منم نی نیم تو خونواده خودم و شوهرم اولین دختره
همه ذوق کردن
خودم و شوهرمم عاااشق دختریم
همش رویا بافی میکنم با لباسایی ک میخوام تنش کنم
جنسیت بچه تا قبل از دنیا اومدنش برامون ممکنه مهم باشه. همین که به دنیا اومد چه دختر باشه ۰ه پسر آنچنان عاشقانه براش مادری میکنی که حد نداره. اصلا نگران نباش که قراره چی بشه برات بهترین اتفاقات میوفته. من دوس داشتم نی‌نی اولم پسر باشه ولی حالا یه دختر ناز دارم که با دنسا عوضش نمیکنم.
من چون یه پسر دارم یکم نگرانم برای بزرگ کردنش، بالاخره اینا حیلی تفاوت جنسیتی و خلقی دارن
وقتی بزرگ بشه حس میکنم بهترین رفیق هم بشیم
شوهرم خیلی خوشحاله از الان دنبال جواهراته براش و هی نقشه میریزه قند تو دلش آب میشه، ولی من از دیروز تاحالا همش تو لاک خودمم یه جوری شدم دست خودم نی
تا الان که بریچ بود و مشخص نبود فکر میکردم پسره، چون تمام حالاتم شبیه بارداری اولم بود
واسه همین یکم شکه شدی. بهش فکر نکن. به خدا دختر داشتن خیلی خوبه. صبر کن زمان همه چیزو درست میکنه
پسرم تا فهمید ناراحت شد، یکم دلم شکست، یکم گریم گرفت شوهرم دعوام کرد گفت دختر داشتن لیاقت میخواد تو نداری بخدا، ازم ناراحت شد، ولی من پسری نیستم فقط به این فکر میکنم که مراقبت هام و خیلی مسولیت هام بیشتر میشه، یه پسر تو خونه دارم میخوام بشورمش یا حمامش بدم نیاد یهو ببینه دخترمو و خیلی چیزای دیگه، نگرانی من بخاطر جنسیت متفاوت دوتا بچه هامه وگرنه برام فرقی نمیکنه چی باشه
دختر خوشگلی داری خدا حفظش کنه برات
باید از خدات باشه بعد ی پسر دختر داری🤣
همه خواهرام پسر دارن، میگه منم داداش میخوام
ان شاءالله سالم دستت برسه وقتی دنیا اومد مطمئن باش عزیز میشه🤲
انشالله خواهر، همچنین برای شما
بگو نی نی بعدی داداش برات میارم 🤣🤣
منم نی نیم دختره خیلی خوشحالم که توشهرغریب میشه خواهر وهمدمم
وای دیگه نه، 33 سالمه بسه دیگه، همینم جونمو در آورده از آمپول زدن و سروم زدن بخدا
همش از خدا میخوام تو این راه بهم کمک کنه
بزار دنیا بیاد بعد متوجه میشی تا حالا از چه نعمتی بی بهره بودی عشقه دختر لذت دنیا رو میبری
واای دل نگرونی های منو داری ...عاشق دختر بودم یه پسر ده ساله هم دارم ..واقعا دختر سخته بزرگ کردنش .یه سری چیزا رو باید رعایت کرد ..پوشکشو جلو کسی عوض نکنی و اوووه تا دلت بخاد
سلام
منم دختر دارم
خانواده شوهرم دل شون پسر میخواست
وقتی فهمیدن خیلی سرد شدن، منم خیلی دلم گرفت
ولی خودم عاشقشم
روزای اول برام سخت بود
چون همه خواهرام پسر دارن فکر میکردم از منم پسره
حتی اسم پسر انتخاب کرده بودیم
منم عاشق دخملم، نمیدونم چرا یهو اینجوری شدم، میترسم خدا قهرش بیاد
وااای من دوست دارم دومی دختر باشه..دوره حالا بیشتر از دوتا نمیتونی بیاری..شمام که رها جون میگی این یکی بسته...پس چرا از هردوتاشو نداشته باشی؟؟بنظرم خدا خیلی دوستت داشته که دلش خاسته از هر دو نعمتش بهره ببری..پس قدرشو بدون..من کلا یکی دیگ میخام بیارم..اولی پسره دومی میخام دختر باشه بعد از سلامتی...چون هر دوتاشو داشته باشم
والله خودم عاشق دخترم، دختره که غم خوار پدر و مادره، اینقدر که ما برای مادر و پدرمون میکنیم پسر نمیکنه
من فقط بخاطر مشکلات اختلاف جنسی بینشون دودل شدم خواهر، هرچی خدا بده سالم باشه
والا من با داداشم دوسال تفاوت سنی داریم..انقدر همو دوست داریمو هوای همو داریم..تازه با یکی دیگ از داداشم ده سال تفاوت سنی دارم..اونم جلو شوهرم انقدر هوامو داره شوهرم از ترس داداشم تو بهم نمیگه...خداییش داداشام همه هوامو دارن منم تک دخترم..بعضی دقتا میگم کاش خواهر داشته بودم..اما میبینم داداشام خییلی بدردم میخورن همه جا پشتمن
برای همین همیشع دوست داشتم بچه اولم پسر باشه که مثل داداشای خودم پسرمم هوای ابجی بعدشو داشته باشه😍که همینطورم شد خداروشکر
پس توهم به جنبه های مثبت فکر کن.
