Ooma
پرسش (1404/04/27):

تربیت بچه پنج ساله

سلام بچه ها من دیگه کلافه م از دست دخترمم فوق العاده پر انرژی و انرژی خوار یعنی از صبح از سر کول منو باباش بالا می‌ره همه شم میگه پاشید باهام بازی کنید و بیشتر هم بازی های فیزیکی دوست داره تا بازی های هوش
کلا علاقه ای به یادگیری نداره مثلا می‌خوام باهاش ساعت کار کنم توجه نمیکنه می‌ره دنبال بازی ،اصلا انرژیش تموم نمیشهه هر جایی میریم مهمونی همه بچه ها از بازی خسته میشه
دخترم گریه می‌کنه چرا دیگه بازی نمیکنن
واسه همه چی هم گریه می‌کنه
باورتون میشه هنوز بیداره 😭😭😭
حتی کتکشم میزنم بعضی وقتا کم میارم بعد عذاب وجدان میگیرم
تنها چیزی که دوست داره کلمه انگلیسی که ازم می پرسه علاقه نشون میده
شوهرمم نگران میگه الان باید خیلی چیزا بلد باشه و نسبت سنش هیچی بلد نیست
و میگه تو این یک سال که درگیر آزمونی اصلا براش وقت نذاشتی خیلی حس عذاب وجدان دارم 😭
احساس میکنم مادر خوبی نیستم و بچه م خیلی عقب افتاده از بچه های دیگه
واقعا خسته درمونده هستم
خواستم ببینم بچه های شما که تو سن دخترم هستن چه چیزایی بلدن ؟
اصلا برای یادگیری باهاتون همکاری میکنن؟

خب بفرستش مهد کودک اونجا انرژیش تخلیه میشه
اول مهر می‌خوام بفرستمش مهد
ولی دیگه اعصاب برام نمونده
بفرستش مهد بهترین چیزه منم پسر بزرگم اینجوریه شرایط داشتن واقعا میزاشتمش
مگه ادم چقد عصاب داره😶
من از خدام از الان بذارمش ولی فعلا شرایطشو ندارم ،ایشالا بعد اسباب کشی مون میزارمش مهد
بخدااا دیگه اصلا نمیکشم
فک کنم آدمی که تو شهر غریب زندگی کنه ،با کسی رفت آمد نداشته باشه همه شم بخاطر آزمون تو خونه باشه و از آبان پارسال شهرشم نرفته باشه درست درمون بمونه
یه بچه اینطوری هم داشته باشی چی از آدم میمونه
ناشکر نیستم همین که بچه دارم ،بچه م سالم
ولی اذیت کردناشو ،شیطونیاش تمومی نداره
والا حق داری
ادم بعضیا وقتا ب جنون میرسه ولی شکر برای بودنشون
آخه بچه ۵ ساله قراره چی بلد باشه
مثلا جرا انتظار دارید بشینه ساعت یاد بگیره
پدر مهربانش ببره پارک بیرون که انرژی اش تخلیه شه
همسایه ما پسراش یکی ۵ ساله اس یکی ۷
هردو زن و شوهر هرکدوم از شیفت برگردن بدون استثنا تا شب میبرن بیرون. چون فوق العاده بچه های پرانرژی و شیطونی هستن. طوریکه من ندیدم اینا بعد ساعت ۱۰ بیدار باشن
شما دارید برآزمون میخونید چیزی نمونده این یکی دو هفته هم صبرکنید بعدش انشالله جبران میشه. به خاطر حرفای شوهرتون غذاب وجدان نگیرید همین درس خوندن و تلاش شما هم برای دخترتون هس. اونم یاد میگیره باید تلاش کنه
پسرمنم اینجوریه خیلی تحرک داره و ماروهم وادارمیکنه پابه پاش بدو بدو کنیم البته بازی فکری هم دوس داره اما کلا دلش میخواد ما همراهیش کنیم خب منوباباش انرژی اونو نداریم خسته میشیم
من مهدم فرستادم خیلی اثرنداره چون پسرم فقط با تحرک آروم میشه.امسال گذاشتم مدرسه فوتبال وشنا خیلی تو کنترل انرژیش کمک کرده.بچه من با نقاشی و کاردستی سرش گرم میشه اما انرژیش تخلیه نمیشه بخاطر همین مهد کارساز نبود
تا ظهر هواگرمه با تلویزیون و کاردستی سرش گرم میکنم اما عصرا تا شب که بخوابه یا پارکه اونجا بدو بدو و بازی داره یا خونه با پدرش کشتی میگیره فوتبال بازی می‌کنه
