میشه بیاین لطفا لطفا🤨🤨🤨

بستگی داره چه رشته ای بخوای بخونی.
دولتی یا آزاد.

سلام .چه رشته ای میخوای بخونی؟

ضمن عقدته؟هیچ کاری نمیتونه بکنه

شرایط ضمن عقده راحت میتونی بری بخونی هیچی تو دستش نیست
اجازه نده میتونی عقدتو باطل کنی فک کنم😀

تورو خدا بری درس بخونی که چی
ما خوندیم چی شد

هیچی توش نیست جز هدر کردن عمرت

شاید باهاش نره سر کار ولی فردا روزی بچش جلو دوستایی که همه پدر و مادر تحصیل کرده دارن خجالت زده نمیشه اونم تو دورانی که تو هر خیابونی یه دانشگاه هست
بعدشم شاید ایشون درسشو خوند و به جایی رسید

خب دلیلش چیه که نمیذاره؟

شما نبودی که میخواستی دعای کنی شوهرت ازت جدا بشه

زینب تو ک دعا میخواستی برا طلاق😐چیشد پس

ما میخواستیم بریم دانشگاه شوهرمونم میذاشت بابامون نمیذاشت

خیلی از ما دخترا ازدواج میکنیم واسه اینکه مستقل بشیم حق دانشگاه رفتن داشته باشیم

منو که نزاشتن اونم رشته شیمی محض دولتی قبول شدم

داغ دلمو تازه کردی

ولی مطمئن باش ته درس خوندن تو این اوضاع فکر نکنم چیزی بشیم

اینهمه آدمای مدرک دار بیکار ریختن تو جامعه پره

خدای مهربون خودش هدایتمون کنه جامعه و دنیای بهتری داشته باشیم

از شروط ابطال عقد نیست ولی میتونی با توجه به اون شکایت کنی که به نظر من راه درستش اینه که از در دوستی وارد شی باهاش منطقی صحبت کنی بهتره

سلام عزیزم نمیدونم دقیقا شرایطت چیه . دانشگاه ازاد میخوای بری یا دولتی ... راه دور نزدیک و.... بر فرظ مثال همه چیز نرمال ولی اگر یک درخواست معغول داری و اون قبول نمیکنه و زیر حرفش زده پس بدون این ادم تو موترد دیگه و در زمان های دیگه بازهم این کار و انجام میده . خودت باید برای زندگیت تصمیم بگیری که چه زندگی میخوای با چه کیفیتی .

ببین غیر حضوری قبول میکنه؟؟؟

ن بابا این خبرام نیس منم شرایط ضمن عقدم بود نذاشت هیچ گوهیم بلانصبت نتونستم بخورم

منم تا کارشناسی خوندم
دوران دوستی هم گفتم من تا دکترا ادامه میدم ها گف باشه
بعد ازدواج گف نمیخای بخونی گفتم برو ووو بابا کی حوصله درس و دانشگاه داره تا اینجاهم زیادی خوندم

ماها که خوندیم مدرک رو مدرک چی شد؟ شوهر من میگه یکم دیگه اوضا اروم شد بخون برا دکترا گفتم دیگه نه حالشو دارم نه حوصله. بابا جون ببین اولویت زندگیت چیه؟ نذار شوهرت بهت زور بگه ولی بخاطر این چیزا هم زندگیتو خراب نکن اگه شوهرت خوبه به دلت میرسه.
تو مملکت ما دیپلم و زیر دیپلم و فوق لیسانس و دکترا همه یکی هسن. پارتی نداری مدرک به درد هیچی نمیخوره.
الان خیلیا میان میگن علم برا خود ادم برا بالا رفتن اطلاعات و نمیدونم چی چی خوبه فقط کار نیس. اگه اینجوره ادم تو خونه هم میتونه کتاب بخونه اطلاعاتش رو بالا ببره

منم شوهرم گولم زد

قبل عقد گفت مشکلی ندارم با دانشگاه ولی بعد عقد انگار نه انگار که اوبوده اون حرفو زده نذاشت برم

