خب نشونش میدادی میگفتی نگا یه روز کامل شیرش ندادم ۳۰ سی سی شده تازه روزی ۳۰ سی سی اصلا بنطرت بچه رو سیرمیکنه
دلنازم خوبه بزرگ شده خانوم شده
من پسرم شیرخشک میدادم غذا هم میدادم ولی تو طول روز همش به سینه م چسبیده بود دکتر بردم گفت فقط بزای آرامش خودش واگرنه مشکلی نداره
نه خیلی وقته ندیدمشون
اینارم ندا گفت بهم
خداروشکر
پسملت ماشالله ده ماهش شده
تو دیگه بهش بگو کافر چطور دلت میاد بچه سیر نشه بخاطر اینکه پول شیرخشک ندی تو چه پدری هستی اینجوری لج میکنه شیرخشک میخره
ااای جانم خدا بهتون ببخشه
ببخشید دختر اشتباه تایپ شد
مشکلات که زیاد داشت بیچاره
ولی منم خیلی وقته ازش خبر ندارم
منظورش پولش نیس چون وقتی شیرم کم شد اونقدر خوردنی و چیزای مقوی و قرص و این چیزا خرید پولش اندازه شیر خشک دو سال دخترم میشد
میگ شیر مادر مقوی و بهتره برای رشدش
همون که شوهرش بچه رو قبول نمی‌کرد مشکل زگیل تناسلی دا
بچها یه خانمی بود اسمش مهشید بود که خیلیم شوخ طبع بوداسم پسرش علیسام بود یکم باشوهرش مشکل داشت گویا تواوما براش مشکل درست کردن نیست کسی ازش خبر داره
باورت میشه خیلی تو ذهنم نیست
باید فکر کنم
هست مشکلش حل شده باردارم هست
چشمای درشت داشت شوهرش این ومیزد
منظورم اینه یه جوری تحریکش کن که اون پدر خوبی نیست که تو شیر نداری ومیخواد بچه گشنه بمونه خودت روشش رو پیدا کن
اره اهل قم بود شوهرش موبایل فروش بود
یچیزایی داره یادم میاد
اونم نبست دیگه
اره قلبش هی میگفت درد داره
بگو عشقم بریم پیش دکتر تغذیه
دیگه کیا بودن تو تاپیکمون
واای خدا چ کاریه اخه،بگو اصلا شیر ندارم میخای بجه از گشنگی بمبره خدای نکرده الان مثلا فکر میکنی خیلی بابای خوبی هستی با این کارت ،بچه گشنگی بکشه
خیلی دلم میخواد از حالشون خبردار بشم
دعوا کنه اخرش میخاد کجا برسه
منم یه ساعته تایپ میکنم میگم اینجور بگو
مردا رو هرچقد باهاشون لج کنی بدتر میکنن فقط و فقط با زبون باید باهاشون راه بیای
اینه
وقتی دخترم میگ ممه میگ بده بهش
والا جای مرد و زن عوض شده بگو خیلی شیر شیر میکنی بیا خودت شیرش بده من ندارم
آها خوبه پس خدا رو شکر خوب شدن باهم
قبلا خواستم بگیرم میگفت نه راضیش کردم میگ شبا وقتی بیدار میشه بده بهش فقط روزا نده.منم میترسم شبا بهش بدم باز روزا همش بهونه شیر بگیر عادت نکنه
من از دو ماهگی شیر خشک دادم بهش
من خودم همش حسرت شیر دادن دارم ب خدا
مادرشوهرم نمیدونس میرفتم خونشون میگفت فقط شیشه میدی گفتم ن جفتشو میدم بعد یروز فهمید گفت خودتو راحت کردی شیر خشک دادی مثلا از راحتی شیشه میدی شوهرم گفت پولشو من میدم ولش کنید وقتی نداره چیکار کنه
دقیقا منم ولی خوب بعضی وقتا ادم مجبورمیش دیگ
والا.
