درباره منتوکل یعنی خدایا من تا جایی که می تونستم تلاش کردم بقیه اش با خودت....
امروز یکم دی ماه ۱۴۰۰
سه ماه میگذره از اون روز لعنتی
از روزی که با نا امیدی رفتم برای سقط...
سه ماه گذشت ولی انگار یه عمر گذشت برام
با ناامیدی، با بغض تو گلو ،با حرف و حدیث بقیه با گریه های یواشکی..
هر جور بود گذشت...
گذشت ولی لحظه ای چهره ی پسر کوچولوی از دست رفته ام از یادم نرفت...
امروز ولی خدا بازم معجزشو بهم نشون داد
دوباره توی دلم یه امید دیگه هست...
خدایا تو رو به تمام لحظه های دل شکستگی قسمت میدم تو دلی مو برام نگه دار ...
امیدم فقط به خودته میدونی که چقدر تنهام...
خدایا همه چیو سپردم به خودت...