در صورتی که دو ترم دیگه هم بیشتر نمونده بود

حالا من شوهرم ازم اجازه گرفت بره دانشگاه 😂. عامو حال داری بری دانشگاه که چی.ما که اینهمه درس خوندیم هیچی.درسم که تمام شد رفتم تو کارخونه سرکار که هیچ ربطی به درسم نداشت. همش میگم کاش از همون اول میرفتم سرکار یا یه رشته درست حسابی که کار توش باشه انتخاب میکردم مثل پرستاری. من روانشناسی خوندم هیچ به هیچ

درس ماها ک خوندیم چیشده با فوق ههه

شوهرمم دکترا

داشتن مدرک تحصیلی اینجا ، مثل شُرت میمونه









داشتنش هنر نیست ،
اما نبودش تا حدودی عیبه😂😂😂

درسته ک بیشتر ماها درس خوندیم اما بیکاریم اما خب ی فایده هایی هم داره مثلا اینکه وقتی دانشگاه میری ادم اجتماعی تری هستی و بقیه بیشتر رو حرفات حساب میکنن
و اینکه دو روز دیگه ک بچه دار شدی بچت خجالت نمیکشه ک بگه مثلا مامان من یا بابام درس نخوندن
اونم تو زمانی ک احتمالا دکتراش مثل لیسانس الانه

😂😂

عزیزم بعضی وقتا آدم باید یه چیز مهم و فدای یه چیز مهم تر کنه، من سال اول زندگی واسه ادامه تحصیل هم اوقات خودم و تلخ میکردم هم همسرمو ولی الان خدارو شکر میکنم که دوتا بچه خوب و سالم دارم ، هر کی ازم می پرسه میگم یکی شون فوق لیسانسمه یکیشون هم دکترامه😁😁

نه اصلا همچین چیزی نیست تحت هیچ شرایطی زن طلاق نمیده که😂

عزیزم شرط ضمن عقد اجازه طلاق نیست
درصورتیکه زن درخواست طلاق بده باید مهریه اش رو ببخشه تا بتونه طلاق بگیره در صورت داشتن شرط ضمن عقد اگر رعایت نشه و دلیل درخواست طلاق زن باشه مهریه بهش تعلق میگیره که اونم بسته به نوع شرطه مثلا حس طلاق ازین دسته است
این اشتباه رو نکنین که زن میتونه طلاق بده مگه اروپاست ما همچنان درگیر احکام 1400یال پیشیم

شیرازی هسی؟ 😁

زینی جان چند سالته

مرسی از جواباتون
همرو تک ب تک خوندم ...
و اما
این تنها خواسته ایه ک من ازش خواستم ، طی زندگیمونم ک چندباری ب مشکل خوردیم و رفتیم مشاوره قبول کرد ک برم اما بعد اشتیمون دوباره همون آشُ همون کاسه
البته اینم بگم ک درس خوندنم تنها مشکلم باهاش نیست

۲۷ سالشه اما ذهنش مثل ۱۰۰ ساله هاس😖

تا حالا هرررررچی ازش خواستم قبول نکرده
نه کلاسی میزاره برم نه دانشگاه نه باشگاه ....
فقطم بچه بچه میکنه و خانواده خودشو میبینه

خسته شدم از این وضع😔

نه همدرد خوبیه
نه همراز خوبیه
نه میفهمه و درک میکنه منو
اصلا هیچی ب هیچی

من ادم اجتماعی هستم
اون کااااملاااا برعکس منه

تا یه جایی میخوام برم باید حتتتتما ازش اجازه بگیرم
حتی خونه مامانم
یا خواهرم ک بغل گوشمه

با مامانش تا قله قافم برم یا کلا خانوادش هییییچ مشکلی نداره هیچ، کلیم خوشحال میشه
اما تا با خانواده خودمم کلی حرف برام درمیاره و اعصابمو میریزه بهم

لعنت ب این دلسوزی ک باعث شده تا الان باهاش بمونم

چققققد خواستم برمُ نشد ای خدااا😭😭😭

دارم دق میکنم دیگه😞
یه ارایش نمیتونم بکنم
از خواسته هام نمیتونم حرف بزنم
رسما شدم اسیییر

توروخدا باهام حرف بزنید اروم شم
دیگه دارم دیوونه میشم😖
کم مشکل ندارم تو زندگیم با خودشو خانوادش تازه اینا بخشیشه

یه خانمی بود مشکلاتی تقریبا شبیه شما داشت حالا نمیدونم خود شمایی یا نه من با شما صحبت کرده بودم قبلا؟

