ممکنه سیر میشه اما شیشه شیر براش مثل پستونک ه خوابش می‌بره
ممکنه گریه ش به خاطر این باشه که خوابش میاد
پسر منم ۲۰روزشه دقیقا باهاش همین مشکل دارم
نازی خوبی ؟
غذات خوبه ؟؟
دستشویی خوب میکنه شیر تورو میخوره ؟؟
منم اوایل اینجوری بودم به مرور خوب میشه کباب زیاد بخور
نشونه کامل بودن شیر میزان دفعشه
اگر سی نمیسه شیرخشک بده سنش کمه قندش بییته خوب نیست
نکته خوبی بود عزیزم بهش فکر نکرده بودم
از نظر جسمی خوبم جز بخیه ها ک اذیتم میکنه
از نظر روحی داغونم🥲🥲
غذا هم تازه از امروز دارم نسبتا درست و حسابی میخورم
دستشویی خوب میکنه ،دقیق نمیدونم چندبار ولی ادرار و مدفوع داره
مرسی سمائی
اگه خوب دستشویی میکنه پس شیرت براش خوبه ، چرا از نظر روحی ؟؟
سلام به روی قشنگتون مامان گل
فواصل شیردهی از سینه هر چند ساعت است؟
عزیزم آد را از الان شروع کردید؟
نازی من دکتر رفتم گفت اگه بچه زردی داره بهش ا د نده تو هم چک کن ببین زردی نداشته باشه بچه ات
دکتر جان اکثرا شب ها هر سه ساعت ،روزها یا هر سه ساعت ،یا دوساعت
آ د رو هنوز شروع نکردم یک میل یکجا باهم بدم یا تکه تکه
سمایی فکر کنم افسردگی بعد زایمان گرفتم
زردی داره ( دیروز رفتم دکتر بهش دارو داده)
تو بیمارستان گفتن قطره رو بخرم ولی هنوز بهش ندادم
دکتر جان
دیروز دکتر دخترم قطره و قرص زردی رو بهش داده
از دیشب دارم استفاده میکنم با قطره آ د تداخل نداره ؟؟
میتونم آ د رو استفاده کنم؟؟
به شوهرت بگو مراقبت باشه هروقت دیدی عصبی هستی به بچه ات شیر خشک بده سعی کن همیشه در آرامش بهش شیر بدی
جک نگو سما
تو این ۵ روز کلا پیش مامانشه تا من ، انگار مامانش زایمان کرده
صبح بیدار میشه میره پیش مامانش سلام میده نیم ساعت باهاش حرف میزنه ، میره مغازه ظهر میاد ناهارشو میخوره دوباره میره پبش مامانش یک ساعت وقت ناهارش ک تموم شد میره مغازه شب میاد شامشو میخوره تا خوابش ببره میره پیش مامانش حرف میزنه میگه میخنده
هر از گاهی هم میاد میره بهم میگه خوبی چیزی نمیخوای یا چند دقیقه شبا میاد میشینه نیلای رو نگاه میکنه بلند میشه میره
ازش بپرس چرا با مادرش ازدواج نکرده ؟؟
🤣🤣🤣بخدا سما
دلم خونه ،اینقدر تو این سه سال اذیت شدم حد نداره
خونه خودمم ، مامانم پیشمه
مادرشوهرم دستش درد نکنه خیلی کمک میکنه هوامو داره ولی پسرش اصلا
چرا تو رو نوزاد ۳ روزه موندی ؟ تغییر نمیکنه
من پیش مامانم بودم شوهر منم یا غر میزد بیا خونه یا زیاد پیش من نبود
این پسر تربیت شده همین مادره
مادرشوهرم کلا پشت شوهرمه ، فقط تو این دوران زایمان هوامو داره
اونم بخاطر پسرشه
چون نمیتونم غذا بپزم اومده غذا میپزه پسرش گشنه نمونه
