غربالگری اول ام سندروم داونش های ریسکه . سلفری بدم یا آمینو ؟

سلفری ۹۵تا ۹۸ درصد درسته و ازمایش خونه خطری نداره
امینو کمتر از ۱درصد احتمال سقط و نشت اب داره من خودم سلفری دادم امینورو چون ریسک داشت ندادم

آمنیو خیلی خوبه

شما آمینو دادین ؟ خطری نداشت ؟ سخت نیس ؟

اصلا خطری نداشت

من سلفری دادم گفتن باید آمنیو هم بدی

درد هم ک بنظرم اصلا نداره
در حد ی امپول شاید کمتر

اصلا سخت نیس
۱ درصد احتمال خطر داره
همه چی بگی خطر داره چیز نیس ک بگی خطر نداره
با خیال راحت برو واس امنیو سنتز
بعدش استراحت کن

سلام عزیزم، من آمینو دادم چیزی پیش نیومد البته بالاخره درصد سقط داره و مهارت دکتر هم خیلی موثره

بنظرم اگر تمکن مالی داری اول سلفری بده، اگر سندروم ها منتفی باشه دیگه لازم به آمنیوسنتز نیست طبیعتا

درد آمنیوسنتز ترسناک نیست آدم بیشتر استرس شرایط و نگرانی از نتیجه آشفته اش میکنه تا درد نمونه برداری

منم آمینو دادم درد نداشت خداروشکر مشکلی هم پیش نیومد
میخواستم سلفری بدم ولی گفتن هم خطا داره هم اگه مشکلی نشون بده پزشکی قانونی قبولش نداره برای سقط فقط آمینوسنتز قبول میکنه
انگار دوبار باید هزینه کنی

شما تهرانید؟ میشه بگید برای نمونه برداری پیش کدوم دکتر رفتید ؟ و کدوم ازمایشگاه ؟

شما تهرانید ؟ پیش کدوم دکتر برای نمونه برداری رفتید ؟ آزمایشگاهتون کجا بود ؟

نه عزیزم من تهران نیستم، ولی اگر پرسید قطعا دکتر مجرب پیدا میکنید

ممنونم 🙏

فقط اگر تصمیم به امنیو گرفتی حتما با معده پر برو که افت فشار نداشته باشی

ئاب و یه چیز شیرین توو کیفت باشه برای بعدش

ابزار نگاه نکن چشماتو ببند و رو هرچیزی غیر امنیو متمرکز شو

منم انقدر کامنت منفی از خطاهای سلفری خوندم احساس میکنم هزینه اضافه اس و احتمال اینکه دوباره های ریسک بزنه و بگن آمینو بده زیاده . تمایل خودم اینه یه دفعه آمینو بدم خلاص شم از این استرس . مشکلم اینه دکتر خوب و آزمایشگاه خوب نمیشناسم . میخواستم از تجربه شما دوستان استفاده کنم

اینکه قبل از این بارداری دو تا سقط داشتم یه کم میترسونه منو . و الا همینجوری خیلی از درد نمیترسم

من ترسو بودم، البته فشار روانی زیادی قبل امنیو تحمل کردم و متاسفانه غشا نمیدونم چی جلو ورد مایع رو گرفته بود برای چند دیقه بی تحرک مجبور بودم منتظر باشم و فقط اشک بود که میومد از چشمام...

امیدوارم نتیجه برات خیر باشه و بچه تو سالم بغل بگیری، ❤️

مرسی شادی جان از راهنماییت ❤🙏

منم ریسک سندروم داونم ۱به ۱۶۰ بود،دکترم به دکتر دیگه معرفی کرد، رفتم اونجا گفتن احتمالا بخاطر چاقیم و سن ام که بالای ۳۰ هست ،کاذب ریسک بالا داده، گفتن میتونی سلفری هم انجام بدی.
چون دخترم ۱۸ماهشه و دائم بغلمه و... و خیلی ترسویم سلفری دادم.
البته چون سابقه سقط هم داشتم می ترسیدم. جوابش الحمدالله ریسک پایین اومد، سونو غربالگری ۱۸ هفته هم ،پیشرفته رو انجام دادم خیالم راحت شد.
حالا تصمیم با شماست.میگن سلفری ۲درصد خطا داره ولی با سونوی غربالگری پیشرفته، خطایی نمیمونه.
آمنیو هم بدین صد در صد درسته، بفکر اون یک درصد خطر سقطش نباشید.فقط پزشک خوب و مطمئن پیدا کنین.

