بارداری من و خواهرم

سلام خانومای گل... من قرار بود دوماهه دیگه اقدام کنم برا بچه دار شدن، ولی یه هفته اس فهمیدم خواهرم بارداره، خودم ۲۸سالمه و خواهرم ۳۱ و هردو بچه ی اولمونه... بااین تفاسیر من نمیتونم باردارشم تا خواهرم زایمان کنه و حداقل پنج شش ماهم بگذره، خیلی ناراحتم ازمایشامو داده بودم قرص و مکمل هامم داشتم استفاده میکردم یک ماهه و چیزای مغازه ایی رو گذاشته بودم کنار... اللن باید یک سال بندازمش عقب، من خیلی دلم بچه میخاست🥺 دیگه هیچ انگیزه ایی ندارم

چرا نیکان از هیچی نمی ترسه

سلام دخترا،چرا نیکان واقعا از هیچی و هیچکس نمی ترسه؟؟ن دعوا حالیشه ن کتک ن آقا همسایه...یعنی هرکار دلش بخواد می کنه ادمو جر میده کتکشم میزنم اصلا انگار ن انگار🙄🙄🙄امشب همزمان جفتشونو زدم اردلان گریه کرد نیکان اومدم چنگم زد ول نمی کرد
دلم می خواد برگردم بیمارستان دوباره با یکی از هم اتاقیام عوضش کنم

کیسه ابم سوراخ شده فقط 26هفتمه کیا بچشون 26هفته مونده

سلام دکتر جان صبح درحال خواب کیسه ابم نشتی کرد سونو شدم فقط 2,سانتش مونده درد انقباظ ندارم خونریزی هم ندارم صبح 3تا آمپول بتا واسم زدن دارم سرم میگیرم ماند تند اکو میگیرن از بچم دکتر جان این آمپول بتا تاثیر داره امکان اینکه بمونه هست

برا آرامش دلم دعا کنید🖤🖤🖤پسرام پیش چشمم پر پر شدن

خیلی روزای سخت و زجر آوریو دارم میگذرونم برام دعا کنید هر چند خدا دیگه صدامو نمیشنوه چقدر بهش التماس کردم با چشم گریون همش قرآن خوندم امید داشتم اما از دستش برمیومد و کاری نکرد گزاشت ذره ذره یک هفته تو بیمارستان جیگرم تیکه پاره بشه هر لحظم تو این یه هفته یکسال گذشت رو تخت عین جنازه افتادم چشم دوختم به سقف اتاق گفتم هر چقدر هم سخت باشه هر چقدر هم اطرافیانم سر من ازیت بشن همراه بمونن عیب نداره ارزششو داره آخرش بچهامو بغل میگیرم 😭😭😭اما دوتا سقط وحشتناک رو تازه فراموش کرده بودم دلخوش کردم به این دوتا طفل معصوم که اصلا خیلی ناخواسته بعد یکسال چشم انتظاری بهمون داد چقدر ذوق شوق داشتیم همسرم همش می‌گفت خدا بزرگه دوتا گرفت ازمون این دوتا رو عوض اونا بهمون داده براشون چقدر با خوشحالی خرید میکردیم اسم پیدا کردیم رفتم انومالی گفت گفت دوتا پسره همچیز هم روبراه و عالی گفتیم خدایا شکرت فقط سالم باشن مهم نیست برامون دختر پسر فرقی نداره حتی وقتی افتادم گوشه بیمارستان همسرم گفت امام حسین رو برا طفل ۶ ماهش قسم دادم از امام رضا خواستم ضامن تو و بچهام بشه اسمشون رو بزاریم حسین و رضا 😭😭😭اما دیگه حتی اونا هم صدامو نشنیدن نزدیک ۶ ماه یه بارداری سخت رو گذروندم به امید بدنیا اومدنشون تهوع های وحشتناک هم برام دلچسب بود ذوق میکردم وقتی ویار داشتم هر بار افتادم به لک بینی اون دنیا رو دیدم گفتن هماتومه گفتن جفت پایینه هر بار مراقب بودم سرکار نرفتم عروسی فامیلا نرفتم گفتم بچهام از همچیز مهمترن تو خونه همش استراحت بودم گفتم جهنم که خونه کثیف میشه مهم بچهامن تو این یه هفته دوتا راه تار یک گزاشتن جلوم اما همش گفتم مگه اینا خدا هستن گفتن کیسه تو واژن هست سرکلاژ بکنیم حتما سوزن به کیسه میخاد بخوره گفتم نه چند بار اومدن نگاه کردن تلاش کردن پساری بزارن گفتن دهانه رحم بازه شل شده سرویکس کم شده نگه نمیدارن گفتن تا سی هفته همینجور بمون همینکه درد و انقباض و خونریزی نداری خودش علامت خوبیه چراغ های امید تو دلم روشن شد گفتم تا ته دنیا هم که بشه اینجا میمونم هرچقدر سخت هم باشه رو تخت خوابیده میمونم مهم اینه بغل بگیرمشون 😭😭اما خدا دل خسته منو ندید یهو افتادم به خونریزی درد زایمان گرفتم گوشه تخت همش زجه زدم گریه کردم درد کشیدم بچهام ۷ صبح بدنیا اومدن مثل ماه بودن نمیتونم یه لحظه فراموششون کنم خدا چجوری تونست اینکارو باهام بکنه هر روز دو سه بار تو این یه هفته اومدن نوار قلبشونو گرفتن قلب هاشون تا لحظه آخر میزد تا لحظه آخر لگد بارونم میکردن نمی‌خواستن ازم دل بکنن 😭😭دست و پا زدن هاشونو چجوری فراموش کنم گزاشتن لای پارچه بند نافشونو ازم قیچی کردن انگار قلبم هزار تیکه شد خیلی گناه داشتن آخه خیلی چهره معصومی داشتن یکیششون کپی همسرم بود چجوری یادم بره وقتی قد و وزنشونو گرفتن گفتن دوتا پسر 😭😭😭تو این ۷ سال زندگی یبار گریه شوهرمو ندیده بودم مثل ابر بهار گریه میکرد آروم قرار نداشت چجوری تونستن بهش بگن برو سرد خونه بچها تو ببین 😭😭😭دلم برا لگد هاشون تنگ شده یکجا واینمیسادن جیگر گوشه هام از پیشم رفتن پس عدالت خدا کجا رفته آدم نموند برام دعا و نذر و نیاز نکنه خدا صدا هیچکدومو نشنید اونهمه آدم اومدن اونجا زایمان کردن با خوشحالی و بچه تو بغل رفتن دنیا فقط برا بچهای من کوچیک بود نمیدونم چیکارشون کردن الان کجا هستن کاش منم باهاشون میمرذم من دوباره چجوری زندگی کنم 😭😭