سما یه میل قطره آد رو باید یه جا بدم نیلای بخوره یا مثلا نصفش کنم
نصفشو صبح بدم نصفشو شب ؟
من زایمان کرده بودم شوهرم با اجازه خودش مادرش اینارو هم دعوت میکرد دیگه فکر نمی‌کرد مامان من خسته اس من تازه
زایمان کردم اصلا برا ما مهمون می آورد
من یه قطره چکون کامل میدادم
ای خدااااا چرا این شوهرا اینقد گاون خانوادشون بدتر
وااااای منم همین مشکلو دارم مثلاامروز عصر دوست مادرشوهرم میخواد میاد😐😐😐
دختر بگو کروناس بچه منم کوچیک لطفا سرخود برای من مهمون دعوت نکنید
دوست مادر شوهر تو بچه تورو برای چی باید ببینه
مهمون پیش کش سما
بردار شوهرم و جاریم و سه تا بچه هاش سرما خوردن هی بچه ها میان خونه من
آخه خدااا شما شعور ندارین یه نوزاد تو این خونس
الان چند روزه نیلای عطسه میکنه همش دعا میکنم مریض نشده باشه
اصلا نمیدونم سرما بخوره چه علائمی داره
نازی سر بچه ات با کسی تعارف نکن اونا نفهمن تو حالیشون کن الکی بگو سرما خورده
😂از اونجایی ک مادرشوهرم زایمان کرده و شوهرم کلا پیش مادرشوهرمه ،پس طبیعیه دوست مادرشوهرم بیاد دیدنش
اون عطسه میکنه بخاطر اینکه توو شکم تو بودی داره هرچی توو سرشه رو خالی میکنه
من تعارف ندارم با کسی ،حالا هرکی میخواد باشه
ولی حرصم میگیره یه آدم چقدر میتونه بیشعور باشه
🤣🤣🤣🤣 وای عالی بود پاشو پاشو یه کاچی بپز بده بخوره طفلکی زاییده
از آدم بیشعور توقع چی داری عزیزم ؟؟
سماااا دلم میخواد خون گریه کنم
اگه مامانم و خواهرم نبودن بخدا تا الان مرده بودم
بابام الان ۶ روزه زایمان کردم بخاطر یه دعوا ک سال پیش داشتیم با خانواده شوهرم ( شوهرم منو حسابی کتک زده بود) هنوز نتونسته بیاد نوشو ببینه
وا شوهرت برای چی تورو کتک زده ؟؟
چون ساعت ۱۲ شب تو پارکینگ جلوی در بودم
سر چه چیزا دست رو دختر مردم بلند میکنن
ساعت ۹:۳۰ زنگ زد گفت میاد خونه ،دیدم ۱۰:۳۰ نشد نیومد زنگ زدم ببینم کجا مونده چندبار زنگ زدم اصلا جواب نداد بعد اون چندبار دیگم زنگ زدم زد تماس زد باز زنگ زدم کلا بلاک کرده بود منو
من از ۹:۳۰ تا ۱۲:۳۰ هی زنگ زدم پیام دادم اصلا خبری نبود
مگه من آدم نیستم نگران بشم
۲۵۶ بار زنگ زدم بهش ،بالای ۲۰۰ تا پیام دادم
آخرش مست اومد خونه چون جلوی در منو دید گرفت کتک زد
نگو حضرت آقا کارگرش دلش گرفته رفته پیش اون تا حالشو خوب کنه
منم ک هیچ
وااا اگه خواهر داره ایشالا قسمتش بشه
خب بهت میگفت رفته بیرون چی میشد مگه
زنا چقدر بدبخت شدن بخاطر کارگر باید کتک بخورن
بعدش مستیش پرید ازت معذرت خواهی نکرد ؟؟
سما باورت میشه من از هیچی زندگی شوهرم خبر ندارم کجا میره چی میکنه چی داره چی نداره