ممنونم که تجربه تونو گفتید 🙏

آره من رفتم آزمایشگاه نمونه خون گرفتن هزینه رو هم حساب کردن میخواستم بیام دکتر آزمایشگاه صدام زد گفت سلفری خطاش زیاده اگرم سالم نشون بده ممکنه خطا باشه دیگه منم پشیمون شدم هزینه رو هم بهم برگردوندن

فرستادم لطف میکنید اگر نظرتون رو بگید🙏

سلام عزیزم انشالا که برای شما خیر باشه و جواب خوبی بگیرین
من تقریبا دو هفته پیش مطب دکتر صدیقه حنطوش زاده آمنیو انجام دادم و راضی بودم.. دردش هم فقط در حد آمپولیه که نمونه میگیرن.بعدش هم باید استراحت کنی و رابطه نداشته باشی

واسه من که جوابش خوب نبود متاسفانه😓
امیدوارم برای شما خیر باشه❤

یعنی چی خوب نبود یعنی مشکل کروموزومی داشت؟

سندروم داون متاسفانه مثبت شد

عزیز دلم منم تقریبا چهار هفته پیش توی نوزده هفته بخاطر سندروم داون مجبور به سقط شدم😔

خیلی متاسفم برای من که خیلی سخت گذشت و میگذره...

امیدوارم از صمیم قلبم برای صاحب تاپیک خبرای خوش و بارداری سالم باشه، برای شما هم صبر آرزو میکنم❤️

متاسفم😢
خیلی خیلی سخته.واقعا از صمیم قلب درکت میکنم
امیدوارم خیلی زود جاش برای شما سبز بشه عزیزم و یه کوچولوی سالم خدا بهت بده

ممنون❤️سقط کردین شما؟

نه هنوز
چون هنوز جواب کتبی ازمایش حاضر نشده. فردا یا یکشنبه میرسه

سندروم و توی جواب سه روزه شفاهی بهم گفتن

سلام واقعا متاسفم 😔 امیدوارم به زودی دوباره باردار بشید و صحیح و سالم به دنیا بیاد

متاسفم 😔 شما سلفری ام داده بودین یا فقط آمینو ؟

میشه بفرمایید سلفری هم داده بودید یا خیر ؟ من الان شک دارم سلفری بدم یا نه ، بمونم آمینو بدم . و اینکه آزمایشگاهتون رو میشه بفرمایید کجا بود ؟

من آمنیوسنتز دادم مستقیم چون ریسکهای من افتضاح بودن میدونستم یک چیزی حتما هست

نه عزیزم. من چون عدد ان تی خیلی بالا بود دکتر خودم و چندتا دکتر دیگه بهم گفتن آمنیو بده مطمعن تره
از مطب دکتر حنطوش زاده خودشون آزمایشگاه فیتاس معرفی کردن.
من نمیدونم این آزمایشگاه کارش چجوریه چون تهران نبودم وشرایط روحی افتضاحی داشتم مستقیم رفتم همونجا. ولی شما قطعا جای معروف تری ببرین انشالا جوابای خوبی بگیرین و نی نی تون سالم باشه

عزیزم به شما هم گفتن باید زایمان کنی؟

مرسی که تجربه تون گفتین 🙏

ممنونم که تجربه تونو گفتین 🙏

شما چجوری سقط کردین؟
من هنوز نرفتم پیش دکترم واقعا نمیدونم باید چیکارکنم.استرسش داره میکشتم😢 مگه توی این هفته کورتاژ نمیکنن؟؟

