تاپیک خانم هایی که نی نی هاتون بهمن و اسفند1403 دنیا میاد

عالیه

چرا کد ملی نداره مگه شناسنامه ندارن بچه هاش

من واسه ایلهان وسایل ایلیا و ۹۰ درصد لباساش هم‌ از مال ایلیا داشتم نو بودن استفاده کردم زیاد لباس نگرفتم براش قنداق فرنگی و آغوشی و کریر واسه دختر داییم بود زنداییم بهم داد استفاده کردم و پسش دادم

یه سری لباساشون خواهر شوهرم‌ گفت یه همسایه افغانی دارن بچه اش دنیا اومده و سه تا بچه کوچیک دیگه هم داره لباسای بچه ها رو اگه چیزی نمیخوای بده ببرم

نه میگه شوهرش زندان هستش بخاطر همین شناسنامه ندارن

آره خیلی ثواب داره بدی منم یه خانومی تو برنامه گهواره بود لباس و اینا لازم داشت براش پست کردم فرستادم یسری وسایلم بود که باز دادم به این زنه. میگم کلا دو سه دست لباس نو رو برداشتم برای یادگاری یکی لباس دنیا اومدنشه که ترخیصش کردم . یکی دوتا هم لباسای ماهگردشه چون دیگه هم قصد بچه دار شدن ندارم بدردم نمیخوره شمال هم پر رطوبت هستش همه چی خراب میشه . حالا بهش ننو هم دادم با چندتا پتو و اینا ولی گفتم ننو و گهواره رو بهم پس بده

مبارکش باشه

آها ‌...مرسی عزیزم....انشالله همیشه سالم و سلامت باشید

یه سوال مامانا
واکسن ۶ماهگی که زدید، چه ساعتی زدین و چه ساعتی کوچولوها تب کردن؟

منکه هنوز واکسن ۶ ماهگی رو نزدم ۷ ماه و ۸ روز باید بزنیم

ممنون بچه ها از تبریک هاتون .بوس به همه

سلام عزیزم
من ۱۱ونیم ظهر زدم
دقیقا ۱۱-۱۲شب مهراد تب و بیقراریش شروع شد

سلام زهرا جان من صبح واکسنشو زدم اخر شب دیدم بدنش داغ شده مخصوصا دستاش

منم ۱۱ صبح واکسن زدم
الان تب کرده🤕
تب زیر بغلی ۳۷ و ۷
سرش داغ
یکم بیقراری میکنه
پاراکید دادم
دست و روشو شستم
۱سیسی آب سیب دادم
گذاشتم روی پام خوابید

خیلی نگرانم

سلام مامان قشنگااااا خوبین ❤️
جوجه های ناز خوبن😘

ای جونم واکسن خانوم طلا رو زدید،بسلامتی☺️
زهرا جونی،من قبل مسافرت واکسن رو زدیم و دو روز بعد هم راه افتادیم👌🏻
خداروشکر نه کسانی....
نه تبی......
برا هیچ کدوم از واکسناش نداشت 😊
بسلامت بگذرونین این روزا رو🤲🏻☺️😘

کسالتی

ای جوووونم😍😍
پروا جون☺️
ان شااللّه جشن کلاس اول،جشن فارغ التحصیل شدن،جشن نامزدی،جشن عروسی و .......
موفقیت های پیش رو جشن بگیرید🤲🏻❤️

واای این تب و بیحالی تا کی ادامه داره
از پا افتادم🤕🤕
مدام تب داره و بیقراری میکنه.
خودمم دیروز دندونپزشکی بودمو کل فَکَم درد میکنه🤕🤕
خواب نداشتم دیشبو

فک کنم فقط امروزه اینجوری باشه

بابا میخابیدی دور از جون مریض نیست که بچه ات عوارض واکسنه دو ساعت یکبار پامیشدی یه چک میکردی دمای بدنشو زهرا جان یکم دست یا دسمال خیس بکش روی گردنش زیر بغلاش و پشت گوشاش خیلی کمک میکنه .واینکه امروز ایشالله نهایت تا شب اوکی میشه کامل

مرسی خاله فائزه همچینین واسه پسرهای گل شما

دیگه یه جشن با حضور خانواده هامون گرفتم البته خانواده شوهرم فقط خواهر برادرهاش و بچه هاشون ۴۰ ۵۰ نفری میشن مادرشوهرم یه دیگ اندازه کل شهر دندونی گذاشته بود خودمم الویه و کشک و بادمجون و سالاد اندونزی و یسری مزه ها درست کردم و دادیم خوردن و تمام

اینجوری

سلام مامانا
من گروه و گم کرده بود نمیدونم چرا اعلان خاموش شده بود
گفتم چطور چند روزه هیچ پیامی نیومده تو گروه که دیدم بله من گروه و ندارم
چه خبرا

منم هنوز نزدم لیانا جان دهنش برفک زده دارم میبرم دکتر ببینم اجازه میده بزنیم

سلام مامانا
پسرم دو روزی هس سرفه میکنه بردم دکتر گف ویروسی
حالا من از امروز هم مولتی و آهن رو شروع کردم دکترش داده مولتی پدیابست موقع خوردن دو بار عوق زد مزش خوشش نمیومد بعدش هم بهش شیر دادم بعد آروغ بالا آورد
به خاطر مولتی بوده؟

هنوز آهن رو ندادم ینی بعد آهن هم بالا میاره ؟

نتونستم پروا خیلییی از تب میترسم.

