Ooma
پرسش (1399/05/06):

بیایین گپ بزنیم 💦😎

بچه ها حرفای تو دلی بیایین بگین😁 بچه خا شما با خونوادتون ( پدر و مادرتون)بعد ازدواجتون خوبین ؟ من احساس میکنم سرد شدم ازشون

وای سرم گیج رفت پاهام رو هواس کو.م لقید اقدام کردم دوساعته ب پشت رو بالشم۰😫

👀
😊😊
😄😄😄
منم این مدلی شدم...نمیدونم یه جورایی رسمی شدسم انگار دیگه اون راحتی بینمون نیست.البته من دورم ازشون
😀😀😀
چرا بابا ماما اینقد ادمو اذیت میکنن؟
به دل نگیر میگذره
من خیلی بیشتر از قبل دوستشون دارم خیلی بیشتر همش دوست دارم براشون کاری انجام بدم
سلام
منم دور شدم
ان شاالله نی نی دار که بشی قدرشونو بیشتر میدونی مخصوصا مادر
سلام
میدونی منو از لحاظ فکری داغون میکنن هیچ انتظدر مالی ندارم ازشون واقعا وضعمون خداروشکر خوبه ولی هر وقت میرم بابام بدون مقدمه میگه فلان چیزو خریدم فلان چیزو شوهرت چرا اون طوری میکنه اونروز ی مشگلی داشتم من دستم پر الگنوعه خب ۳ دست النگوعه بعد میگه ببر بفروش درحالی ک من نگفتم پول بده یا نه اصلا نیاز نبود بفروشم
البته من مامانم ک نیست،پدرم هم خوبه
از این حرفش خیلی دلم گرفت خب باباعه پتشوانه چرا باید دلمو بشکنه
خب افکارشون قدیمیه
زهرا عکسو اسمتو عوض کردی؟؟
خب خوبه که هواتو دارن
اره😇
ووویی نشناختمت
خخخ تو هم عکستو عوض کردی اولش نفهمیدم تویی
بعضی اوقات ما به رفتاراشون خیلی حساس میشیم
هاهاها
سنشون زیاد نیس بگم قدیمه کاش بی سولد بودن هر دو تحصبل کرده و شاغلن میدونی پدرشوهر من خیلی مایه داره بعد خونواده خودمم خیلی وضعشون توپه هر وقت میرم جوری برخورد میکنن انگار من محتاج اونام یا میخان رقابت کنن بخدا اصلا من پول واسم مهم نیس ندید نیسم ولی برخورشون بر میخوره واسم
نمیدونم چی بگم بخدا
فقط میتونم بگم توجه نکن
ببین همه همینطورین،من مادرشوهرم ازینطرفم زن بابام در حال رقابت با منن همیشه
خداروشکر خودمو شوهرم شاغلیم از خرجمون بر میاییم ولی همیشه دوست دارن خیطم کنن خودشونو برتر بدونن خوردم کنن منم چون خونوادمه چی،ی نمیگم اصلا دلشکوندن بلد نیسم
خواهرا من برم بخوابم حالم خوش نیست فردا میام
یه حرفی بگم تا صبح عذاب وجدان میگرم حاظرم خودم نارحت شم طرف نه ولی اونا این درک ندارن
شبت خوش فاطی
عزیزم خیلی حساس شدی بنظرم،بهتر که هواتونو دارن،تو هم استقبال کن،استفاده کن😉
وااایی شانار خدانکشتت چقدر به تایپیکت خندیدم😂😂😂😂