نه متاسفانه، اول باید زایمان کنید و بعدش کورتاژ برای جفت

وای استرسم بیشتر شد😞

نترس عزیزم،نمیدونم بیمارستانی که شما میری به چه صورته ولی من بعد گذاشتن قرصا واژینال فورا برام اپیدورال زدن که کلا پروسه بی دردی باشه، در واقع سخت نبود که از دردش می‌ترسی

استارتر میدونم درس نیست اینجا از این حرفا بزنیم، معذرت میخام❤️

راحت باشید . منم دو تا سقط داشتم . برام عادیه . منم از تجربه هاتون استفاده میکنم . هر چیزی ممکنه برای منم پیش بیاد دیگه

من به شدت آدم استرسی و عصبی هستم سراین موضوع هرروز یچیز جدید میشنوم و استرسم بیشتر میشه. کاش این روزای زجراور زودتر برام بگذره 😢

عزیزمممم😞چقدر بد
امیدوارم هرچی به صلاح وخیرهست برات پیش بیاد ودلت شاد بشه الهی

کاملا درکتون میکنم . حتی من ادم استرسی ای نبودم . خیلی ریلکس و آروم بودم . ولی سر داستان بارداریم کاملا استرسی شدم . انقدر که داستانای عجیب برام پیش اومد . اصلا راحت نیست . هر بار سقط یه تروما حساب میشه . کلی فشار روانی میاره برای آدم . خانومای بارداری که اصلا با این چیزا درگیر نبودن رو میبینم واقعا دلم میخواد همچین بارداری ای رو تجربه کنم . این سومین بارداری پر تنش منه .

توی آزمایشگاه امروز یه خانم باردار دیگه دیدم که حتی نمیدونست سلفری چیه . حتی اسم آزمایشگاهی که اومده بود رو نمیدونست . اومده بود تو آزمایشگاه دنا نشسته بود ، پذیرش گرفته بود ، ولی فکر میکرد نیلوعه . به من میگفت میومدی آزمایش غربالگریتو نیلو میدادی دیگه . گفتم خب رفتم نیلو . سلفری مو اومدم اینجا شاید دقیق تر باشه . گفت مگه اینجا نیلو نیست ؟ یه ربع براش توضیح دادم . که خانم این آزمایشگاه فقط اسم کوچه اش نیلوعه . خودش نیلو نیس . درحالیکه کل در و دیوار ازمایشگاه نوشته بود آزمایشگاه دنا ، ایشون اصرار داشتن که اینجا نیلوعه ‌ . خلاصه فارغ ز غوغای جهان . حتی نمیدونست کجا اومده . اونوقت من یه هفتس دارم کل سایتا رو واسه پیدا کردن یه آزمایشگاه معتبر شخم میزنم .
واقعا بارداری نرمال و بدون تنش ام آرزوست

من که بعد سه سال انتظار با کلی ذوق و شوق رفتم غربالگری، هیچوقت اون روز لعنتی یادم نمیره... الانم وضعیت روحیم داغونه سه جور تراپی رو همزمان میرم

منم شب و روز کارم گریه بود هر روز سوگواری برای یه اتفاق جدید ولی میگذره به ناچار میگذره

دقیقا هر روز یه اتفاق جدید میوفته که خیلیا حتی به گوششون نخورده . حتی برای خانواده خودمم عجیب و غریبه .مادر ۶۰ ساله ام تا حالا این چیزا رو ندیده و نه شنیده . و منِ ۳۰ ساله همه رو گذروندم .
مجبوریم که بگذریم ازش . به هر حال زندگی جریان داره . 😇

امیدوارم روزای سخت برای همه مون زودتر بگذره ، همه مون بالاخره بچه های سالم مون رو بغل بگیریم و مادر شدن رو تجربه کنیم 💕

