Ooma
پرسش (1399/09/21):

😫😫🥺بحثثث خواهر شوهر چکار کنم❌❌❌

سلام بچه ها نمیدونم چکار کنم
گیرکردم
خواهر شوهرمو چندبار دعوت کردم شام اومد خوردو رفت تو این چندسال فقط دوبار دعوتم کرده شام وضعش خوبه هی ب داراییش اضافه میکنه ولی واسه ما خسیسه خواهراشو دعوت کرده مارو نگفت
منم گفتم دگ رنگ سفرمو نمیبینه
حالا از یه طرف عذاب وجدان دارم میگم گناه نباشه ولی تو کتم نمیره بیان بخورنس ندن
تو این چندسال حتی یبارم رنگ خونه یکی از خواهراشو ندیدم هیچ وقت دعوتم نکرد اونم چندبار اومد خوردو رفت
چکار کنم

چی گناهه این که شام دعوتشون نکنی؟
😐هر رفتی یه اومدی داره.وقتی اون میاد باید دعوت کنه
شاید دعوت نمیکنه که توام دعوت نکنی رفت و امد نکنید
ب نظر منم دیگ دعوت نکن الان میلش ب ارتباط باشه حتما دعوت میکرد
خب دعوتش نکن گلم چ کاریه تو این کرونا
تو کرونا ک اصلا قبلشو میگم
اخه خواهرا همو دعوت میکنن مارو نمیگن زورم میاد
ببین ازاول باید تعادلو رعایت میکردی مثلا اون یبار دعوت کرده بودم توام دعوتش میکردی ولی اگه بعدش دعوتت نکرده بود بنظرم معنی نداره تو دوباره دعوتش کنی
تو هم دعوت نکن دیگ ناراحتی نداره
تو هم خواهر های خودتو بگو بزا کونشون بسوزه 😂
خب عزیزم اشتباه خودته ک اونارو دعوت میکنی فکر کردن وظیفته.توام دعوت نکن .چیزی که عوض داره گله نداره.
یا وقتی ک بخوای دعوت کنی حتما باید بهشون زنگ بزنی مستقیم دعوت کنی
ولی وقتی مبخوان دعوت کنن تولد ب مادرشون میگن ک ب من بگه
خواهراشو دیگه جاریاتو ک دعوت نکرده ناراحتی انقد😉😉😉
جاریمم بعد عروسی من خیلی اذیت کرد از دقش الان قطع رابطس
ببین گلم هر سلامی یه علیکی داره و هر رفتی یک آمد داره وقتی میبینی اینجورین توهم دعوتش نکن
حالا قراره برم شهر دگ اینا هم اهل مسافرت هستن میگم فردا میان تلپ میشن ولی من بیام شهرم سر بزنم شاید هیچ دعوتم نکنن
چه گناهی
این‌فکرا چیه
وقتی شعورشون به احترام نمیرسه
تو هم دیگه محلشون نده
دعوت نکن وقتی دعوت نمیشی من زنداداشم هی میومد میخورد میرفت یه روز نتونستم براش غذا درست کنم باهام قهر کرده
خب اینکارو کردن توام خودت خودتو دعوت کن خونشون.دوبار مثل خودشون رفتار کن میفهمن دنیا دست کیه
تا نرفتی بزار بفهمن محلشون نمیدی
راحت بشی تز دستشون
وااااا 😑
اصلا تو بچه کوچیک داری، کرونا هم هست حتی اگر اوناهم دعوتت کردن تو نکن😊
من تا حالا بدون دعوت نرفتم خونشون
کلا اینا برای جهانِ پس از کروناس😊
بعداز کرونا هم بگو دیگه من بچه کوچیک دارم نمیتونم مهمونی بدم
چندوقت پیش ک کرونا همه گیر نبود دوتا از خواهرا تولد گرفتن ب مادرشون گفتن ب ما بگه
شوهرمم گفت کروناس نمیایم
من تو کرونا اصلا جایی نمیرم
چند روز بعد عروسی صبح خونه مادر شوهرم بودم دگ برای ناهار میخواستم برگردم یهو مادره گفت شب با بچه ها میایم خونتون من موندم
اصلا اشپزی نکرده بودم تو کارام کند بودم
اومد خونه گریه
دگ با کمک شوهرم کارارو کردیم شب ک اومدن یجوری بهشون گفتم مادرتون دعوت کرده من نکرد
اخهتا اون موقع هنوز پاگشا نکرده بودن خواهرا حالا اومدن خونم
