مبینا جان یعنی بهت بگم منم یکی مث تو بودم واقعا اینقد ترسو وحشت داشتم که خدا میدونه...ولی یه شب قبل زایمان خودمو زدم ب بی خیالی...هرچند وارد اتاق عمل شدم داشتم سکته میزدم از ترس ولی دیدم اونقدرام وحشتناک نیس....نمیگم عالی اما واقعا خوب بود وهیچی حس نکردم
نظر دکترم بی حسی بود منم گوش دادم بهش...واقعا دکترم کارش عالی بود بعد ده روز بخیه هام جذب شده بودن
سردرد اینا نداشتم...فقط چون آدمی هستم که چندین ساله پیاده روی میکنم چون بهش علاقه دارم...یکی دوماه اول موقع پیاده روی کمرم کمی درد میکرد ولی بعد خوب شد وهیچ مشکلی خداروشکر نداشتم
سلام با توجه به این این که من قبلا واس عمل از بی حسی استفاده کردم بهت میگم اصلا از بی حسی استفاده نکن عوارض زیاد داره مثل کمر درد و پا درد تا طولانی مدت بی هوشی بهتره
من دوست دارم بمیرم ..اصلا نه زندگی می خوام نه بچه رو ..
عزیزم من ندارم... کی گفته کمردرد پادرد داره آخه
هر کسی یه چیزی میگه یکی میگه بیهوشی یکی میگه بی حسی...چه اشتباهی کردم باردار شدم
این چه حرفیه ...شما مادری ازت بعیده این حرف😐😐
بخدا دست خودم نیست بزور دارم ادامه میدم
حرف کسی رو گوش نده فقط دکترت...اون باتوجه به شرایط بدنت میگه...فقط من بهت میگم سزارین واقعا خوبه ترسی نداره
من میگم به عنوان کسی که خودش داوطلباننه از بی حسی استفاده کرده یکم خودت داخل اینترنت سرچ کن ببین کدوم ماست بهتره
وقتی هفت هشت ماهه حامله ای...یعنی بدنت دیگه مث قبل نیس...اون بچه درتو رشد کرده...همه چی تورو حس میکنه...لطفا کمی قوی باش...واینقدر فکر منفی نکن
چرا سرچ کنم خودم وهفت هشت نفر دیگه که میشناسم انجام دادن مشکلی ندارن خداروشکر
اینترنتو این چیزا بار علمی نداره عزیزم ..گمراه کنندس بیشتر وقتا
سزارین از امپول زدنم راحتتره😐
الان اینو میگی حالا هنوز چیزی نشده...حس نمیکنی هی داری لون حس منفی وانرژیشو بخودت تلقین میکنی
من موقع آمپول زدن همش میگفتم آخ و اوخ ولی موقع سز جیکم درنیومد
دیگه کل اوما میدونن من چقدر میترسیدم
شب زایمان وصیتمم کزدم
انقدر میلرزیدم انقدر استرس داشتم انقدر گریه کردم
انقدر ترسیده بودم ک تو اتاق عمل بهم خاب اور زدن
بعدش مثله سگ پشیمون شدم ک چرا انقدر ب خودم سخت گرفه بودم
اگه اینقد فوبیای اتاق عمل داری
چرا طبیعی بچه اتو دنیا نمیاری عزیزم؟
میتونی بی حسی بگیری که تواتاق عملم نمیبرنت همون اتاق زایمان، پزشک بیهوشی میاد کمرتو بی حس میکنه و میره
دیگه دردیم حس نمیکنی
مامای همراهم که داشته باشی دیگه میشه نور علی نور
خیلی کمکت میکنه
عزیزم بخاطر بچت هم شده قوی باش...تو الگوشی...همه کس وکارشی...اون بهت نیاز داره
سمانه توروخدا شاتِ اون تاپیک زایمانتو بزار اینجا گمش کردم 😅😅بزار برم بخونمش دوباره لطفا😅😅😅🙏🙏
ینی من بعد زایمان فقط منتظر بودم کی دردم شروع میشه
اصلا درد نداشتم هییییی
کدوم؟؟خیلی تاپیک زده بودم 🤣🤣🤣
آره منم...هی میگفتن بخیه اینا میسوزه من اصن نداشتم
شایدی به این خانومم کمکی بشه😅😅
همون تایپک روز زایمانت بود دیگه دقیق همون روز بود یا شبِ قبلش که حلالیت گرفته بودی ازشوهرت واینا😅😅😅
مبینا باور کن دکتر بهم یه بسته دیکلوفناک دارد من فقط چهارتا دونه رفتم خونه استفاده کردم...اصن درد نداشتم اونم مامانم داد گفت حالا بخور شاید دردت گرف...دید ندارم انداخت دور شیافو🤣
وصیت واینا کرده بودی 😅😅
جانِ من اگه پیداش کردی بفرست فک کنم توبیما رستان بودی تایپک زده بودی🤣🤣
ما زن متولد شدیم
خلقتمون جوریه که درد زایمان(چه طبیعی،چه سزارین) رو میتونیم تحمل کنیم..