عزیزم
اینکه نه میبینتت نه درکت میکنه نه هیچ کدوم از کارهای کوچیک و بزرگ مورد علاقتو نمیتونی انجام بدی
و به قول خودت رسما اسیر شدی
میشه اسمشو گذاشت زندگی مشترک
ایشون ظاهرا به شما اعتماد نداره و ی جورایی بدبین و شکاک هست و اینطور که من برداشت میکنم بچه رو هم بیشتر برا نگهداشتن و پابند کردن شما میخاد
از نظر ظاهر و ... ازش سرتری درسته؟

شما که این‌همه مشکل داری باید حتما حتنا کمک بگیری
از مشاور خانواده یا هر کسی که میدونی هنسرت ازش حرف شنوی داره میتونه شرایطتتو بهتر کنه

عزیزمم خب اینطوری که نمیشهه واقعا زندگی جهنم میشه نه ارایشی ،نه باشگاهی نه کلاسی نه رفت امدی ادم دیوونه میشه گیرم بچه م بیاری بعدش که چی میتونی خودتو کامل اسیر بچه کنی ،تو مگه چندبار جوونی چندبار قراره جوونی میکنی باید بری مشاوره یا با یه بزرگتر صحبت کنی که یکم رویکردشو تغییر بده البته عزیزم کسی که با یه نگرش بزرگ شده تغییر کردنش خیلیی سخته و خیلییی صبوری میخواد باید خودتو اماده کنی واسه یه زندگی پر از صبوریی تا همه چی کم کم درست بشههه و به نظر من تا رویکردش یکم تغییر نکرده اصلا بچه نیار...

تو این زمینه اکثر مردا همینطورین البته در قبال همه ،الان شوهر خودم بهش نگم ناراحت میشه ولی در هر مورد این نه فقط خانواده خودم ، زندگیتو نظر بده بکن نه اجازه ای چون اجازه گرفتن حس اسارت به ادم دست میده بهش بگو نظرت چیه برم خونه مامانم بهش سر بزنم اینطوری...

خودمم یکتا جون😞

اره عزیزم
خودش یه کارایی کرده قبلا فک میکنه منم مثل خودشم حتما😞

توی این شرایط بچه دار نشی یه وقت. یه کوچولو رو اسیر این شرایط کنی. بعدشم آدما تو زندگی مشترک خیلی کم عوض میشن. اگه انقد باهاش مشکل داری به نظرم یه فکر اساسی کن

من کلا ادم شیک پوشیم
دلم میخواد همیشه تمیز باشم
لباسای ساده و شیک بپوشم
ولی اون اینطوری نیست
چون خودش رعایت نمیکنه ب منم گیر میده
وقتیم این کارارو میکنم میگه مگه میخوای بری عروسی کلی بحثمون میشه😑

واسه طلاق بارها اقدام کردم
۶ ماه
۴ماه خونه مامانم بود کاراشم کردم
یهو وسطش با حرفاشون بلا نسبتتون خرم میکنن و اینطوری میشه ک جا میزنم

انقققدرم چرب زبونن ک خدا میدونه

مثلا ۲ساعت پیش زنگش زدم گفتم میخوام برم خونه خواهرم عزیزم
گفت لازم نکرده گفتم اخه چرا گفت همیییین ک من میگم😖😖😖
دلم میخواد وقتی اینطوری باهام حرف میزنه سرمو بکوووبم تو دیوار

من حقوق میخوندم،روزانه بودم هیچ پولی نمیدادم فقد پول خابگا میدادم. اونموقه نامزد بودیم نذاشت ادامه بدم انصراف دادم🤦‍♀️

البته مادرفولادزرهش وادارش کرد بیرونم کنه

😐

😞

چطور ب خودشون اجازه میدن

😐امان از دست این شوهرا

من خودم ادمی بودم تو درس خوندن همیشه شاگرد اول و تو مدرسه در راس همه چی بودم
از هرررر فعالیتی ک بگید
شاگرد اول، رییس شورا، دست راست مدیر، مجری، سخنران ، شرکت کردن تو مسابقه های مختلف و ....
همچین ادمی بودم پرشورو جنب و جوش

