Ooma
کاربر گرامی خوش آمدید.  ورود|عضویت
پرسش (1402/03/25):

لطفا من و راهنمایی کنید

سلام بچه ها خوبین ببخشید من الان پیش مادر شوهرم زندگی میکنم ولی خیلی سخته و خسته شدم خودمون خانه داریم که آپارتمانیه و طبقه ۴ هست ولی فعلا آسانسور نداره من میخوام تابستون برم خانه خودم زندگی کنم مشکلم اینه اگه اقدام به بارداری کنم و باردار بشم چطور از پله ها رفت و آمد کنم بارداری اولم ۴ هفته بی دلیل لکه بینی داشتم فقط و ۴۰ هفته زایمان کردم بارداری دومم که جنین ایست قلبی کرد و لکه بینی هم داشتم و سقط شد چیکار کنم

سلام عزیزم
کاری نداره از خونه بیرون نمیای مگر در مواقع ضروری🙂
خوب اونو بدین اجاره باپولش یه همکف اجاره کن بشین تا بچت بدنیا بیاد
الان پیش خونه خیلی زیاده
شوهرمم میگه نمیرم مستا جری
میگه وایسیم اینجا یه بچه دیگه بیار سال دیگه بریم ولی واقعا نمیتونم
تو بارداری دومم د‌کتر گفت استراحت ولی مادر شوهرم نمیزاشت هی حرف می‌زد
من اگ خونه ام طبقه صدم هم بود حاضر بودم با پله برم ولی خونه مادر شوهر نشینم
اره با مادر شوهر خیلی سخته تو همه چی دخالت میکنه
دخالتا
حالا ممکنه ویارم داشته باشی دیر بخوابی دیر پاشی به همه چیت گیر میده بنظرم برو خونه خودت
میگفتم لکه بینی دارم دکترم گفته کار سنگین نکن میگفت عادیه تو الکی میگی
فوقش تا سه ماهه اول فقط برا دکتر رفت و آمد میکنی
اره خیلی سخته
اره خودمم میگم دیگه پناه بر خدا
برید خونه خودتون عزیزم این همه وقتم‌اشتباه کردین
عزیزم برو خونه خودت حتما
ممکنه بخاطر بی حوصلگی با بچت دعوات بشه یا چمیدونم غذات حاضر نباشه حالا دارن هی بگن مگه ما نزاییدیم مگ ما حامله نبودیم
اگر شده فکر بچه نباش
ماریا جان بهتری،؟
ولی خونه خودت باش
به خدا نمیدونی چی میکشم خیلی هم بچه داره با نوه ها که میان پس نه جا هست بخوابی خیلی سخته
جمع کن برو خونه خودت من بودم میرفتم
والا برا من یه محل فاصله دارن بازم اذیت میکردن شما چ جوری تو یه ساختمون میشینین
نه عزیزم من که فک کنم همینجوری خون ریزی کنم تا چند روز دیگه قطعا تموم میکنم . امروزم با مادرم گفتیم بریم بگردیم بیمارستان یجاپیدا کنیم سونو اورژانسی کنم
برا من از الان وسایل جوع کردن ک زایمان کنم بیان آوار شن اینجا 🤦🤦🤦
وای
اصلا هر بیست دقیقه یکبار نوار بهداشتیم غرق خون میشه حالمم خیلی بده
حتما بذو عزیزم شاید بقایا داری خیلی مراقب خودت باش
چقدر ماشاالله بیشعورن
ای وای تروخدا خیلی مراقب باش
تازه اظهار فضلشون در مورد بچه بماند
من که زایمان کردم چهار لایه پاره شده بودم تا یک ماه نمیتونستم بشینم وقتی آمدم خانه میگفت بلند شو خودت کار کن منم رفتم خانه مادرم
فدات بشم آره احتمالا چیزی هست که اینجوری شدم اصلا خونریزی آنقدر زیاده که خودمم آنقدر ریلکس بودم تو همه چی دیگه ترسیدم واقعا
حتما پیگیر باش توام با اون شوهر بیخیالت خودت باید مراقب خودت باشی
تاپیکت الان منفجر میشه
🤣🤣🤣بحث جذاب قوم اظالمین
آره بخدا باید ما زنا قدر سلامتی خودمون رو بدونیم چون هیچکس نیست که به دادمون برسه از شوهر که اصلا آبی گرم نمیشه اینجور مواقع
بعد جالبه جاریم دیروز میگفت از اینجا نرو میخوای اینو تنها بزاری😬
😂😂😂
عزیزم خیلی سخته ولی بارداری آدم نیاز به آرامش داره شده حتی بشین تو خونه ۹ ماه بارداری تو ولی سعی کن خونه کسی نمونی
خدایی چی میشد گیر نمیدادنن اذیت نمیکردن عروسو دختر خودشون میدیدن بخدا من اینقد دختر خوبیم 🤣🤣🤣ولی کو کسی ک قدر بدونه
اره واقعا سخته
تو ماهی 😘😘
