دوتا بچه داری بعد بفکر خودکشی هستی
ول کن بابا بزن بیخیالی بسپار ب خدا
به خدا کم آوردم نمیدونم چیکار کنم
نه شوهرم درست میشه که پشت من باشه نه میتونم تحمل کنم
خداصبرت بده عزیزم اول چون تنهایی دوم شوهرت بی عقله سوم گیر خانواده شوهرتی
منم تنهام انتر کمکم نمیکنه
عزیزم گناه نگو اینجوری تو با شوهرت بشین حرف بزن بگو الان بچع داریم بیشتر وقتت باید برای من و بچها باشه بگو نمیگم حرف بابات و گوش نده ولی اونقدر حق دارم تو زندگیت که تو این شرایط کنارم داشته باشمت و کمک بخوام ازت
دقیقا خانواده شوهرم مدام اینجان کم آوردم
بعضی اوقات خیییییلی کم میارم
من جای تو باشم، حالا ک شوهرم بی.زبونه خودم دس ب کار میشم و خانواده شوهرو میشورم پهن میکنم خلاااص
نمیتونید تغییر مکان بدید یا یجوری کع پیششون نباشید
به خدا خیلی بهش گفتم ولی گوشش بدهکار نیست میگه نمیتونم به بابام نه بگم
خودت باهاشون رخ تو رخ شو بگو دارین باعث زندگیمون میشین
این جرف مادرم هم هست ولی همه جا خونه گرونه نمیشه جا به جا بشیم
بگو منم نمیگم نه بگو ولی اونقدر معرفت داشته باش منی که همه جوره کنارتم و تحمل میکنم توام پیشم باش و کمک حالم چیز زیادیم نیس در برابر زحمتای تو
بزن توسر مادرشوهرت موهاشو بکش بگو گم شو از زندگیم بیرون زنیکه
هر موقع تو روشون واستادم آخرش من بد شدم چون شوهرم اصلا پشتم نیست
یکی ام بزن تو سر شوهرت که یاد بگیره بگه نه یکی ام تو سر خودت با این اقبالت
کاش میشد همچین کاری کرد دل ادم خنک میشد😂😂😂😂😂😂😂
منم ده تا میزنم تو سر خودم با این اقبالنم
دخالت آنچنانی نه ولی اصلا درک نمیکنه نشد به شوهرش بکه کمتر کار بده به پسرمون بذار به خانوادش برسه
والا شوهر من میگه هرکی وظیفه خودش یعنی من وطیفمه بچه بزرگ کنم
هروقت میگم انتر پاشو بچه بگیر میگه بندازش اونور من نمیتونم
به مادرشوهرت بگو راضی هستین زندگی من و پسرتون با دوتا بچه خراب بشه بگو جای اینکه بهش بگید بیشتر مراقب من و بچه ها باشه کمک حالمون باشه بدتر یکاری میکنین ما اذیت بشیم زندگیمون داغون شه به شوهرت بگو همین حمایتای کوچیک که تو این شرایط کنارت باشه برات دنیا ارزش داره شوهرتو بکش سمت خودت
واقعا سخته زندگی از ازدواجم خیلی ناراحتم
سلام والا خواهر منم خواهرشوهر دارم خودش شوهر داره شوهرش میشینه اونجا شوهرمن همه کارای اینارو میکنه
یعنی میخوام خفه اش کنم با این منطق گوهش
حتی جوری شده که ناهارشون هم من باید بدم دیگه خستم اگه چیزی هم بگم ادم بده منم
خودتو زیاد ناراحت نکن
الان خیلی ها مشکل خانواده شوهر دارن
از صد تا ده تا مشکل نداشته باشن
از بس تو همه چی دخالت میکنن
منو درک نمیکنن میگن پسرمونه باید کمکمون کنه ما ازش انتظار داریم والا من جلوشو نمیگیرم ولی زیاده روی میکنن
خرجشون من باید بدم اگه خودم به شوهرم بگم فلان چیز بخر انقدر بهانه میاره ولی برای خواهرشوهرم همه چی امادس
عزیزم چند روزی خودتو بزن کمر درد ناجور که نتونی پا شی و همش دراز بکش تا مجبور شه خونه بمونه و کمکت کنه شاید اونجوری درکت کنه
ساعت ۲ یا ۳ ظهر میاد میگه پاشو برو فلان کار رو بکن اصلا آسایش نداریم
تو همه خونه یه ادم پشنوک هست
به شوهرت بگو فردا خدای نکرده بلایی سر بوه ها بیاد برای من زبون در نیاری مواظب نبودی هزارتا چیز دیگه من بچه خواستم ولی با تو داشتن تو کنارم بچه خواستم که با عشق بتونیم بزرگ کنیم وگرنه همه تنها میتونن اینکارارو بکنن
