Ooma
پرسش (1403/12/17):

سلام بیاین اینجا نظرتون بگید

رابطه شما با همسرتون چطوریه؟

محبت همسرتون چطوریه؟ کلامی میگه بهتون

ما چند وقته خیلی سرد شدیم.نگرانم کرده.و اذیت میشم
یا من حساس شدم

همش یکسره باید بهش بگم
ولی دوباره مث قبل میشه

سلام عزیزم
اینکه هرکسی بیاد یه چیزی بگه باعث میشه بیشتر حساس شی و بیشتر مقایسه کنی
بنظرم اول بگرد تو خودت شاید قبلا بیشتر بهش زنگ میزدی یا بیشتر پیام میدادی و یا بیشتر به خودت میرسیدی ولی الان با هزار تا کار ک یکیش بچه داریه نرسی ، و این موضوع باعث میشه خودت هم فک کنی و بیشتر حساس شی
شاید هم کار همسرتون الان ک دم عید و ماه رمضون بهشون فشار آورده و خسته میشن
منم دقیقا اوضاعم همیشه مثل شما بوده
هیچ وقت خودش بطور خودکار محبت نکرده
همش من بهش یاداوری کردم
همش هی بهش گفتم توچرا به من محبت نمیکنی تا همون لحظه بوده وتموم .
بعد گفتم چ کاریه
این چیزا ادم باید خودجوش بخاد
بحث الان نیست. حتی جای خوابش جداست.من بگم میاد ولی این ارزش نداره
خب چرا جای خابتون جدا کردید عزیزم؟
نمیخوام مقایسه کنم. میخوام ببینم بقیم بعد سالها زندگی مشترک تو همین حدوده
یا من حساس یا پرتوقع ام
باهاش صحبت کن
بگو من جدیدا حس بدی دارم تنها میخابم
یعنی زن وشوهریم
کنارت حس آرامش میگیرم ومیخام ازامشب تااخر عمر کنار هم بخابیم .
کم نگفتم بهش
چرا جای خودت رو نمیبری پیشش
دیگه خسته شدم
شغلی که دارن خیلی تحت فشارن؟
نه
ببین گاهی لازمه ماها خیلی هم طلب محبت نکنیم
خودمون شاد وبشاش باشیم توخونه
کمتر غر و نق بزنیم
کمتر چیزای خسته کننده بگیم
شیک پوش باشیم
اهنگ بزاریم
مرد ناخودآگاه کمی جذب میشه
درمقابل همچین محیطی
صبح خونس
فرقی نکرده.خودم شاغلم صبح نیستم
گدا محبت زیاد کردم.. خسته شدم