اصلا بامن حرف نمیزنه میگم اصلا یعنی اصلا
مثلا میاد خونه لباس عوض میکنه میخواد بره بیرون ازش میپرسم کجا یا جواب نمیده یا میگه به توچه
من اوایل میگفتم چته خب یه سوال کردم اینکارا چیه
یبار مادرشوهرم ازم پرسید حمید کو من گفتم نمیدونم جاریم برگشت گفت با يوسف رفتن برای خونه ویلایی خرید کنن
آخه ک دلم میخواست بمیرم ،همه تو زندگی من میدونن چی شوهرم چی میکنه چی داره کجاس ولی من نه
انگار اگه من خبر داشته باشم شوهرم بیچاره میشه یا مثلا اگه بدونم چی داره چقد املاک و سرمایه داره همه رو بالا میکشم
الان اصلا برام مهم نیست چی میکنه کجا میره
حالش بعصی وقتا خوب نبود ازش می‌پرسیدم چیشده اصلا جواب نمی‌داد الان دیگه اصلا برام مهم نیس کجا میره کجا میاد چی میکنه اصلا زنده اس یا نه
فقط برای شام و ناهار میاد خونه اونم همش میگه تو اینو بلد نیستی این چه غذاییه غذاهای تو قابل خوردن نیس به زور از گلو پایین میره ،غذاهات فقط شکم سیر کنه و اینا
آخ خدا چی بگم هرچی بگم بازم کمه
دلت خوشه مغدرت خواهی کنه ، تازه میگفت حقت بود
یکسال بیشتره گذشته ولی هنوز ک هنوزه دستشو بلند میکنه کاری انجام بده من میترسم خودمو میکشم کنار
فهمیده ازش میترسم پشیمونی رو تو چشماش میبینم ولی چه فایده
کلا چرا ازدواج کرده ؟؟ هدفش چی بوده ؟ غذا و که مادرش هم میپزه ببخشید خیلی معذرت می‌خوام نیاز فقط برای نیاز جنسی زن گرفته ؟؟
ازش نترس نازی بترسی بدتره بخدا
خب بگو دیگه غذا درست نمیکنم اینقدر بدم میاد یکی از غذا ایراد بگیره
😂😂غلط نکنم همون سکس میخواسته
از صب شوهرم گفت ناهار میام بدو بدو ناهار درست کردم زنگ زده نمیام شب هم کلی منتظر بودم زنگ زد میرم خونه مامانم شام
وای اره🙄🙄🙄
بگو بلدی خودت بیا درست کن
دیگه نمیگه زنم از صب با بچه بوده برم خونه من از صب نبودم بچه رو بگیرم یه شاش راحت بزنه
بخدا امروز اینقدر این بچه گریه کرده یکسره نق میزنه
شاش راحت🤣🤣🤣🤣🤣
حق داری واقعا من شوهرم بچه گریه کنه دو دیقه دیر بیاد خون بپا کردم
یعنی دستشویی نمیرم در حدی که یعنی می‌خوام خودمو خیس کنم
اون راحت داره ور دل ننه اش شام کوفت میکنه من شام نخوردم
نازی جان دخترت چقد خوشگل خوابیده😍😍
اخه بچه ۱روزه چ میفهمه خنده چیه خوودا😭😭😭😭😍😍😍
اخمشو می آورد ، مادرشم همینو میخواد من بگم نرو بیاد بگه زنش نزاشت بعد بگه زنت عوضیه نمی‌خوام وارد نقشه مادرش بشم
خداروشکد مادرشوهر نمیشم
حس میکنم خبیث میشم منم
مامان جان عذرخواهی میکنم نوتیفیکیشن پیامتون خاموش شده بود.
در مورد قطره آد طبق دستورالعمل کشوری شما باید از 14 روزگی مصرف مکمل ویتامین آد را آغاز کنید بنابراین فعلا دست نگه دارید.