نه من رابطه م صمیمانه تر شده
البته که خیلی بیشترقدرشونو میدونم
شبتون بخیر عشقولیااا
چته عزیزم؟
علائم کچلم کرده
اخه واسه من تنیه😑اصلا انتظار ندارم
اها،برو بخواب عزیزم،شبت بخیر
چرا دلت بشکنه
شاید از روی مهربونی و غرور اینطورگفته که مثلا دستت جلوکسی درازنباشه
خودت داری که اگه مشکلی پیش بیاد به یه زخمی بزنی
شوهرمم متوجه شده هی ب روم میاره چند بار گفتم اخلاقتون خوب نیس ولی باز بتر ش کردن
من زن بابام تو عقد خیلیییی باهام صمیمی بود مث مادر واسم همه چیز میخرید،همه کار میکرد،اما الان خودشو بشدت جدا میگیره،بنظرم طبیعیه،توجه نکن
نه راحیل اصلا جای اون حرف نبود مامانم گفت کمکشون میکنیم بابام برگشت گفت چرا من کمک کنم بره طلاهاشو بفروشه واقعا جای اون حرف نبود درسته هیچوقت شوهرم نمیزاره منت بکشم ولی انتظار دارم
ی هفتس نمیرم خونشون قهرم😐
عزیزم ناراحت نباش شایدبخوان امتحانت کنن یاسربه سرت بزارن
چشم ببندو برو عزیزدلم یه گوشت در باشه یکی دربازه
قهرهیچ وقت خوب نیست رفت وامدوکنترل کن امانگوباهاشون قهری
میدونی شانار
حس من میگه چون رو ریزترین رفتارشون حساس شدی

حتی اگه حرفشون از روی اون طرز فکرتونباشه
اما تواینومیبینی که میخوان خردت کنن.

اخه مگه میشه پدرومادر نداری بچشون ببینن؟باعقل جور درنمیاد

زیاد رو حرکات و رفتارشون حساس نشو و شوهرتوهم درجریان نزار که متوجه بشه و به روت بزنه.
بزن به بیخیالی،توجه نکن
نمیدونم ک😢
من حرفتو تکذیب نمیکنم چون دیدم پدر مادری ک اعصاب بچه اشون رو به عمد خورد میکنن
ولی شما چشم بپوش
هرچی گفتن بخندو بگو باشه
واسه اعصاب خودت بهتره
خب بعدا همینو پیش مامانت میگفتی ازاین حرف بابا ناراحت شدم
بالاخره مادرها تسلط دارن میتونن جوری بگن که بهشون برنخوره
تا ما بچه ها راحت جلوروشون بگیم این حرف ناراحتم کرد،یااین رفتارشما اشتباست
بالاخره پدر غرورش خیلی زیاده
شاید من بدم ولی ب اون درک رسیدم که وقتی ی کاری میکنم حسودی میکنن۰
منم اینطوری هستم
مخصوصا از وقتی پدرمو از دست دادم
مثلا شوهرم خیلی خوبه از گل نازکتر چیزی نمیگه میرم میبینم با مامانم پچ پچ میکنن بدشونو میگن در حالی ک کاملاااا اشتباهه میگم نارحت میشن میگن تو ب اونا کشیدی اونروز رفتم خونشون برگشتع ب داداشم میگه چرا فلان حرفو گفتی مگه نگفتیم خرفامون بین خونوادمون باشه میگم من خونواده نیسم میگه نه😑😑
گریمو بزور نگه داشتم منو غریبه میدونن
خب پس توجه نکن
خوشحال باش به جایی رسیدی که یکی حسادت میکنه.