.مطمعن باش بدنیا بیاد پسرت عاشقش میشه...غیرت برادرانش گل میکنه هوای ابجی کوچیکه رو داره😍😍
زینب جون انشاءالله خدا بهت یه دختر خوشگل بده عزیزم
پسرم خیلی مهربونه و دلسوزه، گاهی میگم این باید دختر میشد، یه جوره خاصه اصلا
اره صدرصد خیییلی خاص تره تا اینکه پسر میبود..ببین گلم تو خودت داری میگی بیشتر از دوتا نمیخای..پس چه خوب که هر دو جنسیتو طعمشو بچشی..یه جا بری یه دختر ببینی دلت هوس نیفته خودت داشته باشیش😍😍تازه شمام کع تو خانوادت دختر ندارین والا دخترتو رو تخم چشاشون میزارن
انشالله عزیزم..ممنونم..انشالله رها جون دختر نازتو سالم بغلش کنی..نگران هیچی نباش..همه چیز به مرور زمان درست میشه..پسرت هنوز کوچیکه..دورو برتونم کسی نبوده خواهر داشته باشه تا پسزت طعمشو بچشه..واسه همین تا فهمیده بچه دختره غریبیش کرده..چون فکر مبکنه بازی کردن فقط با داداش میشه نه ابجی..فقط داداش میتونه باهات صحبت کنه و بازی...اخه حقم داره چون ندیده بچه هایی رو که خواهر دارن و چقدر خوشن
رها جون موفق باشی گلم..من برم بخابم
مرسی از راهنماییت زینب جون
هرچی خواست خدا بوده همون میشه و حتما به صلاح ما بوده
وای نگو دخترا خیلی نانازن. واقعا به شیطنت پسرها نیستن و بنظر من راحت تر از پسرداریه. من دوست داشتم دومی هم دختر بشه ولی خب پسر شد
منم حس شما رو داشتم وقتی فهمیدم پسره . هنوزم نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم . دیگه بی خیال شدم دنیا بیاد درست میشه احساساتم ایشاله
حتی میخواستم برم پیش روانشناس اینقدر حالم بد بود که پسر شده
منم ترسم از نوع جنسیتشونه فقط همین، دردسرش بیشتره باید حیلی مراقب بود، من بدم میاد چه شوهرم یا پسرم جایی از بدن دخترمو ببینن
نه عزیزم به رفتار خودتون بستگی داره
کلا دوست داشتم بچه هام جغت باشه اگه دختره خواهر داشنه باشه اگه پسره داداش
من الان دخترم بیشتر از یکساله که پدرش توی دستشویی رفتنش دخالت نمیکنه . می دونه فقط من اجازه دارم بشورمش دستشویی و به بدنش دست بزنم
دخترت چهار سالشه کوچیکه چیزی متوجه نمیشه و زیاد کنجکاو نیست
منم همینجوری بودم و هنوزم هستم ولی دیگه کار از کار گذشته
من اصلا شرم دارم از روز اول بدنیا اومدنش ببینه جاییشو 😁
نه دیگه ایشاله حواست هست بهشون . آگاهی دادن بهتر از پنهانکاری هست .