چندروزه فک میکنم برم کلا
وقتی میبینم همه ازم تعریف میکنن از همه لحاظ.
توقعم زیاد میشه از همسرم
ببین من اطرافیانم هم همین اوضاع رو میبینم
نمیتونم بگم چ نسبتی ولی اینقدر زیبا وخوشگل و همه چی تموم این زن
ولی محبت صفر میبینه از شوهر
تازه بی احترامی وفحش پدرومادرم میشنوه
اما دیگه داره زندگی میکنه
بخاطر بچه هاش
و داره زندگی رو نگه میداره
بازم دوباره یکی دیگشون
هم خیاطی هم آرایشگری درامد داره
همه چی تموم
اما میگه شوهرم یه ذره احساس نداره
ما اوایل زندگیمون خیلی با الان فرق می‌کرد. خیلی بهتر و باحال تر بود
البته بخاطر اینه ک بچه نداشتیم تموم وقتمون برای خودمون بود. و خسته نبودیم بخاطر بی‌خوابی و سروصدای بچه.
ولی الان خیلی روال زندگی عادیه.
میخام بگم فکر نکنی
فقط شماهستید که این اتفاق افتاده
توخیلی از خانواده ها کم وزیادهمچین چیزی زن ها دارن تجربه میکنن
ولی خب باید زندگی رو خودمون مدیریت کنیم .
ادم تا یک حدی تحمل میکنه...
من دیگه واقعا دارم اذیت میشم
همه زن ها یه مشکلی دارن.
همه چی تو زندگی همیشه عالی نیس و عالی و فوق العاده پیش نمیره
گاهی زندگی ب حالت کسل کننده.
گاهی زیاد شور و شوق گاهی هم عادی پیش میره
با مشاور صحبت کن.
شاید بتونی مشکل اصلی پیدا کنی. یا راحلی بده مشکل تو زندگیت حل بشه.
کاش عادی باشه... انگار دیگه علاقه ای نیست
شوهر من اصلا از اولشم محبت کلامی بلد نبود
اوایل نامزدی من خیلی کلامی محبت کردم یاد بگیره ولی هیچی به هیچی منم سرد شدم دیگه منم مثل خودش
اوایل بغلم میکرد یا بوسم میکرد بعد بچه دوم دیگه اونام کنار رفت😑
ولی خب چه میشه کرد منم خودمو با بچه ها مشغول میکنم خیلی فکر نکنم به این چیزا و خودمونو با بقیه زوج ها مقایسه نمیکنم همیشه با خودم میگم این عیب رو داره عوضش کارهای خوب دیگه ای که بقیه شوهرا واسه زنشون نمیکنن شوهرم داره
همش به خودم یادآوری میکنم تا زندگیم خراب نشه
به نظرم منتظر محبت کلامی از همسرت نباش چون زوری نمیشه
ولی حتما جای خوابتون رو مشترک کن اصلا درست نیست زن و شوهر از هم جدا بخوابن
برای منم.
این موضوع پیش اومد تقریبا دخترم 6 ماهه بود.
کاش فقط شوهرم بی احساس بود. ببین جدا از بی احساسی فقط دعوا و سروصدا می‌کرد. نصف ظرف های چینی مینو شکوند. راه می‌رفت سروصدا می‌کرد یه چیزی میشکست. بچم وحشت کرده بود
بهش گفتم دیگه نمیتونم تحمل کنم بهتره جدا بشیم.
بعد با مشاور صحبت کردیم.
راهنمایی کرد
نمیگم همه چی مث دوره اول زندگیمون. ولی خوبه الان محبت بهتر شده رفتارش آروم شده. و روال زندگیم عاشقانه و پر شور و شوق نیس. ولی عادیه
محبت کلامی نداره اصلا
در حالت عادی بوس و بغل نداریم ..
شور و شوقی نداریم اصلا ...
منم خیلی ازش خواستم که محبت کنه مهربون باشه نشد ... بیخیال شدم
الان در معمولی ترین حالتیم
منم. موافقم خوب نیس زن و شوهر جدا بخوابن حتی اگه باهم قهر باشن.
مخصوصا نباید ب مرد راه خیانت باز بشه. تمام زندگی نابود میشه و حیفه
اول اینک اگ شوهرت جدا میخوابه توجاخوابتو ببر پیشش بعدخوابوندن بچها
هیچ حرفی نزن فقط برو کنارش بخواب
این جدا خوابیدنا میشه عادت و سردی‌


بعد اینکه ببین چند وقته اینطوره
این مدت فشار مالی وروانی و کاری نداشته؟
پیش دخترم میخوابه
عادت شده دیگه چون بحث چندماه نیست ۱سالم گذشته ۸۰درصد شبا جدا میخوابه
ما ۱۲ ساله زندگی مشترک داریم خداروشکر فعلا زندگی و روابط ایده آل منه
البته بعداومدن بچه ممکنه چالش هایی باشه ک باید ازش سربلند بیرون بیایم

اما مابین این ایده ال بودن وقتایی بوده ک فشار روانی وکاری بوده حالا یا ازفرط خستگی یا فکرمشغولی
مجالی برای خیلی شاد بود وخیلی لاو ترکوندن نبوده
اما مهم اینه ک ازین چالشا سربلند دربیایم
توشبا پیشش بخواب
بگو بچها اینجور میبینن ویادمیگیرن صلاح نیست
بعدم وقتی کنارم خوابی ارومم
نیستی تپش قلب دارم
ازخودت شروع کن محبت رو ازش نخواه خودت بش محبت کن
ن اینک زیاده روی کنی نه
گاهی یه حرفایی بزن ک متوجه بشه بودنش برات ضروریه
رو زمین میخوابن دیگه؟
خب تو هم جاتو بنداز طرفی که شوهرت میخوابه تو این چیزا غرور خوب نیست تو پیش قدم شو
توخونه فاز افسردگی ک شوهرم بهم محبت نمیکنه نگیر خودت ب خودت محبت کن ب خودت برس شاد باش نقطه ضعف دستش نده اما درکنار این شادبودن محبتتو بهش نشون
بده
چرا گذاشتی یه یکسال بکشه؟ از کجا شروع شد ؟چیشد که جدا شد ؟
برای منو شوهرمم گیش میاد قهر
من نمیزارم طولانی بشه خوب نیس
مثلا با چیزی ک براش مهمه یا خوشحال میشه. بدون اینکه حرفی بزنم انجام میدم. حواسش پرت بشه . و مشکل بینمون از بین میره

سوالات مشابه