خیلی خسته می‌کنه مارو بیچاره همسرم یبار گفت کاش شبانه روز ازدست این پسر شیفت باشم کمتر خسته میشم تا بیام خونه😁😁اما یک‌ماهه هفته ای دوبار می‌ره فوتبال دوبار شنا اون۴روز ارومتره خونه
شکلات و شیرینی هم نمیخوره فقط غذای خونه و میوه و میان وعده های سالم و خونگی میدم بهش اما نمی‌دونم این همه انرژی از کجا میاره
والا چه میدونم
امان از این مقایسه کردنا
یه بچه همکار داره از دو سالگی پیانو می‌زده هم سن دختر من خیلی چیا بلده
زبان ،پیانو
هم مامانش خیلی براش وقت گذاشته هم اینکه هزارتا کلاس رفته ،
شوهرم همه ش مقایسه می‌کنه
تا بچه م یه چیز هوشی یاد نمیگیره هزار تا چی میگه
مرسی عزیزم
برام دعا کن قبول بشم
هم نیاز دارم به سر کار رفتن
هم به فنا رفتم تو خونه
دقیقا مثل دختر من
من اگه وقتم آزاد باشه باهاش خیلی همکاری میکنم
متاسفانه یکم الان درگیرم چیزی نمونده
ولی حرفا ،انتظارات آدم داغون می‌کنه
خیلی خوب سرگرمش میکنی
من دیگه بریدممم واقعا
شوهرمم باهاش خیلی بازی می‌کنه با اینکه تایم کاریش زیاد
دقیقا شوهر منم میگه یه کاری میکنین که جمعه ها هم برم سر کار
از طرفی هم بچه م دست خودش نیست ذاتا پر انرژی و شبیه مادرشوهرم شده 🤦
دختر منم همین
کلا انرژی زا بخوره یا نخوره انرژیش ماشالا زیاد
واسه همین هم اصلا وزن اضافه نمیکنه
عزیزم منم دقیقا شرایط شما رو دارم .نگران نباش .به خاطر سنشه .منم شهر غریبم .به جز خانواده شوهرم کسی رو اینجا ندارم .که اونم فقط یه برادرشوهر و مادرشوهرم هستن .دخترم خیلی شیطونه .حرف گوش نمیده از بعد تولد بچه دومم دیگه هیلی بدتر شده با اینکه هممون سعی میکنیم بیشتر به دخترم توجه کنیم .به نظر خودم چون بیشتر تو خونه ن و انرژیشون تخلیه نمیشه اینجورین .بخدا منم بعضی وقتها انقد که اعصابمو خراب میگنه خودمو میزنم .شبا دیر میخوابه .حرف گوش نمیده .مدام در حال اذیت کردنه
بعدشم مردها عادت دارن همه چیو بندازن گردن خانوم هاشون .اصلا نگران نباش عذاب وجدان هم نداشته باش
پسر برادرشوهرم نه ماه از دخترم بزرگ تره اعداد بلد بود می‌شمرد شعر میخوند .شوهر منم میگفت نگا کن اون بلده حلما بلد نیست تو باهاش کار نمیکنی
کلاس قرآن ثبت نامش کردم که خرف الفبا یاد بگیره .اصلا علاقه نشون نداد در عوضش چند وقت بعد به ریاضی علاقه نشون داد ‌.دیدم خوشش میاد باهاش کار کردم .هر بچه تویه چیز خاص علاقه نشون میده .قرار نیست همه بچه ها مثل هم باشن
من بعضی وقتا به بچه دوم فک میکنم
ولی میترسم میگم نکنه به اندازه دخترم شیطون بشه
چجوری جمعشون کنم
مثل من هستی بعضی وقتا به جنون میرسم
دقیقا بخاطر خونه موندن
انرژی‌شون زیاد تو خونه تخلیه نمیشه
دختر شما چیا بلده هوشی ،فکری ،بازی
چه کارهایی رو خودش انجام میده؟
منم مثل شما بعضی وقتها از کوره درمیرم میزنمش. بعضی وقتها هم خودمو میزنم ازدستش
امان از زبون مردا
خوب باشه میگن خودمون بودیم بعد باشه میگن مقصر زنمون
بستگی به علاقه بچه هم داره
من کلا دخترم به بازی های فیزیکی هیجانی علاقه داره
