Ooma
پرسش (1403/09/16):

خانوما ببینید شیرافزا چه به حال روزم کرده

سلام خدمت دکتر عزیزم دکتر جان من بچم آن ای سیو شیرم کم شده پدری روز شیرافزا کپسول خریدم اسمش گل دارو از پری شب استفاده کردم دیروز صبح تمام رونام و شکمم بادکرده بود وقرمز من فکر کردم مورچه نیشم زده تا اینکه دیشب باز خوردم خونه بابام اومدم صبح بیدار شدم زیر پاهام زوبازوهام همش کهیر شده باید چیکار کنم نابود شدم برم آمپول حساسیت بزنم فقط من همون شیرافزا روخوردم دیگه هیچی نخوردم دکتر جان چیکار کنم

خانوما ببینید شیرافزا چه به حال روزم کرده
زهرا جان گل. پسرت خوبه؟
انشالله کی بسلامتی مرخص میشه؟
این فقط روی شکممه
این فقط روی شکممه
عزیزم چرااینقدر خودتو اذیت می‌کنی تو همه تلاشتو کردی واسه بچه و شیرت .نهایت نشد شیر خشک بده
سلام عزیزدلم خوبه خداروشکر فردا می‌خوام برم ببینم سینمو میگیره
سیتریزین بخور
میگم شیر خودمو بخوره خیالم راحت شه تلاشمو بکنم حدقل
الهی عزیزم خداروشکر
پس وصال نزدیکه ب امیدخدا😍
احمقم فکرکردم چیزی نیشم زده
دور از جون .چه می‌دونستی آخه
آره خودم اینقدر ذوق دارم می‌خوام بغلش کنم الهی که همه زیر سایه ارحمن راحمین بچشونو به خوشی بغل بگیرن
حساسیت دادی زهرا
گالاکتومید و لاکتاول بخور خیلی خوبه
ولی اذیت خودتم نکن. بچت بستری بوده خب حق داری
خوبی فاطمه جون عزیزم پسرت خوبه خاک توسرداروخونه های ما ندارن خیلی گشتم حالا میدی میل هم خریدم بخورم ببینم تاثیر داره
به خدا ازبس شیردوش برقی گذاشتم سینه هام نابوده
زهرا جان شما در هر صورت باید شیرخشک بدی بچه ی نارس فقط با شیر مادر تغذیه نمیشه و شیرخشک حکم دارو داره انقد خودتو اذیت نکن
قربونت عزیزم خداروشکر خوبیم
اینترنتی سفارش بده زهرا

