از شیر گرفتن کودک

من سینم زخم شد مجبورشدم ۱۸ماه بگیرم اول یکیشو گرفتم ک زیاد میخورد ...چون زخمش خ شدید بود ..فقط اون یکی نمیخوردو اولی رومیخاست رژ زدم اطراف نوک ومالیدم نشون میدادم میگفتم اوف شده دستم میزد پخش نمیشدچون خودم پخش کرده بودم.بعد نوکشو چسب بزرگ میزدم ک نتونه بگیره ....ازیکی جداشد ولی موقع خوردن حالت جدیدگرفت ک گریه میکرد حداقل اونوبازکن نگاکنم ....یه ماه ایناهم اون یکی رودادم اونم زخم شد دیگ طی 3روز اون یکیرم گرفتم ک زودزود غذامیدادم پوره میوه سوپ چیزای آبکی نمیزاشتم گشنش بشه،وفقط عادت ک کرده بود میخاست بازی کنه ببینه چسب هم نزدم همون رژکافی بود دست میزد آخ اوخ میکردم گریه میکرد بوس میکرد دست نمیزد، شباشدیدا میخاست ک شیرتولیوان وآب میبردم میخاست مینشوندم از اونا میدادم هرکدوموخورد ...ک تشنه نشه
الانم هرزگاهی پامیشه وآب میخاد

فقط دیگ گرفتی نباید بدی ک نفهمه گولش میزنی یکم سخته اما شدنیه اون گریه میکنه نمیخابه بی تابی میچسبه بهت...وتوهم بدترازاون
اگ امادگیشوداری بکن

من تازه باردارم دخترم شیر خودمو میخوره تا یکسالگی قرار شیر خودمو بدم ب بعدش نمیدونم چجوری بگیرمش شیر خشک بدم

سلام دوستان
منم درگیراین موضوعم
خیلی سخته مخصوصا شیرشب
من ازیک ک بخابه ۳بیدارمیشه ۴بیدارمیشه وهریه ساعت شایدم نیم ساعت یعنی انگارهمش تودهنشه نمیتونم غلط بزنم میسوزه جدیدانوک سینم شیرم ندارم اونقدولی مث پستونک دهنشه تادرمیادبازبهانه
بخداخسته شدم دلم میخادنخابم دیگه اصن
مث یه ادمی شدم ک تاخاب میره ستل ابومیپاشن روش ک شکنجه بشه
به مامانم وخواهرم هم ک میگم میگن همینه دیگه بچه داری
ولی دخترمن خیلی بدخابه نسبت به بقیه بچه ها

بیست روزه ک جایی نرفتم ک بتدریج ازشیرش بگیرم وعده هاشوکم کردم روزاروموفق شدم ازده باررسوندم به دوبار
شبارونتونسم هنوز
ک تاسه روزپیش سرماخورده نمیدونم یاویروسه گرفته علایمش تب بی قراری وبی اشتهایی وعق زدن وسرفه و گرفتگی صدا وبهانه وبی حالی
بهش پلارژین وتب بردادم
بهتره الان ولی ۳شب امانم روبریددیشب نشستم خودم هم گریه کردم وسط شب ساعت ۳
بازگفتم بزارم بهتربشه شیرشبشم کم کنم
باخودم میگم برم یه چسب بزنم سرسینم ویه قطره تلخم بزنم بگیرم یه هفتع گریه کنه نخابیم ک راحت بشم
بازمیگم نمیدونم
خداوکیلی من ادم خابالویی بودم الان شبا فقط ۳ساعت میخابم اونم تیکه ای
دارم دیوونه میشم
عصبی شدم
چن بارم رفتم خابمو درست کنم روتین ساختم ولی دباره بهم خورد

عزیزم منم دخترم چند وقته ک شبا همینطوره من تا بیدارم این اصلا بیدار نمیشه برا شیر .
ولی تا میخابم فک کنم هر نیم ساعت بیدار میشه برا شیر

ولی خوب من دلم براش میسوزه چون قرا سه ماه دیگ شیر بخوره بهش میدم .