من امشب بچه هام لج بازی کردن یکی روی پام یکی توی بغلم خوابیدن کمرم داره میشکنه اوت وقت شوهرم بیاد ی چی بگه روانی میشم
تازه یکیشون خوابید گذاشتم پایین
من شیرم خیلی بودا نمیدونم چرا شیر خشکیش کردم بخدا یعنی لباسم خیس خیس میشد الان هرجی فکر میکنم میگم چرا شیر خشک دادم اخه من اصلا خودمم دلیلشو نمیدونم چرا یدفعه شیر خشکی شد
والا درسته پدر خیلی خیلی زحمت میکشه ولی والا مادر پدرش در میاد
الهی دوقلو ان، واقعا سخته خدا حفظشون کنه
من از صبح سرپام امشبم اینا مسخره بازیشون گرفته تا الان بیدار بودن بعدم ک هر دو میگفتن روی پات باشیم یکی بغل گرفتم یکی روی پام مثل نوزادیشون
باباشون هم داره خرو پف میکنه
منم خانواده شوهرم و شوهرم نمیزارن شیرخشک کمکی بدم خیلی بدنم ضعیف شده لاغر شدم همه استخونا دندونام درد میکنه
از صبح تا شب سرپا شبم ک اینجوری میکنن درازم میکشم تا میام بخوابم باز وول وول میکنن یا آب میخان
خب پس شوهرم حق حرف مسخره زدن ندارخ
وای خب ب خانواده شوهرت چ ربطی داره
منم امشب اتفاقا اینقد اعصابم خورد بود از دست دخترم اشپزخونه بودم اومدم دیدم کی ازکشو نمکدون برداشته بود شکونده بود یدفعه دیدم دستاش پر خون خودشم انگار ن انگار ن گریه ای ن جیزی
واقعا دیگ رد دادم منم خیلی بازیگوش دخترم
آخ آخ یا خدا..طوری نشد ک خدای نکرده؟؟
نمیدونم عصابمو خورد کردن مغزم نمیکشه بدنم نمیکشه واقعا باردارم بودم خیلی ضعیف شدم
بعد ببخشید دختر من خیلی جیش میکنه نمیدونید از چیه
منم همینطور الان خیلی عصبی ام ب خدا یکی خوابید این یکی آنقدر خوابش میاد مقاومت میکنه
دستشو بریده بود دید چند تا جاشو انگشتشو،هی دستمال گذاستم دیدم خونش بند نمیاد
حواست باشه خدایی نکرده شیشه توی دستش نمونده باشه
دخترت شیرخشک میخوره؟ تا حالا بهش دادی؟ وقتی شیر پاستوریزه نمیخوره که خوشمزس بعید میدونم شیرخشک بخوره چون بدمزس. اگه میخوره شبا قبل خواب که شیشه قبول میکنه شیرخشک حسابی بده سیر شه صد بار پا نشه. چون میگی اگه بیدار شه شیشه نمیگیره
ن عزیز پوشکش میکنم ولی خیلی جیش میکنه صبحا ک بیدار میشم میبینم لباسش شلوار شکمش همش خیس خیسه نمیدونم از چیه
خب هوا سرده شاید سردی کرده
در روز ی کمی چایی نبات بهش بده
اره شایدم درسته از فردا بدم ببینم درست میش بخدا این جیشش پدر منو دراورده میدونی روزی چند بار براش پوشک عوض میکنم
نزدیکای اومدن شوهرم بود خخخ هرکاری کردم دستشو تمیز کنم شوهرم بیاد متوجه نشه نشد ک نشد،😄😄
اها من مای بی بی میبندم هرررررر چقدرم جیش کنن بیرون نمیزنه
اهان ن عزیز ببم میبندم ولی صبحا همش شکمش خیس
من ک امشب آنقدر عصابم خورد بود ب خدا از خستگی
اره والا دیگ چیکار کنم بخدا دودیقه طول نکشید داشتم سیب زمینی سرخ میکردم پیشم بود
خب ببین همین خیس بودن شکم و کمرش باعث میشه شکمش سرما بخوره
ب من بگه میگم واستا خودت نگه دار
ار ه دیگ اینم میشه ساعت سه جهار بلند شم یبار عوضش کنم مررسی
فردا ی کم چایی نبات بده ببین فرقی میکنه