منم از روانشناس پرسیدم واسه دومی که پسره گفت حساس نکنین دخترتون رو که خیلی کنجکاو بشه که این پسره چی داره که نباید ببینه. گفت یه جوری طبیعی رفتار کنم که حساس نشه
نسرین جون دندون عقلم شکسته حیلی درد دارم، دکترم اجازه نمیده بکشمش، نمیدونم چیکار کنم
چون تفاوت های جنسیتی رو کاملا می دونن دیگه
وا یه بیمارستان هست میدان فاطمی اگه تهران هستین البته دندانپزشکی برای زنان باردار داره
میخواین بپرسین ازشون تو سه ماهه دوم دوستان من کار دندانپزشکی انجام دادن
دکترم اجازه نداد میگه اگه کوچکترین عفونتی کنه مردی
البته الان که تمام دندانپزشکی ها تعطیلن
حالا خوبیش اینه پسرم از کوچیکی با دختر عمش بزرگ شده و همبازیشه تو ساختمان، ولی از بس فکر میکرد داداش گیرش میاد تو ذوقش خورده، چون بچه های خواهرم پسرن میگه چرا اونا داداش دارن
وای دختر منم همش می‌گفت من خواهر میخوام وقتی فهمید پسره ناراحت شد
من جنوبم کشورم، دندانپزشکی دوستمه میاد مطب رو برام باز میکنه ولی دکتر نمیزاره
کلی براش فیلم بازی کردیم و داستان تعریف کردیم تا پذیرفت داداش هم خوبه
دختر خواهر شوهرم 4 سالش بود یه داداش گیرش اومد، الان دخترش 7 سالشه ولی اصلا با برادرش خوب نیست اصلا نمیخوادش، همش جنگ و دعوان، یه وضعیه
من خیلی عذاب وجدان داشتم که از پسر بودن بچه ام ناراحت بودم الان با شما صحبت کردم بهتر شدم انگار حس طبیعی هست پس. همش میگفتم خدا قهرش میاد من اینجوری میگم
میدونی اخلاق و شخصیت پسر خیلی متفاوته و درکش برای دختر کمی سخته مخصوصاً اگه لوس و نازنازو باشه چون پسرا خیلی مردونه هستن، لوس بازی بدشون میاد و شیطونن
آره خیلی بده. خواهر خودمم همینه وضعش . اولی دختر دومی پسر. همش دعوا دارن . منم واسه همین خیلی نگران بودم
نگراو نباش اینا همش بستگی به تربیت خودت و اخلاق دخترت داره، ببین دخترت رو چطور تربیت کرده باشی، دختر خواهر شوهرم خیلی لوسه، کلاس اوله ولی همش صدای گریش میاد
از بابت پسرم خیلی مطمعنم، مثل کوه پشتمه همیشه، همین الانم از اول با داری همه جوره کمکم میکنه، میگه خودم داداشمو میشورم و کاراش میکنم، از وقتی فهمیده دختره ازم فاصله گرفته 😀😂
حالا باز خوبه ما دوست های خانوادگیمون همه یه دختر و پسر دارن تا میگه بهش میگم ببین فلانی و فلانی هم آبجی دارن
نسرین جون شما زایمان طبیعی هستی؟
خوب میشه باید براش مثال بزنین خواهر و برادرها رو. به من گفتن از الان براش فعالیت های مشکرت و بازی های مشترکی که می تونن داشته باشم رو تعریف کنیم
اولی بریج بود سزارین شدم. اینم سزارین میشم
من اولی سزارین بودم ولی دلم میخواد اینو طبیعی بیارم
برای من 7 سال گذشته شاید بزارن طبیعی
منم بهش فکر کردم ولی درد لگن شدید دارم سر اولی ارتوپد گفت ممکنه درد لکنت بعد زایمان طبیعی بمونه برات
نی نی که تا الان بریچ بود حالام عرضی شده، بنظرت میچرخه سرش بیاد پایین؟
میذارن دکتر من پیشنهاد داد طبیعی رو بهم
آره نی نی منم بریج بود از هفته 280 چرخید
نسرین خانم من استخوان شرمگاهیم و لگنم درد شدید داره، انگار استخونام کوفته شده
