و اینکه یه راه حل میدید که در لحظه عصبانیت چیکار کنم که کنترلش کنم میترسم اتفاق ناگواری بیفته
سلام عزیزم افسردگی بعد از زایمان داشتی؟
سلام عزیزم
برید مشاوره یا پیش روانپزشک
مشکلات زندگی ک همیشه هست
هرروز مشکلات و چالشای بچه داریتم بیشتر از روز قبل میشه
هربار نمیشه داد بزنی بعد بگی بوسش کردم از دلش دراوردم
عزیزم برای حال خوب دادن به خانواده اول باید مادر خانواده خودش حالش خوب باشه
یک زن وقتی زایمان میکنه با شرایط خاصی روبرو هست که همه خوب درک نمیکنن
هم هورمون ها تا به حالت عادی برگردن هنوز درگیر نوسان خلق هستید هم بی خوابی های اواخر بارداری و بی خوابی های بعد از زایمان و عدم استراحت کافی و عدم تغذیه مناسب همه اینها می‌تونه رفتار و حال و احوال مادر رو تحت تاثیر قرار بده
من احساس میکنم مراقبت بیشتری بعد از زایمان نیاز داشتی که خوب از نظر روحی یا جسمی رفرش نشدین
یا اینکه از مشکل دیگه ای رنج میبرید و واکنش اون مشکل روی برخورد با کودکتون خودش رو بروز داده مثلا فکر هایی که آدم بعد از مشاجره با همسرش داره یا خشم فروخورده از برخورد مادر شوهر و گلایه های نگفته و حرف های نگفته به همسر و ...
باید دید دلیل حال نا مساعد شما چیه اون مشکل رو برطرف کنید
چون همینطور که شادی جان گفتن به مرور اوضاع شاید سخت تر هم بشه
من هر وقت از هر چیزی ک ناراحتم قبل اینکه رو بچه خالی کنم میگم این گناهی نداره و نمیدونه من از چی ناراحتم هنوز درک و شعوری از دور و اطرافش نداره بخاطر همین جلوی عصبانیتم گرفته میشه .
ب خودت بگو این هنوز خیلی کوچولوئه و ضعیفه نمیتونه از خودش محافظت کنه پس تویی ک باید ازش مراقبت کنی چون جز تو کسی رو نداره 😊
مشکل اینه که همه سختی رو منه
اگه حال روحی خوبی نداری فعلا تا یه مدت کمک بگیر
اگه مشکل مالی نداری روزی سه ساعت پرستار بیاد خونه و شما هم خونه باش اما استراحت کن و به کارهای شخصی برس
از همسرت کمک بخواه اونا متوجه حال ما نیستن خودت باید بگی . منم اوایل همش میگفتم چرا کمک حالم نیست تا نگی نمی فهمن
از خانواده خودت مامان خواهر دوست از همه اینا باید بخوای
گاهی وقتا ما مادرا کم میاریم
اگه مشکل مالی داری به دوست یا خواهر یا کسی هر دو سه روز یه بار بگو اگه میشه امروز دو ساعت بیان پیش شما تا کمک باشه هم به روحیه شما هم اینکه نوزاد این سن واقعا نگهداری سختی نداره فقط باید کسی باشه که مادر دغدغه نداشته باشه بچه تنهاست
نباید بذارید حال بد جمع بشه روی هم آدم یهو کم بیاره
بچه رو بذار پیششون یساعت برو پیاده روی
نحوه صحبت کردن هم مهمه که نتیجه بخش باشه
رو برنامه داشته باش مثلا هر هفته جمعه ها صبح بری پارک پیاده روی خرید هرچیزی ک حالتو بهتر کنه
شغل همسرتون چیه و چند ساعت در روز نیست؟
هربار؟هرچند یکبار داد زدنش هم اشتباه س ولی من گفتم هربار تخلیه عصبانیت رو فرزندم دارم؟
خواهر و مامانم هر دو یک هفته قبل از زایمانم خودشون مریض بودن و جراحی داشتن و توان کمک به من رو ندارن
خانواده همسرم به ازای هر کمکی میکنن مستقیم و غیر مستقیم گوشه کنایه و تیکه میان که بیشتر اذیت میشم
من تنهام و همسرم از صبح زود تا ۶ غروب نیست
من همیشه خودمو قوی نشون میدادم ک از پس همه کارا برمی‌برمیام دیدم فقط دارم خودمو ازبین می برم و هربار عصبی تر میشدم ولی الان تا حس کنم مریضم یا نمیتونم کاری انجام بدم میرم خونه مامانم چند روز میمونم استراحت میکنم بیرون میرم حالم بهتر شه خیلی نتیجه خوبی میده . هر هفته جمعه ها همسرم بچه رو نگه میداره من میرم پیاده روی.