شیرپاستوریزه براش شیرین هم میکنم نمیخور. نمیدوم چیکار کنم .اینبار برم خونه بابام براش شیرخشک میگیرم
شوهرم میگ با بجه بدرفتاری میکنی میگم بابا بخدا بعضی وقتا ادم دیگ کم میاره خوب ماهم خسته میشیم دیگ بجه داری سخته
وای اینم نمیخابه دارم دیونه میشم
الان اون یکی رو هم بیدار میکنه
کاش فقط بچه بود .شوهر از بچه بیشتر ادمو عصبی میکنه
اره گلم حتمااا میدم مرسی خدا کنه درست شه
قربونت..درست میشه ان شاالله
پس احتمالش خیلی کمه شیرخشک بخوره
پام داره میشکنه از ساعت ۱۱ روی پام بود اون یکی خوابید این توی بغلم اونو گذاشتم پایین اینو از بغلم گذاشتم روی پام
،،,شوهر من خیلی حساس بود رو بجه قبلنا الان یزذع بهتر شده بخدا همیشه دعوا داشتیم سر بچه
باز شوهرم وقتی خونه باشه نگه میداره.گاهی وقتا بزور میگم برو بخواب هردومون بی خوابی نکشیم .تو نگهداریش کمک میکنه ولی بعضی اخلاقش واقعا رو مخه
فقط لامصب کار خونه هم بیشتر ادمو اذیت میکنه اصلا تموم نمیشه حداقل ادم فقط ب بجه برسه
شوهر منم میاد از سرکار باهاشون بازی میکنه موقع خواب هم یکی رو میخابونه بعد میخابه الان سه شبه لج کردن نمیدونم چرا هر دو میخان با من بخوابن
شوهر منم اوایل خیلی گیر میداد سر هر چیزی ی دفعه خانوادش همه بودن نمیدونم چی گفت منم با عصبانیت فراوان گفتم باشه دایه مهربان تر از مادر دیگه ی ذره خودشو جمع کرد
ی دفعه هم رفته بودیم رستوران با خانوادشون وای هی گیر داد میگفت بچه از روی صندلی نیفته ی دفعه خواهرشوهرام گقت خب مهدی خیلی نگرانی پاشو خودت نگه دار چرا انقدر غر میزنی🤣🤣🤣همین شد دیگه خیلی بهتر شد
ما هم جایی بریم شوهرم اینقدر گیر میده.تازه پدر شوهرمم از اون بدتر هی میگ فلانش کن بهمانش کن
وااای دقیقا چقد شبیه همیم خخ شوهر منم اینطوری میکرد پیش خانواده خودش خوانواده من ولی الان بهتر شده
ببخشید ها شاید در حدم نیس ولی بنظر من شما خیلی به شوهرتون رو میدین بکوب دم دهنش خفه بشه
اگ دخترم نبود میدونستم چطور جوابشو بدم
ولی اخلاقشو بلدم چیزی بگم کارمون به طلاق میکشه
شوهر منم اوایل مثلا خیلی براش مهم بود دادم بغلش گفتم بسم الله نگهدار
دیگه نظر هم نمیده
من جواب میدم عصاب ندارم منم جواب ندم مامان باباش قاطی میکنن روش البته الان دیگه گیر نمیده تا ی سالگی گیر میداد دید همه دعواش میکنن خودشو جمع کرد
فک کنم اگ رای گیری کنین شوهر کی از همه بدتره شوهر من اول میشه چون همه اخلاق های بد ی جا داره
هی میگفت لیلا بچه رو بردار لیلا بچه نیفته فلان کارو کن بهمان کارو بکن حتی برده بودیم واکسن دخترمو بهداشت بزنه اومد گفت بده بجه رو من بگیرم از دستت نیفته خانمه هم گفت اقا نه ماه تو شکمش نگه داشته نیفتاده الان میخاد بندازه خنک شدم😄😄😄
گفتم مگه من به کار کردن تو کاری دارم توام به بچه داری من کاری نداشته باش .والله تا کی نق نق کنن اخه
میدونی تقصیری هم ندارن ب هر حال اونا هم تجریه نداره هر چی باشه خب پدر هستن حس مسئولیت دارن
الان گیر میده ب بچه ها میگه مادرتون اذیت نکنید 🤣🤣