دقیقا منم بعداز سه سال سورپرایز شدم
سه بار آی یو آی کردم که نتیجه ندادن ومنفی شدن
گفتم یکی دوماه استراحت میکنم و از همه دکترو دارو و استرسا دور میشم که ذهنم یکمی آروم شه ولی طبیعی باردار شدم و حالا وضعم اینه😔
بدتر از همه فشارایی که روی آدم هست،اطرافیانی که شرایط و درک نمیکنن بیشتر منو آزار میده..هربار تماس و کلی سوال وجواب منو دیوانه میکنه
چندوقته دیگه جواب هیچکس ونمیدم

نمیتونم استرس شمارو درک کنم واقعا نمیدونم چی بگم🙁 برات دعا میکنم بخیر بگذره و کوچولوت سالم باشه
امیدوارم همونجوری که دلت میخواد یه بارداری راحت و شیرین بگذرونی
هم واسه شما هم واسه همه ی کسایی که تودلی دارن ایشالا به سلامتی بگذره

کاش کلا نمیگفتی بهشون، من حتی الانم نمیدونن چرا سقط کردم چون میدونستم کنجکاوی شون چقدر برا روحیه من مخربه، همه چیز توی سکوت گذشت

چقد شرایطمون مشابه منم دومین ای یو آی بود قرار بود ماه بعدش برا ای وی اف که زد و باردار شدم، چقدر خوشحال بودم گفتم خدایا چشمت ما وهم دید توی این غربت یه در امید برام باز کردی ولی نمیدونستم چه تراژدی در انتظارمه... من نزدیک به دو ماه به همه بد و بیراه میگفتم الانم فقط توو خودم میریزم

الانم بی حس و حالم، به زور زندگی میکنم، اتفاق خیلی تلخی بود...

واقعا اگه میدونستم کار قراره به اینجا بکشه حتی به مامان خودمم نمیگفتم

من الان در مرحله بدو بیراهم😄 بعضی وقتا دلم واسه همسرم میسوزه ولی اون خیلی خیلی صبوره در مقابل رفتارای من و خیلی درکم میکنه
ایشالا این روزاهم میگذره عزیزم
منم روحیه داغونی دارم ولی بقول مامانم یکم باید خودمونو قانع کنیم شاید خیروصلاح توی همین بود

اشتباه نکنید . من دو بار قبلی رو نگفتم . نه به خانواده خودم نه به خانواده همسرم . دو تا مساله پیش اومد . وقتی داشتم سقط میکردم تنها بودم . تمام درد و بدبختی رو تنهایی کشیدم . و بعدش مجبور شدم بگم . چون هی فشار میاوردن که چرا بچه نمیاری . مجبور شدم بگم که تلاشمو کردم . نشد ! و این خیلی بدتر بود .
این دفعه همین که آزمایشم مثبت شد به جفتشون گفتم .

ممنونم ولی دیر جواب دادین سلفری دادم و منتظر نتیجه ام

حرفت درسته. ولی اگه دفعه بعد باردار بشم تا غربالگری چیزی نمیگم.بنظرم اول از سلامتیش مطمعن بشم بعدبگم خیلی کمتر تحت فشار قرار میگیرم
خانواده خودم شهر دیگن و من ازشون دورم. خیلی هم رعایت حالمو میکنن اما با خانواده همسرم توی یه شهریم و گاه و بی گاه سرزده میان پیشمون این خیلی اذیتم میکنه.چون فقط دلم میخواد توی این شرایط تنها باشم اما درک نمیکنن
شرایط زندگی هرکسی باهم متفاوته شماهم درست میگی

انتظارش خیلی سخته
ایشالا واست خیر باشه عزیزم ازته دل میخوام باخبرای خوش بیای😍

💖

سلام جواب سل فری گرفتی

آره گرفتم یه هفته ای جوابش اومد . لو ریسک بود خداروشکر

خدا شکر منم اردیبهشت دادم البته به درخواست شخصی سالم بود دخترم

خداروشکر ایشالا به سلامتی فارغ بشید 💖

عزیزم منم دارم روزای پر استرسی رو تجربه میکنم. چقدر این پیامت دردناک بود اما چقد من باهاش خندیدم. اشک و خنده🥺