جانم نظر منو بخوای فوقش ماهی یبار میری چکاب هر ۵تا پله ۵دقیقه بشین بعد ادامه بده ولی با قوم شوهر ادامه ندع
بعدم ماشاالله یه پسر خوشگل داری اصلا عجله نکن عزیزم خودتو بخاطر بچه اسیر خونه مادرشوهر نکن
اره همین کارو میکنم
میگفتی عشقم من میرم تورو خیلی دوست داره همش بهونت رو میگیره تو بیا جای من 🤣🤣🤣
پیش مادر شوهرت بگو نتونه نه بگه
تا هم فیها خالدونش بسوزه
خب عزیزم ولی دکتر استراحت میداد و مادرشوهرت غر میزد بیشتر بهت استرس وارد میشد ک برو خونه ی خودت حرفم نمیشنوی فقطم واس دکتر خیلی آروم از پله بالا پایین کن تو هر طبقه هم استراحت کن یکم بنظرم ارزشش بیشتر از اینه ک کنار مادرشوهرت حرص بخوری
ثابت شده ای
فدات عزیزم
قربونت عزیزم ❤️
تو بارداری از همه چیز مهم تر اعصاب هستش ینی اون پله ها ضررش برات کمتره
اره تو تازه سقط کردی یه استراحت بده به بدنت ی سالی برا خودت برو عشق و حال این وسط مسطام عشقی اقدام کن شد شد
نشدم فدا سرت
اووووف آره
اره.واقعا بعضی وقتها فقط از دستش گریه میکنم
بارداری دوران سختی هستش درسته خیلی شیرینه اما ۳ ماه اول که بدترین دورانه سه ماه دوم یکم بهتره باز سه ماه سوم سنگینی وعذابه
اوه یه بچه کوچیکم داری اصننننن نرو با مادر شوهر ،بچت میخواد بازی کنه شیطونی کنه هی میخوان بگن بکن نکن دیوونت میکنن
اگه یواش یواش بیایی و بری هیچ اتفاقی نمیوفته
خدا صبر بده بهت
بمن میگفتن یکاری کردی ک زایمان نکنی بیوفته برا دو هفته دیگه 🤣🤣🤣🤣🤣
آدم دلش میخواد بخوابه غذا درست نکنه اصلا خونه بهم ریخته باشه
یا نشسته پایین بری با بالا رفتنم یواش یواش
اره فعلا اقدام نمیکنم میترسم
خونه خودت که باشی راحتی ولی خونه مادرشوهر دیگه از این خبرا نیست مجبوری که مثه اونا بیدارشی وبشینی و غذاخوری
قربون خوشگلیات اول یه دو سه ماه خودتو تقویت کن بعد اقدام کن
من بچم سه سالو نیمشه ولی پوستم کنده شده بنظرم بزار بزرگتر شه
الان با هیشکی دستشویی نمیره غذاشو باید بدم نصفه شبا بغل کنم ببرم دستشویی و‌.....
ممنونم عزیزم باشه
دختر عموی من استراحت مطلق بود خونش طبقه سوم، فقط واسه دکتر رفتن بیرون میومد
اره سخته
ماریا مشکلت حل شد ؟
نه عزیزم هنوز
امیرحسین
🙇🙏
خدا هم اینارو نمیتونه شفا بده
فک کنین به دکترم گفتم ی ساعت خندید گفت از حرصشونم ک شده فعلا کاری نکن تا تیر بدنیا بیاد 🤣🤣🤣
انشالله اینبار دیگه اقدام کردی بارداری راحتی داشته باشی که منع پله یا چیزی نباشی که بخای استرس بگیری راحت بگذره برات
منم دوستم طبقه ۴ زندگی می‌کنه اونم تو بارداری خونه خودش بود ماشاالله خیلی هم سرحال بود همش میرفت بیرون دور میزد برا خودش راه می رفت پارسال بچش دنیا اومد صحیح و سلامت. فقط به خدا توکل کن همین
ممنونم عزیزم فدات شم
اره پناه بر خدا
ولی من خودمم تو بارداری منع پله و رابطه بودم همش خونریزی داشتم اینجوری بارداری برای آدم سخت میشه واقعا من استراحت مطلق کامل بودم
انشالله خودتم زود مامان بشی و سالم بغلش بگیری عزیزم
اره.خیلی سخته
ولی اگر بارداری راحت باشه و مشکلی پیش نیاد همون خونه خودت باشی بهتره
فداتشم عزیزم توکل به خدا
اره
😘😘
😂😂
نازی برو خونه خودت زیادهم نمیخوادبیای برون که فقط درمواقع ضروری هرجا زندگی کنی بهتر از خونه مادرشوهره
من ب عنوان مهمانیم میرم خونه ی مادرشوهرم موذبم نازی واقعا صبرش زیاده
اره واقعا
من مثل میهمان هم که میرم بعدش پشیمون میشم
من میگم ادم تو یه دونه اتاق زندگی کنه و متساجرم باشه بهتراز اینه که پیش مادرشوهر تو خونه بزرگ و پر ازامکانات زندگی کنه