آره میدونم شیردوش برقی بیمارستان خیلی قوی بود. سینه های منم زخم زخم بودن تازه دارن خوب میشن
مامان سامیار می‌دونم دکترم گفت حتما باید شیرخشکم بخوره تا وزن بگیره خیلی اعصابم خرابه این همه شیرمو حفظ کردم مریض شدم آمپول زدم خشک شد
فکرکنم یه مقاومتی داریم که تماااام تلاشمونو کنیم واسه شیر دادن 😑
پسر من که دیگه شیر خشک کلأ میخوره، شیر منو نمیگیره دیگه چون سفکسیم میخورم خیلی کمه شیرم
ای خدا تلاشتو بکن فاطمه جان بچه من فکش ضعیف بود نارس بود ولی مال تو می‌تونه سینه بگیره حیفه
فاطمه من تنها کسی بودم که هیچ تلاشی نکردم🥴😂
انقدم نشستم غصه خوردم و گریه کردم که کلا خشک شد
تنشون سالم باشه چه با شیر چه شیرخشک بزرگ میشن
مامان سامیار پسرمم هنوز ی کم اکسیژن میگیره ۳۳هفتس به نظرت تاکی باید اکسیژن بگیره الان ۴۷روزه به دنیا اومده ۱۴۵۰گرم شده از ۸۰۰گرم
بهم گفتن بیا تا سینه بگیره
مامان یاسینم عزیزم
سمیرام
ببین تا وقتی بخوان مرخص بشن میگیرن بچه ی من با هود میگرفت تا روز آخر
وزنشم خوبه شکرخدا من ۱۸۰۰ شد مرخصش کردن
تو دولتی ۱۵۰۰ مرخص میکردن
بهم گفتن ۱۵۰۰بهت میدیمش خیلی استرسشو دارم بردی خونه اکسیژن کم نیاورد
باور می‌کنی چشمام قلی ویلی میره
بردیمش چشم پزشکی چهارشنبه هنوز شبکیه هاش نارسه ی کم پسرشماهم اینجوری بود
سلام زهراجون خوبی عزیزم؟گل پسرت خوبه؟
چون رازیانه دارن متاسفانه همینطوری هستن منم خوردم حساسیت دادم
من گالاکتومید میخوردم خیلی خوب بود
برای حساسیت هم که دادی دکتر برو بپرس که توی شیردهی چی میشه استفاده کنی که حساسیتت خوب شه نمیشه همینجوری سیتریزین بخوری چون میخوای فردا بری بهش شیر بدی خطرناکه بچتم نارسه اول با دکتر مشورت کم
تا میتونی چایی و دلستر بخور آب کله پاچه هم خیلی خوبه
من گلابی هم میخوردم شیرم زیاد میشد
جالبه که اینقد زود خشک شده من بچه اولم حساسیت داشت تا نزدیک یکسال شیرم خشک نمیشد بااینکه تا دوماه شیر خودمو دادم
سلام سلین جون عزیزم خوبی خداروشکر که به هفته امن رسیدی خدا پشت پناهتون مریض شدم پنسلین زدم شیرم کم شده گالاکتومید گیرم نیومد امشب میرم دکتر همه چی میخورم حالا برم اگه خدا کمک بکنه سینمو بگیره خیلی خوب میشه حالا میدی میل خریدم بخورم ببینم خوبه
نه عزیزم
ولی من کپسول اکسیژن و شلنگ داشتم تا شش ماه تو خونه
نمیگیره دیگه زهرا
انقدر تو بیمارستان بهش شیرخشک دادن که دیگه مک زدن سینه من واسش خیلی زور داره فوری گریه اش میگیره، شیرمم کمه سیر نمیشه
الهی بگردمممم 🥲🥲🥲🥲 حق داشتی واقعاً ❤️

