حوصلم سررفته بیاین اتفاقات ترسناک تعریف کنین یکم بترسم خوابم بگیره🙄

چرا من بچم میخوابه بیهوش میشم پس😕

من خوابم میادولی نمیدونم چراچشمام بسته نمیشه😑

یعنی کسی جن ندیده☹

ای باباااااخواب ترسناکم قبوله فقط یه چیزی تعریف کنین😒

سلام

شبتون بخیر 🌹

عیدتون هم مبارک

سلاااام شبت بخیرعزیزم

قوربانت

💐عیدشمام مبارک انشالله سال خوبی داشته باشی

😘

چیزی بلدنبودین

من ی شب دراز کشیده بودم
تنها بودم خونه
چشام‌بسته بود ولی بیدار بودم داشتم فکر میکردم.آقا ی دست با ۵ انگشتش چنان محکم بر صورت مبارکم‌کوبید که برق از چشم و سرم‌پرید
شوک شدم
تا چند دقیقه درد و جای ضربشو حس میکردم

نه ببخشید روز بود
طرفهای ساعت ۱۱

اونیکه شب بود تنها بودم
این بود که
ساعت حدودهای ۱ و ۲ شب
وسط هال خوابیده بودم
یهو با صدای هود آشپزخونه و روشن شدن تمام هالوژنها و لوستر هال بیدار شدم

عوامل ایجاد کننده این حوادثو هیچوقت کشف نکردم

😨واقعاگرخیدم

چقدرترسناک بوده.تنهابودی

سلام خانومای گل عیدتون مبارک

سلام عیدشمام مبارک🌹

منو همسرم تو جاده بودیم شب بود من داشتم بیرون نگا میکردم یهو یچیز سفید پوش دیدم خیلییی ترسناک بود تا برسیم ب مقصد مث چی فقط گریه میکردم از ترسم 😅😅😅

😂😂😂😂باحال بود

یبار دیگم تو اتاقم داشتیم میخوابیدم یهو یکی دستگیره در رو باز کرد وایی ک من چقد ترسیدم شب بود همه جااا سکوت نگم براتون،😅😅😅

وای

جدی میگی

یبار دیگم سر ظهر بود همسرم از حموم اومد رفت داخل اتاق خواب بعد من طبقه بالا خونه مامانمینا میشنم کلیدارو سر قفل اتاق خواب از بیرون گذاشتم و رفتم پایین دیدم همسرم داره زنگ میزنه بهم میگه بیا درو باز کن چرا درو قفل کردی رفتی بعدش فک کردم شوخی میکنه رفتم دیدم بعله در قفله حالا همسرم فک میکرد من درو قفل کردم اصن باور نمیکرد هیچی دیگه از ترسم تا ی هفته تو اتاق نخوابیدم😅😅😅😅

اره بخدا

یبار دیگم شب با موی باز خوابیدم صبح بلند شدم دیدم نصف موهام نیستن😅😅😅😅

جالبه این اتفاقا همش توی اتاق من میفته

حالا چرا ترسناک🤣

نصف موهات کو😐

چمیدونم کجا رفتن😅😅😅

موهای من زیاد و پرپشت بودن بعد داشتم موهامو شونه میکردم دیدم موهام قیچی شدن از پشت تا امروزه ک نفهمیدم چی شدن

😄😄😄😄😄

😐چطورتونمیترسی

😂😂دوست دارن

بترسم فکروذهنم فراموش بشه بخوابم🤕

اگه اعتقادداری بروپیش یه دعانویس خوب

سال اول اذدواجم داخل یه خونه بودیم هردو طرفش زمین ساخته نشده بود یکمم قدیمی موقع شب که میشد انگار یکی داشت جایی رو میکند مثل کندن زمین بود این صدارو فقط من میشنیدم شوهرم نمیشنید، چندبار التماسش میکردم که برو نگاه کن میرفت اما چیزی نبود از اون خونه بلند شدیم هنوز صداها تو گوشمه

😑😑😑😑😑

😨یاخداچقدربدبوده

بد بودنش این بود که باورم نمیکرد، کم کم داشتم دیونه میشدم😁

😂😂😂😂👌

من به چشم دیدم اینقدرترسناک بودکه حاصرنیستم تعریف کنم

خدادشاهده با اینکه مث سگ از داستان این‌چیزا میترسم
اون لحظه اصلا نترسیدم
پاشدم خانوش کردم و خابیدم دوباره
فکر کنم خدا دلش برادتنهاییم سوخته بود
خودم الان فکرشو میکنم
میگم واقعا چرا نترسیدم

هیچوقت تاریک مطلق نکنید خونه رو
هنیشه ی چراغ روشن بزارین
من خودنو کشتم تا شوهرمو عادت دادم به چراغ
هنیشه تو تاریکی مطلق میخابید

دیکه عادت کردیم یا ی چراغ تو اتاق
یا هالوژنی چیزی
بالخره ی نوری تو خونه باشهدشبا وقت خواب