خودت باید بخوای !!!! وگرنه کسی بفکر نیست
با یکبار نیاز نیس خودت رو ناراحت کنی اتفاقی نمیفته
همین که برات مهمه و میدونی تاثیر خوبی روی روحیه بچه نداره یعنی همیشه این کار تکرار نمیشه و مادر خوبی هستی
فقط یکم خسته ای اونم با شرایطی که میگی طبیعیه
آدم زمان زایمان بیشتر از هر وقتی به مادر و خواهرش نیاز داره
دوست خوب هم می‌تونه تا حدی جای اونا رو پر کنه
من حتی جایی هم برم باز صفر تا صد بچه بامزه یعنی بچه م ازم جدا نمیشه
بنظرم متکی به خانواده همسر نباش
منم تنهام . دقیقا همسر منم تا ۷ غروب نیست مسافتم تا خونه مامانم دوساعته پس همیشه پیششون نیستم اونا هم نمیتونن بیان و برن . ولی برای خودمم ک شده ی برنامه می ریزم .
یا سعی کن باهاشون جوری باشی که مثل دختر خودشون
یعنی اگه حرفی زدن که مادر خودت هم ممکنه بزنه نادیده بگیر چون واقعا دلخوری بین همه هست حتی دوتا خواهر
ولی ما فک میکنیم خانواده شوهر از عمد این کارها رو میکنن
تو تنها نیستی ..... هممون ممکنه همین مشکل داشته باشیم . فقط باید بلد باشی چیکار کنی .
دوس داشتم واقعا نزدیک بودیم
دوست حتی گاهی از خواهر به آدم نزدیک تره
ماه پیش همسرمو خفت کردن موبایل آک رو ازش زدن خونه پدرش بودیم پدرش همونجا برگشت به من گفت تو مقصری موبایل رو زدن من به دلم افتاده بود نباید بره تو نباید میذاشتی بره
بچه م کولیک داشت میگفت تو باعث میشی بچه همش گریه کنه
آدم نباید سخت بگیره و سخت بگذره از مسائل
چو ن در طولانی مدت فقط آسیب اصلی به خود آدم وارد میشه
بچه تا عطسه میکرد مادرشوهرم میگفت چی خوردی که بچه عطسه میکنه
من هم از این حرفا میشنوم ولی خیلی خونسرد جواب کوتاه و مودب میدم و بعد خودم هم فراموش میکنم
بگو مگه به حرف من گوش میکنه
بگو سخته واقعا بچه داری خودمم دلم میسوزه گریه میکنه
بگو عه چی باعث میشه بچه عطسه کنه مامان بگو تا دفعه بعدی نخورم اون چیزو
خیلی این مسائل رو سخت نگیرید خدایی
من کلا آدم بیرون بودم شاغل بودم اصلا از خونه موندن بیزار بودم بعد بارداری استراحت مطلق شدم خونه نشین یه بیرون رفتن ساده شده بود آرزو برام خیلی افسرده و داغون شدم بچه ک بدنیا اومد بدترم شدم . بچه رو از ۴ماهگی شیر خشک دادم بهش.
بار اول ک مهمونی رفتم استرس وحشتناک داشتم بیرون رفتنام همش استرس بود نکنه برای بچه اتفاقی بی افته . رفتم مشاوره چند جلسه بهتر شدم بعدش دیگه خودمو رها کردم از بقیه کمک خواستم .
اوایل میگفتم سیستم گوارشی بچه هنوز کامل نشده و تمامی بچه ها این مشکل رو دارن و بچه حرفشو با گریه میگه بلد نیست صحبت کنه بگه چشه که بعد که بیشتر از صدبار تکرار کردن گفتم فکر کنم منو سینه قبرستون ببینین خیالتون راحت میشه که مشکل از من نیست
دقیقا منم مث شما شاغل بودم قبل زایمآنم
میگفتی شما بگیرید ببینید آروم میشه؟ اگه شد به منم یاد بدین تجربه شما بیشتره
آدم وقتی زبانش تند باشه بقیه اصلا بهش حق نمیدن
ولی وقتی آرام و معقول حرف بزنی خود اون آدم هم شرمنده میشه از اینکه بهت چیزی گفته
سعی کن یکم برخورداتو کنترل کنی
سخته مخصوصا تو شرایط الان بعد زایمان
من مامان خودمم بهم حرف میزد ک چرا دیگه شیر خودتو ندادی !!!😁
ول کن اهمیت نده خودت اول مهمی بعد بچه
بچه رو دستشون میدادم نگه میداشتن بعد دوباره برمیگردوندن به خودم میگفتن یدونه بچه ای یه دونه مراقب هم میخای
و دوباره همین چرخه ادامه داشت🤣
زندگی همین جوریش سخته دیگه بخوای اهمیت بدی به این خاله زنک بازیا دیگه رد میدی
ولی برای بعد برات خوبه
بچه بزرگ بشه اگه رابطه خوب نتونی باهاش برقرار کنی بعدا بیشتر غصه میخوری و حرف می‌شنوی
سعی کن آرامش بیشتری داشته باشی
سعی کردم دیگه رفت و امدمو کمتر کنم
کار دارم یکم
الان تایم استراحتم بود
صبوری کن به خودت بیشتر اهمیت بده تا حالت خوب بشه
از دور دوست دارم منصوره جان
فدات عزیزم وقت استراحتتم گرفتیم
خودم دوس دارم ارتباط با ادمارو
مخصوصا اگه بتونم کمکی بکنم
از مهربونیته روزت بخیر باشه عزیزم
اگه برات سخت نیس یا یه مهد صحبت کن
دو روز سه روز در هفته ساعتی بهت پرستار کمکی بدن
اره تهران یکم هزینه ها سرسام آور
ثریا علوی نژاد مشاوره خوبی داره خواستی تو نت شماره مرکزش رو دربیار..پیجشم تو اینستا روزانه نکات خوبی میذاره...یه چالش گذاشته مادر بدون فریاد رو من خیلی تاثیر داشت ..
