خانماااا ممنون میشم کمک کنید

بره دکتر

کی ترسیده مشخصات بده

چندسالشه جنسیت وغیره

توروخدا بفکر دعا نویس اینا نباشین
فقط دکتر بره

شنیدم طلابندازی تواب ابشوبدی خوبه

اماخب من قبول ندارم ببرینش روانشناس

همه جا بردیم خوب نمیشه

ایت الکرسی بنویس بذارید تو یک کیف بندازیدگردنش همشم براش ایت الکرسی بخونین

یه آقا ۴۸ساله واسه چی

هرکاری فکرکنی کردیم

اونم رفته هیجی به هیچی

عجبا من فک کردم زن بارداره گفتم بعدبارداریش اوکی میشه

از چی ترسیده
ازکجا معلوم بیقراریش واسه ترسه

بنده خدا

آبجیت چطوره عزیزم

رفته پیش روانشناس چی گفته بهش؟

شایدبهترپیش روانکاویی روانپزشک حاذقی برا

کدومشو میگی اونکه کرونا گرفته یا اونکه حاملست

واویلااون ک فک کنم قل ات بودحامله است

خداالهی شفابده خواهرتو

باید بره پیش روانشناس

اخه من تو مجردیم ترسیده بودم چندین بار خیلی اذیت میشدم ترسو شده بودم درحدیکه شبا یا روزا کلا احساس میکردم از درو دیوار خونه میخان بریزن موجودات عحیب عریب بهم حمله کنن حس امنیت نداشتم
تا رفتم پیش روانشناس اون منو فرستاد پیش دکتر مغزواعصاب دوماه دارو خوردم خوب شدم تازه فهمیدم زندگی بدون ترس ینی چی

اره اون حاملس کرونا نگرفته ولی بزرگه کرونا گرفته با مامانمینا و بچش😥

الهی خداهمشون شفابده تومواظب خودت خیلی باش

نه بابا

میگه میترسم همش فکرمیکنم قرار یه اتفاقی بیفته

دکترم چندتا اعصاب روان روانپزشک رفته خوب نمیشه

سوره ناس بخونه زیاد

دکتر مغزو اعصاب باید بره
اینایی ک فقط حرف میزنن باادم مث روانشناس اینا فایدع نداره
فقط مغزواعصاب

بردیم گفتم شاید کسی راهکاری چیزی بدونه

دقیقا منم اونطوری بودم میترسدم همش ولی نمیدونستم ازچی
انگار تو عذاب بودم اذیتم میکردن ولی نمیدونستم چبه
مغزم اذیت میشد انگار کرم بود توش

خب بهش دارو نداد؟

ببخشیدمال کدوم شهری پیش چه دکتری رفتی

الهی امین
ن من ک خونه خودمم جایی نمیرم ازترسم

من تهرانم

داده تاثیر نمیذاره فقط میخوابه یهو نشسته شروع میشه بالا میاره

اسم دکترتون چی بود

اسمش یادم نیس فامیلیش هارونی بود
منکه خیلی راضی بودم از کارش
ببین وضع من خیلی حاد بودا باچنتا قزص اوکی شدم
بمن حمله عصبیم دست میداد

منم زیاد میخابیدم اسم قرصاش چیه؟

نمیدونم یکیش الپرزام فکرکنم اون دوتارونمیدونم به خدا همه جا رفتیم خوب نمیشه

اسمشو میزنم ببینم میتونم دکتررو پیداکنم

شما چرااینجوری میشودید

الپرزولام بمنم داده بود با سرترالین و یکی دیکه یادم نیست
الپرزولام کلا خواب اوره ب مغز استراحت میده
من انقد اروم میشدم با اونا
سرترالینم واسه کنترل اعصابه شدیدا عصبی شده بودم
کلا یه ادم دیگع تو ی دنیای دیگع بودم

اگه ادرسشو عوض نکرده باشه تو یوسف اباد میدان فاطمی بود نزدیک مترو
فک کنم یجا دیکم مطب داشت گوگل کن برات میاره
اهان اسمش قادر بود یادم اومد قادر هارونی

حالت استرس بهش میده شماهم استرس میکشید

اره بابا میگم ک کلا تو ترسو استرس بودم
مخصوصا اواخر ک دیکع وقت دکتر گرفته بودم تا برم روزبروز داشتم بدتر میشدم حتی روزم توخونه تنها نمیتونستم بمونم میترسیدم

انشالله دکتر خوب باش ماهم ببریم جواب بده به خدا تا عمردارم دعات میکنم

کجای تهرانین
شمارشو پیدا کن وقت بگیر انشالله ک جواب میده من با دوماه داروش خوب شدم انشالله مریض شمام خوب میشه نگران نباشین