دختر من از دختر شما بزرگ تره .به منچ بازی علاقه داره .روزی یه دونه کارتن میریزم رو فلش نگاه میکنه .به ریاضی هم خیلی علاقه داره ‌.کتاب ریاضی کلاس اول گرفتم واسش .اول کتاب شمارش با انگشته خیلی استقبال کرد. کتاب شعر هم دوست داره
باشگاه ثبت نامش کردم
آفرین
منم همین به شوهرم میگم
همه بچه ها که مثل هم نیستن
میگه تو بی خیالی فلانی هزار تا برچسب هم به این بچه میزنه آخرشم نسبتش میده به من 🤦
یکساله تکواندو میره
دقیقا مثل شوهر منه ‌.دوست دارن واسه هر مشکلی یه مقصر پیدا کنن
اره دختر شما بزرگتر
خوب راهشو پیدا کرده
دختر من زبان دوست
همه ش ازم می پرسه سیب به انگلیسی چی میشه
خیلی دوست دارم کلاس زبان بفرستمش
چه خوب منم دوست دارم دخترم ورزش بفرستم تا انرژیش هم تخلیه بشهه
بچه رو زور نکن .کم کم خودش علایقش رو نشون میده .شوهرم به زور کلاس قرآن ثبت نامش کرد.گفتم گ علاقه نداشت .به زور میرفت کلا دیگه نرفت
ببین ان شاالله جا به جا شدی ببرش ببینه
مثلا یه جلسه تکواندو ببر یه جلسه کارانه یه جلسه ژیمناستیک
ازش بپرس کدومو دوست داره
من همین کارو کردم
شوهر منم همین کل تقصیرهای اول ازدواجمون تا الان رو دوش من
دیگه عادت کردم از بس میگه مقصر تویی خیلی تحت تاثیر قرار نمیگیرم کار خودمو میکنم
هر رشته دو جلسه بردم خودش تکواندو رو انتخاب کرد و تا الان هم راضیه
بچه رو زور کنی بدتر زده میشه
اره دقیقا
حتما مهر ثبت نامش میکنم
هم خودش راحت میشه هم من
اینارو نمیدونم ولی براش کارتن میذارم خیلی نمیشینه نگاه کنه مگه اینکه دسته جمعی من یا باباش باشیم
کلا دخترم برون گرا
ولی فوتبال ،فوتسال اینجور چیزا رو میشینه نگاه می‌کنه خسته نمیشه
خب خداروشکر
میدونی وقتی تو کلاس قرآن میدیم همه بچه ها پیشرفت میکنن جز دختر من خیلی خیلی نگران شدم .هیچی یاد نمی‌گرفت. کلا شده بود وسواس فکری واسم گه بچه دور از جون مشکل داره .ولی الان که انقد قشنگ ریاضی میخونه متوجه شدم مشکل از ما بوده
ان شاالله
قربونت
شوهر منم همین همه ش نگران
میگه نکن مشکل داره
مشکل هوش نداشته باشه
فوق العاده فارا حواس جمع ،و همه چی خوب بلده کنترل بکنه
هر بچه ای به یه چیزی علاقه داره
بله عزیزم نگران نباش اصلا
اگه دوست داشتی اعداد کار کن مثلا با انگشت بهش نشون بده تعداد رو
کم کردن اضافه کردن
ببین علاقه داره یا نه
دیگه از این حرفا قضاوتا خسته م
کوچولو تر هم که بود خیلی جیغ میزد وسیله پرت میکرد مادرشوهرم می‌گفت نکنه مشکل داره ببرش دکتر 🤦
بشمر واسش
دختران یکم تو حفظ کردن شعر لنگ میزنه😀
*دخترمن
ایشالا وقتم آزاد بشه فقط به فارا میرسم
بچه م خیلی اذیت شد این مدت از بس دعواش کردم
دخالت که همه جا هستتتتتتتت😖😖😖
ان شاالله. خودت رو مقصر ندون .واقعا بعضی وقتها آدم اعصابش نمیکشه
کلا به اعداد علاقه نداره ،باهاش قبلا کار کردم
حفظیات دوست داره ،شعر ،زبان
بدیش این همه رو هم از چشم مادر میبینن 😑😑
واقعا ،خدا کمکمون کنه
تنهایی بتونیم از پس خودمون ،بچه هامون بربیایم
پس برعکس دختر منه .کتاب شعر واسش بگیر .خودت مدام شعر بخون بگو بیا باهم تمرین کنیم حفظ کنیم
بله عزیزم
ان شاالله
همین کارو می‌کنه ایشالا بعد ازمونم خیلی برنامه ها دارم
نقاشی هم دوست داره

سوالات مشابه