مثل اون حرفی که میگن اگه حسودات زیادشد،بدون تو کارت موفقی😉
هه مامانم صد برابرشه
من هیچوقت خودمو واسه کسی نمیگیرم بعد ازدواجم اینکلرو نکردم در حالی ک هر کسی بود رو ابرا بود ولی من ساده م دوست دارم مثل بقیه باشم بگم بخندم ولی خونوادم همش سعی دارن اعصابنو خورد کنن شوهرمو جلوم بد کنن خ
خب عزیزدل با حرص خوردن و خودخوری رفتارشون تغییر میکنه؟؟؟نه نمیکنه
پس بیخیالی طی کن
یاااادمه اول ازدواجم مامانم گفت اه مثل خانواده شوهرت شدی
درصورتی ک چیزی ک بهش گفته بودم به صلاح خودش اومد منم دیگ زبونمو نگه داشتم نظر نمیدم
هرچی میگن میگم خودتون میدونین سلیقه ها متفاوته
باورکن اعصاب خودت راحت میشه
😃
👕
👖
دقیقا
ولی من با بابا مامانم از همو اپل خوب بودیم هستیم خیلیم دوسشون دارم
اول
اره منم باهاشون راحتم
من که همش دوس دارم خونه مامانم باشم
از روزی که زایمان کردم تا الان شاید کلا ۱ هفته رفتم خونه خودم
کتاب بدن هرگز دروغ نمیگویدو بخون ..
حرف جالبی راجب والدین میزنه..
حداقل میشه گفت ما دیگه این رفتارارو در حق فرزندانمون نکنیم تا دچار این حسو حال بد نشن.
سلام منو خانوادم خییلی خوبیم.خداییش خیلی جاها بدردم خوردن.اما بقول تو احساس میکنم از بعدعروسی رسمی تر شدیم.کمی خجالتی تر.و این خیلی بده چون دور شدیم.مثلا مثل عمو و برادرزاده شدیم با بابام.با داداشامم همینطور.احساس میکنم داداشامو مامانم بیشتر دوس داره.نمیدونم شایدم فکر من غلطه
اتفاقا من تو بعضی موارد خیلی پر روتر شدم زمان مجردی شاید بعضی حرفارو نمیتونستم بگم اما الان میگم
اما تو تصمیم هاشون دخالت نمیکنم
شانار جون شرمنده ها اینو میگم عنوان سوالت علامت آب گذاشتی اون چیه؟؟؟
هرچقد پیام هارو خوندم آب نبود
آدم شکست عشقی میخوره عنوانو میبینه میاد تو همش ناراحتیه
من فکر میکنم مامانا از دوست داشتن زیاد اینجوری میشن و حس میکنن که ما شوهرمون را بیشتر از اونا دوس داریم و شاید یه گوچولو حسی شبیه حسادت بهشون دست میده البته که حسود نیستن.مامان منم گاهی یه چیزایی در مورد شوهرم میگه که اصلا درست نیس.مثلا میگه وای چقدر شوهرت بدغذاست یا هر چی دوس داره براش پختی و خیلی لوسش کردی این دیگه چجور مردی هس.در صورتی که شوهر من اصلا برای غذا بهانه گیر نیس😀من خودم هر چیزی که اون دوس داره براش بیشتر میپزم.خلاصه که فهمیدم که مامانم شاید کمی زبونش تنده ولی قلبا دلسوز و مهربونه
در کل هیچ کس مثل پدر و مادرمون نمیشه
خخخخ عجب بابا و مامانی داری خدا حفظشون کنه
بعضی پدر و مادرها ناراحتن از اینکه دخترشون ابراز محبت کنه جورایی حسودی میکنن البته فک کنم تعدادشون کم باشه
من که خواهرم اینقد بدجنسه با همه شوهر خواهرام دعوا کرد چند روز پیش هم با شوهر خودم دعوا کرد خیلی به هم فوش دادن
من اتفاقا راحت تر شدم باهاشون😂😂اینقد بی
ادبم ک
ازوقتی ازدواج کردم همه خانواده ام طوری بامن رفتار کردن انگار اصلا دختر اون خانواده نبودم اصلا خیلی بد بودن با من نمیدونم من چکارشون کردم درصورتی که رفتارهای اونا رو میبینم خیلی بد من ازهمه اونا مهربونتر دل صاف تر هستم ازم بریدن حالا که دعوا کردن دیگه اصلا رفت آمدی ندارم
من خانوادم بیشترم حتی هوامو دارن
والا من از هیچی شانس ندارم
حتی به دخترم گفتم توخاله نداری دایی هم نه فقط عمه داری وعمو
که خداییش عمه خاش هزار برابر بهتر از خاله هاش هستن صمیمیتی که با خانواده شوهرم دارم باخانواده خودم ندارم
😂 عزیزم تو دنیا از هیچی شانس ندارم خوش شانسی بیارم میفهمم یه جا کار میلنگه والا دراین حدیمم
باز خوبه تو بچه دار شدی من از بچم شانس ندارم😂
من بیشتر وابسته پدرمادرم شدم بعد ازدواج انگار تازه قدرشو فهمیدم یوقتایی دلم تنگ میشه برای روزایی که با مامان بابام صبحونه ها سریه سفره بودیم میگفتیم میخندیدیم🤗نه اینکه خونه شوهر بدباشه ها بالاخره هرکدوم مزه خودشو داره
الانم که رفتم بابام تند زنگ میزنه بهم یا میاد حالمو میپرسه
😌

سوالات مشابه