الان ناراحتم از حرفم
که گفتی مادرشون دعوت کرده؟
بیکاری بابت این‌چیزا ناراحت میکنی خودتو
بنظرم خیلی خودتو درگیر نکن
به فکر خودت و زندگیت باش
اره
الان میبینم ارزش نداشت ناراحتی ایجاد کنم
اگ ام نمیگفتم میشد عادت
چون اون یکی جاری رو نمیده دعوتم نمیکنه
اتفاقا کار خوبی کردی
اگه شعور داشتن نمیومدن مزاحم تازه عروس بشن که حتی هنوز پاگشا نشده
اگه ی کوچولو احترام و ادب سرشون میشد
میگفتن شما هیچ کار نکن و با خودشون غذا میاوردن
نه اینکه قبیله ای روز اولی یورش بیارن خونت
مثلا اومدن منزل مبارکی کادو اوردن
میتونستن بزارن چند روز بگذره جا بیفته زندگیت
یا اینکه ی جوری بیان که همه کارا خودشون انجام بدن
تو هم مث خودشون بیخیال باش
گلم تو ک این همه زحمت کشیدی اخر درست کردی دیگ هیچی نمیگفتی زحمت خودتو ب هدر نمیدادی
من خیلی زودرنجو حرص خورم
خیلی لجم گرفته بود اخه
منو پاگشا نکرده بودن بعد پاشدن اومدن اون موقع ها خیلی کلم باد داشت
ولی الان اصلا حوصله بحثو اینارو ندارم
من هنوز خاهرشوهرا دعوتمون نکردن🤣🤣🤣
بعد من اوایل به شوهرم‌میگفتم و اصرار میکردم که اینا بلد نیستن آداب معاشرت
بزار دعوتشون کنم یاد بگیرن
شوهرم‌ نمیذاشت میفت خودتو درگیر اینا نکن ارزش نداره
بعنی الان میفهمم چقد حق با شوهرم بوده
هم من بد بودم هم اونام اذیت میکردن
البته من تا کاربم نکنن کاری نمیکنم
عزیزم همیشه بدون اتوبان دوطزفه اس،بعدشم میگن رفت و امد
من کم حرف بودم هی گیر میدادن اجتماعی نیست چرا میاد به همه دست نمیده
الان میگم خوبه کرونا اومد
جرات دارین بیاین دست بدین
خوب کردی گفتی
البته به نحوه گفتن هم بستگی داشته
مثلا اگه گفته باشی کسر و کمبودی اگه هست ببهشید روز اول زندگی من هنوز راه نیفتادم و مادرتون که گفته میایم من‌ بی تجربهدهستم استرس گرفتم و اگه چیزی بده ببخشید و ...
هم منظورتور رسوندی هم منت گذاشتی سرشون
و خب ناراحتم نمیشدن
همش اوایل برام شر درست میکردن
جوابشونم ک میدادی زورشون میگرفت ک چرا جواب بزرگتر داده
گفتم دگ به بزرگی خودتون ببخشید مادر دعوت کردن
خب این یکم بد بوده بنظرم 🤣
ولی بازم‌مهم نیست چون خودشون باعثش هستن
ولی بنظرم همینکه از همون اول جوابشونو دادی کار خوبی کردی
خب همینجور ک مادره جمع کرد اورد خونه من خب منم تازه عروس بودم میبردم خونه خواهر شوهرم
چندساله عروسی کردم یبارم نرفتم
گفتم اگ نگم فردا میشه عادت
خیلی هم برای من اتحاد دارن حتی اگ خودشون مشکل داشته باشن
من جواب نمیدادم
چون حوصله بحث نداشتم
ولی با این‌حال انقد از اینکه چیزی برا فخرفروشی به من‌ندارن حرص میخورن ی دعوای بزرگ راه انداخت خاهر بزرگه
شوهرم دیگه راهش نمیده بیاد
خب پس غصه چیو میخوری
به ی ورتم نباشن
خوب کردی جواب ندادی
عزیزم،ببخشیدولی به این کارمیگن مفت خوری و بی شخصیتی
بنظر خودم اگه جواب میدادم بهتر بود
اینا انقد بیشعورن که فکر میکردن من متوجه نیستم دور و برم چی میگذره
اتقد فهم نداشتن که ببینن من دوست دارم‌ دوستانه باشه روابط و از این تیکه و کنایه و ... بدم‌میاد
