Ooma
پرسش (1403/11/22):

خانما بیاید گپ بزنیم درمورد ویارهاتون توبارداری و جنسیتش

من خودم سردخترم خیلی دوغ محلی و عالیس میخوردم و خیلی ماست موسیر.
شماچی😍
به غیر ویار چ علائم هایی داشتید

عزیزم همین قدر بگم ک پدرم داره درمیاد و هنوز اول راهم🤣
علائم ربطی به بارداری نداره فقط باید واستی سونوی ۱۸ هفته
منظورم جنسیت
عزیزم🤣🤣🤣🤣خداحفظش کنه براتون😍😍😍😍😍😍😍
بله درسته
کلا خاسم گپ بزنیم
هنوز اول راهی حوصلت سررفته 😁
دقیقا🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
منم دارم ميرسم بهش😂واقعاعلائم مشك
منم سر دخترم دوغ و هلو و تخم مرغ و خیارشور ویارام بود
من سر دخترم خیلی آلوچه خوردم
سر پسرام اصلا ویار خاصی نداشتم الانم که اصلا هیچی دلم نمیخواد حتی از گوشت و مرغ خیلی بدم میاد
ومن ازدیشب تا حالا ازهمه چیزمتنفرشدم
من به دخترم ویار دارم. حالم بهم میخوره بوسم میکنه. دیشب اومد ببوسم اشتباهی لبش خورد به لبم. این‌قدر حالم بد شد که حد نداشت میلرزیدم داغ شده بودم گریه میکردم نفس تنگی گرفتم. یعنی بچه ام ترسید طفلی. اصلاً دست خودم نبود خیلی حال بدیه
الهی 😢😢چقدر بد میشه
منم از گوشت گوسفند بدم میاد.
گوشت مرغ فقط جوجه بیرون میخورم.
داخل خونه از مرغ بدم میاد
من سر دخترم،ویار به خیار پر نمک و دوغ ترش داشتم و حالت تهوع شدید...
سر پسرم،حالت تهوع شدتش کمتر بود و
چیز خاصی ویار نداشتم...
من‌سر دخترم عاشق دوغ بودم و چیزای ترش فقط چهار ماه اول
الانم که پسره عاشق آبغوره بودم طوری که شبا هم خواب میدیدم دارم آبغوره میخورم😂اونم فقط چهار ماه اول
بعدش به زندگی عادی برگشتم😂
سر دخترم اصلا نفهمیدم تهوع بارداری یعنی چی
ولی الان هنوزم گاهی تهوع دارم
ای وای چقدر سخت
من سر دخترم عاشق شیرینی بودم و نارنگی و فست فود
الان هم که دختره ولی شیرینی زیاد دوست ندارم زود دلم رو میزنه احساس میکنم شکرک زدم فست فود هم دوست دارم خصوصا سیب زمینی سرخ کرده
من از سیب زمینی سرخ کرده گوشت شیرینی بدم میومد تهوع هم از ظهربه بعد داشتم به بعد ولی بالا نمیاوردم عاشق نارنگی بودم الان پرتقال.
نون و پنیر میخوردم دوغ ترش یه چند روزی دوست داشتم از بوی پیازداغ بدم میومد
من سر پسرم یبار هوس ذرت مکزیکی ساعت ۲نصف شب کردم نداشتن مغازه ها اینقدر گریه کردم🤣🤣🤣یبار شیرکاکائو خیلی هوس نمیکردم کلا ویار داشتم خواب
خیلی عذاب میکشم. میگم کاش به شوهرم ویار داشتم😂
من فقط از مرغ و بوی مرغ بدم میومد
حرام از اینکه یه بار یه چیزی هوس کنم🤣🤣🤣
من ویار هیچ چیزی رو نداشتم طی بارداریم
همه منتظربودن من بگم فلان چیز میخوام تا تهیه کنن ولی هیچی دلم نخواست .
فقط یکبار دلم زرشک پلو مجلسی میخواست.
هر رستورانی رفتیم اون شکلی ک من میخواستم نبود ک نبود . حتی همه درست کردن ولی اون نبود🤣🤣
خیلی بیخیال رفتم ی عروسی وقتی شام آوردن هم اکبرجوجه بود هم زرشک پلو .
زرشک پلوش دقیقاااا همون چیزی بود ک من منتظرش بودم😅😅😅
نمیدونین چقدر خوشحال شدم ک
بازم خداروشکر که خوردی عزیزم نوش جونت🤣
قربونت برم.
یادمه یبار رفتیم بهترین رستوران استانمون گفتیم دیگه اینجاهمون زرشک پلو رو داره صد درصددد
آوردن دیدیم اصلا رُب نداشت رنگش سفید بود شبیه زرشک پلوهم نبود اصلا🤣🤣
من سوهان و گز آردی و کشک و آدامس ویارم بود
من هوس هیچی نمیکنم 😁😁 کلا مث قبل هستم وفرقی نکردم ازلحاظ ذائقه غذایی
فقط از۱۱ هفته تا ۱۴ هفته یه مقدار کم تهوع داشتم ک بارعایت یه سری نکات بهتر شدم