از 14 روزگی. قطره را در ابتدا یکجا بدهید اگر دلبندتان اذیت شد، در قدم بعدی تمام میزان مورد نیاز را یک جا به دلبندتان ندهید. بلکه آرام آرام دو الی سه قطره بدهید. بعد از گذشت زمان مجددا مقدار دیگری بدهید.همچنين همزمان با شیر دادن قطره آد را بدهید. یعنی چند قطره آد بدهید. بعد اجازه دهید تا مقداری شیر بخورد و مجددا آد بدهید. در هنگام دادن قطره فرزندتان را در بغل بگیرید و موقعیتی مشابه به شیر خوردن ایجاد کنید. کمی زاویه دار و نزدیک به حالت نیمه نشسته باشد.
در مورد شیر خوردن، فواصل شیردهی برای سن دلبندتان زیاد است خصوصا که فک او ضعیف بوده و در هر نوبت شیر زیادی نمی‌تواند بخورد، هر یک ساعت و نیم شیر بدهید و حتما از مکمل های شیرافزا مانند لاکتاول، گالاکتومید و قطره های شیرافزا کمک بگیرید تا شرایط بهتر شود، اگر همچنان بی قراری داشت شیرخشک بعد از شیردهی از سینه بدهید اما با قطره چکان بدهید تا از سینه دلزده نشود 🌹
آخ سمایی بمیرم برات ،گیر چه کسایی افتادیم
فداتشم گلم ، بچه های شما هم نازنین و خوشگلن😘😘
مادرشوهرت خیلی سلیطه اس سمایی
خیلی حوااست به خودت باشه
خواهش میکنم دکتر جان مشکلی نداره ❤
ممنونم واقعا خیلی به راهنماییتون نیاز داشتم
مرسی 😘😘
اره خیلی آشغاله حالا من یه ساعت دیگه میام بهت میگم دیشب چیا یاد پسرش داده یکمی کار دارم الان
دیشب شوهرم اومد از پیش ننه ش میگه آره تو منو از خانواده ام دور کردی ؟
گفتم من گفت آره گفتم پنج شنبه دیدیشون امشب اونجا بودی من چی بگم
گفت آره نوه او دیر به دیر می بینن گفتم پدر مادر منم ماه به ماه نمی بینن
گفتم فکر کن توو یه شهر دیگه ای
معلوم نیست چی گفته شوهرمم اومده اینجوری حرف زده جالبه من میگم خانواده ام و ندیدم خیلی وقته میگه ۱ ماه پیش دیدی خودش هفته ای دوبار میبینه کمه براش ، همیشه میگفت تو وابسته بودی چرا ازدواج کردی خودشو نمیبینه یادش اومده پدر مادر داره بهش گفتم مجرد بودی خانواده ات مهم نبودن زن گرفتی مهم شدن ؟ اونا هم فهمیدن پسر دارن مسخره اس بخدا
مرتیکه خودش خانوادشو روزی سی بار ببینه به چشمش نمیاد حالاکافیه تو سالی دوبار خانوادت رو ببینی میشی پیرهن عثمان آی اره چه خبره این همه خانوادت میان هر روز میبینشون
شوهرم منم اینجوریه چسبیده به مامانش
تا عروسی نکرده بود هفته ای دوبار میرفت خونه مامانش اما حالا هر روز مامانشو میبینه منم ک هیچ طبق معمول
خیلی نفهمه آخرین بار بهش گفتم ایشالا یکی داماد شما بشه نذاره خواهرت رو ببینی حسرتشو به گور ببرید
خوبه تا دیروز مادرشوهرت یادش نبود پسر داره
شوهرت هم یادش نبود مادر داره
حالا ک تو اومدی شدی یزید اینا یادشون افتاده به نسبت خانوادگی دارن باهم
آخ ای کاش منم میتونستم همچین دعایی کنم
ولی متاسفانه خواهراش عروسی کردن
البته همچنین هم خوشبخت نیستن ولی خب حداقل وضعشون بهتر از منه