یعنی تو ی واحد باهم زندگی میکنین؟
باشه عزیزم
اره
دوتا اتاق داره یکش بزرگتره من تو اونم
سلام عزیزم من خونه م طبقه سوم بود از اول بارداری روزی دو بار میرفتم بیرون میومدم خداروشکر مشکلی هم نبود
خداروشکر عزیزم ممنونم
دکتر من هم گفت روزی دوبار مشکلی نداره،ما هم طبقه سوم هستیم
من اروم اروم یه پا یه پا میرفتم،تازه از خونه خودم میرفتم خونه بابام اونجا هم طبقه دوم بودن میرفتم بالا بعد میومدم خونه خودم ،واسه بچه دومی که تازه بچه اولی رو هم بغل میکردم میرفتم😄
وای دقیقا. برو خونه خودت فقط برا دکتر رفتنت بیا بیرون اونم پله ها رو آروم آروم بیا . هیچی نمیشه.من طبقه سوم میشینم بی آسانسور انقد رفتم و اومدم
عزیزم منم طبقه ۳ بودم هر روزم می اومدم پایین ولی با احتیاط
هیچیم نشد
خدایی نکرده شرایط بارداریت سخت بود نمیای پایین فقط موقع کارای ضروری
چون تعداد پله ها زیاده باید تو خونه بمونی و فقط برای مواقع ضروری مثل دکتر بیای پایین منم خونمون طبقه اوله ۱۸تا پله بود فقط واسه آزمایشگاه و دکتر ماهی یکی دوبار از خونه میومدم بیرون بیشترشو خونمون بودم
ب نظر منم برو خونه خودت حداقل ارامش داری و کسی بهت کار نداره
فقط در مواقع ضروری از خونه بیا بیرون و اونم با احتیاط
اینجوری خیلی سخته ادم اصلا حریم شخصی نداره
منم تو خونه مادرشوهر زندگی میکنم اینقدر بهم سخت میگذره اذیت میشم چند بار قصد خودکشی داشتم فقط به خاطر پسرم خودمو نکشتم حاظرم فقط برم تو چادر زندگی کنم فقط اینجا نباشم ولی افسوس 😥
شمام تو ی واحدین
اره تو یک خونه
سلام عزیزم برو خونه خودت الان پله برقی آماده اومده تازه همه جاهم میشه بردش یکی دوبار دیدم تلویزیون تبلیغش کرد
میتونی بخری راحت بری بیایی
خدا صبرت بده
بجز شما کسی دگ ام هست
ممنونم ☹
اره سه تا برادرشوهرمجرد دارم یک خواهرشوهر دوتا برادرشوهر متاهلم هرروز با زن و بچه هاشونم اینجان فقط موقع خواب میرن خونشون حدود پونزده شونزده نفر😃
یا پیغمبر 😐😐
یا خود خدا😐
یعنی قشنگ خدا منو فقط واسه عذاب کشیدن افریده قشنگ نیست☺😊
عزیزممم با شوهرت صحبت کن ک از اونجا برین واقعا ادم عذاب میکشه اونجوری
من ک اصلا تحمل ندارم
عزیزدلم شوهرم هیچ کاری نمیتونه بکنه اینقدر قسطاش زیاده که حقوقش به پرداخت قسطاش نمیرسه چه برسه واسه من خونه اجاره کنه
دیگه فک کنم خونه بعدیم قبرم باشه وقت مردن منو از اینجا ببرن تو قبرم بگن بیا خونه نو مبارک🤣
خدا نکنه
والا فقط دعا کنید که بشه مگه فقط اینجوری راحت بشم از دست قوم الظالمین
ان شاالله خدا بزودی ی خونه خوب ب خودت بده بری با دلخوش زندگی کنی
چندوقته باهاشون زندگی میکنی
منم پسرعمم زنشو اورد پیش عمم با ۸نفر دگ تو ی خونه زندگی میکرد
چندسال موند تا اینکه خدا واسه پسر عمم ی کاری جور کرد از اونجا رفتن
چهارسال
حتما عمت با عروسش خوب بوده که اونم تحمل کرده
من اگه بگم چه کارهایی و چه بدرفتاریهایی بهم کردن خودش یه رمان میشه😊
وای خیلی سخته
هم خوب هم بد
مادرشوهر خوبم داریم مگ
سلام عزیزم خونه منم ۵۶تا پله داره پارمیس تو شکمم بود روزی ۶بار بالا وپایین میرفتم فقط اروم عجله نمیکردم
سلام کوثرجان خوبی بچهای گلت خوبن میگم چندوقته نسترن نیست
عزیزم :(
چقدر سخته اینجوری ان شالله انقد دستو بالتون باز بشه ک بتونین خونه بخرین و راحت شین از اونجا
سلام عزیزدلم مرسی فدات تو خوبی؟ گل دخترات خوبن؟
اره منم خبر ندارم ازش
گوشیم ک شکست همه شماره هام رفت ندارم شمارشو

سوالات مشابه