یخواهرشوهری دارم فتنه اون عقب شرو میندازه بقیه رو میریزه جلو فردا میگن اون هیچ کارس
دعوت نکنن بفهمن اینکارشون زشته و هررفتی یه آمدی داره که اعتراض کردن جوابشونوبدی
کاش تیکه و کنایه نندازن ادم بره بیاد
زبون همچین خاهرشوهری رو مار سیاه بزنه
من قشنگ میفهمم چی میکی
بخدا
چقد دلم‌میخاست گرم و محترمانه باشه روابط
ولی زنهای خانواده بر خلاف مردهاشون خیلی بی تربیت و دعوایی هستن
من خواهر خسیسو رو دعوت کردم شام با بقیه قهر بودم
اومدو فیلم عروسی گذاشتم بعد یکسال
تا دید شروع کرد عیبو ایراد گرفتن از لباس میگم جاریم گفته
بعد دیدم جاریش اصلا اون ور بود منو ندید
برادرشوهرم انقد مهربونه و محترم
ولی زنش ی جادوگره
بخاطر زنش ما اصلا رفت و آمد نمیکنیم
اونا میان‌گاهی
خب منو زورم گرفت
گفتم من اینو دعوت کردم شام ببین این چی میگه
برادر سوهر من خاله زنکه
چرا بعضی آدما نمیتونن شیرین حرف بزنن
از حسودی و بخلش اینارو گفته
من با جاریم در دل کردم اونم ب شوهره گفت
شوهره ب مادره اینم ی شر دگ
اصلا نباید به جاری اعتماد کنی
مامانم همیشه میگه جاری از هوو بدتره
دقیقا
همش بمن میگفت برو ارایشگاه ارزون میدونی اونی ک انتخاب کردی چقدر گرونه
میگفتی بتو چه
مگه تو میخای پولشو بدی
دقیقا مامان منم میگه
منم از سادگی
ولی جاریم افعی
من اصلا لو نمیدادم
هیچ خریدم نبردمشون
خیلی زبانش نیش داره متاسفانه
شب عروسی قبل تالار یسر رفتیم تونه مادره ببینیم همچی اوکی هست برای اخر شب ک میایم اونجا
بعد مادرو مستاجر اومدن سوار ماشین عروس شدن بیان تالار
منم ناراحت شدید
جواب سلام مستاجر ندادم
بعدا خواهرشوهرم میگفت مستاجر گفته چ عروس بداخلاقی دارین داشت حرف دلشو میزد
خواستم رو کشی کنم بیخیال شدم
خدا جای حق نشسته
جواب میگیرن باور کن
خاهرشدهر مادزشوهر من انقد متلک مینداختن بهم و جاریمو به رخم میکشیدن
تو نه ظاهر نه تو خونه داری نه شغل نه نحصیلات نه اصالت و خانواده
تو هیچیش به من‌نمیرسید
فقط تنها چیزی که بود هی میگفتن اون سالمه ولی تو لکه بینی داری ما تا ۵ ماهکی به کسی نگفتیم بارداری گفتیم نمیمونه واست
جاریه هم خوسحال و تو قیافه که منو تحدیل میگیرن
خدا همون خدا که من بچه هام سرموعد صحیح و سالم با وزن بچه تک قلو اوندن تو بغلم
جاریه بچه نارس یک کیلو نیمی زایید با مشکلات فراوون
یعنی دهنشون بسته شد برا همیشه
اخه ماشین عروسه ون ک نیست
خوب کردی
خدا جوابشو میده
دیدم که میگم
بله واقعا خدا حقه
وا
مکه ماشین عروس آژانس بوده
حالا شما نمیرفتین با چی میخاستن بیان
اخه چند روز پیش ب شوهرم گفتن ما ک ب اون بدی نکردیم ولی اون ب ما بدی کرده
من اکثرا جواب کارا و رفتاراشونو دادم
چه خوب کردی که دادی
تو دلت نمونده
شانسه منه
شب عروسیم دعوا کردم
بنظرم‌مدیریت شوهرت تو این مواقع خیلی مهنه
شوهرت خودش باید میگفت براتون ماشین جور میکنم شما برید تو ماشین عروس نمیشه باشبن
اینطوری از تو هم‌ناراحت نمیشدن
با این رفتاراشون الان ناراحتی که چرا دعوتشون نکنی؟!