شوهر منم نذاشت درس بخونم

پرستاری اوردم نذاشت برم

بش مبگف زیرسر نامزدت بلند شده بروتعقیبش کن ، اونم یواشکی تعقیبم میکرد😂😂دیگ مادرش پرش میکرد گف بایدانصراف بدی عروسی بگیریم انصرافم دادم عروسیمون عقب افتاد🤦‍♀️

عجب مادر شوهری😖😖😖خانم مارپل بوده برای خودش

حلالش نمیکنم😐

بخدا انقد با مادر پدرایی ک نمیزاشتن بچشون درس بخونه حرررف میزدم و راضیشون میکردن
الان همونا ماشاالله رفتن و کاره ای شدن واسه خودشون اونوقت من ...
چند روز پیش بهم گفت یکیشون
توکه منو اوردی تو این راه انقد اذیت شدی پس چرا خودت پا پس کشیدی
واقعا چی باید میگفتم😭😭

وگرنع الان مدرکمو گرفته بودم

چه رشته ای میخوندی

حقوق

زورم اینجاس دولتی بودم

تحمل کردن یه همچین شوهرای صبر حضرت ایوب میخاد

اشکال نداره غصه نخور درعوض الان یه نی نی داری نگای نی نیت ک میکنی همه چیز یادت میره

اهوم دیگ حس وحال خوندنم نیس

والا من دیگه الان نا ندارم ادامه بدم شوهرم میگه برنامت واسه آینده چیه میخوای ارشد بگیری؟ میگم دهنتو ووو ببند اسم درسو جلوم نیار برنامم اینه پسرمه سه ساله شد سه سال بخوابم🤣

البته شما چون شوهرت ملا باهات مخالفه برو مشاور و تا درست نشده بچه دار نشد

واااااای

منم درگیر یه شوهر لجباز و زورگو ام،و همچنان تحمل میکنم🙂مادرشوهر منم منو مجبور کرد انصراف بدم از دانشگاه،الانم حق بیرون رغتن تنهایی ندارم،چادر باید بپوشم،تا خیابون هم اجازه نمیده برم،بماند که کلی اخلاق گند دیگه شم دارم تحمل میکنم....
ب این امید که روزی همه چیز بهتر بشه

میدونید
اینا کلا یه خانواده ای هستن ک شناخته شدن
از بد دهنی بگیرید تا خیانت و ......

دقیقاااا
ب این امید ک بهتر شه؟
نه عزیزم
هیچکس تا خودش نخواد قابل تغییر نیست
فقط تویی ک داری از بین میری
این سن دیگه برنمیگرده
پس یه کاری کن ۲۰ سال دیگه ۱۰ سال دیگه نگی ای کااااش فلان کارو میکردم

اخه من نمیدونم بعد طلاق قراره چه اتفاقی بیفته،چی در انتظارمه،میترسم به بدترش گرفتار بشم

و اینکه زندگی دوسال اولش سخته،بعدش قلق همدیگه رو بدست میارن زن و شوهر،و روابطشون بهتر میشه

آخخخخ ک چقد خسسسستم ...😞

الان که بخ اینجا رسیدی واقعا برو دنبال زندگیت دنبال علاقت چرا باید بسوزی به پای کسیکه دوستش نداری و ازون بدتر کاری نمیکنه که دوستش داشته باشی یا درکنارش خوشحال باشی سوزوندن عمر به پای این زندگی اشتباهه
البته این نظر منه

اره واقعا منم همینو میخوام
زنگ زدم ب خواهرم گفتم
گفت یه تصمیم قطعی بگیر
تو میای چندماه می مونی دوباره برمیگردی اینطوری ماهم عذاب میکشیم😑

همش میگه من نگران ایندتم بعد از طلاق
یه وقت با ادمای بد نیوفتیُ فلانُ بیسار😐

با اینکه میشناسه منو میدونه دنبال چیم
میدونه اگه درسمو بخونم ب خیلی جاها میتونم برسم
بازم تو دل منو خالی میکنه😞

شوهرت اینو میگه؟

مشکل روحی روانی داره بابا ولش کن

مث شوهر من. نمیذاره هیجا برم

چطور تحمل می کنید؟
بابا اسارت که نیست
زندگی مشترکه

چکار از دستم برمیاد گلم؟

اینکه حالت با یه نفر خوب نباشه و اون ادم هم هیچ تلاش و تغیبری نداشته باشه محکم ترین دلیل برای جداییه
باز اینم نظر شخصیمه