عادت کردم من بدتر ازینم اتفاق افتاده واسم😕

ما عادت کرده بودیم ب تاریکی ولی خونه ی ما ک همه لامپا خاموش باشه خیلی وحشتناک سکوت و ترسناک میشه الان دیگه ی چراغ خواب روشن میزاریم میخوابیم

نباشه ازین دوست داشتنا،😅😅😅

ی مدت بود رأس نماز صبح بیدارم میکردن خیلی ترسناک بود اخر قران گذاشتم بالاسرم تا تونستم بخوابم

چه دل و جراتی داری یلدا 😨😨😨

چطوری بیدار میشدی؟💀

عادی شده برام وقتی حامله بودم دقیقا بعد سونو قلب ک اومدم چند روز بعدش تا سه شب پشت سر هم ی پیرزن خیلی منو اذیت میکرد ولی ب هیچکس هیچی نگفتم ی ماه بعدش تو همین روز فهمیدم ایست قلبی کرد جنینم حالا از ترس من بوده یا چی نمیدونم

خواب میدیدم همون لحظه از ترسم بیدار میشدم میدیدم دارن اذان میگن

چطوری بود؟😨😨😨

خواب پیرزن‌میدیدی؟.یا تو بیداری؟

احساس میکردم کنارمه وایساده از ترسم چشامو باز نمی‌کردم

فکر نمیکنی سقطات به همین‌موضوع مربدطه؟

من بچه بودم ی روز رفتم خونه دختر عمه ام
خونشون 10 تا پله میخورد میرفت پایین
کل نماش هم سنگ گرانیت بود
بعد کنار پله ها باغچه بود من از پله ها ک میومدم پایین تو پنجره دیدم یکی از پشت سر هلم داد پرت شدم پایین پا شدم فقط دویدم تو خونه و گفتم زنگ بزن بابام بیاد
بماند ک بعدش با چه بدبختی منو از خونه بردن بیرون میترسیدم از اونجا رد شم دیگه
اما جالبه ک دختر عمه ام هیچوقت باور نکرد و میگفت ما این موردهارو نداشتیم تا حالا

تو بیداری حتی از ترسم نزاشتم همسرم از کنارم تکون بخوره سه شب همینجوری بودم

ای وای

چرا عزیزم به یکی گفتم قران باز کرد برام همینو گفت

کاش بریداز اینجا

شما هر سه بچه ات سقط شدن؟
دنیا نیومدن که؟

فعلا نمیتونیم خونه ی خودمون طول میکشه تا اماده بشه

اره هر سه سقط شدن
نه

انشالله دیگه پیش نیاد چیزی

آره ب نظرم بی ربط نیست
دعا دنبالت نداری؟

ان شاالله عزیزم مرسی

فقط ی چند باری استخاره گرفتم گفتن دعا نوشتن برات

نه منظورم دعا ک تو گردن میندازن هست

ما بچه بودیم ۳نفری رفتیم حموم یکی درو حمومو قفل کرد همه میگفتن داداش کوچیکم ولی نبود
ما جن تو خونمون داریم و فقطم دور مامانمه حتی کاری باهاش کرد ک بچه ۷ماهشو کشت

اره مال ی سوره‌ قرانه

وای خدا اا

یلدا
نرفتی دکتر پیگیری نکردی برای سقط مکرر

😨😨

خدادوشکرخدااونلحظه بهت آرامش داده

من بودم فرارمی کردم🤣

😄😄😄😄😄

کاش یه سربری ببین چی میگن ولی پیش این دروغگوهانروالکی پولتوببرن

😭😭😭عزیزمممم.شایداوناباعث سقطاتن اصلاخوب نیست که میبینیشونواذیتت میکنن

🤣🤣🤣🤣🤣🤣

😭😭انشالله به زودی مامان دوتانی نی خوشگلوسالم بشی

ایییییییییییی نگووووووو😨😨😨😨😨

وان یکاد وایت الکرسی هم استفاده کن عالیه

چهارقولم خوبه قران بخون ازخدابخواه که اوناروازت دورکنخ

سلام عزیزم قرآن بخون نماز بخون دیگه دورت نمیان

من بچم ک ب دنیا اومده بود مامانمم پیشم بودا ولی خاب بد می‌دیدم همش خواب می‌دیدم بچمو دارن اذیت میکنن

قیچی و چاقو موقع خواب گزاشتم بالا سرم

تا پریروز ک خواب بودم

یکی از پشت گردن داخل خواب و بیدار بودم داشت محکم فشارم میداد

ک خوابم برد

انگار مثلا جای دستش رو گردنم مونده بود

😐

ایت الکرسی بخون

فاطمه❤
خودت چی دیدی تعریف کن

😄😄😄😄میترسم تعریف کنم

نه الان روزه
روزا که دیگه نباید بترسی

😂😂😂

چندوقت پیش خیلی خسته بودساعت۲شب نشسته بودم بچه شیرمیدادم یهوچشمام رفت روهم یه صدای آه وناله ازگوشه ی خونه امدچنان ترسیدموگریه کردم

شوهرمم بیدارشدبرقاروروشن کردباهام حرف زدکه چیزی نبوده ولی صداش خیلی واضح بوداشکم بندنمیومد