شوهرمم ب مادرش نه نگفت
خب میگم منم یجاهایی مقصر بودم
خواهرشوهرم تو جلسه خوایتگاری تا نیامده میگه میخواستیم دختر خالمونو بگیریم براش
عقده ای
خب با مادره ی جورایی با ملاحظه تر باش
ولی برین به خاهرا کون لقشون
والا
نمیدونم چرا حس ماخ رمضون دارم
دلم قرمه سبزی سحری حواست 🤣🤣🤣
این خواهرشوهرم هر بلایی ک فامیل شوهرش سرش دراوردن سرم من میاورد
بعدا فهمیدم
آره دیگه
اینا عقده دارن
دقیقا مث مال منن والا
اره با مادره خوبم ادم بدی نیست تحت تاثیره دختراس
اصلا هم زبونم نیستیم هیچ باهم حرف نمیزنیم
بعد این خواهر شوهراش بهش گیر میدادن بچه میاره
دقیقا اینم ب من میگفت بچه نمیاری
چاق شدی
شوهرش بهش میگفته شکمشو
کلا رو من پیاده میکرده
میامد پیشم مینشست میگفت عروس فلانی چقدر خوبه
عروس بهمانی بداخلاق بود طلاقش دادن
چقد بیچارس این بنده خدا
خلاصه بی تقصیر نیستن اون وقت میگن ما ک بدی نکردیم
هبچ‌بقالی نمیگه ماست من ترشه
حالا من میگفتم برم طبقه بالا مادرشوهرم بشینم
تودم خونه دارم بدم اجاره🤭🤭
آخه ی دختر وقتی شوهر میکنه میخاد بره خوش و خرم‌زندگی کنه
مگه مریضه بره دعوا کنه و ...
مطمعنا اشکال از خانواده شوهره
ببین ما مجردی خیلی از مردم خوردیم من گفتم دگ عروسی کردم از کسی نخورم
و از سر جنگ وارد شدم
بنظر من کار بدی نکردی
به هر حال جوابم نمیدادی اینا بدتر از این بودن
مگه من که جواب نمیدادم نخوردم
بیکاری عزیزم محل نده شما هم دعوت نکن
اولا شوهرم تحت تاثیر بود تو عقد چیزی نمیخرید میگفت خرجت با باباته به زود کادو ی کفش خرید
بعد عروسی از هر لباس یا کفشی دوتا سه تا واسم میخرید حتی اگ نمیخواستم
خیلی دلم پر بود گفتم تاپیک بزنم اروم شم
من تحت هیچ شرایطی تا به خودم زنگ نزنن نمیرم جایی
اولا به شوهرم میگفتن من هی زیر سیبیلی رد میکردم بعدش دیگه اتمام حجت کردم که اصلا و ابدا تا به خودم نگن نمیرم شوهرمم دیگه اگه بهش بگن شام بیاید میگه زنگ بزنید به فاطمه
حتی مادر شوهرمم بخواد بگه زنگ میزنه به خودم
وقتی من عزت و احترام میذارم توقع هم دارم
این خواهر شوهر شما هم میخواد رفت و آمد رو با شما تموم کنه وگرنه هر رفتی یه آمدی داره و بر عکس
ول کن ببخشیدا ااا خیلی ببخشید به یه ورت باشه، میخوان بیان میخوان نیان، شما هم رو نده دعوت نکن بیان بخورن بعد پس ندن شما حرص بخوری، با بچه کوچیک خودتو بندازی تو زحمت آخرشم قدر ندونن ول کن
نمیدونم والا امیدوارم افکارم درست بشه ذهنم ب ارامش برسه
این ناراحتیا فقط باعث میشه گیر بدم شوهرم اعصابشو خورد کنم
ول کن، هیچ چیز ارزش اعصاب خوردی و نداره
بنظرمن باید یه واکنشی نشون بدی
اگه بی تفاوت به روی خودت نیاری .اینا پرروتر میشن

به مادرشوهرت بگی ناراحتیتو
خواهرشوهرمن .حالم بدبود نه تماسی نه سراغی گرفت

به مادرشوهرم گفتم کل شهرزنگ زدن حالموپرسیدن.الا دخترت

اونم فرداش زنگ زد و روز بعدش اومد خونه
امان از خواهر شوهر
عزیزم توهم دعوت نکن رفت وامد باید دوطرفه باشه نه یه طرفه
عزیزم تو هم دعوت نکن .سرت درد میکنه بزن دیوار
هر وقتم غیر منتظره خواستن بیان یجوری بپیچون.
مجیوری؟کرونا رو بهونه کن.
من تو شهر غریبم دو تا از داییای شوهرم نزدیکمن.
از روزی که کرونا اومده بهشون گفتم نه ما میایم نه شما بیاین.
به همین راحتی.