صبوری و تحمل بتنهایی کافی نیست
سعی کن با شیرین زبونی و جلب اعتمادش شرایطو بهتر کنی

همه این کارا رو کرده من در جریان مشکلش بودم یهو و هیجانی به اینجا نرسیده هر راهی رفته هیچ نتیجه ای ندا‌ته

البته من دیدم به مرور زمان و بالا رفتن سن و بزرگشدن بچه ها
حساسیت اینجور مردها کمتر میشه
ولی اون موقع دیگه خودتم حال و حوصله هیچ کاری نداری

چی بگم
انشالله خدا کمکش کنه شرتیطش بهتر بشه

خیلی دلم‌میسوزه و خیلی هم ناراحت میشم وقتی میبینم هم‌جنسم اینطوری مورد ظلم و ناحقی قرار میگیره

اره عزیزم البته تقصیر خودمونم هست جو جامعه رو جوری کردیم جرات تصمیم گیری نداشته باشن

البته جسارت منظورمه

کار از ریشه خرابه
فرهنگ و قوانین همه ضد زن هست
همیشه تو مغزمون فرو کردن که باید اینطوری باشین
جنگیدن باهاش به این راحتیا نیس

برای دقیقا داشتن حقوق اولیه یه ادم باید بجنگن و انقدر از عاقبت میتروننش که پشیمون شه و اون عاقبت ترسناکی که میگن هم ساخته خودشونه

نه عزیزم خواهرم

پدر منو دراورده😑
بعضی مواقع خیلی خوبه بعضی مواقع دلم میخواد بگیرم جرش بدم
اون موافعیم ک خوبه معلوم نیس چ غلطی کرده ک مهربون شده

صد دفعه بهش گفتم حرفی ک بهت میزنم یا یه درد دلی باهات میکنم نرو بزار کف دست مامانت و داداش و کلا خانوادت همشم میگه چشم چشم دوباره
پریشب من ی حرفی بهش زدم دیشب ب مامانش گفته بود
مامانشم غیرمستقیم ب من گفت
وقتی اومد خونه گفتم ببین علی من اشتباه کردم ک بارها بهت اعتماد کردم
تو هیچوقت درست نمیشی
این زندگی بدرد منو تو نمیخوره
داشتم شربت درست میکردم
پارچو ازم گرفت همه محتویاتشو خالی کرد تو سینک پرررتش کرد رو اپن
یه شیشه زعفرونم بود اونم پرت کرد صداشو برد بالا ک یالا یالا برو همین الان اگه میخوای بری😑
منم صدامو بردم بالا براش گفتم خوب یادگرفتی هی همه چیو پرت میکنی فک کردی ازت میترسم
سر قضیه اون شماره هم ک تو گوشیش پیدا کردم همینکارو کرد روم دست بلند کرد
فقط میخواد خودشو تبرئه کنه چون جواب دیگه ای نداره میدونه فهمیدم میفهمم همه چیو

منم میخوام برم دانشگاه و دنبال خواسته هام
کووونش بسوزه
بلکه سر همین دانشگاه رفتنه طلاقم بده منم راحت شم

عزیزم خواهرت حق داره نگرانت باشه،جامعه نکبتی داریم،ولی تو هم راست میگی،من کاملا درکت میکنم،شوهر خودمم همینه،تو دوتاه راه داری،یا بمونی و صبر کنی و خانومی کنی با حوصله زیااااد ذره ذره روی همسرت تاثیر بذاری چون بلاخره تاثیر میپذیره اما خیلی زمان میبره،یا کفش اهنی بپوشی خودتو واسه طلاق اماده کنی،طلاق هم ب این راحتیا نیست،واینکه همه قانونها به نفع مرد رای میده،تو باید از حق و حقوقت بگذری و طلاق بگیری.
قشنگ بشین فکراتو بکن زینب جان،تصمیمی بگیر که بعدا پشیمون نشی

چند سالته زینب

ممنون از راهنماییت عزیزم
میخوام برم واسه طلاق خدا کمکم کنه فقط

۲۴

واقعا؟تصمیم قطعی گرفتی دیگه؟؟؟؟