افرین اینم دقیقا اینجوریه ولی به خودشم کمک نمیتونه کنه

نمیتونه کنترل کنه فقط راه میره

من راستش فقط مشکلم ترس نبود افسردگیم داشتم
۶سال تویه رابطه اشتباه بودم بعدش فهمیدم طرف اصلا زنو بچه داره خیلیم دوسش داشتم دیگه یهو فهمیدم جداشدیم سخت بود برام خیلی سخت گذشت بچه بودم چیزی حالیم نبود ازاون جریان ب بعد افسردکی گرفتم روز بروز رفتم توخودم داغون شدم بعد ازیه طرفمم ب مامانم خیلی وابستم دیسک کمر داشت توهمون حالوهوای افسردگیم قرار شد عمل کنه بعده عمل بهوش نیومد چن ساعت پرستار احمق اومد گف مریضتون فوت شد چون قلب مامانم ضعیف بود فک کردیم بخاطر اونه بعد چن ساعت اومدن گفتن ن مریض شما نبوده یکی دیگه بوده فوت شده
اونجا من خیلی شوک بدی بهم وارد شد چن ماه بعدشم خواهرزادم بچه بود افتاد تو اب من دیدمش اولین بار رو اب بود فک کردم مرده دوباره شوک بعدی
بعده اونم فک کردم بابام رفته بود پشت بوم بشقاب ماهواره رو درست کنه ی صدایی اومد خیال کردم افتاد از پشت بوم باز ترسیدم
خلاصه سرتو درد نیارم همه اینا روهم جمع شدن تااینکه بعده چن وقت یهو تو یه بحث خانوادکی من حمله عصبی بهم دست داد بدنم بی حس شد و دستوپام قفل شد رفته رفته بدتر شدم تاجایی ک ازهرصدای بلندی شوک میشدم حمله بهم دست میداد اخر رفتم پیش این دکتر

اصلا نمیتونه خودش کمکی بکنه چون از کنترل خودش خارجه
منم هی بهم میکفتن بابا توخیابون با صدای بوق ماشین ک بتو ربط نداره چرا یهو میوفتی زمین کنترل کن خودتو
خیلیم اعصابم خورد میشد ازاینکه انقد ضعیفم ولی دست خودم نبود اصلا نمیشد جمعش کرد

چه روزهای رو تجربه کردی

سلام

اره عزیزم اینم میگه نمیتونم بی اختیارگریه هم میکنه

من شنیدم ،جگر گوسفند رو بی هوا بزنی تو کمر طرف خوب میشه

بخاب عه

شاید خرافات بنظر بیاد اما چند نفرو دیدم اینجوری خوب شدن

سلام دوست خوبم باورت میشه انجام دادیم تازه قربونی بریدیم

عه😐

هرکاری که فکرکنی انجام دادیم

چقدر سخته یه مرد ۴۸ ساله که اینجوری بشه ، خدا کمکش کنه☹️

اره خیلی سخته خدا به کسی نشون نده

دارم تجربه ازخودم تراوش میکنم نمیبینی😄

همون
مطمعنم ببریدش پیشاین دکتر خوب میشه

زدم اینترنت اسلام شهردرسته

نمیدونم اونموقع من یوسف اباد میرفتم
یجا دیگم مطب داشت شاید همون باشه
اسمش اگه قادر هارونیه خودشه اگه نزدیکین حتما وقت بگیر ببر
عکسش اگه هست بفرستی میشناسم

اینه

خواهر زاده شوهرم متخصص مغز و اعصابه. میبینم یه سری از مریضهاش مشکل این بنده خدارو دارن. همشون از اتفاقهای نیفتاده میترسن ، از فوت عزیزان. یا استرس بیخود دارن از تنهایی میترسن. بهشون دارو میده ولی باید با دکتر هماهنگ باشید مثلا خیلی میخوابه اطلاع بدید که دز داروهاشو کم‌ وزیاد کنه طبق مریض.یا سرخود دارو قطع نشه و دوره درمان کامل بشه.مصرف دارو مغز و اعصاب حوصله میخواد باید دکتر خوبی برید و اعتماد کنید به درمانش

باید همون لحظهبهش میدادن

باید دوره اشو کامل برن خودی ترک و کم و زیادش نکنن چون عواقب بدی داره معمولا اگه دوره درمان کانل نشه و یارو فک کنه خوب شده خودش قرصاشو قطع کنه بعد یه مدت برمیگرده

عزیزم ترسش بریزید انشالله ک تاثیرگذارباشه

ین قاشق ارد نصف قاشق نمک رو با ی کم اب قاطی کنید یه دونه سوزن نو رو هم بندازید توش بعد یه ظرف روحی رو بزارید رو حرارت داغ ک شد اون مایع ارد ازتو یقه فرد ترسیده بریزید تو اون ظرف داغ مواطب باشین نسوزه بنده خدا از چیزی ک ترسیده شکل میفته تو ظرف بعد یکم بچشه از اون خمیر بگه از هرچی ترسیده دلش برگرده سرجاش

عزیزم مومنایی بهش بدین عالیه واسه ترس


وقتی پسرم ۷ماهش بود با ماشین چپ کردیم خدابهمون رحم کرد انقدر ترسیده بودم ک اصلا حاضر نبودم توی ماشین بشیم ماشین میدیدم حالم بد میشد
مادر شوهرم مومنایی بهم داد خداروشمر خوب شدم

حالا نمیدونم شما میدونین مومنایی چیه یا ن

مرسی عزیزم

ترس چیزواقعا مذخرفیه

ریختیم

میره حالش بدترمیشه بهترنمیشه

دکتر شیروانیان توی تهران.خیابون قائم‌مقام.
یه دکتر فوق العاده اس.با دارو درمان میکنن.فکر کنم مغز و اعصاب باشن.اما فقط قرص نمیده.کلی هم صحبت میکنه و میزاره حرفربزنی.
مامانم ۲۰سال مشکل داشتن ۱۰سال پیش رفتن پیشش خیلی خیلی الان بهبود پیدا کردن.
و کلی از اقواممون هم ک ب مشکل میخورن میرن پیششون.

تو اینترنت بزنین فکر کنم آدرس و شماره اشون بیاد.

فقط ببرید پیش دکتر تا ب مرور خوب بشن

مرسی عزیزم حتما میخونم درموردش

چه چجوری میوفته مثلا؟

عکس چی بود؟

یادش بخیر ما هر موقع میترسیدیم مادر بزرگ مادرم رگ های پاهامونو میگرفت چقدر خوب بود آب رو آتیش بود