تو نهاد و وجودمونه..
وقتی بچه اتو برای اولین بار بذارن بغلت
بگن این فرشته برای توئه
حتی اگه درد یا ترسی هم داشته باشی از بین میره
من تاالان هیچ حسی رو مثل اون ثانیه ای که بچمو بغلم گذاشتن پیدا نکردم🥺🥺
مطمئن باش بعدها که به روز زایمانت فکرمیکنی همش میگی کاش میشد یه بار دیگه هم تجربه اش کنم
نه نه قبل از زایمانت بود یا دقیقا توبیمارستان بودی اون موقع تایپک این نبود😅😅😅
این ادامه داره ها برو ببین فک کنم همینه
نه جیگر اتفاقا خیلی ام قشنگ بود
انصافا بی شیله پیله ای بخدا خیلی باحال وخوبی😍😍
این داستانِ زایمانت واسه بعدزایمانِ
اون تایپکت هنوز فارغ نشده بودی فک کنم توبیمارستان بودی هنوز😅😅😅
حالا باز منو بگو هی میرم میگردم پیدا میکنم برا خانم میفرسم ک بره بهم بخنده🤣🤣🤣
اون اولا تایپک ونوتیفیکیشن روشن بود برام بعدنمیدونم کی خاموش شد دقیق یادم نمیادمتنشو ولی یادمه اگه اشتباه نکنم توبیمارستان بودی تایپک زدی😅😅😅
حلالم کنی چقد میخندیدم از دستت 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🥺
این یکی ازاون تایپکا بود که حک شده توذهنم چون خیلی خندیدم ااا خیییلیی خیییلییی🤣🤣🤣
دقیقققاا دقیققاا همینِ اشتباه شد پس توبیمارستان نبود 😅😅😅
😅😅
گفتم اینجا بزار این خانوم ترسش بریزه کمکی بشه براش🤣🤣🤣🤣
سلام. من هم همین بودم. هر روز به زایمان فکر میکردم تنگی نفس میگرفتم. ۱۰ روز پیش توی ۳۵ هفتگی یهو کیسه آبم پاره شد مجبور شدم برم بیمارستان. تو راه به دکترم زنگ زدم که بیاد. گفت فقط باید بری بیمارستان دولتی که nicu داره ممکنه نوزاد دستگاه بخواد و ....
من بیمارستان خصوصی اتاق گرفته بودم و برنامه داشتم برای دنیا اومدن دخترم.
فک کن دکترم هم گفت من بیمارستان دولتی نمیام. دکتر کشیک هست برو نگران نباش.
به محض رسیدن به بیمارستان گریه هام شروع شد. چون خیلی پرستارای بیمارستان بد برخورد میکردن. انگار نه انگار که احتیاج به آرامش دارم بچم بریج بود و باید سزارین میشدم. از وقتی بستری بشم تا نوبتم بشه واسه عمل ۳ساعت طول کشید فقط گریه کردم چون شوهرمم و مامانمو هم نذاشته بودن بیاد تو اتاق.
تصور کن اینقدر فوبیای بیمارستان و اتاق عمل داشته باشی اینجوری شوکه هم بشی.
وارد اتاق عمل شدم از ترس داشتم میمردم. ولی خدا خیر بده دکتر بیهوشی رو. بهم آرامش داد. بیحسم کردن. توی ۲دقیقه ی اول حس خوبی نداشتم ولی بعدش همه چی اوکی شد. مخصوصا وقتی صدای گریه دخترمو شنیدم. همه ی دنیا واسم بهشت شد. تموم درد ها و ترسها از بین رفت. فقط میخواستم زودتر ببینمش و بذارنش رو سینم.
از من بهت نصحیت بیهوشی رو انتخاب کن. من مثل خودت بودم. هزار بار برگردم به عقب بازم واسه همون لحظه میگم بی حسی.