به به چه با سلیقه😍

خانوما پدر نامادری من فوت کرد چیکار کنم به نظرتون

قطره آهن با آب سیب قاطی کردم دادم اشکال نداره ؟

با نامادریت خوب بودین باهم ؟

والا بی احترامی نکردم بهش رفت آمد هم داریم . پدرش هم برای عقد من آمد با اینکه مریض هم بود . الان من باید برم ؟ آخه جشن بچم هستش چهارشنبه

نمیشه جشنتو کنسل کنی؟
بهونه خوبی هم هست برای کنسل کردن چون دلت هم نبود برای جشن

بنظر من ک برو ‌چون برا عقدت اومده

امروز فوت کرده ؟ برای مسجد برو فقط بگو با بچه نتونستم تشییع جنازه بیام

با تالار صحبت کردیم تاریخ و عقب بندازیم قبول نکرد گفت نمیشه اصلا چون بخاطر ما این تاریخ رو خالی گذاشتن برای سالن و الان فصل عروسی و جشن هست . بعدم کنسل هم بکنیم یا تاریخ جا به جا کنیم فقط ۳۰ درصد مبلغ رو برمیگردونه خب ینی ۴۰ تومن پول هدر میده شوهرم اصلا قبول نمیکنه . بابام هم ناراحت شده توقع داره بزاریم جشن رو بعداز ۴۰ پدر زنش

تهران هستن من باید برم تهران

امروز مراسم تشییع جنازه بود . دیشب فوت کرده ساعت ۲ شب . ولی من نمی‌دونستم امروز ساعت ۱۰ صبح تازه بابام زنگ زد که دیگه من برای مراسم خاکسپاری نمی‌تونستم برم . ولی گفتم فردا صبح برم سر بزنم

ن گلم اصلا اینطور نیست بهداشت همیشه ب روز هست و واکسنا رو سهمیه دارن و تازه ترن ولی مطب خصوصی از بابت تاریخ مطمئن نیستن

مریم چ شانسی داری تو😑😑ولی خب نمیشه نری حداقل ی مراسمش برو؛ بعدم ب پدرت بگوو تالار جابجا نمیکنه اگه میخاید بعد ۴۰ م بشه حرفی نیست جریمه تالاز رو شما بدید ما کنسل کنیم بگوو ما ب اندازع کافی برای این جشن حرص و جوش خوردیم و کلی بدهی بالا اوردیم دیگه نمیشه ۴۰؛ ۵۰ تومن هم هزینه کنسلی بدیم

اگر جشنو نمیتونی کنسل کنی روز بعد برو پیششون باش
درک میکنن
خدا رحمتش کنه

پزشک نورا که والا هر وقت رفتم واکسن بزنم همیشه حداقل ۲۰ نفر برای تزریق واکسن اومده بودن . من پزشک رو بیشتر قبول دارم چون اونجا میمونم دخترم چک هم میشه نیم ساعت تو اتاق میمونه چکاب هم میشه کنترل هم میشه . خب دکتر نورا از اطراف بابل مثه ساری قائمشهر بابلسر محمود آباد و..... خیلی میان پیشش کلا انقد بیمار داره که از ۵ صبح منشی میاد خودش ساعت ۶ صبح میاد تا ۱۲ بدون نوبت هم نمیتونی بری پیشش. نوبت هم به زور گیرت میاد ینی الان زنک بزنی حداقل دو وعده بعد نوبتت میشه من خیلی قبولش دارم بخاطر همینم اصلا نه بهداشت میرم نه چیزی . بهداشت همیشه مشکل داره اینجا واکسن ها کامل نیست حرفای مفت میزنن حالا شاید شهرهای دیگه بهتر باشه نمیدونم در کل من که واکسن هارو پیش پزشک میکنم خیالم راحت تره

نه نمیتونم کنسل کنم دیگه باید مراسم برگزار بشه اصلا نمیشه ولی خب شانس ندارم اصلا 😫😫😫 حالا گفتم فردا میرم تسلیت میگم دیگه

فردا میرم سر میزنم جشن رو نمیشه کنسل کرد شوهرم اصلا قبول نمیکنه خودمم نمیتونم خب واقعا ۴۰ تومن پول ضرر میشه آخه‌ . واقعا ناراحتم کاش میشد تاریخ رو عوض کرد ولی خب نمیشه دیگه انشالله درک کنند و ناراحت نشن چون اگر هر کسی جای من بود همین کارو میکرد

وای دیگه دارم روانی میشم میخوام موهای سر خودمو بکنم این بچه چرا اینجوری شده ثانیه نمیشه جداش کنی اینقدر زار میزنه که عصبیت میکنه واااااااای

کلا زندگیش دوحالت داره یا زار میزنه بغل میخواد یا خوابه

خاک بر سر اونی که گفت بچش آرومه یعنی خاااکا

نورا هم همینه والا منو شوهرم نوبتی دستشویی میریم که یکی باشه بغلش کنه من اگر شوهرم خونه نباشه حتی دستشویی نمیتونم برم همش میگه بغل کن رو پا بزار ببر بیرون همین . مدام تو بغلم تا شوهرم نیاد غذا هم نمیتونم بپزم مگر اینکه خواب باشه

من از ته دل درکت میکنم .باور میکنی الان ناهار میخورم ک ارتمیس خوابه .