والا اگه میتونستم همشون از چیز دار میزدم
نمیشه واسه من که جواب نداد
بگو کمکتون کنه ولی نه اینکه من و با دوتا بچه ول کنه به امان خدا فقط کمک حال شما باشه وگرنه مجرد میموند برای شما کار میکرد هرچیزی جای خودشه
نمیشه خونتو جدا کنی ؟ دورتر شی ازشون؟
تاره یه بار داشت شوهرم لباسای خودش میشست من دستم درد میکرد پدر شهورم دید میگفت دلم به حال پسرم میسوزه
انقدر سختمه مثلا خواهرشوهرم باهام دعوا کرده شوهرم میدونه مقصر اونه باز طرف اونه باز همه کاراشو میکنه
حتی نمیگه که من حق دارم تنهام اینجا کسیم ندارم
به خدا بهشون گفتم میگن بچمونه توقع داریم
واقعا باید خونها از خانواده شوهر جدا باشه
والا زمانی که مردا بخورن بخوابن تموم شده کوه که نکنده یه لباس شسته در برابر کارای تو هیچی نیس به مادرشوهرت بگو تلافی زمانای خودتون و نباید سر ما در بیاری که
این آرزومه چند بار هم به شوهرم گفتم ولی راضیه از حونوادش فکر من نیست
اره گاهی وقتا حرف زمانای قدیم میزنه منم میگم شما غذای سالم خوردین مثل مانیستین که
توام بگو توقع داری زن نمیگرفتین تا توقع و کارای شمارو بکنه نه اینکه با دوتا بچه اسیر باشم اگه رحم حالیتونه منم زندگی دارم یکم امنیت و ارامش و مسعولیت میخوام از شوهرم وگرنه مجرد بهتر بود
بیچاره خودت و بچه هات
من به شوهرم گفتم هیچ وقت حق نداری بگی با خانوادم زندگی کنیم نه خانواده خودت نه من خونه هامون جدا دور از هم حوصله ندارم هر روز یکی برام قیافه بیام زندگیمو از سر راه نیاوردم اگه یروز این حرف و بزنی خودت تنها برو زندگی کن
هر موقع جر و بحثی پیش میاد من تنهام خیلی سختمه آخرش تم شوهرم میگه تحمل کن هیچی نگو اصلا انگار باباش جادوش کرده اگه فحشش بده یا جلو روش بزنه تو صورتش هم سرش بلند نمیکنه
من حاضرم برم تو قار زندگی کنم ولی پیش اینا نباشم
عزیزم من چی بگم شوهرم یا بیرونه یا وقتیم خونس وجدشو حس نمیکنم همش سرش تو گوشیه کارش ایرنتیه . .
کارای خودمو همش خودم انجام میدم
ماهای آخر بارداریم خیلی سنگین شده بودم ی کوچولو حالا کمکم میکرد ولی بازم بیشتر کارارو خودم انجام میدم
خودت کاراتو انجام بده با دعوا به جایی نمیرسی فقط اعصابتو خورد میکنه اونم سر چی ی آدم بی احساس😒
به شوهرت بگو یکم حمایتم کن کنارم باش هوامو داشته باش در کنار اون حواست به اوناهم باشه چیز زیادی نیس
تازه من خونه آقام دس به سیاه سفید نمیزدم با سن کم هم ازدواج کردم اوایل خیلی سختم بود😐
کم کم خودتو باید عادت بدی و کنار بیای
ای کاش خانواده شوهر بفهمن که ادم یکم زندگی دونفری میخواد چرا فکر نمیکنن که پسرشون ازدواج کرده
میدونی سختم از اینه که اگه من کاری بهش بدم صدبار باید بگم آخرم هم انجام نمیده یا با داد و بیداد بلند میشه ولی اگه از خستگی بخواد بمیره باباش بیاد بگه پاشو فوری کارش رو انجام میده من زورم میگیره که من از خستگی بمیرم کمک من نیست ولی باباش اولویتشه
دقیقا منم اینجوریم
فک کن برا بازار رفتن ی ماه پیش بباید رزرو کنم اونم هرروز دعوا تا ببرتم 😐😂
من خانواده خودم اصلا از پسرشون انتظار ندارن
اینقدر بهش میگم ولی محبتش فقط برای زمان رابطه هست حس میکنم فقط شریک جنسیش هستم تا زندگی