از اون روانشناساس که همش مادرارو نسبت به خودشون بدبین نمیکنه ولی راهکارای خوب میده
عزیزم برای همه ما پیش میاد
غصه نخور درست میشه
دلم برای پسرم میسوزه مامانی که قرار بود مثل شیر پشتش باشه خودش افسرده شده
حالت بهتر میشه مثل شیر هم پشتشی
تازه اونم بزرگ بشه مثل شیر پشتته
سعی کن رابطه خوبی باهاش داشته باشی مخصوصا وقتی بزرگتر شد مخصوصا توی نوجوانیش
سلام به روی ماهتون مامان جان
چه مکمل هایی مصرف می‌کنید ؟
کلسیم و گه گاه مولتی ویتامین و منیزیم
فدات شهربانو جان شما کجا هستی؟
عزیزم مادرا هم مثل تمام آدم ها گاهی اوقات خسته و عصبی میشن ولی مهم اینه سعی کنیم راه درستی برای تخلیه هیجانات منفیمون پیدا کنیم ..مثلا یه نفر با یه لیوان اب خوردن اروم میشه یکی با چندتا نفس عمیق و ده دقیقه خودش رو از محیط دور کنه..یکی با ذکر گفتن یکی با اشپزی و ...
حالا این یکبارم که ناخواسته داد زدی مشکلی پیش نمیاره
مهم اینه سعی کنیم تکرار نکنیم..
هزینه مشاوره ثریا علوی نژاد بالاست اطلاع دارین چقدره؟
جان دلم یک چکاپ کامل انجام دهید تا اطلاعات دقیق تری نسبت به شرایط شما داشته باشیم خیلی اوقات کم خونی یا حتی کمبود ویتامین دی می‌تواند منجر به خشم و عصبانیت و پرخاشگری شود خصوصا سطح فریتین چک گردد ، از سوی دیگر با روانشناس در ارتباط باشید تخلیه احساسات داشته باشید و اگر نیاز بود برایتان دارو توسط همکاران روانپزشک آغاز گردد درمورد تأثیر بر دلبندتان، خودتان را جای او بگذارید، فکر کنید تنها یک پناه دارید یک مامن و یک آغوش که او در هنگام خشم مداوما بر سر شما داد زده و وقتی گریه کرده و احساس بدی دارید به جای آرامش بخشی شرایط را بدتر می‌کند، چه حسی خواهید داشت؟ قطعا حس خوشایندی نیست تاره شما یک بزرگسال هستید که می‌توانید با راهکارهای مختلف این حس منفی را کمرنگ کنید اما یک کودک چه؟ هرگاه خواستید داد بزنید این را تصور کنید که آیا دوست دارید این اتفاق برای خودتان رخ دهد؟ آیا اصلا داد زدن راه حل هست؟ بعد که آرام شدید منطقی تر رفتار کنید البته مه خستگی شما کاملا قابل درک است و هر مادری چنین مواردی را ممکن است تجربه کند اما از این اتفاق درس بگیرید که دیگر تکرار نکنید
ممنون دکتر جان آنقدر فکرم درگیر رفتارم با پسرم هست که تا الان نتونستم بخوابم و همش صحنه گریه هاش جلو چشامه سعی می کنم هم مشاوره برم هم من بعد رعایت کنم چکاب هم انجام بدم
آفرین مامان جان ، الان که دیگر گذشته از این بعد بعد مراقبت کنید ❤️♥️😘
538
115
1403/02/05
mansoure gol
0
شهربانو حسینی
شادی 🌈
فتانه مامان یه کوچولو
مهربان بانو
پزشک اوما