بیدار میشه .یکم دور برشو نگاه میکنه اگ کسی بود ک خاطر جمع اگ نبود گریه میکنه میام پیشش ‌یکم ساکت تا میرم اشپزخونه .گریه میکنه .بغلم کنم کارامم انجام بدم یکم بغل میمونه

باز گریه میکنه .
میزارم زمین .بازم گریه میکنه

بخدا ۴۸ ساعت ک من شاید رو هم رفته ۱۰ ساعت بخوابم

مامانا چجوری خواب ارتمیس تنظیم کنم .ک زود بخوابه شبا از ۱.۲ زودتر نمیخابه .
ما همش ی اتاق داریم ..کوچیکم هست .اگ بزارم تو اتاق .درو نمیشه بست خیلی گرم میشه .
اگرم باز بزارم .تو اشپزخونه کاری داشته باشم .
یا باباش میاد سر صدا بیدار میشه

عصرا نزار بخابه.
ما از ۷ و نیم کل خونه رو تاریک میکنیم طرفا ۹ ونیم میخابع
خوب عادیه ک نباید سرو صدا و نور باشه
مجبورین تعطیل کنین کارا رو

ما ک برناممون از ۳ ماهگیش همین بوده الان خودش دیگ ۹ به بعد خابش مییاد
ولی روز فقط دوبار میخابه
گاهی یک ساعت گاهی کمتر گاهی بیشتر

فک کنم عادیه سن اضطراب جداییشونه
من ک کلا پیششم یا میگ بازی یا بغل

برو مراسمشون.
از پدرت معذرت خواهی کن بگو نمیشه جشنو شیفت داد بخاطر تالار

منم اگ دکتر خوب میشناختم اطرافم میبردم مطب از بهداشت متنفرم

رز خوب وزن نمیگیره الان دو ماه ۲۰۰ گرم
نوبت گرفتم ببرمش دکتر شنبه☹️
کاش بچم زار میزد و همش بغل بود ک هست
ولی وزنش خوب میشد💔

من مولتی دادم همش ترش کرد و میورد بالا تیک تیکه دیگ همون آد دادم هنوزم همون میدم
تنها آد بدون اسانس رفلاکسشو بد نکرد و ترش نکرد

چ با سلیقه
مبارک باشه من هیچ جشنی برا رز نگرفتم آتلیه هم نبردمش
کاش یکم حالم بهتر شه اگ دندون دراورد براش جشن بگیرم
یگ ماه اذینه دندون خبری نیس

زهرا امروز دیگ خوب میشه
ب این فک کن ک تا یکسالگی دیگ واکسن نداره

انشالله خوب شه
الهه از دکترت نمیتونی بپرسی واسه واکسن آنفولانزا؟

از همه بدتر اینکه هنوز پریود نشدم قرار بود۱۴ بشم .

بیبی چک بزن مطمن شی.
منم استرس دارم این ماه نشم🤐

میگم اینکه من کلا تا حالا پریود نشدم مشکلی نداره ؟چون شیر خودم هم میدم

نمیدونم فک کنم چون مزش دوس نداشت بالا آورد از دکترش هم پرسیدم گف ۱ سی سی رو تو طول روز تقسیم کن بده

آرع اگ رفلاکس نداره ممکنه اون باشه
من فکر کردم رفلاکس دارع ک گفتم بدون اسانس

بچه ها میشه بگین لباس پاییزه و زمستون از کجا سفارش میدین ک خوب و ارزوننر باشه اینجا ۵ تالباس شدن ۸۲۰۰ باسلام یبار خریدم جنسش خوب نبود .

مارک نیلی گرونه
مارک بی بی سان خوش قیمت تر و جنس لباساش هم خوبه در حدی که چند ماه میپوشه دووم داره اما در حدی نیس خوب بمونه تا چند ماه استفاده یکم دون دون میشه

مرسی عزیزم .میگیری براش انشالله

سایت دارن؟

انشالله جای بد نری دیگه
خودت برا خانم پدرت توضیح بده و بگو که دلت این جشنو نخاست و مجبورم مطمئنن درک داره

فردا برم بیرون میخرم

خ شبحالت

ن میگن تا ۱ سال .و ۶ ماه طبیعیه ..