والا بخدا ،ببین نازی مادرش بخاطر اینکه دیگه پسرش خرجی نمیکنه و بیرون نمیریم باهاشون نمیتونن پسررو تیغ بزنن ناراحته
کسی که دل تنگ واقعی نوه باشه میاد ۵ دقیقه هم شده میبینه بهانه های بنی اسرائیلی میارن شوهرم منم خله باور میکنه
ازدواج کرده باشن اینده رو که ندیدی شاید بدتر شد زندگی هاشون
سما دماغ نیلای گرفته ،مثل کسی ک سرما خورده باشه دماغش پر خلط باشه نفس ک میکشه اینجوری صدا میده
چجوری دماغشو خالی کنم
دماغ نیلا یکم گرفته بود ولی راحت نفس میکشید مادرشوهرم گفت شیرتو بریز تو دماغش منم ک تجربه نداشتم گفتم شاید دماغش باز بشه ولی بدتر شده
چه جوری خالیش کنم تو بلدی
مادرش مظلوم نمایی میکنه فکر میکنه میاد اینجا من بعدش با پسرش بحث میکنم در صورتی که اصلا برام مهم نیست خیلی هم خوشحالم پذیرایی نمیکنم ازشون
شیر مادر حالت چسبندگی داره میره توو مغزش خطرناکه براش از این فین گیرا بگیر یا ببرش حموم ، حموم و بخار کن بذار سرش گرم بشه بیاد پایین تنها راه باز کردنش فین گیره
بگو پس دیدن بانک سیار دیگه رفته خبری نیس افتادن به تکاپو
خب بابا شما ک اینجوری بودین چرا اصلا براش زن گرفتین ،ک یکی دیگه رو بدبخت کنه
بخدا خب مادرش فکر میکرد روزای اول به من محبت کنه منم ساده ام خر میشم ور دلش می مونم اونم سواستفاده میکنه وقتی فهمید شناختمش براش گرون اومد آخرین بار اومدن اینجا تا رفتن بدو برق و خاموش کردم یعنی شماها مزاحم بودین یعنی با رفتارهام ریدم بهشون براشون گرون اومده
آخه خدا عقل هم خوب چیزیه ،مرتیکه تو مگه عقل نداری هر کی هرچی بگه باور میکنی خب یکم فکر کن
مادر شوهرم پسرش و شوهرشو چیز خور کرده هرچی میگه باور میکنن اومد پسرشو پر کرد پای خانواده من بریده بشه پای خودشم قط شد فکر کرد الان پدر مادر منو حذف کنه میتونه پسرشو بیاره سمت خودش اتیشی که زده بود خودشو هم گیر انداخت
خواهر بزرگش ک شوهر اولش معتاد بود مرد با یه دختر حدودا دو ساله ک شوهر اولش داشت با یه مردی عروسی کرد ک قبلا طلاق گرفته و یه دختر داره
خواهر دومی هم شوهرش وضعش خوب نبود نمیدونم سر چی طلاق گرفت الان با دوتا بچه مدرسه ایی نوجوان دختر و پسر دو شیفت داره کار میکنه
اینا کجاشون از زندگی تو بهترن ؟؟
😐😐سما میشه بیام مادرشوهرت رو بکشم راحتت کنم
بخدا با کمال میل اینکارو میکنم
بخدا قتل جرم نبود همون دوران عقد کشته بودمش یه حرومزاده ایه فقط خدا حریفش میشه
از اینکه بعداز دعوا پسرش منو عذاب نمیده داره میمیره فکر نمی‌کرد بیاد من برم توو اتاق پسرشم خیلی بیخیال برخورد کنه توقع داشت بدترین ها رو پسرش سرم بیاره که گفتم بیا 🖕🖕
😂از ترفند های مادرشوهر من استفاده میکنه
نامزد بودم خب تازه شناخته بودمشون میگفت مادرشوهر دوسته خواهر شوهر دوسته ولی جاری دشنمه
من دختر داییم یبار زنگ زد تصویری بهم مادر شوهرم برای خود شیرینی بدو رفت چایی ریخت برام گفت ببین من چقدر عروسم رو دوست دارم بعدا به دختر داییم گفتم باور نکن همش فیلمه