ولی با حرفت کاملاً موافقم. مهم اینه تغذیه بشن و سلامت باشن. با هر شیری که شد دیگه
دور از جونت تو که نمیدونستی عزیزم
اکسیژن کم نمی آورد فقط تو خونه داشتی که خیالت راحت باشه
خداروشکر که به سلامت بچتو بغل گرفتی اشکال نداره منم اگه بچم نتونه سینمو بگیره شیرخشک میدم
من همش دارم کهیر میزنم باید چیکار کنم
زهرا جون منم اینطوری شدم ی هفته پیش مال من کل بدنم کهیر میزد چهار بار رفتم دکتر دوشب پشت سرهم 6 تا آمپول زدن خوب شدم ولی پماد بتامتازون میزدم زود کهیر خوب میشد
عزیزم شما چ شیر خشکی به بچتون میدادین زود وزن گرفت. من آپتامل میدم خوب نیس وزن دهیش؟
اره کم نمیاورد تو خونه داشتم فقط
بعد من یه ماه شیفتی با مامانم تا صبح نگاش میکردیم حواسمون بهش بود من نفساشو میشمردم
تو مثل من نباش من وسواس داشتم خیلی میترسیدم
عزیزم کوچولوی من الرژی و رفلاکس داشت شیر مخصوص میخورد ولی تا قبل از مشخص شدن آلرژیش پره آپتامیل و سیمیلاک کامفورت خوب بودن براش
هروقت پیاماتو میخونم میگم عِه! من! 😑😑🥴😄
۲ روزه لبم ریخته به تبخال. چرا؟ چون پیش کسی بودیم که مریض بوده و غافلگیر شدم. و من از اون زمان تا الان یه سره بیدارم و از ترس تبخال زدم.
هرچی هم فکر میکنم میگم تهش مریضیه دیگه؟ چرا ایییینهمه دارم خودمو داغون میکنم؟ الان این تبخالی چه من زدمو تب ۴۰ درجه هم باعثش نمیشد.
کاش یروزی منم خوب بشم 🤦🏻‍♀️
منم با اینکه هانا نارس نبود اما تا ۴ ماهگیش همیشه تنفسشو نگاه میکردم و میشمردم 😑😑
هعییی از این چیزا نگو که دل من خونه تو روی همه وایسادم همه حتی بابام میگفتم توروخدا میری سرکار بیا برو حموم بعد بیا بچه رو ببین
تا شش ماه همه بچمو از پشت شیشه میدیدن
شوهرم بدون ماسک نزدیکش نمیشد
تا صبح بیدار بودم ببینم نفس‌‌میکشه
همین الانشم همین البته من شوهرم مریض میشه تو خونه راش نمیدم
بابام چهارساعت کوبوند اومد مامانمو ببره نصف شب بود سرماخورده بود میدونست چقدر میترسم نموند هرکاری کردم گفت بچه ات مریض میشه اعصاب خوردی و غذا نخوردن و خودخوریش میمونه برا تو بابا
فهیمه من الانم جایی نمیرم
مطلقا زمستون تو جمع نمیبرمش
باورت میشه دو هفته اس از خونه بیرون نرفتم؟
این وسواس با من بود خوبم نمیشه حتی با تراپی امیدوارم تو بری پیش مشاور درمان کنی خودتو
اینو الان دیدم اره عزیزم من الانم میبرم سالانه
اگه هم تشکیل نشه تزریق انجام میدن براشون
درصورتیکه قصد دارید پزشک پاسخ سوال شما را بدهد باید عنوان سوال چکیده ای از موضوع سوال باشد
ببخشید سمیرا جان دخالت میکنم

عزیزم به نظرم سعی کن این تفکر رو از خودت دور کنی
ببخشید سمیرا جان دخالت میکنم

عزیزم به نظرم سعی کن این تفکر رو از خودت دور کنی
دکتر پسر من ببخشیدا ولی خودش این جوری میگه
میگه این جور بچه ها بهشون میگن گلخونه ای
شما که نمیتونی تمام عمر تو خونه نگهش داری بالاخره میره مدرسه
میره مهد
اون موقع خیلی بیشتر از بقیه اسیب میبینه
چون گاها با مبتلا شدن به یه بیماری بدن مقاومتش ببشتر میشه
هم در برابر اون بیماری انتی بادی میسازه
هم اینکه راه های مقابله با بیماری رو بدن بهتر یاد میگیره
من پسرم ۲۸هفته بود وقتی ۴۲هفتش شد تشکیل شدن ولی ی چشمش ی کم انحراف داره خیلی به خودت فشار آوردی من پسرمو همه جامیبردم اصلا مریض نمیشد لاغرم هست سمیرا جان خیلی خودتو اذیت می‌کنی من دکتر بهم گفت تا اسفندماه باید حواست باشه بهش تا وزن بگیره تو خودتو نابود کردی عزیزم
گاها دکترش میگفت حتما اجازه بده بچه با خاک بازی کنه