اره کلن سخته شیردهی

پسر من به شدت وابسته بود به شیر خوردن تا حدی که جرات نمیکردم لحظه ای بشینم سریع میومد سراغم
خیلی اذیت بودم
تا اینکه دیگه دلم رو زدم به دریا با اینکه سخت بود ولی
اول از همه با خودم کنار اومدم و خودم قوی کردم که اگه گریه کرد واکنش نشون ندم

من به روش تدریجی از شیر گرفتمش
هفته اول مثلا روزها کلی باهاش بازی میکردم تا اینکه خسته بشه و نزدیک خوابش بشه اونوقت کمی بهش شیر میدادم که بخوابه بعد که بیدار میشد دوباره بازی می کردم تا آخر شب
آخر شب هم بهش غذا میدادم یا کیک و آبمیوه یا هر خوراکی دیگه ای که شب نخواد بیدار بشه و تقاضای شیر کنه

هفته دوم کم کم دیگه شیر روز رو گرفتم و موقع خوابش میبردمش بیرون راه میرفتم تا بخوابه بعد میومدم خونه میزاشتم یکی دوساعتی بخوابه
مجدد بعد بیدار شدن باهاش بازی میکردم و سرگرمش میکردم تا آخرشب که بخواد بخوابه و کمی شیر میخورد

هفته سوم دیگه دلم رو زدم به دریا و تصمیم گرفتم هر طور شده کنار بیام با این قضیه که دیگه نباید شیر بدم
از قبل یکم تلخک گرفتم همون صبر زرد
برای روز مبادا
آخر شب پسرم طفلی اومد شیر بخوره یکم براش توضیح دادم که شیر نیست و سینه ام تلخ شده
آماده اش کردم که اگه لب زد به سینه تلخ من آسیب نبینه و ناراحت نشه

تا اومد شیر بخوره
زبونش تا خورد به سینه ام خودش کشید کنار
شاید نیم ساعتی گریه کرد
ولی کم گم آروم شد و خوابوندمش روی پاهاش و شروع کردم به ماساژ دادنش تا اینکه خوابش برد

دو سه روزی به این ترتیب گذشت تا خداروشکر این دوران رو هم پشت سر گذاشتم

اگه شیره انگور میخوره مثل شربت درست کن بهش بده بخوره
آخر شب قبل خواب خیلی خوبه

زیاد به خودتون سخت نگیرید
این دوران هم میگذره
هر دوره ای هم سختی خودش رو داره هم لذت خودش
لذت ببرید از کوچولو بودنشون
یوقتهایی دلم شدید تنگ میشه واسه شیر خوردنش

سلام
بچه ها من یه پکیج واسه پسرم گرفتم قیمتی هم نداره 249 تومنه
خیلی قشنگ توضیح دادن و من پسرمو ب روش تدریجی از شیر گرفتم.
یه سری نکات میگن ک واقعا اثر داره تو پروسه از شیر گرفتن


ولی بچه ها ب خودتون سخت نگیرید. درسته ادم اذیت میشخ خسته میشه و دلش میخواد سینشو بکنه بندازه دور اصلا
ولی بعد ک از شیر میگیرید دلتون تنگ میشه
من الان میگم کاش بازم شیر میخورد
اون حس قشنگی ک موقع شیردادن داشتم و تو چشماش نگا میکردم.

خیلی عذاب وجدان میگیرم ک ۳ماه زودترمیخام ازشیربگیرمش
ازحرف مادرم ومادرشوهرم هم خوشم نمیادمیگن مابه بچه هامون ۲سال وبیشترازدوسال شیردادیم شماعجولیدوتنبلید
درصورتی ک نمیدونم واقعنی میگن یان

منم خیلی این حسودوس دارم
ولی توی روز
توی شب حرسم میگیره چون خابم میاد

stk: |~|2|~|dashed_5_col

خلاصه امشب رفتم دکترتغذیه دخترم بهش گفتم میگه بعدسرماخوردگیش بطورناگهانی بگیرازش
الان بیست روزه ک من کم کردم ولی دخترم وابستگیش زیاده

این نیزبگذرد

خدابزرگه

سلام پسر منم بشدت وابسته بود دائم منو مک میزد و هیچی هم نمی‌خورد۱۸ ماهگی اش رفتم خونه مامانم اینا و ازش گرفتم
فقط شب دوم توی خواب عمیق بهش دادم
روز اصلا تقاضا نذاشت سه شب گریه میکرد که با شیر پاستوریزه و اب و اینا و بغل کردن و راه رفتن ارومش میکردم
و دیگه از سرش افتاد
و صبر زرد زدم به سینه
چون واقعا نابود بودم دیگه خودمم
از متخصص هم پرسیدم گفت ازش بگیر تا بیفته به غذا

دقیقا پسر منم شب تا صبح عین پستونک توی دهنش بود جرات نمی‌کردم حتی دست به دست بشم چون بیدار می‌شد گریه میکرد باز میچسبید بهم
روزا به سختی میرفتم دستشویی
گاهی تهوع شدید و سرگیجه میگرفتم بس منو الکی از سر وابستگی مک میزد
دقیق عین پستونک 🥺🥺🥺😂

تحت هر شرایطی حرف برا گفتن دارند
من به پسرم دوسال و دو ماه شیر دادم
آدم بود که بهم میگفت چه خبره آنقدر شیر میدی

دقیقا مثل دختر من
چجوری گرفتی عزیزم؟