اینم عرضی شده بود بعد چرخید
میترسم از طبیعی، از عوارض سزارین بیشتر میترسم
منم همینجوری ام دیگه . راه میرم انگار یه میخ فرو میکنن تو استخوان دنبالچه ام
الان یه ماهی هست بهتر شدم البته
خیلی دردناکه یکی باید کمکم کنه بلند بشم، از دردش حرکتم عذاب آور شده
وای من کلا از هر دوش می ترسم الان که نزدیک تر هم شدم بیشتر می ترسم . امشب به همسرم میگفتم باورم نمیشه ده روز دیگه بذاره چه دردی بکشم
از سزارین و عوارضش میترسم بخدا، قبلا یه سقط داشتم تا حدودی از درد طبیعی آگاهم
چرا هنوز سزارین نکردی، معمولا 37 هفته سزلرین میکنن
گن بارداری ببندین. برای من خیلی خوب جواب داد. چند روز پشت سر هم بستم دردم خیلی کم شد. شکم رو نگه میداره فشار رو مفاصل لگن رو کم‌میکنه
ن دیگه الان میذارن هفته سی و نه معمولا سزارین میکنن
هرچی بیشتر بمونه وزنش بره بالاتر بهتره
شکمم بزرگ نیست و سنگینی نمیکنه،بیشتر استخوان شرمگاهم درده حرکتش میدم دردم میکنه انگار با چماق منو زدن
ایشالله برای همه مون همه چیز به خوبی میگذره
انشالله بسلامت زایمان کنی
به سنگینی شکم ربطی نداره. مفاصل رو نگه میداره.
قربونت عزیزم ایشالله شما هم براحتی بگذرونی بقیه بارداری تو و یه دختر ناناز بیاری
حالا میرم میگیرم ممنون گلم
همون شکم بند بارداری منظورتونه
من شاغل هم هستم یعنی میرفتم سرکار و برمیگشتم دیگه نمی تونستم قدم بردارم تو خونه از درد
من میگم شاید واسه من از تنبلی باشه، عیچ تحرکی ندارم
واله دکتر به من گفت مال هورمون های بارداری هست که عضلات رو شل میکنه بعد باعث میشه مفاصل لگن به هم سابیده بشن
من برم بخوابم عزیزم شب خوش
شبت بخیر عزیزم، ممنون که وقت گذاشتی، انشالله بسلامتی زایمان کنی
نگزان نباش مگ خودد داداش نداری؟
کم کم دستت میاد چجوری باید با هرکدوم رفتار کنی.
نه ما چهارتا خواهر بودیم😂
عاشقشم. وااااقعا دختر خیلی خوبه
من خودمم 3تا خواهر بودیم.
ولی خوووب اینقدررر دورمون پسر هست 😂😂
حرف های قشنگ شماها بهم دلگرمی میده
فقط توروخدا محدودش نکن. چون داداش بزرگتر داره
من دختر خالم رو میبینم دلم میسوزه 3تا داداش داره. حتی تو تابسون هم با استین بلند جلوشون میگرده.
خیلی از مارا رو انجام نمیده چون داداش داره.
یکم دلم نازک شده، تا به پسرم آجی میاد لگوهاتو نخوره اومدم شوخی کنم یهو ناراحت شد گفت میشه ول کنی این آجی رو، باورت میشه گریم گرفت نکنه خواهرشو نخواد
ن بابا عادیه بچه هست هنوز واسش هضمش یکم سخته
ما چهارتا خواهر بودیم مامانم نمیزاشت جلوی بابام آستین کوتاه بگردیم، خداروشکر پسرم چشم و دل سیره خودم کلا راحت میگردم واسه همین کنجکاو نیست، بدون اجازه وارد اتاقم نمیشه خیلی آقاعه
انشالله بزار دنیا ک اومد همین پسرت اینقد دورش رو میگیره نمیزاره کسی از گل نازکتر بهش بگه
شک نکن
خیلی خوبه . منم با اینکه 3تا خواهر بودیم ولی تو خونه بابام جلوش راحت بودیم الانم ک باردارم ب شوهرم گفتم خق نداری تو خونه محدودش کنی.
شما هم نگران نباش این مسائل تو بارداری عادیه.. انشالله نی نیت رو صحیح و سالم بغل میکنی..