خیلی شیک وبا سلیقه بودی پروا جون

وای زهرا ینی رابطه مشکوک داشتی

برندکوکالو خوبه

این پوشاک برند خوبه

اینم خوبه

این قیمت مناسب خوبه

این آقا بزرگ رو من ازش خرید کردم جنسای خوبی داره

قشنگم من الان پیامتو دیدم که برگشتم ببخشید

اینم من ازش دوتا سرهمی گرفتم جنساش خوبه میگه وارداتی هستن نمیدونم والا

بخدا دیگه موهای خودمو کندم از دستش اصلا اینجوری نبود خیلی بچه ی آرومی بود حالا تو زار زدناش آشپزی میکنم

وای زهرا مگه میخوابه؟ بخواد بخوابه هم باید کنارش باشم یعنی پاشم برم جایی فرتی بیدار میشه

وااای آرههه.... تا قبل از اینکه دخترم بستری بشه خوب بودا انگار تنهاش که گذاشتم زیادی بهش برخورده

اره منم عصرا نمیخوابونمش تا ۱۱ دیگه گیج میشه هرچند تو همون بازه دهن هممون یه دور سرویسه

سلام مامانا میشه الان به بچه مون شیر بادوم بدیم
من دخترم خیلی سرفه میکنه با دارو هم آروم نمیشه سرفه اش

منم این ماه ۸ روز عقب انداختم. اگه جلوگیری داری نترس میشی

اره از ۶ ماهگی میشه

اینم قیمتاش خوبه جنساشم خوبه همیشه ازش خرید میکنم راضی هستم

حریره بهشون دادم ولی گفتم یه موقع شیر بادوم سنگین نباشه براشون

این تولیدی هم هست ازش خرید میکنم برای تابستون خیلی بادی و دامن و چیزای فانتزی دخترونه قشنگ داشت قیمتش عالیه جنساشم خوبه واقعا حتما اینو ببین

ممنون ماریا برم ببینم 💚🌱

منم حسم بهم میگه رابطه مشکوک داشتم یادم رفته بود تخمک گذاریمه انشالله ک چیزی نمیشه زهرا
البته همینطوری هم بعد بارداری هی پریودیم بهم میریخت منی ک سر تایم بودم حتی ساعتش

ممنون ک اکثرا سایتن ک فرستادی
بع عنوان یک انسان درونگرا دوست ندارم خرید با دایرکت باشه سایت راحت ترم🩶

من اصلا تو دایرکت هیچی نمیخرم متنفرم . ینی یه لباس باشه که کلا همون پیج داره قیدشو میزنم ولی حوصله دایرکت رفتن ندارم

وای من خیلی میترسم . بدون کاندوم اصلا نمیتونم . سه ماه بعد زایمان که اصلا رابطه نداشتم الان هم فقط کاندوم استرس این یه مورد رو نمیتونم دیگه داشته باشم

همه اینا که فرستادم سایتن این آخری هم که فرستادم سایت داره ولی چون تو اینستاگرام بودم اون موقع از پیجش اسکیرین شات گرفتم وگرنه سایت داره

اینو میگم اینم سایت داره

کیه پزشکش؟

می تو🤚

آره عزیزم میشه نوش جان

شلام دوستان خوبید

الهه جان تو فکرت بودم چند روز نبودی تا الان اومدم دیدم پیام دادی

معتمد . قبلا نوزادیش سواد کوهی بود ولی بخاطر تشخیص اشتباه پروتئین گاوی که رفتم تهران اومد دیگه رفتم پیش معتمد کلا

مریم جان ایلهان داره هر چهار تا دندون رو با هم در میاره گفته بودم از دندون خبری نیست یهو غافلگیرمون کرد و هر ۴ تا رو با هم نوکشون در اومده .... ببینم کی نورا جان غافلگیرتون کنه

امروز چک کردم هیچ خبری نیست نه لثه ش پاره شده نه ورم داره نه هیچی

دوتای پایینی نوکشون تیزیش دست میزنم مشخصه و پالایی ها یکیش در اومده یکی هنوز تاولش نشکافته ....نتیجه اون همه چیزای مقوی دادنه

پایینی های ایلهان ورم و سفیدی نداشت تا دو روز پیش گریه میکرد دیدم لثه شکافته شده

ولی بالایی هاش ورم و تاول شکل بودن

ای جانم عزیزم مرواریداش مبارکش باشه ولی نورا هنوز شکافته نشده خبری نیستش

ببینم کی غافلگیرت کنه

خدا کنه این شلی بدنیش هم زودتر اوکی بشه از بس میگن واای چقدر شل و وله چرا نمیشینه و این حرفا

اووووف به منم خیلی میگن ینی اصلا اعصابم خورده الان هم می‌دونم روز جشن کلی میخان از این حرفا بزنن بخاطر همین اصلا دلم نمیخاد تو جشن خودم شرکت کنم ینی می‌دونم هیچ خوش نمی‌گذره و فقط اعصاب خورده داره برام

چی ها بدم صدیقه مقوی برا دندون؟

دهنمو سرویس کرد ولی درنمیاد

من آد رو جدیدا مولتی رو هر روز میدادم شیر بادوم هفته ای دوبار .. سویق کودک میدادم( سویق سنجد هم واسه رشد استخونا و دندونا خوبه که من توی خرید بعدیم میگیرم) ...توی سوپش هم عصاره قلم میریزم ...