امشب بهش گفتم همش میگی تا دو سالگی شیر بده اونقدر تو گوشت خوندن همش اینو میگی
انگار تا دو سالگی شیر ندم چی میشه
عصبی شد گف منظورت از تو گوشت خوندن کیه
منم هیچی نگفتم چون میگفتم مادرت دیگ کارمون بجای باریک میکشید
مردا همشون یکین دیگ چی بشه از صددرصد نود شون خوب ازاب دربیاد
چرا پس تا بچه بیقراری میکنه اعصابشون بهم میریزه .بعضی مردا مریضن حساس نیستن
وای شاید مسخره باشه ولی خیلی خوشم میاد ی دفعه ب شوهرم بگم مثلا این حرفو یادت دادن یا توی گوشت خوندن😄😄😄😄
هیچ وقت نمیتونم بگم چون یاد نمیدن هیچی😃😃🤣🤣
خودتو ترسو نشون بدی بدتر میکنه ها از ما گفتن بود مردا عاشق له کردنن
🤣🤣🤣تو روحت منم فک کردم میترسی
شوهرم رو ننه باباش خیلی حساسه .هرچی بگم شاید چیزی نگه ولی درباره پدر مادرش بگم به هیچ وجه قبول نمیکنه
ن بابا چ ترسی من عصاب مصاب ندارم😆😆😆
😅😅خب نگو تو ک میدونی حساسه ی کم با سیاست برو جلو
اگه حساسه میتونه بره ور دل همونا توام بچه نمیخوای مگه نوکرشی بده دستش ببره ور دل ننه اش بزرگ کنه تو صدتا دیگه میتونی بدنیا بیاری
خخخ ن دیگ خدارو شکر ک خوبن،خانواده شوهر منم خوبن انصافا ولی خوب بعضی وقتا یجیزی میگن دیگ مادر خود ادم نیستن ک اسمشون روشه مادرشوهر
مادرشوهرم همیشهههههه همیشه میگه هر کی عروس رو مثل دختر خودش بدونه دیگه هیچ مشکلی پیش نمیاد
من اعصابمو بهم ریختن گفتم فک نکنین ها بچه اومده من مجبورم بمونم بچتونم برا خودتون من هر چقدر بخوام میتونم بچه بیارم شوهرم گفت اره میتونی ولی نه از من برا بقیه گفتم تو فضول من نباش بچتو بردار هری
والله من اعصاب ندارم شما خیلی اعصاب دارین
برا منم خوبه واقعا فقط بعضی وقتا ب دختر من میگن لاغره دختر جاریم تپل مقایسه میکنن البته منظوری ندارنا ولی من نارحت میسم واقعا اذیت میشم درصورتیک دختر من وزنش نرمال چون اون خیلی تپل اونو میبینن این لاغر میاد چششون
والله به شوهر زیادی رو بدی سوارت میشه امگار نوکرشی
خواهرم مردا کافیه بفهمه بچه نقطه ضعفته لهت میکنه
بچه منم برا من عزیزه ولی باید نفهمه اینو
یک سال و هشت ماهش ،12,کیلو ونیم
خواهر جان دخترای من ۲ سال و چهار ماه هستن ۱۱ کیلو هستن ک
هرچی میگم بیخیال شم تو این مورد نمیتونم دختر جاریم هم وزن دختر منه شس ماه ازش کوجیکتره
فک کنم میخاست بزارمش پایین کنارم بخوابه
آخ الان پاشم ی چی بخورم خنکککککککک
بابا اخه بجه سالم باشه لاغری چاقی مهم نیس،فقط اینک مقایسه میکنن ادم اذیت میش
حس میکنم کمرم داره سوراخ میشه
الهی واقعا سخته برو استراحت کن
افرین دقیقا همینطوره مهم سلامت هستش....اره مقایسه خیلی بده
خوش بحالت دختر من همش بهونه شیر میکنه نمیخوابه
شیر پاستوریزه دادم ی شماره خورد ابم خورد باز نمیخوابه
دختر منم ی سال و چهار ماهشه ده کیلو هست
خب دختر گلت دقیقا ی سال کوچیکتره عزیزم
باید شیر شب رو بگیری..یا شوهرت صحبت کن قانع شه
عزیزم بگو شیر شب دندون بچه رو خراب میکنه و باید قطع بشه،قبل از خواب هم با غذا سیرش کن
سلام.چه کار کردی دخترت خوابید؟
732
1401/08/24