بخدا خیلی خوشبخت تر از منن ، من اگه بخوام از اخلاق های حمید برات بگم به قرآن همین الان برام خون گریه میکنی
من برم دوش بگیرم میام بهت میگم چیکار کنی
بخدا من نمی‌فهمم خانواده شوهر چرا اینجورین بابا شما ک عروس رو ازار بدین انکار پسرتون رو آزار دادین
مگه غیر اینکه پسرتون داره با عروستون زندگی میکنه
نازی این چیزی که بهت میگم و من دارم انجام میدم نمیگم ۱۰۰ درصد ولی ۵۰ درصد داره جواب میده بقیه هم جواب گرفتن
ببین برای زندگی من دعا گرفتن فال گرفتم فهمیدم عمه شوهرم بوده مادرش هم کم و بیش دست داشته بماند که خرج کردم باطل کردم ولی در کنارش دارم قرآن میخونم
۴۰ روز تاریخ بزن ۴۰ روز انجام بده اینا که میگم
هر روز و هر شب فلق بخون و ناس فوت کن به خودت و بچه و شوهرت
یکسره اسپند دود کن با نمک دریا
حتمی نمک دریا بخر از عطاری
۳ شنبه ها سوره جن بخون
پنج شنبه ها غروب نادعلی بخون ۱۴ بار به اسم شوهرت بعدش ۱۰۰ تا صلوات بفرست
سرکه و نمک دریا و قاطی کن تمام کف خونه و تی بکش بریز توو آب پاش تمام زندگیت و هرجا دستت میرسه اسپری کن
دم اذان میشه تی وی رو روشن کن صدا رو بلند کن بذار کل خونه ات صداش شنیده بشه اگه شوهرت بود دیدی دوست نداره تایمی که نبود انجام بده
من اینارو انجام میدم واقعا آرامش گرفتم شوهرمم آرومه
۹ بار سوره کوثر رو بخون برای دفع شر و آدم شر خیلی خوبه بخدا من میخونم مادرش اینا نمیان
من گربه داشتم گربه تنها حیوونیه انرژی منفی رو میگیره ، میفهمه ، مادرش می اومد خونه امون گربه او عصبی میشد یبار چک زد توو گوش مادر شوهرم اینقدر عصبی میشد با همه خوب بود جز مادرش
ذات آدم ها عوض نمیشه ولی همین چیزا رو انجام بدی زندگیت عوض میشه از کجا می‌دونی شاید مادر شوهرت میبینه دختراش اینجوریه زندگیشون فکر میکنه زندگی عروسش بهتره همون ذهنیت زندگی تورو خراب میکنه ولی نازی باید مداومت کنی
اگه دعا خوندی دیدی یهو اذیت شدی مشکلی نیست بخون وقتی انرژی منفی توو زندگیت باشه دعا بخونی خودشو نشون میده ممکنه سر درد بشی ممکنه شوهرت عصبی تر بشه مشکلی نیست تو ادامه بده
سوره فیل خیلی خوبه برای محبت سوره طلاق رو بخون رو شوهرت فوت کن برای محبتش به تو خیلی خوبه
من به شوهرم گفتم مادرت تورو دوست داشت دنیایی من بودم تورو پر نمی‌کرد بر علیه من پس مشخص آرامش تورو نمی‌خواد مادر شوهرم نه با من با هرکسی براش نفعی نداشته باشه همینه بلایی سر زنداداشش آورد اینقدر پشت همه گفته و برای همه بد خواسته کلا بیماره امیدوارم خیلی زود رسوا بشه
مرسی سمائی حتما امتحان میکنم ببینم چی میشه
زمین گرده گلی خانم
به قول یکی دوستام ک همیشه میگه گذر کون به تزریقات چی میوفته 😂
یکم صبر کنی کم کم رو میشه همه چی
ممنونم مامان گل و. امیدوارم این راهکارها کمک کننده باشند جان من❤️❤️
652
131
1401/07/11
nazi 💫
0
الی ی
مامان کوروش 😍
sami *
یکتا (مامان نلین ❤️)
پزشک اوما
❤mahur❤ ❤mahak❤