عزیزم از الان با این فکر رفتار نکن مبادا پسرت رو این مسائل حساس بشه با پسرت هم میتونی صحبت کنی و بهش بگی باید بهترین همدم و مراقب خواهرش باشه و نذاره کسی و چیزی بهش آسیب برسونه به پسرت حس مسئولیت پذیری رو القا کن تا اونم همراهیتون کنه... بنظرم حالا که جنست جور شده دیگه خیالت راحته
مژگان جان نباید خیلی حساس بشی رو مسائل جنسی و بچه هارم حساس کنی هم به پسرت باید اینجوری یاد بدی هم به دخترت که خصوصیشون مربوط به خودشونه فقط و نباید کسی ببینتش و بهش تعرض کنه و کسی خواست این کارو کنه بیاد به شما بگه
حالا من میگفتم اگه بچه اولم دختر باشه راحتتر این چیزا رو درک میکنه و زودتر حالیش میشه واسه بچه های بعدیم کمکم میکنه و اینا
خب واسه پسرت اینجور نبودی؟ من کلا حساسم کسی در مورد انجام جنسی بچه حرف بزنه و حتی شوخی کنه چه پسر چه دختر و خیلی اذیتم حتی پسر برادر شوهرم که چند سالش بود شوخی میکردن باهاش من سریع واکنش نشون میدادم که در مورد مسائل جنسیتی با بچه صحبت نکنید سریع به بلوغ جنسی میرسن و حساس میشن اما کی گوش میکرد
البته این به جنسیت بچه ها ربطی نداره به رفتار مناسب پدر مادر ربط داره من با خواهر بزرگم 2 سال اختلاف داریم الان هم که له این سن رسیدیم اصن باهم خوب نیستیم یعنی راحت نیستیم مثل دوتا دوست نیستیم چرا چون تا ازدواج من هم باز باهم دعوا و کتک کاری داشتیم بینهایت ولی با کوچیکه باز راحتترم
برعکس من هستید شما
من الان دختر دارم
دوس دارم در آینده بچه دومیم پسر بشه
چون هر دو دوس دارم
البته هرچی خدا بخواد
توکل به خودش
عزیزم چرا خودتو گول میزنی مشخصه که پسری هستی دیگه این وظیفه ی یه مادره که بچه اولشو اماده کنه برای فرزند دومش چه پسر چه دختر بعدشم بچه ها تا یه مدت اصلا جنسیتو نمیفهمن ما خودمون ۵ تا بودیم تا یه مدت مامانم مجبور بود هممونو یهویی ببره حموم الان با یه شوق مادرانه ی ما رو حموم میکرد که اصلا به اینجور چیزا فک نمیکردیم تا شد ۱۲ سالگیمون فهمیدیم پسر چیه دختر کیه الان وظیفه ی تویه پسرتو بگیری پیشت ببری بگی چی بخریم برای خواهر خوشگلت نه اینکه اینجوری!!!
نه والله گول نمیزنم خودمو، من که خودم دارم میگم دلم میخواست بچه هام جفت باشن، اگه پسر دارم دومی هم پسر باشه اینجوری کارم راحت تره، دخترم بود دومی دختر میخواستم، الان پسرم ناراحته من متوجه میشم چون همه اطرافیان داداش دارن اون میگه من ندارم
من نی نی م دخمله فداش بشم خیلی ام خوشحالم تو خونواده شوهرم همه دختر دارن منتظر پسر بودن شوهرم اواعل ناراحت بود ولی ازمایشم بد شد سلفری ک دادم توبه کرد گفت خدایا ببخش ناشکریتو کردم فقط سالم باشه دخمل ک شیرینتره😍
منم خانواده آقام پسر میخوان
آقامم دوس داشت اول بار پسر باشه
وقتی فهمید دختره اوایل حالش گرفته بود
دیگه کتاب قصه دلبری دادم خوند، زندگینامه شهید هست
گفت خداروشکرت که سالمه بچه ام،از اون روز خیلی عزیز شده
هر روز باهاش حرف میزنه
918
173
1399/01/31
رها شب
0
mohades h
mahsa mahsa😍😍
۰۰ ..
fatemeh ❤👧❤
مامان بهار خانم
مژگان پارسا
زینب مهنی
💞ᏃᏋᎩᏁᎯᏰ 💞
نسرین ن
مامان ترنم ..
حورا جانان💏👼👼
صبا سیدی
❤fat£m€h❤ 💑