تخم‌مرغ هم‌خوبه من‌هفته ای دو سه بار زرده میدم

وای خدایا الان میفهمم من واقعا بدشانسم اصلا چیزی به اسم شانس برای من وجود نداره مراسم سوم هفتم پدر زن بابام افتاده سه شنبه . مراسم نوراهم چهارشنبه الان بابام میگه چون خاکسپاری نیومدی حتما سوم رو بیا از طرفی ممد میگه ما تا بزیم تهران بیایم نمیتونیم به مراسم خودمون برسیم میگه من نمیبرمت😑 الان واقعا تکلیف من چیه گیر کردم بین دو طرف واقعا خسته شدم

شیر بادوم مثلا سی سیسی بریزم تو شیر خشکش؟

با تک تک سلول هام درکت میکنم😪
بخدا منی که همیشه خونم برق میزد.
تا ماه پیشم به سختی هم بود تمیز میکردم
الان امشب با مکافااات یه جارو کشیدم بخدا طی کشیدم پارچه طی سیاه شد نشستم گریه کردم که چه به روز خونم اومده😑
داخل کابینت ها جنگیه.
حالا تصمیم دارم هرررچند چشم دیدن خواهر شوهرو ندارم بهش بگم بیاد کمک کابینت هارو تمیز کنم
شوهرمم گفتم اخر هفته پرده هارو بشوره
فرش آشپزخونرم بدیم قالیشویی
فرش پذیرایی ام لکه گیری کنه شوهرم یکم حالم خوب بشه بخدا دارم روانی میشم.
ثااانیه تنها نمیمونه.
یادت جند وقت پیش ۲_۳باری اومدم اینجا گریه و زاری که ماهلین نمیزاره کاری کنم🤕🤕🤕

الانم روی پامه خیر سرم
گفتم امشب زود میخوابه، یخورده میرم کنار همسرم😑تا میزارم زمین بیدار میشع🫤🫤🫤

منم دقیقا کاری برای ماهلین نکردم
منتطرم دندون دربیاره یه جشنی براش بگیرم.

اره الان بهتره
فقط نمیدونم امشبم بیدار بشم چک کنم؟؟

عزیزم چرا انقد سخت میگیری به خودت باور کن مریض میشی خدایی نکرده خونه ای که بچه کوچیک داره حتما نباید برق بزنه که . اینجوری خودتو از پا در میاری . من مثلا نظافتم در حد یه ظرف شستن و جارو کردن و گرد گیری هستش . اینکه داخل کابینت نامنظم باشه رخت خواب نامنظم باشه یا کمددیواری نامنظم برام مهم نیست چون بچم کوچیکه و بهونه گیر همینکه ظاهر خونم تمیز هستش برام کافیه . هر کسی یجوره می‌دونم ولی این حساسیت زیاد اذیتت میکنه چند وقت دیگه دخترت راه میوفته و انرژی بیشتری ازت میگیره اگر بخای اینجوری حساسیت به خرج بدی باور کن مریض میشی

نمیشه زنگ‌ بزنی به زن بابات و براش توضیح بدی که نمیتونی بری و ....

زود ببرش اتاق نورا هم همینجوری بود خواب نداشتم من یه مدت همش بردمش اتاق شاید دوساعت سهساعت تکون میدادم کم کم دیگه خوابش درست شده الآنم چند روزه داره ساعت ۹ شب میخابه تا ۵ صبح . ولی من هرکاری میکنم زودتر از ۱۲ شب خابم نمی‌بره . همسرجان هم که زودتر از نورا همیشه خابه

نیم ساعت پیش صحبت کردم قرار شد هفته دیگه اولین پنج شنبه که میرن سرخاک ما هم بریم انگار سنگ قبر میزارن نمیدونم این مراسم هستش چجوریع بابام گفت خبر میده که اون موقع بریم

من بعد از تولد ایلیا یه مدت سر همینکه خونم مثل قبل نمیشد باشه از نظر روحی و حتی جسمی خیلی اذیت شدم چون از استراحت خودم میزدم که به خونه برسم و وقتی طبق میلم پیش نمیرفت روحی بهم میریختم ..... خیلی تلاش کردم که این رفتارمو کنار بزارم و تا حدودی بهتر شدم حالا هم در حد معمول و تا اونجایی که کثیف نباشه کار میکنم و به مرتب بودن کابینت و کمد و کشو ها اهمیت نمیدم

منم همینم..... دیگه کاروبار تعطیل... اصلا نمیمونه... روزی ده تا اسباب بازیم میخرم میذارم جلوش ولی باید پیشش بشینم.. جاییم ندارم برم دلم وا شه. یه خونه باباییم داشتم میرفتم خو الان علاوه بر عزا و ماتم هربار رفتم دعوام شده با بغض برگشتم

منم همینم دقیقا فقط میگم ریخت پاش و کثیفی نباشه ظرف ها شسته باشه کافیه . البته نورا جان با جغجغه ها و عروسکاش کل خونرو همیشه ترئین می‌کنه که من آخر شب جمع میکنم میریزم تو سبد باز فردا صبحش میگیره همه جا پخش می‌کنه . من میزارمش رو پتو اینارو میریزم جلوش اونم همرو پرت می‌کنه یا قل میخوره میگیره دستش همه جا می‌بره میندازه

وای آره من که عصبی شده بودم داد میزدم

خوبه اگه زن با درکی باشه بعدا گله نکنه

دقیقا ایلهان هم همینه پتو پهن میکنم ولی مثل توپ قلقلی از این ور خونه میره اون ور خونه و یه بخشی از مسیر رو هم سینه خیز میره و علاوه بر ایلهان ایلیا هم‌هست که ده برابر ریخت و پاش داره