مامانایی ک زایمانشون تو آبان و آذر هست

سلام مامانا
دوس داشتید بیاید اینجا دور هم باشیم و از مشکلاتمون بگیم .چکارا کردین ؟ وسایل نی نی کنار گذاشتین ؟ جنسیتش چیه ؟ اسم انتخاب کردین ؟ بچه اول هس یا دوم ؟

خلاصه ک بیاید رد و بدل اطلاعات 😁😁

مامانای خرداد 1404 بیاین بالا تا زایمان باهم باشیم

در چه حالید من که حوصلم سر میره

زایمان با اپیدورال و گاز بی دردی واقعا درد نداره؟ کیا انجام دادن راضی بودن

ممنون میشم از تجربیاتتون بگید😘
بعضیا توو همین اوما گفتن یه بار بهمون تزریق کردن و فقط دوساعت درد نکشیدیم بعضیا گفتن توو سه دوز و سه بار بهمون تزریق کردن، چرا تبعیض؟😐 واقعا اپیدورال بزنیم درد نمیکشیم؟
خواهرم ماه آخر بارداریشه نمیدونه اپیدورال بزنه یا زیرمیزی بده دکترش سزارین شه🤕

شیرازیا کیا واسه ان تی رفتن پیش دکتر نعمت اللهی؟؟؟؟

سلام بچه ها. دکتر نعمت اللهی نوبت زدم. کسایی رفتن خوب بوده؟کجا رفتین و راضی بودین؟

شما جای من بودین ب این مهمونی میرفتین؟

سلام و صبح پنجشنبه پاییزیتون بخیر
من یه همکاری دارم که عروسیش دعوتم نکرد در حالی که بقیه همکارای خانم رو دعوت کرده بود. البته عروسیش توی تعطیلات عید بود و منم از اواسط اسفند مرخصی بودم و اصلا خبر نداشتم ک عروسی داره. تا اینکه روز عروسیش همکارم ک هم اتاقیمه بهم زنگ زد و پرسید شب عروسی میرم یا نه؟ من تازه اونجا بود ک خبردار شدم. بعدشم ک همکارمو دیدم نه من ب رو خودم آوردم نه اون.
حالا همکارم بچه دار شده و بقیه همکارا میخوان پول بذارن وسط کادو بخرن و برن خونش دیدن خودش و بچه اش. شما اگه جای من بودین میرفتین؟

خانم هایی که یه فرزند دارن و دیگه نمیخوان بچه بیارن !

سلام خانما روزتون بخیر .
من و همسرم دیگه نمیخوایم بچه بیاریم به خاطر دلایل زیاد .
ولی من هر بار میرم خونه مادرشوهرم یکسره در مورد معایب تک فرزندی میگه ،هم خودش هم اطرافیانم .
قبلا رک بهشون نمیگفتیم که دیگه نمیخوایم بچه بیاریم ولی الان چند وقته بهشون گفتیم.
مادرشوهرم الان این حس عذاب وجدان رو تو وجودم انداخته که فردا روزی شما نباشین این بچه تنها میمونه ،هیچ کس رو در اینده نخواهد داشت ،مشکلی براش پیش بیاد تنها خواهد بود و از این حرفا ،به شدت مثل خوده افتاده به جونم این حرفاش ،واقعا عذابم‌ میده
از طرفی اصلا تو خودم نمیبینم که یه طفل معصوم دیگه تو این بحران و شرایط اقتصادی و امنیت و ...بیارم
شما با این قضیه چطور کنار اومدین ؟