با هر کی مثل خودش باش نه بیشتر نه کمتر
من بچم داره دنیا میاد یکی از خواهرای شوهرم هنوز پاگشام نکرده😶
ول کن مث خودشون رفتار کن منو هر کی دعوت کنه دعوت میکنم دوبار دعوت کنه دوبار دعوت میکنم 😐
والا بیکاریا حرص نده خودتو
ن بنظر من گلایه کردن ارزش خود ادمو میاره پایین
بی تفاوت باشید و با هر کی مث خودش رفتار کنید فردا هم حرفی زدن و گلایه کردن شمام حرفتونو بزنید😏
عزیزم احترام،احترام میاره،وقتی تو بهشون احترام میذاری و دعوتش میکنی، پس باید بهت احترام بذاره و دعوت کنه، در غیر اینصورت فکر میکنه وظیفته
خیلی برای خودشون کلاس قائل میشن
عزیزم ولشون کن با خواهر شوهرچرا ارتباط داری 😂😂😂
باحرفت موافقم ولی گاهی گلایه لازمه چون خیلیا فکر میکنن نمی‌فهمیم
عزیزم با چندتاشون قهری اون یکی رو دعوت میکنی مسلما پشت خاهراشه وقتی بیاد خونه ت حالتو میگیره . بیکاری وقتی باهات خوب نیستن نیش و کنایه میزنن دعوتشون میکنی. پیش مادرشوهرت هم گله نکن اونا ببینن حرص میخوری خوشحال میشن . بهترین کار اینه دیگه دعوت نکنی اگه گله کنن که نمیکنن بگو چندبار دعوت کردم شما دعوت نکردین گفتن شاید رفت و آمد رو دوست ندارین چون هر رفتی یه آمدی داره
شب عروسیت هم مقصر شوهرت بود باید براشون آژانس میگرفت شما هم اشتباه کردی جواب سلام ندادی ولی گذشته ها دیگه گذشته سعی کن همیشه با لبخند جوابشون رو بدی بدون بی احترامی اینجوری خیلی حرص میخورن
گلایه وقتی لازمه که طرف مقابل بیاد ازت گلایه کنه اونوقت توام گلایتو بکن دهنش بسته شه😋
اینا گلایه پیشه مادرع میکنن اونم ب شوهرم میگه
ی دوباری هم خواهر نیش زنه ب خودم گفته منم جوابشو دادم
من اگه ناراحت بشم ازشون ب شوهرم میگم ک هم خودمو خالی کنم هم شوهرم در جریان باشه
منم میگم چون تو دلم بمونه میترکم
دعوتش کن ی لققمه غذا چیزی نیس ک.. خواهر شوهر باعروس بد شه رو رابطه عروس و شوهرش تاثیر داره.. تامیتونی راضی نگهشون دار..
منم
خوش بحالت
من اگه بگم شوهرم عصبی میشه
میگه منو قاطیه حرفهای خاله زنکی نکن
خودت جوابشونو بده
البته به اونا هم رو نمیده دخالت کنن
خوب مبکنی
من قبلا نمیگفتم همشتو دلم مونده
ولی الان چند وقتیه جوابشونو میدم
اینجور بهتره
نه همیشه میگه ب کسی حق دخالت تو زندگیمو نمیدم ی چن بار خواهرش منو اذیت کرد ب ناحق منم ب شوهرم گفتم شوهرم رفت دعوا کرد الان دیگه از ترس شوهرم کاریم ندارن
همیشه ام میگن تو میری ب شوهرت میگی همه چیو منم گفتم خوش بش کردنمونو ک نمیگم ولی ناراحتم کنید بهش میگم در جریان باشه
چیزای عادیو درجا جوابشونو میدم ولی ببینم خیلی پرو بازی در بیارن میام ب شوهرم میگم
بخوای راضی باشن باید بشی بَردشون
دقیقا
من خودم خواهرشوهرم ولی چرا مثل بقیه نیستم ک به زنداداش گیر بدم😎
👌👌
خخخخ جدی میگم اصلا نه بهش حسودی میکنم تازه تو بازار هر چیز جدید ک میبینم سریع بهش خبر میدم میگم دوست داشتی بخر
اونوقت برخورد اون چطوره
بیخیالشون آبجی
واااا مگه محتاجی بهشون!!! محلشون نزار، زندگی خودتو بکن. ن دعوت کن ن انتظاری از کسی داشته باش. اینجوری اذیتم نمیشی
عین همین تاپیک و دقیقا با همین متن یجا خوندم..نمیدونم نی نی سایت بود یا همینجا😐😐😐

سوالات مشابه