چون از بس بهمون گفتن فلانی بچه داره فلان کار رو میکنه خونه اش تمیزه نمیدونم خیلی زرنگه و این حرفا وسواس گرفتیم

اره میدونم رفته رفته سختر میشه
حااالا خیلیی بهتر شدم.
اصلا دوسنداشتم یدونه ظرف بمونه الان از عصری هر ظرفی کثیف بشع میزارم ماشینو اخر شب روشن میکنم.
یا هفته ای ۳بارو جارو برقیو رسیدم به دوبار.
و چنتا کار دیگه

باید قبول کنیم خونه ای که بچه زیر ۵ تا ۶ سال داره همیشه مرتب بودن نداره

والا زن با درک منم صدیقه جان چکار کردن برای من حتی اجازه نداد بابام یه قاشق بهم جاهاز بده . یا حتی سیسمونی برام یه دست رخت خواب بدن واسه بچم .یا مثلا زایمان کردم بیان . یا برای نوه اولشون یه طلایی چیزی بدن . هر بارم اومدن خونه من بخاطر مسافرت وگردش اومدن . هیچوقت برام کاری نکردن هیچ جایی دستمو نگرفتن در صورتی که بابام داشت و واسه من کاری نکرد تو روزایی که من جون میکندم دوشیفت کار میکردم که واسه خودم چندتیکه جاهاز بخرم اون زنش رو بهش پول داد کل خونرو بازسازی کنه وسایلشو عوض کنه . وقتی بچم دنیا اومد طلاهای جدید برای خودش خریده بود اما به من می‌گفت طلا گرون شده نمیشه واسه کسی کادو طلا برد . در حد نیم گرم طلا هم بچه من ارزش نداشت پیششون به این چیزا که فکر میکنم میگم اصلا نباید حتی باهاشون حرف زد ولی من واقعا گذشت دارم و دلم پاکه که هنوزم احترام می‌زارم و باهاشون حرف میزنم

آره تو که دوتا داری کارت خیلی سخت تره خدا قوت واقعا

کنار خودمون میخوابه.
از وقتی دنیا اومده از اتاق خودمون خداحافظی کردیم.
تو تخت خودشم فعلا نمیزارم
الانم هنوز نخوابیده😑
مارو خوابوند ولی خودش نه
قبلا خیلی خوب بود ۱۱ میخوابید تا ۴که بیدار میشد نیم ساعتی بیدار بود میخوابید تا ۸_۹ الان ولی پدر در میاره ۱_۲مبخوابه اونم خیلی خواب سبک

آره تو که دوتا داری کارت خیلی سخت تره خدا قوت واقعا

میفهمم چی میگی پس در حد همین که شرایطو براش توضیح دادی و همون پنج شنبه سر خاک بری کافیه براش .... ببین بابا ها رو مامانا وادار میکنن کجا خرج کنه کجا نکنه بابای تو هم حتما زنش بهش نگفته که مثلا فلان کار رو برای مریم‌کنیم وگرنه اگه میگفت شاید انجام میداد

منم بخدا اصلا جایی نمیرم.
جمعه خیلی خوشحال بودم که با خواهر و زن داداشام قابلمه پارتی داریم میریم باغ یکم حال و هوام عوض میشه
ساعت ۱۰ شب درجا بعد شام یجوری بچه کولی بازی درآورد به رقص و بازی نرسیدم پاشدیم اومدیم 🤕

به خودت فرصت بده استراحت بده تو ربات نیستی عزیزم به خودت سخت نگیر . من کلا از اول چون بیرون کار میکردم فک کن صبح اول وقت بری شب بیای دیگه واقعا جونی برای آدم نمی‌مونه دیگه فقط یه غذا میپختم چندتا تیکه ظرف بود یامیشستم یا صبح دم رفتن میشستم آخر هفته تعطیلی جارو برقی میزدم ماشین میزدم لباس بشوره گردگیری و نظافت حمام دستشویی . الان هم همینم .گاهی وقتا ظرفا از امروز صبح جمع میشه یهو فردا ظهر یا شب می‌شورم چون واقعا نمی‌رسم . چرا به خودم سخت بگیرم آخه اگر چندتیکه ظرف کثیف بمونه تو ظرفشویی من مگه اتفاقی میوفته . مهم دخترمه که بهم نیاز داره باید بغلش کنم بهش برسم و همیشه و همیشه بدون ظرف کثیف هست جاروبرقی تمیز کاری هست . اما لذت این دوران نوزادی رو دیگه نمیتونی داشته باشی پس من لذتشو میبرم خودم رو بخاطر چند تیکه ظرف یا رخت کثیف اذیت نمیکنم

ما تو فامیل داریم چند تا که زیر دست نامادری بزرگ‌شدن و حتی هودمون دیدیم رفتارشون با بچه های شوهرشون چجوری بوده

احتمالا خوب سیر نمیشه اگر شیر خودت رو میدی شبا بهش کمکی رو بیشتر بده ینی غذا بده بعد نیم ساعت یک ساعت بعد شیر بده بخوره قشنگ میخابه