هرشب خواب بیهوشی میبینم که بهوش نمیام
نه دختر اشتباه تایپی شد 😕😕
سلام عزیزم
سزارین ۱۰۰ ها پله از طبیعی بهتره
مخصوصا برای شما که فوبیا دارید
اصلا هیجانی یا درد وحشتناک نداره
پمپ درد هم تهیه کن
عالیه
اتاق عملم امن ترین جای دنیاست برات
چرا اونجا هر اتفاقی خدایی نکرده بخواد بیوفته تجهیزات جلوگیریش هست برات
عزیزممم واقعااا نترس من خودم زایمانم بیحسی بودم سزارین
بخداااا اصلااا اصلا نه ترسناکه نه دردناک
من پمپ درد داشتم
شب اول هم فقط ۱دونه شیاف استفاده کردم
از روز سوم هم سرپا بودم
واقعا بهترین خاطرم از بارداری راحتی زایمانم
سلام به روی قشنگتون مامان گل
عزیزدلم حقیقتا تصمیم گیری در مورد بی حسی یا بیهوشی با متخصص بیهوشی است و ایشان باید تصمیم گیری کنند ولی مجموعا اگر درد برایتان مساله هست بعد زایمان درخواست پمپ اینتراتکال یا همان پمپ درد کنید تا اذیت نشوید ،و یک نکته را یادتان باشد همه مادران این لحظه را پشت سر گذاشته اند، زایمان سزارین واقعا برای مادر راحت است و اصلا چیزی حس نمی‌کنید حتی با بی حسی اگر هم بی حس نشوید به متخصص می‌گویید مجددا بی حسی داده می‌شود قرار نیست آنجا به شما زجر بدهند عزیزم متخصص بیهوشی تا آخرین لحظه بالای سر شما است، بعد این روزانه سعی کنید افکار مثبت داشته باشید، عکس از روزهای مختلف بارداری بگیرید و هرروز یادآوری کنید وقتی همه توانسته اند من هم میتوانم، روزی روزگاری مادری در نقطه ای از جهان بدلیل عدم دسترسی به پزشک شکم خود را بدون بیهوشی و بی حسی در خانه برید زایمان را انجام داد و بعد مجددا شکم را دوخت، این یک سرگذشت حقیقی است انسانی که می‌تواند در وقت خطر شکم خود را بشکافد قوی تر از این حرف ها است، مادربزرگ من در اوج جوانی بدون دیدن حتی یک زایمان در ب برفی که قابله آن زمان نتوانسته خود را به روستا برساند زایمان طبیعی دوقلویی انجام داده، محکم باشید باور کنید خود شما اگر در این شرایط قرار بگیرید درست مانند این خانم ها برای نجات جان فرزندتان هرکاری می‌کنید بدون اینکه درگیر فکر به درد باشید، شما خیل قوی هستید ❤️
سلام عزیزم بی حسی به نظرم عوارضش کمتره رو بدن فقط حتما پمپ درد بگیر من سزارینم با حسی بود و تو اتاق عمل و قبلش همه چی عالی بود ولی بعد از عمل اشتباه کردم پمپ درد نگرفتم و خیلی اذیت شدم
من تنها استرسم از آمپول بی حسی بود چون داخل نخاعی بود
من انقد میترسیدم ب شوهرم میگفتم کاش بچه میموند تو شکمم بیخیال زایمان میشدم ولی ی کاری بود ک مجبووووور بودم انجام بدم حال بدی داشتم سزارین کردم بی حسی اصلا هم هییچ متوجه نمیشی فقط ذوق داری نی نی و ببینی
عزیزم آروم باش لطفا چرا خودتو عذاب میدی
من درکت میکنم منم فوبیا دارم اما نه ب زایمان به چیز دیگه ای ک شاید برای بقیه مسخره باشه.
منو ببین تو فاصله ۱ سال و ۳ ماه دو بار شکممو پاره کردن
دوست خوبم تو میتونی هر روز بگو من از پسش برمیام
سر بچه اولم بی حسم کرد همون لحظه یه چیزی ب شکمم زد فوری گفتم دکتر من بیحس نیستم همه شروع کردن خندیدن گفتن بابا داریم فقط تمیزش میکنیم خودمون اول چک میکنیم حواسمون هست
بعد از ۳ دقیقه کل پاهام و داغ شد خیلیم حس باحالیه دیگه نمیتونستم پاهامو تکون بدم
۱۰ دقیقه بعد بچم دنیا اومد سر ۳۰ دقیقه هم رفتم ریکاوری و تمام
اصلا نگران نباش
سر پسرم سنگ کلیه گرفتم حال روحی و جسمیم بد بود
یه دوستی بهم گفت وقتی میری حمام غسل صبر حضرت زینب کن
نمیدونم اعتقاد داری یا نه
ولی برای من معجزه کرد
لطفا امتحان کن
ان شاالله خدا بهت صبر میده
سلام باید بگم با اینکه 7سال و نیم پیش زایمان سزارین داشتم واسترس وترس زیاد.... و الان ترس و استرسم از قبل بیشتره ولی به اون لحظه فکر میکنم که خدا قدرت عجیبی به مادرا میده که همه ی درد وترس زایمان و تحمل کنیم 🙏خدابزرگه🙏
1351
1402/06/13
