مامانایی که سقط میکنید چی آرومتون میکنه

الهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم
متاسفم عزیزم انشالله خدا جای فرشته کوچولوشو دوباره سبز کنه براش

الهی آمین

چند هفته کیسه آبشو پاره شد؟

انشالله بزودی باردار میشه

الهم صلی علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم

خدا به دلش صبر بده
خیلی ناراحت شدم

اول ۲۰

بنده خدا،،، خدا صبرش بده،

اولش نشتی داشت و بچه خیلی پایین بود

ممنون گلم

عزیزم شما خودت باید ارومش کنی سعی کن حتی شده به ظاهر خودتو اروم بگیر و بهش بگو خدا بزرگه حکمت خدا این بوده برای خدا کاری نداره دوباره دادنش... و در اخر اینکه بزار دوره اشو بگذرونه الان بهش شوک وارد شده سخته کنار اومدن باهاش

خیلی سخته

الان میفهمم سقط چه دردیه

این اتفاق تلخ برا خواهر منم افتاد
خیلی روزای بدی بود

انشالله خدا ب زودی با ی نی نی دلشو شاد کنه

فقط توروخدا بزارید گریه کنه
نمیدونید گریه کردن چه قدر خوبه و ادما سبک میکنن
من بچم زود به دنیا اومد تو شوک بود اطرافیانم نمیذاشتن گریه کنم،مخصوصا شوهرم
الان یه چی عین غده تو گلوم و رو قلبمه همش میگم شما نذاشتین من گریه بکنم

دلم میسوزه بچه ش بزرگ بوده قبلا هم یه بار خارج از رحم باردار شده بود اونم زنده با لوله درش اوردن . قلبش میزد هنوز بعد از ۴ سال از اون میگه . اینو چطور فراموش کنه

انشااالله دامنش زودتر سبز میشه حکمتی داشته حتما شاید به صلاحش نبود اورم باش باید بهش زمان بدین ۲۰ هفته هم کم نیست

من خودم ازش دورم مامانم و خواهرم رفتن پیشش. حتما ولی میگم خودشو خالی کنه نذاره تو دلش بمونه

من چند وقت پیش کورتاژ کردم ۹ هفته جنین نبود به خونریزی افتادم بعد یه مدت قطع شد موقعی که بخوش اومدم همش میپرسیدم جنینم بود یا نه اون طفلک که جای خود داره

بهوش

اللهم صلی علی محمد و آل محمد 🙏🙏

خدا ب زودی دامنش سبز کنه

سخته خیلی ... شوهرش میگه تو رو خدا پیشش گریه نکنید چون خودش به اندازه ی کافی تو شوکه

ممنون گلم

بنظر منم بشینید با هم گریه کنید ...بهش نگید گریه نکن ایشالا بعدی....فقط ساکت بشینیدو بزارید خودشو خالی کنه الان....من تو ۲۴ هفته بچم ایست قلبی کرد...یکی میگفت جوونی بعدی انگار روح منو زخم میکرد...علاوه بربچه اون بیمارستان لعنتی با روح و روان آدم بازی میشه

منم همیشه یه چی سر دلمه چون نزاشتن گریه کنم از اون موقع به بعد هرموقع گریه میکنم سبک نمیشم اصلا گریه سبکم نمیکنه

خدا به قلبش آرامش بده
باید ایام سوگواری رو سپری کنه
تا میتونه گریه کنه
راجع بهش حرف بزنه
خودشو تخلیه کنه
حداقل ۴۰ روز تا دوماه زمان میبره برگرده به حالت عادی
و یکسال این افسردگی همراهشه
به نظرم از یه درمانگر گمک‌ بگیرید باهاش مشاوره بشه تخلیه بشه

خودم مشهدم به مامانم گفتم بیارینش اینجا چند روز پیش هم باشیم ولی فکر نکنم قبول کنه بیاد به خاطر شوهرش که اونم‌ تنها نباشه

خدا برات این نی نی رو نگه داره عزیزم

خدا کنه نشونش نداده باشن بچه رو

خدا به دلش ارامش بده💔
فقط گریه و حرف زدن با ادم های همدرد خودش

مرسی عزیزم....منم خیلی روزای بدی رو گذروندم و هیچ کدوم از اطرافیانم درکم نکردن...خیلی سخته کسی حرفتو نفهمه

هیچی ارومم نمیکنه ب ولله قسم هیچی
واقعا داغش ب دل ادم میمونه
فقط باید از خدا طلب صبر کنیم خودمونو مشغول خدا و زندگی کنیم
ان شاءالله گذر زمان کمرنگ ترش میکنه
خدا ب خواهرت صبر بده و ب زودی جاش سبز بشه تنهاش نزارید افسرده نشه