اره واقعا حرفت حقه👌🏻

من از زمانی که نورا دنیا اومده از شوهرم جدا میخابم چون اون صبح زود بیدار میشه تو حال میخابه این خونه جدیدمون که تو فروردین اومدیم تک خوابه قبلی دوخوابه بود شوهرم تو یه اتاق بود ما یه اتاق. اما این تک خوابه منو دخترم تو اتاق خواب می‌مونیم شوهرم تو حال پذیرایی میخابع ما الان ۷ ماه هست که یه شبم کنار هم تا صبح نخوابیدیم . به جز زمان تعطیلات عید که اونم نورا جان چند روزشو بستری بود باز من بیمارستان بودم این بنده خدا هم تو ماشین یا حیاط بیمارستان

نه شیر خشک میخوره.
والا تا حد سیری میدم تاجایی که خودش پس میزنه

شبایی که هم مثه این تعطیلات تقویم تعطیل بود یه چند ساعتی پیش هم خوابیدیم باز من دلم طاقت نیاورد رفتم تو اتاق پیش دخترم خابیدم😂😂😂

منم شوهرم ۵ونیم بیدار میشع
ولی خب تا الارم میزنه شریع قطع میکنه و اروم پامیشه میره.

غذاشو بده شیر شبم کم کم قطع کن زهرا جان بن عادت شیر شب نمیزاره خوب بخوابه ماازوقتی دکتر نورا گفت شیر شب رو قطع کن و قطع کردیم خوابش خوب شد قشنگ ۶تا۷ ساعت میخابع بدون اینکه شیر بخاد دیگه یا بیدار شده نق بزنه ‌ مدتیه قشنگ میخابه البته من خودم ۵تا۶ ساعت شده بعدش شیر دادم ولی اگر بیدارش هم نکنم تا ۷ساعت هم میخابه من چون تا ۱۲ یا ۱ شب بیدارم باز بهش شیر میدم . اینم خودش ۵ صبح یا ۶ صبح بیدار میشه

من شوهرم دیگه عادت كرده جدا میخابه بنده خدا چون نورا ۵ یا۶ بیداره گاهی وقتا بیشتر موقع ۵ بیداره شوهرممم ۶:۳۰ بیدار میشه بخاطر همین که اون اذیت نشه من تو اتاق میمونم میگم بیشتر بخوابه استراحت کنه گناه داره بنده خدا یه ساعت زودتر از خواب بیدار بشه که چی بشه

ببین اون نامادری هستش . پدر من باید بفهمه من دخترشم و اجازه دخالت نده . فک کن وقتی کن داشتم جون میکندم یه دست استکان بخرم برای خودم اون داشت بهترینارو می‌خرید کل زندگی رو نو کرد حتی تا رخت خواب . همه وسایل رو ریخت دور از نو خرید . آخه ینی واقعا در حد چند تیکه وسیله کوچیک من ارزش نداشتم ؟؟؟ بار ها این حرفارو به خودم زدم بازم گفتم ولش کن دنیا دو روزه ولی واقعا هر کسی جای من بود نمیبخشید و رفت امدشو قطع میکرد . شوهر منم دل بزرگی داره با تمام بدی هایی که بهش شده بازم از جون دل احترام میزاره و در خونش رو باز می‌زاره براشون

آخه منم انسان هستم اون هم خودش مادره باید بفهمه دیگه این دنیا تموم شدنی هست ولی اون دنیا میخاد جواب خدای منو چی بده موندم . من که گذشت کردم اما خواهر من اون رو در حقش خیلی بد کردن این درست نیست که خواهرم این شرایط رو داشته باشه و بچه خود اون زن بهترین شرایط رو . موندم چی بگم بهش فک میکنم حالم بد میشه واقعا

ن خواهر طبیعی جلوگیری دارم

خیلی خوبه
بخدا ماهلین الان با مکافات تازه خوابید پام درد گرفت امیدوارم بیدار نشه فقط
چنباری هم نصف شبا بیدار میشه اهمیت نمیدم یکم ووول میخوره میخوابه

آره واقعا برای مردا خیلی سخته
بیجاره شوهر منم تا میاد ماهلینو نگه میدارم
صبحا بزور بیدار میشع

شبا نگاه نکن بهش حرف نزن باهاش خودتو بزن به خاب اونم میخابه . یه مدتی طول می‌کشه عادت کنه راحت میشی دیگه

اره پشت میکنم بهش
انگار نمیبینمش😅
خوابش که میبره صافش میکنم.
ولی خب خودم نابود شدم.
به زور قهوه و نسکافه رو پام

من خیلی میترسم از بارداری واقعا . اگر نمیخای فعلا باردار بشی حتما قرص مخصوص شیردهی یا کاندوم استفاده کن که خیالت راحت باشه . نمیدونم ولی میگن بعد زایمان هورمون ها خیلی فعالع با کوچیک ترین رابطه و حتی پیش انزال هم بارداری هست . البته این موارد که گفتم رو تو اومادیدم وگرنه دلیل پزشکی واین چیزاشو نمیدونم نپرسیدم از دکتر . خودمم چون این موارد رو خیلی تو این برنامه اوما و گهواره دیدم میترسم