چطوری با وجود دو تا بچه پشت سرهم به کارهاتون می رسید؟

سلام مامان های عزیز امیدوارم حال همگی خوب باشه
خیلی غمگینم واقعا نمیتونم برنامه بریزم کارهامو درست انجام بدم دست تنها هم هستم همسرم سعی می کنه کمکم کنه وقتایی که خونه است احساس ناکافی بودن می کنم خسته ام دلمم گرفته از بعد زایمانمم خون ریزی های سنگین دارم بعد از هر پریودی نا شکری نمی کنم اصلا یعنی همش با خودم میگم کاش سختی ها همین چیزا باشه اما بازم واقعا احساس افسردگی می کنم ...

کدوم شگت پشمی رو انتخاب کنم؟بالایک هاتون بهم بگید

ممنون میشم .
میدونم سلیقه ای هست اما میخام نظرتونو بدونم

فردا بعد از ده سال انتقال جنین دارم

سلام دوستان فردا ساعت ۸ انتقال دارم برام از ته دلتون دعا کنید همه چی عالی پیش بره منم مثبت بشم برام اگه مقدوره آیت الکرسی بخونید🙏🙏🙏🥹🥹🥹🥹

توله سگ سه ماهه دستمو گاز گرفته خون نیومد با عکس امپول هاری بزنم؟

سلام بچه ها توروخدا هرکی میتونه کمکم کنه خیلی نگرانم یه توله سگ سه ماهه پامر خریدم شناسنامه داره سه دوره هم واکسن خورده قبلا گاز نمیگرفت بازی میکرد امروز محکم فشار داد نگرانم هاری نگیرم خون و اینا نیومد فقط یه دوسه دیقه سوزش داشت و قرمز شد الانم اینجوریه هی داره کمتر میشه بنظرتون واقعا نیازه امپول بزنم

بچه ها بیاین یه چیزه عجیب

من این گل رو نمیدونم چند سال پیش خریدم بعد الان داشتم مینداختم خاستم تیکش کنم دیدم وسط یه توری هست بعد دراوردم دیدم شورت لامبادا😑😑یعنی چی؟

کمرنگ بودن بی بی چک روز پانزدهم انتقال جنین

سلام خانما من 15 روز هست که IVF انجام دادم الان چند روزه بی بی چک میزنم خط تی کمرنگ هست کسی می‌دونه چرا ؟
خیلی استرس دارم
پس فردا باید برم آزمایش بتا بدم
لطفا اگه کسی تجربه ای داره راهنمایی کنه ممنون میشم

سوال بی ادبی دارم 🤦🤦

سلام خانوما، من یه جا خوندم رسیدن به ارگاسم برای زن باردار خوب نیست، آیا این درسته؟ یا چرت و پرتی بیش نیست،

بچه ها بیایید اینجا چالش رفتارهای زیرکانه با سیاست

سلام بچه ها هر کسی تو هر زمینه ای رفتار سیاست گونه و زیرکانه داره یا از دیگران دیده خوشش اومده بگه تا همه مون استفاده کنیم از اون قسمتایی که می‌دونیم به دردمون میخوره تو مسیر زندگی 😍😍♥️
یا حرف روانشناسی ،کتابی که خوندین همه اینا

سزارین یا طبیعی؟؟لطفا راهنمایم کنید

سلام خانما،من امروز با دکترم حرف زدم گفت اگه میخای سزارینت گفت ۲۰م فقط باید ب بیمارستان بدی.و خودش ۱۶م میبره
همسرم انتخابو گذاشت دست خودم گفت هر طور ک خودت میخوای زایمان کنی.
من مستاجرم و این پولی ک باید بدم کل پس اندازمه. نمیدونم چیکار کنم.من بیشتر از زایمان طبیعی از اتفاقای ک ممکنه بیفته میترسم.دختر دایم موقع تولد زایمان طبیعی به دستش فشار میاد و تا الان دستش که ۱۰سالشه دستش فلجه.گفتن ۱۸سالگی عمل میکنن یا خوب میشه یا نه.خواهرم میگه موقع زایمان یکی کنارش بوده ک طبیعی زایمان کرده و بچه خفه شده.میدونم این اتفاقات حادثه اس و پیش میاد ولی من خیلی استرس دارم .۳تا سقط داشتم ک این ترسمو بیشتر کرده.
شماها جای من بودید چیکار میکردید؟این هزینه رو میدادین و سزارین میشدین؟

طلا بااین قیمت ارزش خریدن داره یا نه

سلام خانما عصرتون بخیر
یه مقدار پول دستمه میخواستم بدم طلا گفتم شاید قیمتش بیاد پایین تر که بخرم ولی الان سر از 4و 300 درآورده که بااجرت نزدیک 4و 700. 800 میشه
بنظرتون قیمتش پایین میاد صبر کنم. یااصلا بااین قیمت ارزششو داره طلا بخرم.کسی شوهرش طلا فروش نیست که از بازار طلا خبر داشته باشه ممنون.