شوهرم بغلم کردخوابیدم صبح بیدارشدم درموردش حرف زدم شوهرم گفت وقتی خوابیدی بعدش منم شنیدم

بنظرخودم جن بودولی خودش میگفت صداازتوایفون امده😐

اونی که قبل پیش امده واسم خیلی میترسم بگم

واقعاتوخونه بابام ایناجن داریم خیلیامون صداشوشنیدیم

ووووی چه ترسناک 😨😨😨😨
آه و ناله

دیگه کنجکاوم‌کردی باید تعریف کنی

ناله و گریه میکنن؟

سلام گلم نیمخوام تو رو بترسونم ولی تو همزاد داری منم مثل تو خواب زنی سیاه پوش میپوشیدم وقتی باردار میشدم خوابش رو میبینم روز بعدش بچم سقط میشه دوبار سقط کردم البته الان خواب نمیینم دیکه چون دعا درست کردم

به هرچه فکر میکنید همون میشه حتی ممکنه با این فکر ها شما جن زده بشید عزیزم اصلا و ابدا بهش فکر نکنید

واقعا صداشو میشونید
ما اصلا ندیدمش و چیزیم صدا نشنیدیم
فقط از واکنشای مامانم میفهمیم ک چی بش میگه

گفت اه ناله یاد مستاجر خونه بابام افتادم😂
جوری تند تند میکردن اه ناله زنه میومد و صدای شرق شرق مرده میومد🤣🤣

اح اح 🤣🤣🤣

نه فری تازه از مسافرت اومدم الان ک تعطیله همه جا ان شاالله بعد رمضون میرم

کجا فرار کنم من😂😂😂

رفتم عزیزم ولی فایده ای نداره

اره عزیزم تازه فهمیدم ک باعث سقطام هستن
خیلیی وحشتناکه

ممنونم عزیزم ان شاالله

حتما عزیزم

همین کارو میکنم باور کن تو بارداری همش نماز میخوندم و قران

منم شبا زیر سرم چاقو میزارم

سلام عزیزم میدونم بهم گفتن دارم منم یمدت اوکی بودم همین که باردار شدم باز شروع شد من زبونم قفل شده بود از ترس ب هیچکس هیچی نگفتم که حداقل برام دعا چیزی بیارن

ببین کجایی هستی

شادگان کارشون حرف نداره هرکی همزاد داشته رفته اونجا نتیجه گرفته بخدا اگر میتونی بری اونجا واقعا خیلی بده منم تجربه کردم

دیشب تنها بودم
اینارو هم خوندم
از ترسم خوابیدم بیخیال نماز صبح شدم
میترسیدم برم وضو بگیرم

زاهدانم عزیزم

شادگان کجاس عزیزم ؟ میتونی بهم معرفی کنی یکیو حتما میرم

اخی عزیزدلم واقعا حواسم نبود کلی خانم باردار هست اینارو تعریف کردم 😕😕😕

نه بابا
خودم میدونستم که دارم تو چه تایپیکی میرم عزیزم
میتونستم نیام ولی خب مرض دارم😊

آره🙁اینقدرگریه کردم😭

اینقدربگم که یه جن بالباس خواهرموبااسم زندادشم امدباهام حرف زدتنهاهم نبودم که بگب توهم بوده قشنگ صداشوشنیدیم ومن هیکلشودیدم

کلامن یه مدت فال کف دستم میگرفتم یه جوری بهم الهام میشد

نه اینی که ناه کردخونه خودمون بودتوخونه بابام به شکل خروس وادم درمیاد

نه ماهم میبینیم وهم میشنویم.مامانت چه شیرزنیه

منکه وقتی فهمیدم زندادشم نبوده پس افتادم بزورتونستم حرف بزنم

😂😂😂😂😂منحرف

خونه روعوض کن

پس واقعادوست دارن😐

معلومه.موندم چراهمون اول شک نکردی

انشالله که دیگه واست پیش نمیاد.یه عمودارم سیده اگه ببینمش واست تاپینک میزنم بیااسمتوبگوتاواست ازش دعابگیرم.فقط خداکنه ببینمش😂

🤣🤣🤣🤣🤣عزیزم توبارداری چرامیخونی

دوازجونت

دور از جون عزیزم نیا تو اینجور تاپیکا

الانم میگیری برای من 😁😁

واییییی چقد وحشتناک

خونه مال بابامه منم فعلا تو ی طبقه ش نشستم تا خونه ی خودم اماده بشه

😑😑😑

واقعا؟؟ خیرببینی الهی

🤣🤣🤣دیگه بلدنیستم

اره خیلی بدبود

اهابسلامتی

اره.اگه ببینمش حتمابهش میگم

شانس منهههه😑😂

😕😕

ممنونم عزیزم

😂😂😂😂ازوقتی شوهرکردم گذاشتم کنار.شوهراعصاب نمیزارن واسه ادم

مرسی عزیزم 😘

خواهش🌹🌹

الان اصلا نمی‌گیری یا فراموش کردی؟
ا

هم فراموش کردم وهم نمیگیرم.تمرکزمی خوادکه۵سالیه تمرکزسمتم نیومده🤣