الان یکی از این اتفاقا برای دختر خودشون بیفته هزارتا زبون در میارن و حرف میزنن ولی خودشون دختر مردم میارن برعکس انجام میدن
دقیقا خانواده من بابام اصلا از بچه هاش انتظار نداره
مثلا میاد میگم برو فلان چیزو بگیر بهانه میاره خستم ولم کن ابجیش یا مامانش بگن فورا میره انگار من این وسط پخم
به قرآن دامادشون اوندفعه از دست دخترشون مینالید ولی پدر شوهرم گفت حق با دخترمه
من دوتا زنداداش دارم الان خودم تو شهر دیگم بخاطر کار شوهرم برای اولین بار بع زنداداشم گفتم دارید میاید خونم برام وسیله بگیرین اینقدر شرمنده شدم هزار بار معذرت خواستم ازش از خواستم نمیدونم چرا خیلیا به این فکر نمیکنن اوناهم زندکی دارن
در حالی که حق با دامادشون بود
بقران کاملا حست درک میکنم چون خودم یکیو دارم مثل شوهرتو مثلا اون برادرشوهرام اصلا بهشون اهمیت نمیدن کاری باهاشون ندارن فقط شوهرمن
بخدا تا الان مامانم یبار به زنداداشام نگفته اینکارو بکنید اگه داداشام کاریم کردن مامانم گفته اول واسه خودتون میکردی زنت مهم تره ولی بعضیا خیلی بی فرهنگن
هرچیزی بخوان فقط شوهرمن باید انجام بده انگار خودشون نه دست دارن نه پا نمیدونم تاکی میخواد ادامه داشته باشهخیلی ناراحتم دلم میخواد ولش کنم برم باهمینا زندگیشو ادامه بده
وای به قرآن که حرف دلمو میزنی
سعی کنید شوهرتونو بکشید سمت خودتون یکاری کنید بفهمن شما چیز اصلی هستین تو زندگیشون بقیه نیستن این شمایید که تا ابد باهاشونید
گاهی اوقات فکر میکنم شوهر خله
همین بچه هایی که بزرگ میکنید و زحمت میکشید فردا میرن سر زندگیشون این شما دوتایید که باهم باید بمونید بگو نذار الانتون بشه حسرت که اونموقع بگن ای کاش اینکارو میکردیم
من برم بچه هام گریه میکنن مرسی ازتون دوستان آروم شدم بعد میام پیاماتون رو میخونم
تموم این حرفا رو بهش زدم همشو ولی میگه من نمیتونم بگم نه
انشالله ولی دیگه کی میخواد درست بشه
خانما منم با خانواده شوهرم البته مادر شوهرم خیلی مشکل دارم
انتظار دارن هر کار دارن من براشون بکنم
ولی وقتی من هزار کار داشته باشم ی بار نشدخ مادر شوهرم ی کمکی بکنه
طبقه پایین خانواده شوهرم زندگی میکنیم
واقعا تحمل مادر شوهرم برام سخته اونقدر فرق میذاره انگار پسر خودش پسر شاهه ما کلفت و نوکر هستیم
هشت ماهه حامله هستم این همه مریض میشم نشده ی بار ی کاسه غذا بیاره بگه امروز تو مریضی
بخاطر شوهرمم همش تحمل میکنم
ولی میخوام رفت و امدم باهاشون خیلی کم بشه تو فکر اینم بچم ک بدنیا اومد زود حامله بشم یکی دیگ بیارم همش مشغول بچه هام بشم دیگ اینا هم یکن راحتم بزارن
اینم بگم پدر شوهرم خیلی حساس هستن
ن من ن شوهرم جرات نداریم کوچکترین مخالفت هم باهاشون بکنیم
شوهرم خیلی خیلی زیر دسته
درست بشو هم نیس
ولی خیلی دوسم داره از هیچی واسم کم نمیزاره منم بخاطر همون تحمل میکنم
بگو پس زن نمیگرفتی تا منم زجر نمیکشیدیم نه گفتن به من بلدی ولی فردا یچیزی از اونا بخوای اگه کمکت کردن
این مشکلات و میشه تحمل کرد فقط یکم حمایت و پشتوانه و ارامش از طرف شوهر تو هر لحظه باشه
ایشالله همیشه کنار هم شاد باشی عزیزم
بهش میگم میگه من همینم درست هم نمیشم تو روش بهش میگه که فردا که مردم هیچی نمیذارم به راحتی گیر تو بیاد ولی بازم با باباشه اصلا نمیتونه بهش نه بگه اگه یه بار هم نتونه یه کار براش کنه همه جور وصله ناجوری بهش میچسبونه
