت یه مقدار فک کن چقدر تحت فشارن
راهتون از هم دوره
همسرم مازندرانیه ولی ما خونمون تهرانه
وقتی از هم دور میشیم اینجوری میشه
وقتایی که پیششم اصلااااا مشکل نداریم باهم.نم
نمیدونم شاید من زیادی حساس شدم
واااای خیلی خوب بود، و در عین بامزگی درست بود، همسر منم خوبه اما نباید همه چیزتو در طبق اخلاص بزاری، به قول قدیمیا زن میخواد زردچوبه هم تو غذا بریزه باید پشتشو به شوهرش بکنه، هیچ وقتم نزار فکر کنه تو بیشتر از اون دوستش داری ، خلاصه اینکه قسمت سیاست زنونگیتو فعال کن
شایدم اینجوری نیست و دلتنگیه توئه که باعث میشه اینجوری فکر کنی؟
خب تصویری باهاش صحبت کن تا روم بشی
نمیدونم.
منم با شوهرم خبلی دور بودیم ۲ یا ۳ هفته یه بار همو میدیم
چون خودم اینطوری بودم میگم، اما در هر صورت امیدوارم عشقتون پایدار باشه ، و یادت نره سیاست رو چاشنی هر کاری بکنی
همسرم شغلش ازاده .بیشتر اوقات بیرونه. وقت استراحتش خیلی کمه
خب باید یه وقت هم برا تو بزاره
عزیزم قراره یه عمر با هم زندگی کنین, نمیشه که دو روزه براش عادی شی
اوایل نامزدی حساسیت ما خانما بالاس
دوس داریم همش نازمونو بخرن
ولی بعدش پخته که شدی میفهمی اینا فقط حساسیت بیخودی بوده
خو پس مشکلت چیه دختر خوب وقتی پیشته تمام و کمال در اختیارته وقتی نیست خو درگیری داره کار داره با این چیزای الکی فکر خودتو مشغول نکن ب اونم چیزی نگو چون مردا از گیرای الکی و این که چرا منو دوس نداری چرا ابراز علاقه نمیکنی متنفدن اینا بدتر باعث سردی میشه
درسته. میدونم حساس شدم.
درسته
عزیز دلم هیچ وقت برا هیچ مردی نباید باید کنی اونم غرور داره و مرده مطمئنا اگه خودش وقت کنه حتما برا خانومش وقت میزاره داره واسه زندگیش تلاش میکنه دیگه بعضی اوقاتم باید طرفو درک کرد
افرین زیاد بهش فک نکن یه کاری کن دلتنگت بشه با سیاست رفتار کن بزا بیشتر بیاد سمتت نه که غر غر کنی
منم اوایل فکر میکردم همش باید حرف بزنه وقتی دوره ازم, همش نازمو بخره
اگه اینکارارو نمیکرد فکر میکردم دوسم نداره😁
ولی الان میفهمم زندگی پیچیده تر از ایناس
از عشقمون کم نشده ولی دیگه توقع ندارم همش بهم زنگ بزنه و پیام بده وقتی سرکاره
وقتی که خونه میاد هم میفهمم خستس زیاد توقعی ندارم ولی همین که خستگیش در رفت میشه همون ادم اوایل ازدواج
حالا اگه تو این فاصله هی غر بزنم که چرا بهم توجه نمیکنی و زنگ نزدی و ... مطمئنا اعصابش بهم میریزه و باعث میشه کم کم ازت فاصله بگیره
وقت نداره خدایی همش درگیر کارشه و چون ما چندماه دیگه عروسی میکنیم. درگیر کارای عروسیه...
اره دقیقاااااا...
اینجور مواقع مردا واقعا تحت فشارن
ذهنشون بهم میریزه
اگه زن صبور و با روحیه و پایه ای باشی مطمئن باش هیچوقت براش عادی نمیشی و هرروز بیشتر عاشقت میشه
مگه مردا دیگه چی میخوان؟فقط همین
اونایی که مریضن و تنوع طلب که بحثشون جداس
دقیقا فقط صبوری و سیاسیته تو این موقعیت خودتم هنه چیو میدونی ها ولی بازم حساسیت نشون میدی
خخخخ
من 6ساله ازدواج کردم , الان مطمئنم شوهرم هزار برابر بیشتر از اوایل ازدواج دوسم داره و عاشقمه, با اینکه اونموقع ها شاید بیشتر میگفت
ولی الان هرقدمی که بر میداره فقط خوشحالی من و اسایش من براش مهمه
درسته
پس عشق فقط به زبون اوردن نیس
همین که داره تلاش میشه برات یه عروسی باب میلت بگیره یعنی عاشقته
درسته
ممنون از راهنماییتون
بدو برو کلی ذوق کن براش چون مطمئنن عاشقته😀
خواهش میکنم🌷
عادی نمیشه عادت میکنی
این چنین حس طبیعیه میاد سراغت .
ولی درواقع این طور نیست
خخخخ
درسته
سلام فاطمه جان
عادی ک نمیشی
ولی من شماره ی یه مشاورو دارم مبخوای بهت بدم
منم عقدم
واسه من ک خیلی خوب بود چند نفر دیگ م تو اوما باهاش حرف زدن راضی بودن
سلام عزیزم این شعر مال جبران خلیل
‌بخون
شما همراه زاده شدید و تا ابد همراه خواهید بود

اما در همراهی خود حدِ فاصل را نگاه دارید، و بگذارید بادهای آسمان در میانِ شما به رقص درآیند

به یکدیگر مهر بورزید، اما از مهر بند مسازید: بگذارید که مهر دریای مواجی باشد در میانِ دو ساحلِ روح‌های شما

با هم بخوانید و برقصید و شادی کنید، ولی یکدیگر را تنها بگذارید

دلِ خود را به یکدیگر بدهید، اما نه برای نگه‌داری

در کنار یکدیگر بایستید، اما نه تنگاتنگ: زیرا که ستون‌های معبد دور از هم ایستاده‌اند، و درختِ بلوط و درخت سرو در سایه‌ی یکدیگر نمی‌بالند
دمت گرم راس میگی
بگردم الهی
چقدر دلت پره
منکه اگه روزُ ب این روز میدونستم هیچوقت ازدواج نمیکردم☺😑
بله گلم بده
میشه زور برداری تا پاکش کمم
ن

سوالات مشابه