منم همینم هی شوهرم میگه بابا شبا بخاب وقتی این خابه ولی نمیتونم واقعا کل روز با بچه درگیرم دلم میخاد شبا چندساعتی مال خودم باشم و تو آرامش وسکوت تنهایی لذت ببرم

کاندوم ک هم من هم همسر اصلا دوست نداریم ..
ینی شوهرم میگ جلوگیری .
این قرص چجور قرصیه .خواستم برم امپول بزنم .شنیدم رو شیرم اثر میذاره و شوهرمم نمیزاره میگ عوارض داره

نمیدونم من قرص جلوگیری هست که توی شیردهی میگن مجازه اما من چون شیر نمیدم پیگیر نشدم فقط به گوشم خورده این موضوع . خودمم بیشتر یا کاندوم استفاده میکنیم . یا اگر خیلی شک داشته باشم و کاندوم نباشه قرص که فعلا چندباری رابطه داشتیم همون با کاندوم بوده و رابطه مشکوکی نداشتیم . ولی جلوگیری طبیعی رو اصلا نمیشه بهش اعتماد کرد با اینکه من شوهرم خیلی خوب می‌تونه کنترل کنه ولی اصلا اعتماد نمیکنم 😂😂😂

فقط اخرش 🤣🤣🤣

سلام مامانا شبتون بخیر ... پیامهارو خوندم
دقیقا شرایط منم همینه ...فقط از رو میتونم تمیز کنم‌‌....وگرنه داخل کمدا و کابینت ب هم ریخته شده ...دلم ی ن
تمیز کاری اساسی میخواد واقعا ‌...
نویانم خیلی بیقراری میکنه ..همش دوس داره بغلش کنم...پیشش باشم...از کنارش تکون میخورم بیدار میشع‌‌‌..خواب مفیدش تا وقتیه ک خودمم دراز کشیدم....
هی میگم فردا گ بیدار شدم کمدارو مرتب میکنم باز وقت نمیکنم ‌...
فقط بتونم در حد مرتب بودن جنع کنم کلیه ... بیشتر اوقاتم شبا ناهار فردامو آماده میکنم ک روزش کارم کمتر بشع بتونم برم سرکارم خیر سرم ....
اسباب بازیم میخرم فقط ی کم سرگرمه باز دلش بغل و بیرون میخواد.

اکثرا شبا میبرمش پارک سر کوچه‌‌‌...اونجا یکم استراحت میکنم...دوستام میان یکی یکی ازم میگیرن میبرن تا من راحت باشم.هر کدوم ی دوری میزنن میارن ‌‌وگرنه پارکم خسته کننده میشد واسم

سلام مامانا
حالتون چطوره
خوبین

سلام مریم جان .خوبیم ..شما گل پسری خوبین

مامانا بیدارین .بچتیم .

خداروشکر
قربونت عزیزم
ماهم خوبیم
آرتمیس گلی خوبه ؟

من ک تازه کارامو تموم کردم اومدم دراز کشیدم 😅😅
معمولا شبا تا دیروقت میمونم کارامو میکنم ک در طول روز مهراد نمی‌ذاره کار زیادی نداشته باشم

فدات ارتمیس هم خوبه

من فردا کار دارم ‌باز ک پسفردا میخام برا ارتمیس اش دندونی بدم

من ک شبا اگ ارتمیس بخوابه نمیتونم کاری انجام بدم .چون با باباش بیدارمیشن

خداروشکر 😍 ببوسش

عزیزم انشالا بسلامتی 😍

حتما قشنگم

قربونت

نه من سعی میکنم بی سروصدا انجام بدم کارامو

ماشالا فسقلی هامون زود دارن بزرگ میشن🥺🥺❤️❤️

پریناز جووون هستیی؟؟سوال دارم ازت

اخه لامپ ک روشنه بیدار میشه بعدش من کار زیادی هم ندارم چون هر روز مرتب میکنم .

اره انگار همین چند روز پیش بود ‌ک میگفتیم از زایمان طبیعی میترسیم

مهراد و شوهرم تو اتاق می‌خوابن ک تاریکه
برق پذیرایی هم خاموش میکنم فقط آشپزخونه روشن کارامو انجام میدم
خواهر کارای آشپز خونه تمومی نداره ک 😅😅😅

🥺🥺🥺

من هر ظرفی ک کثیف کنم همون موقع میشورم پاک کردن گاز هم بعد از شام خوردن .
دیگ کاری نیست تو اشپزخونه ما

🤣🤣🤣🤣

منم اصلا ظرف نمی‌ذارم
اگ هم بخوام جمع کنم می‌ذارم ماشین یکدفعه روشن میکنم
ولی درست کردن ناهار و شام و جا ب جایی وسیله ها و اینا
غذای مهراد و ....
خلاصه اینطوریاست

اره میشناسمش؛ سوادکوهی و زاهد پاشا و صدوق از قدیمی های پزشکین

صدیقه جان دندونای گل پسری مبارکه

مریم خدایی پدرت خیلی در حقت ظلم کزده بخصوص ک داشته ازت دریغ کرده و برای خودشو و زنش کرده😔😔😔آدم چقدر پیش شوهرش شرمنده میشه ولی بازم خیلی دل بززگی داری خدا برات خیر بخاد خودش انقدر بهت بده ک هیچ وقت محتاج کسی نشی