اگه پشتم بود هیچ مشکلی نداشتم حمایتم نمیکنه جلو خانوادش
اگه به خاطر خودش هم با باباش بحث کنم بازم من بدم کارای باباش رو مو به مو انجام میده
بخدا نمیدونم دیگه چی بگم ارومت کنم فقط سعی کن با زبون شوهرت و بکشی سمت خودت بگو الان جوونیم هزارتا کار باهم میتونیم انجام بدیم شاد باشیم و لذت ببریم دوسداری مثل پدرمادرت پیر شدی متحاج کمک بچت باشی و حسرت جوونیتو بخوری
زندگی تو ی ساخنمون این درد سرا هم داره بخدا
ماهم بی نصیب نیستیم
دیشب خاهرشوهرم پایین بود خونه ما بعد رفت بالا
ما رفتیم تو کار....... یهو وسط کار اومد پایین پشت در هی صدام میکرد 😐😐
نفهمیدم چجور لباس تنم کردم تا وقتی رفت بالا صدا کردم چ چی میگی؟؟
گفت ی پیاله ترشی میخاستم😑😑😑
دیگ چون حاملس خودمو کنترل کردم😁😁
عزیزم درکت میکنم واقعا سخته منم بیست ساله خاندارم ۱۵ سالشو با مادر شوهرم زندگی کردم الان که جدا شدیم میفهمم زندگی چیه واقعا وقتی دوری از هم خیلی راحت زندگی میکنی من تا الان زندگی نمیکردم هنوز چند ساله مزه زندگی و خانه داری رو میفهمم شما هم به هر سختی هست اگه میشه جدا شین
اره دوری بهتره حداقل خیالت راحته یه لیوان ابی که میخوری راحت از گلوت پایین میره و همه سختیارو ادم راحت تر تحمل میکنه هرچند اونموقع سختی نیستش
الان رفته برا خانوادش از پول ما چی بخره بخدا انقدر عصبیم دلم میخواد بیاد جرش بدم
بهش گفتم یه زعفرون بگیر بیار تا درست کنم شاید پریود بشم هی بهانه که اینا اصل نیس گفتم بگیر بیار بگو اصل نباشه
الان تا رفت اونور دستو دادن فلان چیز بخر فورا رفت براشون بخره
چرا به شوهرت نمیگی وقتی داداشات ککشون نمیگزه اهمیت نمیدن و فکر زندگیشونن تو نیستی عذابم میدی
کییییرررخررتوکون تموم پدرشوهرومادرشوهای بد دنیااااااات😡😡😡😡
ببخشییدبدون سانسورگفتممممم اعصاب نمیزارن کیرمغزهاکه
stk: |~|2|~|grunge_10_col
غزل جون میشه یه سوال ازت بپرسم البته با اجازه بقیه
خوبه والا
واسه کیف خودشون بچه پس میندازن
اونوقت پسرشون باید نوکریشونو بکنه
ولی دختر مردمو که خودشون انتخاب میکنن و میارنش
هر جور دلشون میخاد باهاش رفتار میکنن
خب زن‌نگیرن بشینن بیخ ریش ننه باباشون
دیشب خواب دیدم شوهرم کرونا گرفته تو اتاق قرنتینش کردیم داداشمم کرونا گرفته میشه تعبیرشو بگی برام خیلی تو فکرم ناراحتم که تعبیرش چیه شما بودی دیگه که تعبیر خواب میکردی درسته ؟؟؟
غزل کجا غیبت زد بیا دیگه فقط اومد مثل نخود خودشو نشون داد رفت😂
سره ی موضوعی ب شدت دعوامون شد، شوهرمم پشته من بود
اون بمن حمله‌ور شد ک بزنه منم ب بهانه دفاع از خود، موهاشو گرفتم تا تونستم کشیدم
انقد دلم خنک شد😋😋😋
این شهامتت بخاطر پشتیبانی شوهرت هست😁
شوهرمم ی تف انداخت تو روش، گفت خجالت بکش حیاکن😐
شوهرمنم خیییلی طرفداره خانوادش بود، ۲سال زمان برد، ولی خوب از عهدش براومدم و تونستم بهش ثابت کنم خانوادش ادم نیستن، بعده اون شوهرم یطوری طرفه من شد ک الان ۳سال و خورده میگذره اصلا یاده خانوادشم نمیوفته
اره بابا پس چی ک
شوهر ادم ک پشته ادم باشه، زن ی دنیارو حریفه، مادرشوهر ک عددی نیس
خودت بودی صدای مادرشوهرت ضبط کرده بودی؟
سلام عزیزم چرا خودکشی 😑😑😑۲تابچه داری کی اونوقت مادری کنه برا بچه هات 😖😖
بچه هاتو بزار برو
بزار شوهرت بفهمه کی هستی ...