زن داداش منم بعد 10 سال و با آی وی اف باردار شد توی سونو آنومالی بهش گفتن سر بچه بزرگه و آب آورده باید سقط کنه
چه روزای سختی داشتیم
الانم دوباره باردار شده بازم با انتقال جنین، توی هفته 6 هست
بخاطر آمپول پروژسترون آمبولی کرده

خیلی سخته
ب نظرم بزارید گریه کنه تا ب خودش بیاد
منم ماه پیش تجربه کردم این حس و
تنهاش نزارید سرگرمش کنید
اما بهش نگید گریه نکن

سلام انشالله خدا باز دامنشو سبز کنه سخته اولاش کم کم به مرور درست میشه ولی جلو گیری بگونکنه من جاریم تو ۸ ماه بچش تو شکمش مرده بود جلوگیری نکرد بعد ۳ ماه زود حامله شد

دوست خالم اومده بود چند روز پیش درمورد زایمانش یهو سر بحث باز شد گفت سه تا زایمان کردم من گفتم مگه سه تا بچه داری گفت یکیش موقع زایمان فوت شد الان دوتا بچه بعدش داشت ها تقریبا ۷ساله ولی بدجور رفت تو فکر و حسرتشو خورد با اینکه دوتا بچه بعدش داره خیلی سخته خدا بهش صبر بده فقط

خیلی سقط سخته فقط بزارید تو حال خودش باشه

عزیزم‌ خدا بهش طاقتشو بده الهی
منم این بلا سرم اومد دوبار
دفعه اول خیلی حالم بدبود مدام گریه میکردم ولی خودم نتونستم صبر کنم۶ ماه و ۸۰روزبعدازسقط باردارشدم دوباره
باهاش همدردی کنید بذارید گریه کنه
تنهاش نذاریداصلا
ان شالله که به زودی جاش سبز میشه براش

من هنوزم بعداز۸ سال یادم‌میادغصم میشه
ولی خواست و حکمت خدا چنین بوده کاریش نمیشه کرد

بچه ش پسر بود؟

ممنون از همتون ... با شیاف بچه رو زایمان کرده بود پرستارا خواستن نشونش بدن خودش نخواسته بعد جفت رو‌ نتونسته کورتاژش کردن ...

نه دختر بود .

ما هم گفتیم زیاد نمونه ان شا الله دوباره زود باردار شه

خدا صبرش بده واقعا و اتفاقای خوب براش بیفته

آخه ی عزیزم قلبم بدرد اومد خدا بهش رحم کنه و دوباره دلش شاد بشه و ایندفعه صحیح و سالم بغلش بگیره

من فقط دوبار گریه کردم یه بار بیمارستان بستری بودم که همون شب سزارینم کردن یه بار که ده روز بعد زایمان با شوهرم رفتم خونه خودم که اونم شوهرم ادای گریه م رو درآوورد خنده م گرفت همه هم پشت سرم مبگفتن چقدر قویه گریه نمیکنه افسرده نیست ازین حرفا.... حتی خاهرم میگفت احساس مادریت کمه من بودم شبو روز بیمارستان میموندم ولی خوب خودم میدونستم باید انرژیم رو حفظ کنم

خاهر منم بعد ۷ سال باردارشد بچه ش سندرم داون بود سقطش کرد خیلی سخت بود یکی دو ساعت گریه کرد بعدش خودشو با کارخونه و قرآن خوندن سرگرم کرد چهار ماه بعد دوباره باردار شد دکتر گفت ۶ ماه صبرکن ولی اون ریسک کرد و بعد ۴ ماه باردار شد دومی هم ناخاسته باردار شد بعضی وقتها زندگی به آدم سخت میگیره اونم زیاد ولی چه میشه کرد دنیا جای قشنگی نیست ولی ارزش جنگیدن و تلاش رو داره

من سر فوت داداشم هم خیلی گریه کردم هم جیغ کشیدم هم بلند بلند به خدا گله میکردم من کلا آدم آرومی هستم هیچکی باورش نمیشد من همون آدم هستم ولی باز میگم کم گریه کردم

عزیزدلم خدا پسرتو حفظ کنه ‌ .. خواهرم خودشو به خاطر خانوادش نگه داشته و سعی میکنه آروم باشه . ولی من میشناسمش دلش آشوبه و بعدها عصبی میشه . خدا به همه کمک کنه

زنده باشی عزیزم ان شاء الله این روزای بد هم میره و روزای خوب هم میاد

الهی آمین

من بچمو ۲۴هفته از دست دادم اردیبهشت ماه۹۸ آبان ۹۸ باردارشدم فقط از خدا بخواد اینقد غمم سنگین بود یادم نمیره شبها باقرص اعصاب میخوابیدم و باصدای قرآن..‌هنوزم طفلمو یادم نرفته اما خداوند دررحمتش همیشه بازه هیچ وقت ناامید به این در نباشه