Ooma
کاربر گرامی خوش آمدید.  ورود|عضویت
پرسش (1400/11/25):

بچه ها میشه وقت بزارید و به دردلم گوش بدین

من خییییلی حساس شدم تو بارداریم مخصوصا از ماه سوم به بعد
احساس میکنم شوهرم مثل اوایل بارداری بهم توجه نمیکنه اوایل بیشتر حواسش بهم بود ولی الان اصلا انگار یادش رفته یه بچه تو شکم من هست،
همش ناراحتم، احساس تنهایی میکنم، افکار منفیِ زندگیم زیاد شده
الانم که امیکرون گرفتم اصلا از خونه بیرون نمیرم، روی کوچک ترین چیزا حساسم دلم میخواد گریه کنم از صبح تا شب
شماها ام اینطوری میشید

میترسم این حالم موندگار بشه، بعد زایمانم افسردگی بگیرم
من ۵ماه خونه نشینم هیچکسم ندیدم تو این مدت .ولی همش میگم بخاطر بچه هام باید تحمل کنم این روزارو
همش عزممو جزم میکنم که حداقل برم ارایشگاه ولی باز میترسم بخاطر کرونا.تنها بیرون رفتنم برا دکتره. نمیدونم چیکار کنم
بلی منم اینطوری شدم 😐
شما چرا نمیری بیرون؟
به نظرم آدم اگه حال روحیش خوب باشه تو خونه ام میتونه شاد باشه
من متاسفانه روحیه ندارم
بدون دلیل؟ من یکسری دلایل داشتم که باعث شد این حالم بدتر بشه
یه حس ناکامی دارم، انگار به خواسته های زندگیم نرسیدم
آره الکی حساس میشم چون بیرون نمیرم قبل بارداری هم آدم فعالی بودم الان حس خوبی ندارم دوست دارم زودتر برسه ۹ماه بچه بدنیا بیاد بتونم به فعالیتام برسم
بخدا ماهم همین بودیم شوهر من که شب کار بود من حتی شبا هم تنها بودم تو بارداری ...همش گذشت یسری مردا بعد به دنیا اومدن بچه احساس مسیولیتشون فوران میکنه
سلام به نظرم طبیعی همسرت شایدیکم خسته شده ازشرایطط شوهرمنم همینه قبلناخیلی حواسش بهم بودالان قشنگ میشینم ازدردمعده گریه میکنم باگوشیش ورمیره من حالم برترمیشه
طبیعیه منم همینم من الکی گریم میگیره مثلا ی دفه تو سرم میاد اگه بچم بزرگ شد خاس بره خارج منو شوهرم تنها چیکار کنیم یا مثلا ی اهنگ غمگین گوش بدم ی دفه مثله ابر بهار اشکام میریزه بعد شوهرم میگه چیه نمیدونم چی بهش بگم از ندونستم و گریه بی دلیلم شروع میکنم ب خندیدن همینجوری اشکام میادو میخندم شوهرم ی جوری نگاه میکنه انگار دیونه شدم😅
منم این شرایط رو تجربه کردم متاسفانه اکثر اقایون شرایط رو نمیفهمند و حق دارند
تنها کسی که میتونه کمکت کنه خودتی به خودت برس شاد باش از دوران بارداری برای با هم بودن دوتاییتون استفاده کن که چند وقت دیگه سه تایی میشین
محبت کن تا محبت بیشتری ببینی و اینکه به شوهرت بگو که الان نیاز به توجه و محبتش داری و دوس داری حواسش بهت باشه
نگران نباش این شرایطت طبیعیه و میگذره
من بچه م بدنیا اومده الان پنج ماهه هیچ جا نرفتم جز دکتر اونم من که شاغل بودم بخاطر بچه م میترسم مریض شه دیروز غروب سپردمش به شوهرم رفتم خرید فقط یه ساعت بیرون بودم ولی روحیه م خیلی بهتر شد. با کتاب فیلم اینا خودتو سرگرم کن. من شوهرم تو بچه داری خیلی کمک میکنه اینم بدون بچه بیاد کمتر از بارداری میتونی به خودت برسی ولی یه لبخندش خستگی از تنت در میکنه
واکسن نزدم متاسفانه.و اینکه سرکلاژ کردم

سوالات مشابه