خاکی که تمیز باشه حالا مثلا باغچه ی خونه خودتون یا باغ خودتون اگه حیون ندارید

میگفت حالا مثلا پارک ها منبع الودگی هست
ولی میگفت اگه خاک تمیز دیدی بزار بازی کنه
حساسیت زیادی درست نیست عزیزم
احتیاط خوبه ولی وسواس و حساسیت زیادی درست نیست
من بچم همه جا می‌بردم بازی با بچه های دیگه ولی کسی که مریضه ازش دوری میکنم خودشو می‌دونه چون ریش ی کم ضعیف تر از پسر بزرگمه می‌دونه سرما بخوره دیرترخوب میشه
دقیقا عزیزم
اره من خیلی میترسیدم و میترسم بچه ی من بدون ریه به دنیا اومد الان میگم میتونم مراقبت کنم ازش حالا کوتا سن مدرسه اش
من بچه و فامیل زیاد دورم نیست اونایی هم که هستن همش مریضن وجدانم اجازه نمیده ببرمش من از پا دراومدم وقتی مریض میشه تا خوب بشه کسی جرات حرف زدن با منو نداره همش تا صبح بالاسرشم ملت از تب میترسن من از سرفه و تنگی نفس بعدش تند نفس میکشه بیدار میشم برا همین میگم تو مثل من نباش
عزیزم من بالاترم گفتم مشاور میرم و متاسفانه اصلا دست خودم نیست همش میترسم بچم بستری بشه
ما اجازه ی همه بازی ای رو بهش میدیم فقط تو جمعی که میدونم مریضِ نمیبرمش اون سه ماهی که بیمارستان بود،بعد اونم عمل کوچیکی که داشت بد ضربه ای به من زد الان یکم بهترشدم خودمو کنترل میکنم ولی من واقعا نمیتونم جلو خودمو بگیرم امیدوارم هیچوقت این حس و حال منو تجربه نکنید♥️
عزیزدلم می‌دونم درک میکنم من ۳ماه پسرم آن ای سیو بود واقعا داغون شدم قشنگ حس حالتو درک میکنم انشالله پسرت همیشه تنش سالم و سلامت باشه انشالله که ثمرشو ببینی عزیزم
پسرمن ۲۸هفته بود عمل پیچ خوردگی روده داشت بچم شکمشو پاره کردن فقط ۲کیلو بود واقعا هیچی مثل مادر بودن سخت نیست
سمیرا من امروز اومدم خونه بابام چون احساس کردم شوهرم داره مریض میشه 😞😞😞 ۳ روزه نخوابیدم، بخدا منم هرکار میکنم درست نمیشم!
حرفم اینه تا ۷ـ۶ سالگی که میتونم مواظبش باشم، بعدش دیگه بزرگ شده خطرو رد کرده. منم همون ۲ ماهگیش که هانا رو ۱۰ روز بستری کردن دیگه این عذاب روحی افتاده به جونم ولمم نمیکنه.
هانا تو اون ۱۰ روز، براش ونکومایسین میزدن. یبار یه دکتر رد شد انقد التماسش کردم اومد بالاسر هانا چون دکتری که بچه مو بستری کرد جالب نبود. اون گفت ونکومایسین فیلو از پا در میاره، رگا رو میخشکونه، چطور بچه ۲ ماهه داره تحمل میکنه؟! ولی باید دوزش کامل بشه و چاره ای نیست تا ۱۰ روز
من بعد از اینحرف کامل مردم. بخدا یچیزی توی من مرده و برگشتی نداره.
همه ش میگم این بچه اندازه ۱۰ سال انتی بیوتیک گرفته، نباااااید مریض بشه دیگه که بخواد آنتی بیوتیک بخوره