نی نی جونم دخمله💓
امادلم میخواد عمیقا هوس یه خوراکی کنم
دلم میخواد تجربه کنم این حس رو
من بارداری دخترم همش دلم شیرینی میخواست.
هرجا میدیدم ناخودآگاه میرفتم سمتش.
ولی برای این بارداریم از همه چیز بدم میاد. بیشتر اوقات شمه نشستم
فقط جوجه بیرون میخورم.
غذا تو خونه اصلا نمیتونم درست کنم.
ولی چیز خاصی دلم نمیخواد.
گشنه
من سرنه پسرم نه دخترم نه حالت تهوع داشتم نه ویار داشتم نه حسی تا ۷ماهگی پسرم تو رودخونه شنا میکردم خیلی راحت بودم ولی ماه اخر هر هفته بیمارستان بودنم اونم بخاطر اینکه نچرخیده بود سرش تو معدم بود انگار
ولی کلا به چیز خاصی علاقه نداشتم همون غذاهای عادی مو میخوردم جیگر و اب هویچ و باقله و ...همه چی خوردم
من ماه اول اصلا حالت تهوع ویار نداشتم
ولی از ماه بعدش تا آخر سه ماهگی حالت تهوع وحشتناک داشت ،بوی همه چی اذیتم میکرد
از بو یخچال بگیر تا مرغ ,تخم مرغ ،شامپو
در حدی از مرغ ،تخم مرغ بدم میومد که تو تی وی هم میدیدم حالم بد شد
شوهرم میخواست تخم مرغ درست کنه ،اسمشو نمی‌گفت ،میگفت اگ 🤣🤣
از بو شامپو اوو ،اخداروشکر کوتاه بود
یه مدتی عاشق خوردن ترشی آلبالو بودم یه کاسه پر میکردم نمک میزدم میخوردم
یه مدت عاشق شیرینی بودم
یه شب داشت بارون میومد با شوهرم پیاده رفتیم شیرینی خریدیم از هر مدل 🥺🥺
دلم واسه بارداری تنگ شد
میوه هم زیاد میخوردم روز یه سینی از هر میوه ای یکی خرد میکردم میخوردم
پنج شیش مدل میوه
اخی 🥺
خوب آرزوت برآورده شده
من تو بارداریم وحشتناک هوس کاهو سکنجبین کرده بودم بلد نبودم خودم درست کنم مغازه ها هم نداشتن بعد اومدیم شیراز مسافرت ،من پیش همسر پدر شوهرم گفتم بنده خدا فرداش برام سکنجبین درست کرد یه کاهو گنده هم خریده بود داد پدر شوهرم برام آورد خونه مادرشوهرم
اونو وحشتناک هوس کرده بودم

سوالات مشابه