Ooma
پرسش (1403/09/07):

ترس شدید کودک چیکار کنم

سلام خانم دکتر و مامانای عزیز
ما تو یه ساختمون زندگی می‌کنیم امروز مثل اغلب روزا پدرشوهرم اومد پسرمو برد خونه ی خودشون گفت عمه اش اومده میخواد ببینه رایان رو منم دلم طاقت نیاورد رفتم چون زیاد رعایت نمیکنن بعضی مسائل رو وقتی میخواستن برن پسر خواهرشوهرم کاپشنش مشکی بود اومد جلو پسرم ترسوندش مثلا می‌خواست شوخی کنه خیر سرش پسر منم چنان صدایی داد که تا حالا ازش نشنیده بودم خیلی خیلی ترسیده بود اعصابم داغون شد خودمم خیلی ترسیدم چیکار کنم چی براش خوبه؟
اینا ارث لکنت هم دارن زنگ زدم شوهرم گفتم اگر بچه ام لکنت گرفت از چشم اینا میبینمش خیلی بهم ریختم الانم بهش گفتم مامان ترسیدی؟اومد بهم چسبید و ترس تو وجودش بود اگه راهکاری دارید بگید لطفا

مااینجوروقتا یکم اب طلامیدیم بهش
ازپسرخواهرشوهرنگو ک منم حالم ازش بهم میخوره ۱۱ ۱۲ سالشه بچه ب پرویی و بی ادبیش ندیدم ی بچه ایه ک خیلی بیشترازسنش میدونه و همش باعث دعواس
هروقت اونا خونه پدرشوهرت بودن بچتوتنهانزارخودتم برومراقبش باش من ک خونه مادرشوهرم باشم اونام بیان چشم ازدخترم برنمیدارم
اولا که اصلا ترسشو سرکوب نکن همدلی کن باهاش
بزار حرف بزنه باهات بگو ترسیدی ؟ منم بودم میترسیدم حق داری
بعدم اصلا نزار تنها بره، یعنی چه که اومد بچه رو برد خودت موندی تو خونه بچه تنها رفت
تا3سالگی بچه ها هنوز ترس دارن ازخیلی چیزا ، هیچوقت تنهانرارینش چ موقع خاب چ موقع بیداری وچ هر
نه خانما تنها نرفت خودمم بودم
بچه ام فقط چندتا کلمه میگه از اون بیشتر از برخورد زشتشون بدم اومد که طلبکار و دروغگو میگن اصلا همچین چیزی نبوده
خودمم خیلی ترسیدم وقتی پسرم جیغ کشید😔
یه دعوای اساسی هم با شوهرم داشتم
آب نمک غلیظ درست کن دورسرش بچرخون یه ماهستابه بزار داغ باشه بریز روش ترسش بره یکمم از نمک ماهیتایه بردار بزن دهنش
ما اینجوری ترس برمیداریم
همونجابهش میگفتی یعنی چی این چ کاریه بعدا بگی گردن نمیگیرن
همین الان هم با لحن طلبکار زنگ زده کلا زیرشو برمی‌داره
سلام به روی ماهتون مامان جان
کاری الان جز اینکه دلبندتان را بغل کنید امنیت و. آرامش بدهید و با او حرف بزنید نیست تا احساسات خود را بروز دهد درست است که نمی‌تواند صحبت کند اما شما حرف بزنید و این حس را ایجاد کنید که حواستان به او هست
ممنونم خانم دکتر 🙏🏻🌹
خواهش میکنم گل من 💓💖💓

سوالات مشابه