بچه نارس شرایط و مراقبت ازش سخت تره مخصوصا که تو کرونا هم بدنیا اومده باشن . وقتی بچه هام بدنیا اومدن ، رفتم خونه بابام . یه قل ترخیص شد خوشحال بودم فرداصبح بهم گفتن اون یکی که بیمارستانه خونریزی شبکیه داره اورژانسی کمتراز۲۴ ساعت بایده بره تهران . ما بندرعباسیم . از صبح تا شب توخونه با پسرم تنها بودم وگریه . قل بزرگه با هواپیما اختصاصی بردیم تهران یک هفته توی شرایط کرونا با شوهرم بیمارستان بودیم . تا قبل یکسالگی پسرم ۲بار چشمش تزریق شد یکبار عمل .. قل کوچیکه ۶ماهگی عمل فتق داشت ودکتر بیهوشی گفت ۵۰ ۵۰ است چون سن و وزنش کمه . بدترین روزها بود ، تا ۶ماه خیلی مراقب بودم هیچ کی نمی اومد خونمون .حتی فامیلا که بیان ببینن . قل بزرگه تا الان ۲بار پاش شکسته ۲بار دندونش شکسته ۲تا جلو نداره . قل کوچیکه یکبار پاش شکسته ، ۶ماه پیش هم عمل لوزه کوچیکه بود ، کلا وقتی واسه لذت بردن نداشتم همش استرس و نگرانی . ولی بااین حال از یکسالگی کم کم تو جمع بردم . مهمونی و عروسی هم چند بار رفتم . ریه اینا ضعیفه ، بااین حال که خیلی تو جمع و شلوغی ومهد نمیرن مریض هم میشن
زهرا جان سینه ات اینجور شده!؟
کاش تاپیک تخصصی بزنی و از دکتر نظر بخوای
و ببینی میتونی بچه رو شیر بدی یانه!؟
انشاءالله زود درست بشه
و پسر گلت رو بغل کنی
الان دیدم تاپیک تخصصی زدی
حالا دکتر راهنمایی میکنه
مگه شیر افزا هم برا هرفردی واکنشش متفاوته!؟ ببین تو بروشور چیزی نوشته درمورد حساسیت و التهاب.
نه عزیزم فقط شکمم و رونام زیر پاهام وبازوهام زده
تو بروشور زده دچار التهاب و حساسیت میشه!؟ دکتر برات نوشته قطره رو یا خودت خریدی!؟
قربونت برم آره خداروشکر داره به هفته های بالا میرسه اگه برم تا ۳۵ هفته خیالم راحت میشه
من لیدی میل نخوردم برای شیردهی اما اگه بتونی گالاکتومید پیدا کنی خوب میشه
نگران نباش بچه سینه رد بگیره شیرت زیاد میشه با شیردوش فایده نداره بچه باید مک بزنه تا شیرت راه بیفته
نه خودم خریدم زیرپاهام آتیش گرفته
خدایا شکرت انشالله که به اونجا هم میرسی عزیزدلم انشالله سینمو بگیره خیالم راحت بشه
نیلای جون نوشته کسایی که به داروهای گیاهی حساسیت دارن باید اول ی دونه بخورم اگه حساسیت نداشتن بعدبخورن من شب خوردم صبح کهیر زدم من احمق فکر کردم چیزی نیشم زده باز خوردم حالا از صبح نمیتونم راه برم زیر پاهام زده
دوراز جونت عزیزم
همیشه دارو جدید میخری اول بروشور رو بخون ببین منع و تداخل و حساسیت داره یانه
انشاءالله که زود خوب بشی عزیزم
حالا دکتر راهنمایی میکنه چکار کنی برطرف بشه
انشالله عزیزم
سلام به روی ماهتون مامان جان
سیتریزین بخورید بهتر نشد بله جهت تزریق آمپول مراجعه کنید سطح آنزیم های کبدی هم سریعا چک گردد، به جای این محصول لاکتاول و گالاکتومید را شروع کنید
اره منم نظرم همینه به خدا خودم خیلی اذیتم ولی وقتی میبینم بچم مریض میشه برا خوردن دارو بال بال میزنه دلم میخواد بمیرم دیگه همه دستشون اومده
شما خیلی محکمی🥺
من از هم پاشیدم همیشه میگم اون سه ماه بیمارستان با اون همه عذاب و گریه یه طرف اون روزی که بچم رفت اتاق عمل و نیمه بیهوش از درد ناله میکرد یه طرف اونجا من نابود شدم دکتر بیهوشیش بنده تا یه ساعت بالاسر پسرم بود ولی اون ناله کردنش هنوز تو گوشمه💔🥲