بزار بیاد دنبالت ...
مردی ک عرضه نداره ی خونه اجاره کنه زبونش ب چیشه
هر وقت یاد گرفت اولويت زندگیش باید زنش باشه ن ننه باباش اون موقع برگرد
دقیقا خب عزیزم مشکل الان اینجاست که شوهرا پشت زناشون نیستن
البته هیییییلی برا این قضیه زحمت و سختی کشیدم
والا ما اگه صداهم ضبط کنیم بدیم به شوهرامون میگن حق بامادرمونه
البته هیییییلی برا این قضیه زحمت و سختی کشیدم
کلی نقشه کشیدم تا ب شوهرم ثابت کنم حرفامو🤣
خداروشکر عزیزم قدرشو بدون
شوهرم منم میدونه مقصراونان ولی پشت من نیست
ساده ای که این فکرای ببخشید کص خولی میکنی
منم ۱۵ساله وضعم همینه شوهرم پسر یه دونه با چهارتا خواهر ومادر عجوزه
کاری نمیشه کرد باید ساخت بخاطر بچه ها
با هزارن عیب وایراد دیگه که نمیشه گفت
مراقب خودتون باشید زیاد غصه نخورید خدا انشأالله مشکل همه رو باز کنه
ان شالله که خدا کمکت کنه به حق علی .
میدونی چیکار کن
پاشو برو خونه بابات اینا یکی دو روز..
بعد اگه گفت چرا نمیای بگو کار دارن به کاراشون میرسم
تو به کارای خونوادت برس منم ب کارای خونوادم میرسم
دوقلو داری خیلی سخته
شوهر ک هیچ یکی دو تا کمکی دیگه هم نیازه
خدا بهت توان بده الهی
از ی سنی ک بگذرن خیلی بهتر میشه ان شاالله ولی خب سخته هم مالی هم خستگی
خب متوجه میشه که اولویت زندگیش مشکلات زندگی خودشه نه مامان باباش
تو زندگی مشترک وقتی طرف حرفتو نفهمید دقیقا کار خودشو انجام بده تا کم کم متوجه شه
صدبار گفتم بهش بخدا ولی کو گوش شنوا
برایه پیام دیگه گذاشتم باتونبودم عزیزم حرف شما درسته
عزیزم تو زندگیتو خراب نکن ب خاطر بقیه .
پدرشوهر منم همینه یک جمعه ک شوهرم بیکاره یکسره میان دم خونمون و صداش میکنن
ولی خب چ میشه کرد با شوهرت صحبت کن قانعش کن بگو ب کمکت نیاز دارم بگو زن و شوهر مکمل همن به هم احتیاج دارن بکشون طرف خودت و خانواده خودت یکم اعتماد بنفست بالا ببر مطمعن باش موفق میشی😊😉😘🥰
من در مورد مشکلم با خانواده شوهرم حرف زدم
فعلا که بهتر دارن رفتار میکنن الانم که پدر شوهرم زونا گرفته بازم میاد و میره با این که برای بچه هام خطر داره
تا اونجایی ک میتونی نزار برن نزدیکش
اگ رفتن دیگ هردوتاشون میگیرن
اره خودش هم گفت نمیذارم بیان نزدیکم
من خودم تو بچگی گرفتم.
دونه های ریز قرمز بهم زد و خارش داشت.
اره ولی زونا دونه های چرکی میزنه یه کم با آبله فرق داره سوزش و خارش شدید داره
ولی ویروسش همون ویروس آبله هست
نگران نباش
زونا واسه بزرگسالان هستش
یعنی بچه نمیگیره
واسه بچه میشه آبله مرغون دور از،جون
1661
1400/02/19
